eitaa logo
روابط عمومی پلیس مازندران
261 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🩸ما را مدافعان وطن آفریده اند . 🔹پوستر شهید محمد قنبری شهید حادثه تروریستی ایذه
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
♦️خبرفوری ♦️ 💢شهادت رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان زرندیه استان مرکزی اخبارتکمیلی متعاقبا اعلام می گردد.
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢مبارزه بی امان پلیس با قاچاقچیان/ شهادت رئيس پليس مبارزه با مواد مخدر شهرستان زرنديه 🔹سرگرد رسول مهدوي پور که در حین مأموریت بر اثر برخورد عمدي خودرو ي قاچاقچیان كالا به شدت مجروح شده بود، به شهادت رسيد. 🔹به گزارش پایگاه خبری شهدای فراجا، رئيس پليس مبارزه با مواد مخدر شهرستان زرنديه استان مرکزی نهم خرداد ماه 1402 در حین اجرای مأموریت بر اثر برخورد عمدي خودروي شوتي به شدت مجروح شده و جهت مداوا به بیمارستان ولیعصر (عج) فراجا تهران منتقل مي شود. 🔹گفتنی است، سرگرد "مهدوي پور" كه در حین مأموریت و بر اثر برخورد عمدی خودرو حاوی کالای قاچاق با وي از ناحيه سر به شدت مجروح شده و در کما به سر می برد، شب گذشته به درجه رفیع شهادت نائل شد. وی متأهل و داری یک فرزند دختر بوده است.
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢اولین تصویر از شهید شب گذشته شهید رسول مهدوی پور که در درگیری با قاچاقچیان کالا در شهرستان زرندیه استان مرکزی به درجه رفیع شهادت نائل گردید .
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
چرا باید با مادر کیان پیرفلک بابت جنایت امروز برخورد شود؟ 🔹پس از ماجرای چند ماه پیش در ایذه که به فوت کیان پیرفلک منجر شد، علیرغم همه‌ی پیگیریهای صورت گرفته توسط بخشهای مختلف کشور برای مجازات قاتلین کیان، امّا خانم ماه منیر مولایی راد، مادر کیان، یکی از آتش‌بیاران و معرکه‌سازان اصلی بوده که بی توجه به عاملین آن جنایت، فضای نامعقولی را تمهید کرده است. 🔹او نه تعادلی در‌ گفتار دارد و نه طی این مدت روند معقولی را برای پیگیری ماجرای کشته‌شدن کیان دنبال کرده است. در عوض، او به بازیچه‌ای برای آشوب طلبان و ویرانی طلبان تبدیل شده و حتی به حمایت از تروریستها نیز کشانده شده است. 🔹در ماجرای امروز ایذه، محمد قنبری از نیروهای انتظامی شهر با اقدام تروریستی پویا مولایی، پسر عموی خانم ماه‌منیر مولایی به شهادت رسید. 🔹شهید قنبری، دارای ۵ فرزند است که چهار تن از آنها دخترند. 🔹این شهید، قربانی فضاسازی تروریستی و ناجوانمردانه‌ای است که در ماه های گذشته صورت گرفت و متاسفانه ماه منیر مولایی یکی از عوامل اصلی آن بوده و از قضا خودِ اقدام تروریستی نیز توسط پسر عموی او انجام شده است. 🔹آیا شهید قنبری شهروند درجه دو محسوب می‌شود یا فرزندان این شهید اهمیت انسانی ندارند؟ چطور میتوان با یک فضاسازی نابخردانه و همچنین تمهید برای ترور، خانواده ای را عزادار و جامعه ای را داغدار و ذهنشان را مشوش کرد، اما همچنان با حاشیه امن مواجه بود؟ 🔹آیا نباید آنها که به این جنایت امروز‌ به انحاء مختلف کمک کردند، بابت این مساله بهای مسولیت خود را بپردازند؟!
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
عکس ۳ میلیاردی برای تبدیل شدن به زامبی عکس منتشر شده از آنچه مدل غربی زن زندگی آزادی عنوان شده و هزینه ۳ میلیاردی یک دختر برای تبدیل شدن به زامبی بازتاب گسترده ای در اینستاگرام داشته است. در این تصویر که در شبکه های اجتماعی فراگیر شده، یک دختر مدل ۶۴ هزار دلار هزینه کرده تا خود را به شکل و شمایلی عجیب در بیاورد. گفتنی است، این نوع عمل های جراحی در بین نوجوانان اروپای مرکزی و شمالی بسیار محبوب شده است!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
انقدر لی لی به لالاشون گذاشتن هار شدن خونواده کیان پیر فلک. همون موقع که بچه شو به کشتن داد و اومد پررو‌پرو شعر خوند علیه رهبری باید میزدن تو دهن اون عفریته ، انقدر دست دست کردن که هر کسی برای ما شاخ شده.
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
نمایند ولی فقیه در فراجا حجت‌الاسلام والمسلمین سید علیرضا ادیانی شهدا با انتخاب خط سرخ شهادت ما را در مسیر واقعی قرار می‌دهند که از این رو حق بزرگ و وصف ناپذیری بر ملت ایران دارند
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی عجیب از جاده چالوس پس از سیل ▪️تونل‌هایی که کاملا زیر گل‌ولای رفته‌اند 🔹وقوع سیلاب حدود ۲۰۰ متر از جاده کرج-چالوس را تخریب کامل کرده و هنوز دو تونل کاملا در گل و لای قرار دارد. 🔹جاده کرج - چالوس در محدوده استان البرز همچنان بسته است و تنها تیم‌های امدادی می‌توانند در آن تردد داشته باشند. 🔹اکنون ۱۰ نقطه از جاده کرج – چالوس و پنج تونل از گل و لای توسط دستگاه های امدادی استان البرز پاکسازی شده است.
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
📿وَحِفْظُ مَا فِي يَدَيْکَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ طَلَبِ مَا فِي يَدَيْ غَيْرِکَ 🟤حفظ آنچه در دست دارى، نزد من محبوب تر از درخواست چيزى است که در دست ديگرى است ✍اشاره به اينکه بسيارند کسانى که بر اثر اسراف و تبذير اموال خود را از دست مى دهند و نيازمند به ديگران مى شوند و عزت و حيثيت خود را بر سر آن مى نهند. هر گاه انسان، اعتدال و اقتصاد را در زندگى از دست ندهد نيازمند به ديگران نخواهد شد، بنابراين توصيه مزبور هرگز به معناى دعوت به بخل نيست بلکه به معناى دعوت به ميانه روى و اعتدال و ترک اسراف و تبذير است. 📘 https://eitaa.com/nouralquran
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🔺اگر شرف داری الان برو ایذه ! https://eitaa.com/PR_Police
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
♦️‌ بعد از زیر گرفتن مامور فداکار نیروی انتظامی با خودرو و به شهادت رسیدن یک انسان بیگناه در حین انجام وظیفه توسط پسر عموی ماه منیر مولایی، این که ماه منیر باعث تحریک و یا معاونت در قتل شده باشه وجود داره، اما در کمال تعجب هنوز هم سلبریتی های ملعون و منفور از این زن معلوم الحال حمایت می‌کنند!! 🔹‌ شقایق دهقان در پستی از این زن حمایت و با او همدردی کرده! 🔹‌ خانم دهقان جواب خون اون افسر مظلوم شهید وخانواده‌اش روهم شما ها باید بدین.همین شماهایی که باعث این آشوبها وخون ریزیها هستین و مردم رو به جون هم انداختین! قضائیه # برخورد قاطع https://eitaa.com/PR_Police
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
حجت الاسلام والمسلمین سید علیرضا ادیانی نماینده ولی فقیه در فراجا جهاد در راه خدا یکی از میدان های آزمایش الهی است که مردان خدا با نثار جان خود به شایستگی از این امتحان ، سربلند بیرون آمده اند و شکوه وعظمت ایران اسلامی ، مرهون مجاهدت چنین دلیر مردانی است که در مکتب انسان ساز ولایت ، درس عشق ،ایثار و خدمت آموختند
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🖼 عشق‌بازی آینه 🖼 🪟خاصیت آینه، کامل تصویری است که در برابر آن قرار می‌گیرد. اگر آینه شکسته و یا محدب و مقعر نباشد، تصویری بی‌نقص از اشیا ارائه می‌کند. 🌺عاشق حقیقی نیز کامل و بی‌نقص معشوق را بازتاب می‌دهد و به‌قول هوشنگ ابتهاج: «آینه در عشق‌بازی صادق است آینه یک دل نه، صد دل عاشق است» ❇️اگر آینه‌ی فطرت انسان در اثر ضربت سنگ گناه، ترک برنداشته باشد و یا به‌جهت حرکت در کژراهه‌ی عصیان، تحدّب ‌و تعقّر نیافته باشد، همواره آراسته حقیقت را بازتاب خواهد بخشید. 🌸انسان کامل، آینه‌ای است که تمام حقیقت را در خود انعکاس می‌بخشد و انسان‌های معمولی، تنها با نگاه به این آینه است که می‌توانند به شناخت حقیقت ناب و بی‌پیرایه نایل گردند. ✅انبیا و اولیای الهی، آینه‌هایی هستند که آفتاب وجود خداوند را می‌دهند. 🌹روابط عمومی پلیس🌹 🆔@PR_Police
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
✍️ 💠 سری به نشانه منفی تکان داد و از چشمانم به شوهرم شک کرده بود که دوباره پی سعد را گرفت :«الان همسرتون کجاست؟ می‌خواید باهاش تماس بگیرید؟» شش ماه پیش سعد موبایلم را گرفته بود و خجالت می‌کشیدم اقرار کنم اکنون عازم و در راه پیوستن به است که باز حرف را به هوای حرم کشیدم :«اونا می‌خواستن همه رو بکشن...» 💠 فهمیده بود پای من هم در میان بوده و نمی‌خواست خودم را پیش رفیقش رسوا کنم که بلافاصله کلامم را شکست :«هیچ غلطی نتونستن بکنن!» جوان از آینه به صورتم نگاهی گذرا کرد، به اینهمه آشفتگی‌ام شک کرده بود و مصطفی می‌خواست آبرویم را بخرد که با متانت ادامه داد :«از چند وقت پیش که به بهانه تظاهرات قاطی مردم شدن، ما خودمون یه گروه تشکیل دادیم تا از حرم (علیهاالسلام) دفاع کنیم. امشب آماده بودیم و تا دست به اسلحه شدن، غلاف‌شون کردیم!» 💠 و هنوز خاری در چشمش مانده بود که دستی به موهایش کشید و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، خبر داد :«فقط اون نامرد و زنش فرار کردن!» یادم مانده بود از است، باورم نمی‌شد برای دفاع از مقدسات وارد میدان شده باشد و از تصور تعرض به حرم، حال رفیقش به هم ریخته بود که با کلماتش قد علم کرد :«درسته ما داریا چارتا خونواده بیشتر نیستیم، اما مگه مرده باشیم که دستشون به برسه!» 💠 و گمان کرده بود من هم از اهل سنت هستم که با شیرین‌زبانی ادامه داد :«خیال کردن می‌تونن با این کارا بین ما و شما اختلاف بندازن! از وقتی می‌بینن برادرای اهل سنت هم اومدن کمک ما ، وحشی‌تر شدن!» اینهمه درد و وحشت جانم را گرفته بود و مصطفی تلخی حالم را با نگاهش می‌چشید که حرف رفیقش را نیمه گذاشت :«یه لحظه نگهدار سیدحسن!» طوری کلاف کلام از دستش پرید که نگاهش میخ صورت مصطفی ماند و بلافاصله ماشین را متوقف کرد، از نگاه سنگین مصطفی فهمید باید تنهایمان بگذارد که در ماشین را باز کرد و با مهربانی بهانه چید :«من میرم یه چیزی بگیرم بخوریم!» 💠 دیگر منتظر پاسخ ما نماند و به سرعت از ماشین پیاده شد. حالا در این خلوت با بلایی که سعد سرش آورده بود بیشتر از حضورش می‌کردم که ساکت در خودم فرو رفتم. از درد سر و پهلو چشمانم را در هم کشیده بودم و دندان‌هایم را به هم فشار می‌دادم تا ناله‌ام بلند نشود که لطافت لحنش پلکم را گشود :«خواهرم!» چشمم را باز کردم و دیدم کمی به سمت عقب چرخیده است، چشمانش همچنان سر به زیر و نگاهش به نرمی می‌لرزید. شالم نامرتب به سرم پیچیده بود، چادر روی شانه‌ام افتاده و لباسم همه غرق گِل بود که از اینهمه درماندگی‌ام کشیدم. 💠 خون پیشانی‌ام بند آمده و همین خط خشک خون روی گونه‌ام برای آتش زدن دلش کافی بود که حرارت نفسش را حس کردم :«خواهرم به من بگید چی شده! والله کمک‌تون می‌کنم!» در برابر محبت بی‌ریا و پاکش، دست و پایم را گم کرده و او بی‌کسی‌ام را حس می‌کرد که بی‌پرده پرسید :«امشب جایی رو دارید برید؟» و من امشب از مرگ و کنیزی آن پیرمرد وهابی فرار کرده بودم و دیگر از در و دیوار این شهر می‌ترسیدم که مقابل چشمانش به گریه افتادم. 💠 چانه‌ام از شدت گریه به لرزه افتاده و او از دیدن این حالم طاقتش تمام شده بود که در ماشین را به ضرب باز کرد و پیاده شد. دور خودش می‌چرخید و آتش در خنکای این شب پاییزی خاموش نمی‌شد که کتش را درآورد و دوباره به سمت ماشین برگشت. روی صندلی نشست و اینبار کامل به سمتم چرخید، صورت سفیدش از ناراحتی گل انداخته بود، رگ پیشانی‌اش از خون پُرشده و می‌خواست حرف دلش را بزند که به جای چشمانم به دستان لرزانم خیره ماند و با صدایی گرفته گواهی داد :«وقتی داشتن منو می‌رسوندن بیمارستان، تو همون حالی که حس می‌کردم دارم می‌میرم، فقط به شما فکر می‌کردم! شب پیشش رو از رو گلوتون برداشته بودم و می‌ترسیدم همسرتون...» 💠 و نشد حرفش را تمام کند، یک لحظه نگاهش به سمت چشمانم آمد و دوباره قدم پس کشید، به اندازه یک نفس ساکت ماند و زیر لب زمزمه کرد :« رو شکر می‌کنم هر بلایی سرتون اورده، هنوز زنده‌اید!» هجوم گریه گلویم را پُر کرده و به‌جای هر جوابی نگاهش می‌کردم که جگرش بیشتر آتش گرفت و صورتش خیس عرق شد. 💠 رفیقش به سمت ماشین برگشته و دلش می‌خواست پای دردهای مانده بر دلم بشیند که با دست اشاره کرد منتظر بماند و رو به صورتم اصرار کرد :«امشب تو چی کار داشتید خواهرم؟ همسرتون خواست بیاید اونجا؟»...