eitaa logo
حاج حسین ناظری
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
624 ویدیو
17 فایل
❇️محتوای شهدایی ♦️خدمات تخصصی یادواره های شهدا ❇️آموزش سخنرانی و روایتگری چند رسانه ای ♦️برنامه ها و فعالیت های فرهنگی حاج حسین ناظری 📣 فعالیت های دیگر استاد @hosh110 زیلینک https://zil.ink/ravyfer ارتباط مستقیم با حاج حسین ناظری : @ravyfer
مشاهده در ایتا
دانلود
: با این حساب فکر میکنم تکلیف شما روشن است سئوالاتی مطرح کنید که معیارهای اصلی زندگی در آن نهفته باشد . قطعا مسائل مادی و ماشین و حقوق و خانه و .... ، مسائل اصلی زندگی و عوامل سازگاری زوجین نیستند هر چند بی تاثیر هم نیستند. در ارائه ی سئوالات و گرفتن پاسخ هم مهم است. اگرقراراست شرطی را مطرح کنید در قالب همین سئوالات امکان پذیراست. بی شک سئوالات این جلسه و پاسخ هایش، باید تناسب فکری و اعتقادی طرفین را در زمینه های مختلف پاسخ داده و تبیین کند. 🆔ایتا: @ravayatf 🆔سروش : @ravayatf 🆔روبیکا(صفحه): https://rubika.ir/ravyfer
👌🔷 پاسخ می دهد:👇 همسر سردارشهیدحسن باقری در مورد جلسه خواستگاری با این شهید می گوید: « به نظرم اوایل مردادماه سال 1360بود وآن روزها اهواز چه گرمایی داشت! دو ساعت مانده به افطار وضو گرفتم . دو رکعت نماز خواندم و رو به خدا گفتم : خودت از نیت من با خبری .آن طورکه صلاح می دانی این کار را به سرانجام برسان! اول ایشان (شهید باقری ) حرف زدند گفتند : "اسم من حسن باقری نیست. من غلامحسین افشردی هستم. به خاطر این که از نیروی اطلاعاتی جنگ هستم مرا به نام حسن باقری می شناسند" این اولین صداقتی بود که ازایشان دیدم و روی من خیلی اثر گذاشت. 🔷📌 : بنظر می رسد در اولین گفت وگوها بین دختر و پسر از ضروریات زندگی است. اگر یکی از طرفین از همان ابتدا رگه هایی از پنهان کاری در زندگی آینده مشاهده کند خواه ناخواه لکه هایی از کدورت در صفحه دلش نقش خواهد بست. قبل از اینکه دیر شود موضوع را خیلی صمیمانه و با صداقت با او در میان بگذارید قطعا این صداقت ،تاثیر مثبت خود را در آینده خواهد داشت . موفق باشید. @ravayatf
222.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از ! 🍂 بعد از عملیات خیـبر که منطقه کمی آرام شده بود، مـادر علی اصرار کرد که باید برویم خواستگاری. علی سعی میکرد از زیر این اصرارها در برود؛ می گفت: «من مرد جنگـم؛ دوست ندارم دختر مردم را بی سرپرست رهـا کنم.» 🔹 بالاخره اصرارهای مادر جواب داد و علی برای ازدواج با دختر خاله اش موافقت کرد؛ قرار خواستگاری هم گذاشته شد. 🔸 موقع رفتن، علی یک کتابی درباره حضرت زهــرا (س) با خود برداشت و رفتند. بین مراسم گفتند که عروس و داماد بروند اتاق دیگری تا صحبت هایشان را بکنند. وقتی نشستند علی کتاب را گذاشت جـلوی عـروس خانم: «این کتاب را حتـما بخون! توی زندگی بایستی حضرت عـلی و حضرت زهـرا (س) الـگوی من و تو باشه. شغلم هم میدونی که خطـرناکه. ممکنه فقط یا یک روز کنارت باشم یا یک عمـر؛ فکرهات رو بکن.» 💐 خیـلی زود این وصلت سـرگرفت. •┈••✾❀🏵❀✾••┈• ♦️ شرط ♦️ رهگشای ماست! ✅محتوای شهدایی ، ایده ها و خدمات تخصصی یادواره شهدا @ravayatf