🍃🌺🌺🍃
#دبستان_قرآنی_آل_یاسین
#پایه_چهارم_طه
#داستان_امام_کاظم_علیه_السلام
👇👇👇
روزی شخصی با #امام_کاظم علیه السلام مواجه شد و شروع کرد به بی ادبی و...
😡اطرافیان امام خواستند او را بکشند...
اما امام کاظم با لبخند او را بدرقه کردند...😊
👈چندروزی گذشت و...
✔️روزی امام کاظم(ع) بر مرکب سوار شده و به مزرعه مردی رفتند که رفتار شایستهای با حضرت نداشت،امام او را درمزرعه یافتند و چون کنار او رسیدند، ازمرکب پیاده شدند وبا گشادهرویى و بزرگوارى از او پرسیدند:
🌺(چقدربراى این مزرعه خرج کردهاى؟) گفت:صددینار.
🌺 فرمود:چقدر امید سود دارى؟
گفت: غیب نمىدانم.
🌺فرمود: گفتم چقدر امیدوار هستى؟ گفت: امید ۲۰۰ دینار سود دارم.
🌺حضرت ۳۰۰ دینار به او مرحمت فرمودند و فرمودند زراعت هم از آن خودت،خدا به تو آنچه به آن امید دارى خواهد رسانید.
✔️آن شخص برخاست و سر آن گرامى را بوسید و از او خواست که از گناهان و جسارتهاى وى در گذرد. امام تبسمى فرمودند و بازگشتند...🍃🍃
✳️روزبعد،آن مرد در مسجد نشسته بود که امام کاظم(ع) وارد شدند.
آن مردتانگاهش به امام افتاد،گفت:
🌸((الله اعلم حیث یجعل رسالته))🌸 🌸خدابهتر مىداند که رسالت خویش را به چه کسانى بدهد.🌸
✔️دوستانش باشگفتى پرسیدند،داستان چیست، قبلاً از او بد مىگفتى؟
🍃او دوباره امام را دعا کرد و دوستانش با او به ستیزه برخاستند ...
✔️امام به یارانى از خود که قصد قتل او را داشتند فرمود: کدام بهتر است، نیت شما یا اینکه من با رفتار خویش او را به راه آوردم؟✔️
🍃🌺🌺🍃
❤️چهارم طه❤️
🌺دبستان قرآنی آل یاسین🌺
🌹مدیریت محترم دبستان آقای ربانی
🌹 آموزگار مهدی نجفی
@M_NAJAFI6660
https://eitaa.com/TAHA4_ALEYASIN
نوحه؛ مدیون لطف تو ایران ما.mp3
زمان:
حجم:
3.93M
#امام_کاظم علیهالسلام
#نوحه
🔹مدیون لطف تو ایران ما🔹
آسمان تشنۀ نجوایت
کنج زندان شده دنیایت
اشک چشمت شده تسکینت
گشته سجادهات مأوایت
چشمت روشنی بر عالم بخشید
فِی قَعر سُجون، نورت میتابید
از محنت سوخت، جسم و جانت
افطار تو شد اشک چشمانت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توبه بر لب نگهبان برگشت
کافر آمد مسلمان برگشت
از شکوهت زن رقاصه
از حضور تو گریان برگشت
عطر تو نماند در زندان محصور
کی گم میشود در تاریکی نور
زنجیر غم، دستت را بست
بال پرواز تو اما باز است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بر سرم سایۀ دستانت
در دلم چشمۀ احسانت
باب حاجات عالم! باشد،
جان من نذر فرزندانت
شد میعاد این دلهای مشتاق
مشهد، کاظمین، قم، شاهِچراغ
بر دست تو، چشمان ما
مدیون لطف تو ایران ما
نیست سردار سلیمانی /آموزشگاه امام خمینی ۲
🌷🕊🦋🌷🕊🦋🌷🕊🦋🌷🕊🦋🌷
نوحه؛ مدیون لطف تو ایران ما.mp3
زمان:
حجم:
3.93M
#امام_کاظم علیهالسلام
#نوحه
🔹مدیون لطف تو ایران ما🔹
آسمان تشنۀ نجوایت
کنج زندان شده دنیایت
اشک چشمت شده تسکینت
گشته سجادهات مأوایت
چشمت روشنی بر عالم بخشید
فِی قَعر سُجون، نورت میتابید
از محنت سوخت، جسم و جانت
افطار تو شد اشک چشمانت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توبه بر لب نگهبان برگشت
کافر آمد مسلمان برگشت
از شکوهت زن رقاصه
از حضور تو گریان برگشت
عطر تو نماند در زندان محصور
کی گم میشود در تاریکی نور
زنجیر غم، دستت را بست
بال پرواز تو اما باز است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بر سرم سایۀ دستانت
در دلم چشمۀ احسانت
باب حاجات عالم! باشد،
جان من نذر فرزندانت
شد میعاد این دلهای مشتاق
مشهد، کاظمین، قم، شاهِچراغ
بر دست تو، چشمان ما
مدیون لطف تو ایران ما
نیست سردار سلیمانی /آموزشگاه امام خمینی ۲
🌷🕊🦋🌷🕊🦋🌷🕊🦋🌷🕊🦋🌷
🍃🌺🍃
#دبستان_قرآنی_آل_یاسین
#پایه_چهارم_طه
#داستان_امام_کاظم_علیه_السلام
⛔️متن داستان⛔️
👇👇👇
روزی شخصی با #امام_کاظم علیه السلام مواجه شد و شروع کرد به بی ادبی و...
😡اطرافیان امام خواستند او را بکشند...
اما امام کاظم با لبخند او را بدرقه کردند...😊
👈چندروزی گذشت و...
✔️روزی امام کاظم(ع) بر مرکب سوار شده و به مزرعه مردی رفتند که رفتار شایستهای با حضرت نداشت،امام او را درمزرعه یافتند و چون کنار او رسیدند، ازمرکب پیاده شدند وبا گشادهرویى و بزرگوارى از او پرسیدند:
🌺(چقدربراى این مزرعه خرج کردهاى؟) گفت:صددینار.
🌺 فرمود:چقدر امید سود دارى؟
گفت: غیب نمىدانم.
🌺فرمود: گفتم چقدر امیدوار هستى؟ گفت: امید ۲۰۰ دینار سود دارم.
🌺حضرت ۳۰۰ دینار به او مرحمت فرمودند و فرمودند زراعت هم از آن خودت،خدا به تو آنچه به آن امید دارى خواهد رسانید.
✔️آن شخص برخاست و سر آن گرامى را بوسید و از او خواست که از گناهان و جسارتهاى وى در گذرد. امام تبسمى فرمودند و بازگشتند...🍃🍃
✳️روزبعد،آن مرد در مسجد نشسته بود که امام کاظم(ع) وارد شدند.
آن مردتانگاهش به امام افتاد،گفت:
🌸((الله اعلم حیث یجعل رسالته))🌸 🌸خدابهتر مىداند که رسالت خویش را به چه کسانى بدهد.🌸
✔️دوستانش باشگفتى پرسیدند،داستان چیست، قبلاً از او بد مىگفتى؟
🍃او دوباره امام را دعا کرد و دوستانش با او به ستیزه برخاستند ...
✔️امام به یارانى از خود که قصد قتل او را داشتند فرمود: کدام بهتر است، نیت شما یا اینکه من با رفتار خویش او را به راه آوردم؟✔️
🍃🌺🍃
❤️دبستان قرآنی آل یاسین چهارم طه❤️
سال تحصیلی١۴٠٢_١۴٠١
https://eitaa.com/Taha_Aleyasin1401
زمینه؛ وای از این دوری.mp3
زمان:
حجم:
1.31M
#امام_کاظم علیهالسلام
#زمینه
💚🌹💚🌹💚🌹💚
🔹وای از این دوری🔹
من مدینه و تو بغدادی، وای از این دوری
پر کشیده از دلم شادی، سخته مهجوری
از چشام افتاده آزادی، وقتی محصوری
وای از این دوری
کی تموم میشه این، روزای پر غم
من خدا رو به تو، باز قسم میدم
دم میگیرم مثه، شیعههات من هم
«یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نیستی و بی تو برام دنیا، مثلِ زندونه
زل زدم به در تا که بابا، باز بیای خونه
داداشم تو گریههاش تنها، از تو میخونه
از تو میخونه
میخونم با رضا، زیر نور ماه
با همه طعنهها، بین اشک و آه
از غمی آشنا، از غمی جانکاه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منم و ماه میون چاه، چه شب سردی
جز غم تو یا عزیزالله، چه غم و دردی؟
«اُمّ داوود» میخونم با آه، تا که برگردی
تا که برگردی
میکشم از دل آه، آه عالمگیر
ماه من بین چاه، مونده بیتقصیر
بی کس و بی پناه، در غل و زنجیر
شاعر: #رضا_خورشیدیفرد
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
کارگروه فرهنگی /هنری آموزشگاه شهید افسر یک ناحیه دو آموزش و پرورش قم