🔷 شهید آوینی: «شکی نیست که با توجه به محدودیت منابع، ادامه توسعه صنعتی و اقتصادیِ قطبِ استکباریِ جهان تنها در صورتی ممکن است که آن نیمه دیگر جهان در فقر و گرسنگی مطلق زندگی کنند، و به قول شوماخر، با یک ملاحظه ساده درمییابیم که رشد نامحدود مادی در یک جهان محدود امری محال است.»
🔸منبع: کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب»، مقاله «تمدن اسراف و تبذیر»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی: «اهل حق همواره در مظلومیت زیسته اند. در عصر جاهلیت، عدالت مفهوم از یاد رفته ای است. اهل دنیا را خواب مستی در ربوده است و دزد و شهنه نیز دست در دست هم دارند. آیا چشمی بیدار نمانده است؟ همه چیز در کف نمرود و نمرودیان است.
🔹آنها مهلت یافته اند تا جهان را میان خویش قسمت کنند و شحنه و قاضی را نیز خود برگزینند. حکومت ظاهر در کف نمرود است، اما کعبه عشق را ابراهیم بنا کرده است. ای ابراهیمیان، فریب ظاهر را نخورید که گلستان عدالت در باطن آتشی است که نمرود برافروخته است!»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
aviny_122.mp3
123.4K
🔷 جملات روانشناسانه منطبق با فطرت انسان از سوی شهید آوینی
🔸برای کسانی که می خواهند در عالم معنویت پیشرفت کرده و بر نفس اماره خود پیروز شوند.
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 آقای زم میخواست آقای آوینی را بیرون کند، حتی جواب تلفنهای او را نمیداد و یادم هست چقدر محزون میشد و میگفت: «حتی جواب تلفنهای مرا نمیدهند!»
🔹خبرهای مختلفی میرسید، حتی سعی کردند برای آقای آوینی پاپوش درست کنند، بهقدری بیرحم بودند که دوستیشان را هم نادیده گرفتند و انگار نه انگار که این آدم شخصیت داشته و با هم نانونمکی خوردهاند!
🔹حُزن را در چهره او میدیدیم، خیلی تنها شده بود. «سوره» در دورهای خیلی شکوفا شد. جمعیتی از هنرمندان و منتقدان به «سوره» رفتوآمد میکردند. «سوره» پاتوق شده بود؛ آقای آوینی هم محور این جریان بود، بهویژه در بخش سینما این رونق بهچشم میخورد. بخشی از دلیل تعدیل نیرو این بود که این پاتوق جمع شود.
🔸منبع: «زهرا زواریان از همکاران هنری شهید آوینی، سایت مشرق، ۱۳۹۸/۱/۲۰، کد خبر ۹۴۹۵۹۴»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی: «نگرشی که انسان امروز نسبت به خود و جهان یافته است اینچنین اقتضا دارد که او خود و نیازهای مادیاش را اصل بینگارد و همه عزم و همت خویش را در جهت برآورده ساختن این نیازها متمرکز کند، و از آنجا که بشر، مادام که در محدوده حیوانی وجود خویشتن توقف دارد و بر عادات خود غلبه نکرده است، تنها حوائج مادی است که او را به جانب خود میکشد، این توهم رخ نموده که نیازهای مادی بشر دارای اصالت است، حال آنکه اینچنین نیست.»
🔸منبع: کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب»، مقاله «تمدن اسراف و تبذیر»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 به راستی تاریخ چگونه این لحظات را درک خواهد کرد؟ آیا بشر غربی همجنس باز و غیرمعنوی درکی از این تصاویر خواهد داشت؟
♦️برشی از مستند «روایت فتح» و حالات عاشورایی رزمندگان اسلام در نقطه رهاییِ شب عملیات
🔸وقتی شهدا میگفتند: «منتظریم کی شب حمله فرا میرسد؟» به خاطر لذت این لحظاتِ جنگ نرم وجودشان که همان جهاد اکبر است بودند نه به خاطر جنگ سخت و تیر و تفنگش که حقیقتاً جهاد اصغر بود!
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی: «تَنِ ضحاک بن عبدالله همه عاشورا، از صبح تا غروب، به همراه اصحاب عاشورایی امام عشق بود، اما جانش، حتی نَفَسی به ملکوتی که آن احرار را بار دادند راه نیافت، چراکه بین خود و حسین شرطی نهاده بود!
🔹عبادتِ مشروط کرمِ ابریشمی است که در پیله خفه میشود و بالهای رستاخیزیاش هرگز نخواهد رَست. این شرطی بود بین او و حسین و اگرچه دیگری را جز خدای از آن آگاهی نبود، اما زنهار که لوح تقدیر ما بر قلم اختیار میرود!
تو بندگی چو گدایان به شرط مُزد مَکُن
که خواجه خود رَوِشِ بنده پروری دانَد.»
🔸منبع: کتاب «فتح خون»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 و بالاخره اسفندماه هم با لشکر فرماندهان شهید و دوست داشتنی اش از راه رسید...
♦️شهید آوینی: «شهید منتظر مرگ نمیماند، این اوست که مرگ را برمیگزیند. شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید، به اختیار خویش میمیرد و لذت زیستن را نیز هم او می یابد نه آن کس که دغدغه مرگ حتی آنی به خود او وانمیگذاردش و خود را به ریسمان پوسیده غفلت میآمیزد.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
روایت فتح (شهید آوینی)
🔷 و بالاخره اسفندماه هم با لشکر فرماندهان شهید و دوست داشتنی اش از راه رسید... ♦️شهید آوینی: «شهید
🔷 راهیان نور، سفری تضمینی برای رفتن به بهشت در جهنم دنیا! اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّور
♦️همین حالا وسایلتان را جمع کنید و به جنوب بروید. اولین شهیدی که به ذهنتان میآید شما را به این سفر دعوت کرده است!
🔸مسیحی بودم و اسمم «ژاکلین زکریا» بود. خیلی دوست داشتم با مریم به اردوی جنوب بروم اما مشکل پدر و مادرم بودند. به آنها نگفتم که به سفری زیارتی و فرهنگی میرویم، بلکه گفتم از طرف مدرسه به یک سفر سیاحتی میرویم اما باز مخالفت کردند.
🔸دو روز قهر کردم و لب به غذا نزدم. ضعف بدنی شدیدی پیدا کردم. ۲۸ اسفند ساعت ۳ نیمه شب بود. هیچ روشی برای راضی کردن آنها به ذهنم نرسید. با خودم گفتم خوب است دعای توسل بخوانم.
کتاب دعا را برداشتم و شروع کردم به خواندن. هرچه بیشتر در دعا غرق میشدم احساس میکردم حالم بهتر میشود.
🔸نمیدانم در کدام قسمت از دعا بود که خوابم برد. در عالم رؤیا دیدم که در بیابان برهوتی ایستادهام. دم غروب بود، مردی به طرفم آمد و به من گفت: «زهرا، بیا بیا، میخواهم چیزی نشانت بدهم». با تعجب گفتم: «آقا ببخشید من زهرا نیستم. اسمم ژاکلین است!» ولی هرچه میگفتم گوشش بدهکار نبود و مرتب مرا زهرا خطاب میکرد!
🔸با آرامش خاصی راه افتادم و دنبالش رفتم. در نقطهای از زمین چالهای بود. اشاره کرد به آنجا و گفت «داخل شو.» گفتم اما این چاله کوچک است! گفت دستت را بر زمین بگذار تا داخل شوی! به خودم جرأت دادم و این کار را کردم.
🔸آن پایین جای عجیبی بود! یک سالن خیلی بزرگ که از دیوارهای بلند و سفیدش نور آبی رنگی پخش میشد. درست می دیدم، آن نور منعکس از عکس شهدایی بود که بر دیوارها آویخته شده بودند! انتهای آن عکسها عکس رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای قرار داشت. به عکسها که نگاه می کردم با من حرف میزنند ولی من چیزی نمیفهمیدم تا اینکه رسیدم به عکس آقا!
🔸آقا شروع کرد با من حرف زدن. خوب یادم است که ایشان گفتند: «شهدا یک سوزی داشتند که همین سوزشان آنها را به مقام شهادت رساند مانند شهید جهانآرا، شهید همت، شهید باکری، شهید علمدار و…» همین که نام شهید علمدار را آورد پرسیدم ایشان کیست؟ چون اسم بقیه را شنیده بودم ولی اسم علمدار به گوشم نخورده بود.
🔸آقا نگاهی به من انداخت و گفت: «علمدار همانی است که پیش شما بود. همانی که ضمانت شما را کرد تا بتوانی به جنوب بیایی!» به یک باره از خواب پریدم. خیلی آشفته بودم. نمیدانستم چکار کنم. هنگام صبحانه به پدرم گفتم که فقط به این شرط صبحانه میخورم که بگذاری به جنوب بروم. او هم شرطی گذاشت و گفت به این شرط که بار اول و آخرت باشد.
🔸باورم نمیشد که پدرم به همین راحتی قبول کرده باشد. خیلی خوشحال شدم. به مریم زنگ زدم و این مژده را به او دادم. اینگونه بود که به خاطر شهید علمدار به سفر معنوی راهیان نور رفتم. نمی دانم برای چه، اما موقع ثبتنام وقتی اسمم را پرسیدند مکثی کردم و گفتم من زهرا علمدار هستم! بالاخره اول فروردین سال ۱۳۷۸ بعد از نماز مغرب و عشاء با بچه های مدرسه عازم جنوب شدیم. کسی نمیدانست که من و خانواده ام مسیحی هستیم به جز مریم
🔸در راه به خوابم خیلی فکر کردم.
از بچهها درباره شهید علمدار پرسیدم اما کسی چیزی نمیدانست. وقتی به حرم امام خمینی رسیدیم در نوار فروشی آنجا متوجه نوارهای مداحی شهید علمدار شدم. کم مانده بود از خوشحالی بال دربیاورم. چند نوار از مداحی هایش را خریدم. در راه هرچه بیشتر نوارهای او را گوش میدادم بیشتر متوجه میشدم که آقا چه گفته اند!
🔸درطی چند روزی که جنوب بودیم، تازه متوجه شدم که اسلام چه دین شیرینی است. وقتی بچهها نماز جماعت میخوانند من کناری مینشستم، زانوهایم را بغل میگرفتم و گریه میکردم. گریه به حال خودم که با آنها زمین تا آسمان فرق داشتم. شلمچه خیلی باصفا بود، حس غریبی داشتم.
🔸احساس میکردم که خاک آنجا با من حرف میزند. با مریم دعا میخواندیم که ناگهان در حالتی عجیب و در اوج هوشیاری احساس کردم شهدا دور ما جمع شده و زیارت عاشورا میخوانند! منقلب شدم و از هوش رفتم. در بیمارستان خرمشهر به هوش آمدم. صبح روز بعد هنگام اذان مسئول کاروان خبر عجیبی داد! تازه معنای خواب آن شبم را فهمیدم!
🔸خبر این بود که امروز دوباره به شلمچه میرویم چون قرار است امام خامنهای به شلمچه بیایند و نماز عید قربان را به امامت ایشان بخوانیم! از خوشحالی بال درآورده بودم! به همه چیز در خوابم رسیده بودم! بعد که از جنوب برگشتیم تمام شکهایم به یقین تبدیل شد. آن موقع بود که از مریم خواستم راه اسلام آوردن را به من یاد دهد. او هم خیلی خوشحال شد وقتی شهادتین را میگفتم. احساس میکردم مثل مریم و دوستانش من هم مسلمان شدهام و...
🔸منبع: «خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از ماهنامه فکه، ۱۳۹۴/۲/۲۷ کد خبر: ۴۶۵۶۷»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی: «آرمان توسعهیافتگی از اصالت دادن به رشد اقتصادی و غلبه اقتصاد بر سایر وجوه حیات بشر زاییده شده و آنچه باعث شده تا بشر برای اقتصاد اینچنین مقام و اهمیتی قایل باشد مادهگرایی و نِسیانِ حق است.»
🔸منبع: کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب»، مقاله «تمدن اسراف و تبذیر»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
sadeghie-04.mp3
456.8K
🔷 صوت خام شهید آوینی در برنامه «روایت فتح» بدون آهنگ گذاری
🔸سخنی راهبردی در خصوص مسائل نظامی و دینی
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی: «انسان همواره میزان و معیار خویش را از آرمانش کسب می کند و آرمان ما کربلاست.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 دیندار و بی دین، ظالم و مظلوم و بزرگ و کوچک با شنیدن این صحبت های شهید آوینی یقین حاصل می کنند که همه خبرها در جای دیگری است و...
🔸فوق العاده زیبا و اثرگذار
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
shab-ashooraii-03.mp3
1.39M
🔷 صدا و محتوایی بهشتی از شهید آوینی که همه آلودگی های دنیایِ جهنمی ما را از بین می برد.
🔸آن را به بهترین دوستانمان هدیه دهیم.
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 اندکی تفکر! عمرمان را در چه راهی سپری کرده ایم؟
🔸پیام مهم سید مرتضی آوینی از عالم برزخ برای ما
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی: «ما وظیفه روایت فتح را بر عهده داشتیم اما کدام زبانی و بیانی و چگونه از عهده روایت آنچه می گذشت بر می آید!»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی: «نماز را باید به جانب قبله گزارد و اکنون قبله نیز در کف حرامیان است و آنان که اهل نماز نیستند، نماز را بهانه حاکمیت خویش کرده اند. پس تا آن روز که قبله از سیطره اهل باطل خارج شود، باید نماز را در جبهه خواند و این نماز حقیقی است.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 برشی از مستند ۸ قسمتی «آقا مرتضی» و ماجرای معروف ترین و آخرین عکس زندگی شهید آوینی در قتلگاه شهیدان فکه (عکس پروفایل کانال)!
🔸چه شد که شهید آوینی که سال ها از دوربین فراری بود، در آخرین روزهای عمرش حاضر شد که از او عکس تکی بگیرند؟ او در آخرین عکس زندگی خود به عکاس چه گفت؟
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی: «دنیا زیباست، اما زیباییِ ظاهر را چه سود، آنجا که عدالت نیست و زشت سیرتان بر جهان حکم می رانند؟ در جنگ همواره گُل ها لگدمال میشوند و اگرچه گُلی که در گلستان ارباب ظلم و فساد بروید زیبا نیست، اما پوتین های ما هیچ گُلی را لگدمال نمیکند. وقتی قدمگاه مجاهدان راه خدا سجده گاه فرشتگان باشد، گُل ها بر پوتین های ما بوسه می زنند.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 ۴ اسفند سالروز شهادت فیلمبردار و پنجمین شهید مجموعه «روایت فتح» امیراسکندر یکه تاز (نفر سوم ایستاده از سمت چپ) گرامی باد.
♦️شهید آوینی: «دوربین ابزاری بیش نیست. چشمی دوربین بر چشم امیر است و این اوست كه پیام خویش را از زبان دیگران ابلاغ میكند. وقتی امیر میكوشد كه از زبان تصویر، حقیقت حضور امت را در صحنههای حق بیان كند، پیام امیر، پیام حضور است؛ حضوری دائم، گسترده و خستگیناپذیر.
♦️دوربین شهید امیراسكندر یكهتاز در همه اعزامها حضور داشت و مخصوصاً بچههای پایگاه مقداد او را خیلی خوب به یاد میآورند، او را كه با آنهمه لطافت و عشق و صبر، پروانهوار گِرد شمع حضور راهیان كربلا و خانوادههایشان میگردید و با آنان سخن میگفت.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 ۴ اسفند سالروز شهادت فیلمبردار و پنجمین شهید مجموعه «روایت فتح» امیراسکندر یکه تاز گرامی باد.
♦️شهید آوینی: «خاک جبههها نیز اثر گامهای مشتاق امیر را بر لوح جاودانه خویش ثبت كردهاند و بر حضور او در پیشگاه خدا شهادت خواهند داد. در عملیات كربلای پنج، نخست وظیفه دستیاری را بر عهده داشت و بعد از شهادت قاسم بوذری جای خالی او را پر كرد و ضبط صوت را بر شانه انداخت.
♦️بر ما خرده مگیرید كه چرا از یک تن سخن میگوییم. پیام امیر پیام یک فرد نیست، پیام یک امت است، امتی كه در راه خدا قیام كرده است و برای تجدید احكام مُعَطَلِه كتاب خدا و اعلام دین و سُنَن رسول اكرم استقامت میورزد. و چون اینچنین باشد، نام امیر در میان همه نامها گم میشود و راه اوست كه جاودانه میماند.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی: «ما پیروان راه هزاران ساله انبیا هستیم و به عهد ازلی خویش با آفریدگار متعال لبیک گفتهایم و برای تحقق آن عصر موعود، عصر عدالت و حاكمیت احكام خدا، قیام كردهایم تا راه تاریخ را به سوی نور بگشاییم و اگر چشم دل باشد، خواهد دید كه این راه با بالهای ملائكه فرش شده است.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی: «آن نظرگاهی که پیشرفت را در توسعه اقتصادی میبیند همان نظرگاهی است که معتقد است بزرگترین مشکل بشر در تمام طول تاریخ تمدنها تولید غذا و مبارزه با طبیعت بوده است و به همین علت اَعصار زندگی بشر بر کره زمین را با روندِ تکامل ابزار تولید انطباق میدهند: عصر سنگ، عصر مفرغ، عصر آهن!
🔹در این اعتقاد مهمترین خصوصیتی که بشر را از حیوان جدا میکند، ابزارسازی اوست. آنها انسان را حیوان ابزارساز تعریف میکنند و اینچنین، ورود بشر در عصر تکنولوژی را بزرگترین واقعه تاریخ میدانند.»
🔸منبع: کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب»، مقاله «توسعه برای تمتع»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی: «انسان در درون خودش زندانی است اما این زندانِ نفس را می توان آن همه وسعت بخشید که آسمان و زمین را در بر گیرد.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 قطعه ای گرانبها از مستند «روایت فتح» که حَلّال خیلی از مشکلات زندگی ها است.
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini