eitaa logo
حاج حسین ناظری
1.1هزار دنبال‌کننده
778 عکس
447 ویدیو
13 فایل
❇️محتوای شهدایی ♦️خدمات تخصصی یادواره های شهدا ❇️آموزش سخنرانی و روایتگری چند رسانه ای ♦️برنامه ها و فعالیت های فرهنگی حاج حسین ناظری 📣 فعالیت های دیگر استاد @hosh110 زیلینک https://zil.ink/ravyfer ارتباط مستقیم با حاج حسین ناظری : @ravyfer
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 درود خدا بر خمینی کبیر(رض) که چطور دشمنان را در اوج ترورهای کور سال 60، به مگس هایی که آخر عمر خود را می گذرانند، تشبیه می کند! ❌ از دشمن نترسیم و او را بزرگ نپنداریم ❌ 🎤 سخنان در 27 مرداد 1360 👌 ببینید و آرام شوید. دشمنان نفس آخر خود را می کشند. 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️برادر همسنگرم ! آیا به سلاح روز مجهز شده ای ؟! 😌 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌به نظر شما جهاد نظامی سخت تر است یا جهاد فرهنگی؟؟؟😔 ✅قابل توجه فعالان ... 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf
✅محل حضور و اجرای برنامه در ♦️سالگرد شهادت شهید فهمیده ، ♦️هفته بسیج دانش آموزی ، ♦️روز ملی مبارزه با استکبار جهانی و ♦️روز دانش آموز 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf
🎤 "آیا خاکریزها شکسته شده است ؟!"⁉️ ✅ سخنرانی تحلیلی و روشنگرانه پیرامون وقایع اخیر ❌ویژه ایراد در جمع نخبگان و افراد تاثیر گذارجامعه. باشیم.😌 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf
♦️از هفته آینده : آغاز گسترده طرح اجرای در مساجد سطح شهر 😲تصاویری عجیب و حکایت هایی ناب و باورنکردنی از دوران دفاع مقدس و سیره والای شهدای گرانقدر مدافع حرم 📌برای اجرای این برنامه جذاب در مسجد محل خود، نام و آدرس مسجد را به @ravyfer (شماره 09151342012 ) در پیام رسان ایتا ارسال بفرمایید. 😔شما هم می توانید ازطریق بازنشر این اطلاعیه ، در این سهیم باشید. 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf
✅اجراهای در هفته جاری در 👇 ♦️یکشنبه 15آبان بعداز نماز مغرب و عشا / پنجتن 3 سلمان 8 (شهید مرادی دهنوی ) بعداز چهارراه 🔷سه شنبه 17آبان بعداز نماز مغرب و عشا/ سیدی /بلوار شهید اصلانی 41(صبای 25قدیم) (عج) ♦️چهارشنبه 18 آبان بعداز نماز مغرب و عشا / بلوار وکیل آباد/بلوار شهید قانع/خیابان شهید ستاری/شهید ستاری 13/معرفت 3 (عج) 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf
👌بزودی آماده اجرا می شود!👇 ✅سخنرانی چند رسانه ای 🎯تحلیل شعارهای اغتشاشات اخیر 📌محتوایی جذاب و قابل درک برای نوجوانان و جوانان (با اولویت ) 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf 🆔روبیکا(صفحه): https://rubika.ir/ravyfer
حاج حسین ناظری
👌بزودی آماده اجرا می شود!👇 ✅سخنرانی چند رسانه ای #کدام_آزادی 🎯تحلیل شعارهای اغتشاشات اخیر 📌م
❌مهم : فعلا هیچگونه رزرو وقت اجرا برای این پروژه انجام نمی شود و تعیین وقت اجرای حضوری این محتوا، صرفا بعداز اعلام تکمیل نسخه نهایی انجام خواهد شد
حاج حسین ناظری
#اطلاع_رسانی ✅اجراهای #حاج_حسین_ناظری در هفته جاری در #مشهد_مقدس👇 ♦️یکشنبه 15آبان بعداز نماز مغرب
آدرس برنامه امشب : مشهد - سيدی، بلوار شهید اصلانی۴۱،(صبای ۲۵ قدیم)مسجد صاحب الزمان عجل الله موقعیت (لوکیشن )👈 https://nshn.ir/a42b1WNgpJjN_w
خوشامد عرض می کنیم به اعضای جدید کانال 🌸🌺
حاج حسین ناظری
#اطلاع_رسانی ✅اجراهای #حاج_حسین_ناظری در هفته جاری در #مشهد_مقدس👇 ♦️یکشنبه 15آبان بعداز نماز مغرب
آدرس محل برگزاری برنامه روز چهارشنبه 18 آبان بعداز نماز مغرب و عشا👈 مشهد : بلوار وکیل آباد/بلوار شهید قانع/خیابان شهید ستاری/شهید ستاری 13/معرفت 3 (عج) موقعیت ( لوکیشن ) برنامه 👇
هدایت شده از مهدی حسن زاده
🌹بسم رب الشهدا🌹 🍃بهترین ازدواج آسان ترین آنهاست. حضرت محمد (ص) 🍃🌸به مبارکی پیوند زیبای دو پرستوی شهدایی و ولایی ❤️فاطمه امینی و علیرضا مرادی ❤️ 🍃🌸محفلی آراسته ایم و منتظر قدوم سبز شما خواهیم بود. 📆جمعه ۱۴۰۱٫۸٫۲۰ _ ساعت ۱۰ صبح 🔸مکان : بهشت رضا_گلزار شهدا_ بلوک ۱۵_ ردیف ۲۰_ شماره ۵ مزار شهید مدافع حرم محمد امینی🌷 💐شما هم دعوتید💐 🌷 @isaar_razavi 🌷http://eitaa.com/isaar_razavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😱حکایت عجیب این سکوها ! ✅کلیپ های روایتگری چند رسانه ای دفاع مقدس https://www.aparat.com/malakootfer 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf 🆔روبیکا(صفحه): https://rubika.ir/ravyfer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😢شیرین زبانی نازدانه کوچولوی شهید مدافع حرم ♦️چه هزینه هایی برای این داده ا یم! 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf 🆔روبیکا(صفحه): https://rubika.ir/ravyfer
👌بزودی فراخون ثبت نام در آغاز می شود: ✅دوره آموزش اجرای چند رسانه ای برنامه های فرهنگی👇 ♦️ چند رسانه ای ♦️ چند رسانه ای (پرده خوانی دیجیتالی) ♦️اجرای و مراسم به روش چند رسانه ای ♦️و.... 🔷با تدریس ✍️فراخون ثبت نام دوره ، بزودی در کانال های زیر اعلام خواهد شد:👇 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf 🆔روبیکا(صفحه): https://rubika.ir/ravyfer
♨️از امروز انتشار یک جذاب و عاشقانه با محتوای دفاع مقدس را در کانال آغاز خواهیم کرد. به لحاظ طولانی بودن داستان ،سعی می کنیم این قصه زیبا را که برای اولین بار منتشر می شود طی چند قسمت کوتاه به اعضای محترم کانال تقدیم کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️داستان 1️⃣قسمت اول : هنوز دو ماهی از شروع تحصیل من در تربیت معلم نگذشته بود که روزی مادرم مرا کناری کشید و گفت : «پسر جان ! نمی خواهی مادرت را خوشحال کنی؟» با تعجب پرسیدم :«چه خوشحالی مادر جان؟». مادرم هم بی مقدمه یکراست گفت : «حمید جان وقتش رسیده که سر و سامانی بگیری و زن دار شوی !» این پیشنهاد غیر منتظره را که شنیدم نزدیک بود قلبم از تپش بایستد . راستش فکر نمی کردم به این زودی همچین موضوعی برایم شروع شود . بعد از کمی مِن و مِن گفتم : -حالا کو تا ازدواج مادر جان ! بگذار لا اقل درسم تمام شود بعداً . هنوز که فرصت هست . مادر انگار همه این سوالات را از قبل پیش بینی کرده بود گفت : - حمید جان الان بهترین فرصت است . درس تو که سر خانه و زندگی خودت در شهر خوت هست ، این دو سال که در شهرخودت هستی باید ازدواج کنی . با تعجب پرسیدم : «آخر مادر جان من که هنوز حقوقی ندارم از کجا ... »؟ و حرفم تمام نشده مادرم با خشرویی و خنده که بارها بر لبانش دیده بودم گفت : - فعلاً عقد کنید خرج عقد را که پدرت می دهد. درسِت که تمام شد دست زنت را می گیری و به خانه خودتان می روید . آنوقت حقوق بگیر هم خواهی بود . نمی دانستم چطور باید از این مخمصه رها شوم . سوالات و اشکالات من را یکی یکی مادرم مثل برق جواب می داد و دهان مرا می بست . از طرفی مادرم را هم خیلی دوست داشتم و حاضر نبودم با تصمیمم قلبش را ناراحت کنم حداقل این را می دانستم که داغی که با شهادت برادرم بر دل مادرم نهاده شده به اندازه کافی قلبش را جریحه دار کرده و نباید دوباره آسیبی ببیند و به همین خاطر در ذهن خود دنبال راهی بودم که به گونه ای خود را از این گرفتاری و مشکل به وجود آمده رها کنم چون که در ذهن خودم هنوز برای ازدواج من خیلی زود بود . در خیالات خود غرق بودم که صدای مادرم مرا به خود آورد: -حمید دل مادرت را نشکن . آخه من و بابا آرزو داریم عروسی تو را ببینیم و بعدش هم اشک هایش مثل مروارید از حدقه چشمانش زد بیرون و با گریه گفت : -خدایا یعنی میشه یه روزی من دست حمید را بزارم تو دست زنش! و بعدش هم ادامه داد : «خدایا اونوقت دیگه هیچ آرزویی ندارم و اگه عزرائیل نیمه شبی به سراغم بیاد دیگه آرزویی ندارم .» حقیقتش دلم برای مادرم خیلی سوخت و هجوم غم را به دل خودم بخوبی حس می کردم ولی این کار ، کاری نبود که بشه در موردش به سادگی تصمیم گرفت . رو به مادرم کردم و سعی کردم خودم را خوشحال نشون بدم: -باشه مادر .. حالا تا ببینیم ... ❇️پایان قسمت اول ادامه داستان را در اینجا ببینید👇 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf