eitaa logo
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
2.3هزار دنبال‌کننده
419 عکس
59 ویدیو
65 فایل
ارتباط با ما در ایتا: 🆔 @almoftagher آدرس کانال آرشیو دروس در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/raveshsonnati2 آدرس کانال آرشیو دروس در تلگرام: 🆔 https://t.me/raveshsonnati2 آدرس وبلاگ برای دانلود صوت‌های درسی: 🆔 http://raveshsonnati.blog.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
💥دعایی کوتاه و مهم به ویژه برای طلاب 📜«اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْنِي مِنَ الْمُعَارِينَ وَ لَا تُخْرِجْنِي‏ مِنَ‏ التَّقْصِيرِ»📜 ✔️الامام موسی بن جعفر علیه‌السلام 🔹الفضل بن یونس عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام، قالَ: قَالَ: أَكْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ: «اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْنِي مِنَ الْمُعَارِينَ وَ لَا تُخْرِجْنِي‏ مِنَ‏ التَّقْصِيرِ» قَالَ: قُلْتُ: أَمَّا الْمُعَارُونَ فَقَدْ عَرَفْتُ أَنَّ الرَّجُلَ يُعَارُ الدِّينَ ثُمَّ يَخْرُجُ مِنْهُ، فَمَا مَعْنَى لَا تُخْرِجْنِي‏ مِنَ‏ التَّقْصِيرِ فَقَالَ كُلُّ عَمَلٍ تُرِيدُ بِهِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَكُنْ فِيهِ مُقَصِّراً عِنْدَ نَفْسِكَ فَإِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ فِي أَعْمَالِهِمْ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ اللَّهِ مُقَصِّرُونَ إِلَّا مَنْ عَصَمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ. 🔸فضل بن یونس از حضرت ابى الحسن (موسى بن جعفر) عليه السّلام نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: اين دعا را بسيار بخوان: 🔺«بار خدايا مرا از عاريت داده‌‏شدگان (ايمان) قرار مده: و از تقصير بيرون مبر.» 🔸گويد: من عرض كردم: اما عاريت داده‏‌شدگان، پس دانستم که مرد دین خود را عاریه می‌دهد سپس از آن خارج می‌شود، (ولی) معناى «مرا از تقصير بيرون مبر» چيست؟ 🔸فرمود: هر كارى را كه بخاطر خداى عز و جل انجام دهى پس خود را در آن كار پيش خود مقصر بدان؛ زيرا كه همه مردم در كارهايشان ميان خود و خداى عز و جل تقصير كار و مقصرند مگر کسی که خدا او را عصمت داده باشد. 📚 الاصول من الكافی، ج‏۲، ص۷۳. 👉 @raveshsonnati
#۲۰ 💥بسم الله الرحمن الرحیم🔅إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله 🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی آیه ۵۵ سوره مائده پرداخته شده است. ↪️ 2⃣ نکات و اشارات بلاغی: ❓سوال: چرا «آمنوا» به صيغه‌ی ماضی آمده، ولی «يقيمون» و «يؤتون» به صيغه‌ی مضارع آمده است؟ 🔹جواب: در حين نزول آيه حضرت اميرالمومنين (علیه السلام) مشغول نماز بوده، ولی ايمانش قبلاً حاصل بوده، و ايتاء ذكات ـ دادن انگشتر به سائل ـ هم صورت گرفته بود، پس در وقت نزول آيه ايمان ماضی بوده، اقامه صلاة حال بوده، ايتاء ذكات هم ماضی بوده، پس بنابراين، ايمان حضرت با لفظ «آمنوا» بيان شد، به صيغة ماضی، تا دلالت كند بر ماضويّت، و إقامه صلاة، كه حال بوده، با «يقيمون» بيان شده، به صيغه مضارع چون فعل مضارع برای زمان حال، به نحو حقيقت به كار برده می‌شود. 🔹❓اما «يؤتون» كه به صيغه‌ی مضارع آمده، ولی معنای آن ماضی است، در اين مقام جای اين سؤال هست كه به چه دلیل معنای ماضی با لفظ مضارع بيان شده است؟ 🔹جواب: از باب حكايت حال ماضيه مجازاً؛ 🔻توضيح: 🔹امری كه در گذشته واقع شده، ولی عجيب و غريب بوده، ديدنی بوده، جذّاب بوده، گاهی آن را تنزيل می‌كنند به منزله چيزی كه در زمان حال واقع است، و تشبيه می‌كنند آن‌را به اين، و آن‌را مجازاً با لفظ مضارع ـ كه برای حال می‌آيد ـ بيان می‌كنند ـ مانند: (وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا) و وجه شبه هم استحضار در ذهن است (چون كما اينكه واقع در زمان حال در ذهن حاضر است، ماضی غريب و جذّاب هم از ياد نمی‌رود و در ذهن متكلم حاضر است)، پس بنابراين «يؤتون» از باب حكايت حال ماضية، و به اعتبار هيئت مجاز، و از نوع استعاره تبعيّه است. ❓سوال: چرا در آيه شريفه «الذين» تكرار شده، چه اشكالی داشت گفته شود: (و الذين آمنوا و يقيمون الصّلاة و يؤتون الزّكوة و هم راكعون) بدون «الذين» دوّم؟ 🔹جواب: تكرار «الذين» و بدل قرار دادن آن از اوّلی موجب تقرير معنی (امير المؤمنين(علیه السلام)) و تثبت آن می‌شود در ذهن مخاطب، كه بسيار مناسب با مقام است، (و وجه تقرير هم اين است كه معنای واحد دو مرتبه ذكر شده، يک مرتبه با «الذّين» اول، مرتبه دوم با «الذّين» دوّم) و اگر «الذين» تكرار نمی‌شد، اين نكته وجود نداشت. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
💥امام زمان علیه‌السلام وجه الله... ✔️آیت الله العظمی وحید خراسانی 🔹تو وجه اللهی، اما وجه اللهی که تمامی اولیاء خدا به واسطۀ آن وجه به خدا توجه می‌کنند. 💠 اَيْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي إِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الْأَوْلِياءُ... ‼ ️این کلمه بُهت آور است؛ اگر اولیاء بخواهند به خدا توجه کنند، باید به وسیلۀ او باشد. ❓️ااولیاء کیانند؟ 🔹قرآن و حدیث باید به هم ضمیمه شود: ﴿أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَ كَانُوا يَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ.﴾ 🔹اولیاء خدا وقتی به این مرتبه رسیدند، تازه لیاقت پیدا می‌کنند که به توسط او به خدا توجه کنند؛ روحی و ارواح العالمین لک الفداء. 🔹ای گوهر مرموزی که نه تو را شناختیم نه حق تو را ادا کردیم؛ به یاد هر کسی بودیم جز به یاد تو، به فکر هر کسی بودیم جز به فکر تو! 🔹اگر امروز به ما نگاهی کنی، به آن نظر، اکسیری بر قلب ما هم پیدا بشود. 🔺۱۶/دی/۱۳۷۴، کانال معظم له 👉 @raveshsonnati
#۲۱ 💥بسم الله الرحمن الرحیم🔅إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله 🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی آیه ۵۵ سوره مائده پرداخته شده است. ↪️ 2⃣ نکات و اشارات بلاغی: 💥وصل: 🔹عطف جمله‌ی «يؤتون الزّكوة» بر جمله‌ی «يقيمون الصّلاة» برای اين جهت است، كه بين الجملتین توسط بين الكمالين (كمال اتصال، كمال انقطاع) وجود دارد، بدون اينكه مانعز از عطف در بين باشد، و حكم آن هم وصل است، و بالخصوص كه در اينجا مضافاً بر اينكه مانعز از عطف نيست، مقتضی عطف هم وجود دارد، پس در واقع در اينجا دو تا مقتضی وصل در بين هست: 🔸۱ـ توسط بين الكمالين بدون مانعی از عطف؛ 🔸۲ـ مقتضی ديگر وصل، و آن عبارت است از داشتن جمله‌ی دوم حكم جمله‌ی اولی را يعنی صله بودن برای موصول. 💥مراعاة النظير: 🔹و آن عبارت است از اينكه متكلم در كلام خود جمع كند بين چند چيزی كه در بين آن ها تناسب غير تضادّی وجود دارد، مانند اين شعر فارسي: 🔸ما جگر سوختگان را به گل و سبزه چه كار 🔸گور بابای بهار و چمن و باغ و نسيم 🔹و در اين آيه‌ی شريفه هم اين امر صورت گرفته است، چون بين «ايمان» و «صلاة» و «زكاة» و «ركوع» تناسب غير تضادی وجود دارد. 💥جمع: 🔹و آن عبارت است از جمع چند چيز در تحت حكم واحد، مانند اين شعر فارسی: 🔸هر كه آمد، هر كه آيد می‌رود 🔸اين جهان محنت سرائی بيش نيست 🔹و در اين آيه‌ی شريفه هم «الله» و «رسول» و «الذين ... » در تحت حكم واحد (ولايت أمری) جمع شده‌اند. 💥ائتلاف اللّفظ مع اللّفظ: 🔹يعنی بين الفاظ كلام از ناحيه‌ی غرابت، و يا تداول،‌ و يا مانند اينها، تناسب و تلائم باشد، به اين معنی كه در كلام، اگر معنائی با لفظی بيان شده، كه استعمال آن لفظ در آن معنی قليل، و غرابت دارد، معنای ديگر هم با لفظي بيان شود كه استعمال آن در آن قليل و دارای غرابت است، مثلاً در آية شريفه: (تَاللَّهِ تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضًا)، كاربرد «تاء» برای قسم، و كاربرد «تفتأ» ـ به تقدير «لا تفتأ» بمعنی «لا تزال» - كه افاده استمرار كند، و كاربرد «حرض» برای هلاكت، نسبت به الفاظ ديگر اين معانی، قليل و خالی از غرابت نيست. و در اين آيه شريفه هم تمام الفاظ آن از الفاظ متداوله در استعمال اند در معانی خود. 💥ائتلاف اللّفظ مع المعنی: 🔹يعنی در كلام بين الفاظ و معانی كه از آن‌ها اراده شده تناسب باشد، مثلاً برای معنای شريف و ارزشمند لفظ شريف به كار برده شده باشد، برای معنای ظريف و لطيف لفظ ظريف و لطيف به كاربرده شده باشد، برای معنای سنگين و يا درشت لفظ سنگين و يا درشت بكار برده شده باشد، و در اين آيه‌ی شريفه هم اين جنبه رعايت شده، و بين هر لفظ و معنای مراد از آن اين تناسب لحاظ شده است. 💥انسجام: 🔹يعنی الفاظ كلام عذب و لطيف باشند،‌ و سبك كلام، و نظم الفاظ آن هم دارای سهولت باشد، به گونه‌ای كه جريان كلام بر زبان، مانند جريان آب، روان باشد و بدون تكلّف و مشقّت. و در اين آيه شريفه هم، اين امر به وضوح نمايان است. 🔺پایان نکات ادبی آیه ۵۵ سوره مائده. 👉 @raveshsonnati
#روش_تدریس #برنامه_ریزی_برای_فرایند_تدریس ↪️🔻تعیین هدف‌های آموزشی و تهیه درس ↪️🔻انواع طرح درس ↪️🔻طرح درس روزانه ↪️🔻اجزای طرح درس روزانه ↪️🔻دشواری تهیه طرح درس روزانه 🔹تهیه طرح درس با جزئیات فوق در آغاز کار برای بسیاری از معلمان تازه کار وقت گیر و دشوار به نظر می‌رسد؛ اما با توجه به ضرورت و فواید غیر قابل اغماض آن، پس از مدتی تمرین و کسب مهارت می‌توانند با سرعت، دقت و جامعیت خوبی برای هر جلسه درس خود، طرح درس مناسب تهیه کنند. معلمان در شروع کار نیاز به نوشتن جزئیات طرح درس خود در جدولی مانند جدول صفحه بعد دارند؛ اما پس از کسب مهارت، می‌توانند این کار را به صورت نیمه ذهنی و تنها با یادداشت‌های کوتاه نیز انجام دهند. 🔻جدول طرح درس روزانه اصلی ترین 🔹عناصر و اجزایی که باید در طراحی برای هر جلسه درسی در نظر گرفته و برای آنها تصمیم گیری شود، در جدول بالا آمده است. البته این جدول می‌تواند شکل‌های دیگری نیز داشته باشد که ترتیب و چینش آنها تا حدود زیادی به سلایق معلمان بستگی دارد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۱۹۸، ۱۹۹. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
💥علوم بلاغی سرّ نوآوری مرحوم علامه شرف الدین ❓آیت الله مرعشی نجفی از سید عبدالحسین شرف الدین سوال کرد که سر ابتکار و نوآوری‌های شما و همچنین برتری شما در بیان فضائل و حقانیت امیرالمومنین علی علیه السلام چیست؟ ❓علت کثرت تاثیر پذیری دیگران از طرح مباحث شما نسبت به علمای پیش از شما چیست؟ 🔹مرحوم علامه شرف الدین پاسخ داد: من كتاب بلاغی مطول را هجده بار تدریس کرده‌ام که در نتیجه آن بلاغت را در مشت دارم و هرگونه بخواهم از آن استفاده می‌کنم. 🔺 به نقل از شیخ محمد سند بحرانی 👉 @raveshsonnati
⚡️ مباهله از غریب‌ترین ایام در زندگی ما ✔️ آیت الله جوادی آملی 🔹از غريب ترين ايام زندگی ما ايام مباهله است. خيلی از ما عالمانه حرف می‌زنيم و عوامانه فكر می‌كنيم در نتیجه آن اركان ولايت را تقريباً از دست می‌دهيم. در حالی که اجزای غير ركنی را خيلی محترم می‌شمريم مانند اول ذيحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امير با فاطمه زهرا(سلام الله عليهما) است اينها جزء واجبات غير ركنی است و حال آنکه ما در نماز يك واجب ركنی داريم و يك واجب غير ركنی؛ در خصوص امامت و ولایت نیز همين طور است. 🔹غدير جزء واجبات ركنی امامت است، مباهله جزء واجبات ركنی ولایت است و با سالروز ازدواج فرق می‌كند. در حالی که نه رسانه‌ها از او نام می‌برند و نه حوزه‌ها خبری هست! آن وقت آن مسائل واجبات غير ركنی را خيلی دامن می‌زنيم، آنها هم واجب هست اما مثل اجزای نماز است. لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غير ركنی است اما ركوع و سجود واجب ركنی است. 🔺https://goo.gl/cv9W2F 👉 @raveshsonnati
‌ #سخن_بزرگان ✔️آیةالله العظمی وحید خراسانی 🔹همین که چشم اُسقف اعظم به آنها افتاد، اعلام کرد و گفت: چهره‌هایی را می‌بینم که اگر اینها دست به دعا بردارند، یک نفر از نصاری در روی زمین باقی نخواهد ماند. 👉 @raveshsonnati
#۷ ↪️🔻بخش اول: اصول بهداشت روانی ↪️ 🔻فصل دوم : سلامت روح و روان ↪️🔻نوشتار دوم: روشهای درست فكركردن ↪️🔻بررسی خیال و نقش آن در زندگی 🔹یکی از موانعی که می‌تواند سدّ راه تکامل انسان شده و باعث تعطيلی عقل و سقوط انسان شود، قوه خيال است. البته قوه خيال يکی از موهبت‌های بزرگ الهی در وجود انسان است؛ چرا که پيشرفت‌های مختلف بشر در عرصه‌های مختلف علمی و صنعتی و همچنين در حوزه فرهنگ، هنر و هزاران خلاقيت علمی و تکنولوژيکی، همه و همه ، در پرتو همين خيال به وجود آمده و می‌آيد. با توجه به ابعاد وسيع و گسترده قلمرو فعاليت اين قوه، فلسفه وجودی قوه خيال در انسان آشکار می‌شود، ولی اين قوه با همه توانمندی عجيبی که خداوند در آن قرار داده است، اگر در مسير انحرافی به کار گرفته شود، تلفات و آسيب‌های ناشی از آن نيز بسی گسترده و عميق خواهد بود. 🔹بنابراين، با توجه به اهميت فوق العاده اين قوه و در وجود انسان و دو کار کرد مثبت و منفی آن، لازم است جايگاه خيال در ساختار وجودی انسان مورد بحث قرار گيرد، تا از اين رهگذر علم و احاطه بيشتری به جوانب مثبت و منفی آن حاصل شود. 🔹چنانکه در کتب معقول بیان شده است نفس انسان ذاتاً مجرد بوده و دارای قوای متعددی است. مشهور علما، قوای باطنی نفس را پنج مورد می دانند: 🔸۱: حس مشترک؛ 🔸۲: خَيال؛ 🔸۳: متصرفه؛ 🔸۴: واهمه؛ 🔸۵: حافظه (ذاکره) ↩️ ادامه در فرسته بعد.
↪️ ادامه از فرسته قبل 🔹شيخ الرئيس، ابن سينا در نمط سوم اشارات، مغر انسان را به سه بطن تقسيم می‌کند. بطن اول در قسمت پيشانی؛ بطن دوم در قسمت پشت سر و بطن سوم در ميان بطن اول و دوم قرار دارد. هر يک از اين بطون سه گانه، دارای دو قسمت (مقدم و مؤخر) است. مقدم و جلوی بطن اول جايگاه حس مشترک است، يعنی هر يک از قوای ظاهری پنجگانه، صور مربوط به خود را از بيرون دريافت کرده و وارد حس مشترک می‌کنند. به همين دليل، به اين قوه، «حسّ مشترک» اطلاق شده است. مؤخّر و منتهای بطن اوّل، جايگاه خيال بوده و در آن صور موجود در حس مشترک حفظ و نگهداری می‌شود. قوه متصرفه در مقدم و جلوی بطن وسط قرار دارد و کارش تلفيق و تصرف در صور و معانی است. قوه وهم (واهمه) در مؤخر و منتهای بطن دوم قرار دارد، و کارش ادراک معانی جزئيه است، قوه حافظه نيز در مقدم و جلوی بطن آخر قرار گرفته و مأموريتش حفظ معانی جزئيه است که توسط قوه واهمه درک شده است؛ به بيان ديگر، همچنان که «خيال» بايگانی صور است، حافظه نيز بايگانی معانی جزئيه می‌باشد. 🔹آنچه در اينجا به عنوان مانع پيشرفت و سد راه تکامل مورد بحث می‌باشد، قوه متصرفه است، اين قوه اگر تحت تدبير عقل قرار گيرد، قوه «متفکِّره» و اگر تحت نفس اماره قرار گيرد قوه «متخيِّله» خوانده می‌شود. 🔹مانع بودن تخيل در صورتی است که تحت تأثير هواهای نفسانی و مديريت شيطان اداره شود. از اين رو ادراک حاصل از تخيل را می‌توان به سه قسم تقسيم کرد: 🔸۱: گاهی از صور موجود در خيال، صورتی می‌سازد که مطابق با واقع و خارج است، اين تخيل را، تخيل ادراکی حضوری می‌گويند. 🔸۲: گاهی از صور موجود، صورت‌هايی می‌سازد که اصلاً در خارج موجود نيست، مانند انسان صد سر. اگر اين مرحله از تخيل، تحت تدبير عقل و اراده انسان اداره شود، چنين تخيلی، تخيل اختراعی فعلی و ارادی است. 🔸۳: اما اگر قوه متخيله از اختيار عقل خارج شده و تحت تدبير وسوسه‌های نفسانی و شيطانی قرار بگيرد، چنين تخيلی، تخيل انفعالی خواهد بود. قسم اول و دوم از تخيل، يکی از نعمت‌های بزرگ الهی در وجود انسان است و چنان که بيان شد منشأ انواع اکتشافات، اختراعات، علوم، فنون، فرهنگ و هنر در انسان و جامعه می‌شود. اساسا تخيل اختراعی فعلی منشأ خلاقيت در انسان است. اما قسم سوم از تخيل برای انسان و اجتماع بسيار خطرناک و مضرّ است. منظور از مانعيت قوه خيال، همين مرحله از آن است که اگر درست کنترل و هدايت نشود، منشأ بسياری از فسادها و تباهی ها در فرد و جامعه خواهد شد. چه اين که منشأ بسياری از فقرها، ترس‌ها و فلاکت‌ها در فرد و جامعه به دليل تعطيلی تخيل اختراعی فعلی و به کار گرفته شدن تخيل انفعالی است. ↩️ ادامه در فرسته بعد.
↪️ ادامه از فرسته قبل 🔹قرآن کريم در جريان مقابله حضرت موسی با فرعون و مبارزه با سحر ساحران می‌فرمايد: «قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ‏ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعی» «طه : ۶۶» «گفت: شما اول بيفکنيد، در اين هنگام طناب‌ها و عصاهای آنان، بر اثر تأثیر سحرشان در خيال او، چنين به نظر می رسيد که حرکت می‌کند.» 🔹همان‌طور که ملاحظه می‌شود در اين آيه به روشنی، ترس ناشی از انفعال خيال در اثر پديده‌های بيرونی به تصوير کشيده شده است. 🔹امیر مؤمنان امام علی عليه السلام در نهج البلاغه، خيال پردازی و تسليم در مقابل اين قوه را منشأ بدبختی معرفی می‌کند: «وَ مَنْ‏ هَالَهُ‏ مَا بَيْنَ يَدَيْهِ‏ نَكَصَ عَلى‏ عَقِبَيْهِ‏ وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِي الرَّيْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِكُ الشَّيَاطِينِ وَ مَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَكَةِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ هَلَكَ فِيهِمَا» آن کس که از هر چيزی ترسيد، همواره در حال عقب نشينی است، و آن کس که در حال ترديد و دودلی باشد، زير پای شيطان کوبيده خواهد شد، و آن کس که تسليم حوادث گردد و به تباهی دنيا و آخرت گردن نهد، هر دو جهان را از کف داده است. 🔹برخی از حکما درباره خطرات و آسيب‌های اين قوه گفته‌اند: «ما في القوی الباطنة أشدُّ شيطنةً منها» در ميان قوای باطنی، شيطنت هيچ قوه‌ای بيشتر از قوه تخيل انفعالی نيست. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
#۲۲ 💥بسم الله الرحمن الرحيم🔅«فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَعَهُ ...» ✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله 🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی آیه ۱۳۱ سوره اعراف پرداخته شده است. 1⃣ تبیین و ترجمه آیه: 🔹پروردگار سبحان در آيه‌ی پیشین برخی از بلاها و قحطی‌هايی را كه بر آل فرعون نازل شده، بيان فرموده است: «وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ»، سپس در اين آيه می‌فرماید: هر گاه حسنه و خيری براز آل فرعون پيش می‌آمد، می‌گفتند: اين برای ما است، و ما سزاوار و مستحق آن هستيم، و اگر چنانچه سيّئه، بلاء و قحطی به آنها إصابت می‌كرد، آن را از شوم موسي و اصحابش می‌پنداشتند و می‌گفتند: از شومی اينها اين مصيبت و بلا بر ما وارد شده است. 2⃣ تركيب نحوی: 🔹«فاء»: عاطفه‌ی تفريعيّه است (البته برخی آن را استينافيّه دانسته‌اند). 🔹«إِذَا»: شرطيّه‌ی ظرفيّه است؛ در متعلّق و ناصب «إِذَا» شرطيّه‌ی ظرفيه اختلاف است: 🔸۱. أكثر نحويين آن را متعلّق به جواب می‌دانند، و مضاف به جمله‌از كه شرط او قرار گرفته است. 🔸۲. محققين از نحویین آن را متعلّق به فعل شرط می‌دانند و غير مضاف. 🔻بنابر قول أوّل متعلّق «إِذَا» در آيه‌ی شريفه «قَالُوا»، و بنابر قول دوم «جَاءَتْ» خواهد بود. 🔹«جَاءَتْ»: فعل، «هُمْ»: مفعول، 🔸«الْحَسَنَةُ»: فاعل، 🔸و اين جمله شرط «إِذَا» است كه بنابر قول اوّل در محل جر می‌باشد، و بنابر قول دوم محلّی از اعراب ندارد. 🔹«قَالُوا»: فعل و فاعل، 🔸«لَنَا»: جارّ و مجرور، متعلق به عامل مقدّر و خبر مقدّم، 🔸«هذه»: مبتدای مؤخّر، 🔸و جمله‌ی «لَنَا هَذِهِ» در محلّ نصب است، به عنوان مفعول «قَالُوا» (در مقول قول اختلاف است؛ برخی آن را مفعول به می‌دانند، و برخی: مفعول مطلق) 🔸و جمله‌ی «قَالُوا لَنَا هَذِهِ» محلّی از اعراب ندارد و جواب «إِذَا» است 🔸و جمله‌ی شرطيّه هم محلّی از اعراب ندارد. 🔹«واو»: عاطفه، 🔸«إِنْ»: شرطيّه، 🔸و«تُصِبْهُمْ» فعل و مفعول به، 🔸«سَيِّئَةٌ»: فاعل، 🔸و جمله‌ی«تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ»: شرط «إِنْ» است. 🔹«يَطَّيَّرُوا»: فعل و فاعل است و («یطیروا»: در اصل «يتطيّروا» بوده بر وزن «يتفعّلوا» «تاء» منقوطه بعد از ساکن شدن، قلب شد به «طاء» و إدغام شد در «طاء» فاء الفعلی، و در نتیجه «يَطَّيَّرُوا» شد). 🔸«بِمُوسَى»: جارّ و مجرور، متعلّق به «يَطَّيَّرُوا»، 🔸«واو»: عاطفه، 🔸«مَنْ»: موصوله، و عطف است بر «موسى» 🔸«مَعَ»: ظرف است و متعلّق به عامل مقدّر و صله‌ی «مَنْ» و مضاف 🔸«هاء»: مضاف إليه، 🔸و جمله‌ی «يَطَّيَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَعَهُ» جواب «إِنْ» شرطيّه، و جمله‌ی شرطيّه‌ی دوم عطف است بر جمله‌ی شرطيّه‌ی اول، و محلّی از اعراب ندارد. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati