وقت دقیق اذان صبح
مراکزی که به محاسبه اوقات دقیق شرعی نمازها می پردازند بیشترین اختلاف را در تعیین وقت فجر صادق که ابتدای زمان نماز صبح است دارند.
این اختلاف گاهی به ۲۲ دقیقه هم می رسد!
برای نمونه وقت شرعی اذان صبح شهر قم در روز سه شنبه اول ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ مطابق با ۲۲ اسفند ۱۴۰۲ بنا بر محاسبه موسسات زیر چنین بود:
۱. مرکز مطالعات مصر: ۴ و ۵۰ دقیقه
۲. مرکز ام القری مکه: ۴ و ۵۵ دقیقه
۳. مرکز باشگاه مسلمانان دنیا: ۴ و ۵۷ دقیقه
۴. دانشگاه علوم اسلامی کراچی نیز: ۴ و ۵۷ دقیقه
۵. مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران (صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران): ۴ و ۵۹ دقیقه
۶. مؤسسه لواء قم: ۵ و ۷ دقیقه
۷. جامعه اسلامی شمال آمریکا: ۵ و ۱۲ دقیقه
تکلیف مکلف با توجه به این اختلافات
مکلف مطابق قواعد شرعی موظف است وقت شرعی نماز صبح را برای ترتیب آثار بداند که یا:
۱) از راه مشاهده شخصی حاصل می شود مطابق آنچه در رساله های توضیح المسائل گفته اند به این شکل که:
"نزديك اذان صبح از طرف مشرق نور سفيدى رو به بالا حركت مى كند كه آن را فجر اول گويند؛ موقعى كه آن سفيدى پهن شد، فجر دوم و اول وقت نماز صبح است؛ و آخر وقت نماز صبح موقعى است كه آفتاب بيرون مى آيد."
که این راه در زمان ما در شهرها با توجه به منور بودن شهرها به واسطه برق تقریبا ناممکن است.
۲) دو نفر ثقه و فرد مورد اعتماد که آشنا به اوقات هستند شهادت به دخول وقت شرعی نماز دهند.
۳) از راههایی انسان یقین به دخول وقت کند.
در صورت میسر نبودن هیچ یک از این راهها و شک در دخول وقت دو راه وجود دارد:
۱) احتیاط کند به این شکل که مثلا دقایقی قبل از اذان صبح دست از خوردن سحری مثلا بکشد و دقایقی بعد از اعلام اذان صبح از رسانه ها نماز خود را بخواند و احتیاط تام و کامل رعایت آن ۲۲ دقیقه اختلافی است که ذکر شد (اختلاف میان اولین محاسبه و آخرین محاسبه) مگر اینکه یقین یا اطمینان به خطای یکی از آن محاسبات داشته باشد که در این صورت لازم است برای امساک از خوردن مراعات کند.
۲) استصحاب کند به این شکل که تا یقین یا اطمینان پیدا نکرده که شب تمام شده و فجر صادق حادث شده است می تواند آثار شرعی شب را ترتیب دهد مثل اینکه سحری بخورد یا نماز شب بخواند و از آن طرف تا یقین به دخول وقت شرعی نکرده نمی تواند آثار روز را بر آن ترتیب دهد مثلا نماز صبحش را بخواند.
اگر تکمیلی یا نقدی بر این مطالب دارید استقبال می کنیم.
@raveshsonnati
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
ملاحظه و نقدی درباره قاعده فوق پیش از ملاحظه و نقد، مناسب است _ علاوه بر عبارت سید علیخان مدنی که گ
ملاحظه و نقد
✍ دربارۀ اصل جواز تذکیر عدد و ترک تاء در اعداد سه تا ده در وقتی معدود ما از جنس تاریخ و مذکّر است مثل «أیّام» به گفتۀ رضی الدین استرآبادی و دیگران بحثی نیست و حدیث نبوی و حکایت کسائی برای شاهد بودن کافی است، چرا که زمان گرفتن روزه روز است نه شب، بنا بر این معدود محذوف «أیّام» است نه لیالي.
امّا دربارۀ فصیح یا افصح بودن این تعبیر (ترک تاء از عدد سه تا ده در جایی که معدود «أیّام» و مذکّر است) و دربارۀ جواز تأنیث عدد یعنی آوردن تاء در وقتی که معدود مؤنّث است تأمّل و بحث است.
دربارۀ نفی افصحیّت آن که عبارت بزرگان نحو صریح در آن است مثل عبارت سیوطی و سیّدعلیخان که گذشت.
دربارۀ نفی فصاحت و حکم به عدم فصاحت آن نیز کلام ابن أمّ قاسم مرادی صریح در آن است چنانکه گذشت.
اگر گفته شود:
حدیث نبوی نمی تواند غیر فصیح باشد!
در پاسخ خواهیم گفت:
جواز بلکه شیوع نقل به معنی در احادیث مانع از استشهاد قطعی به حدیث نبوی برای اثبات فصاحت ترک تاء است، می
شود.
به هر حال نهایت امری که برای این مطلب ثابت است فصاحت است نه افصحیّت.
دربارۀ جواز تأنیث عدد یعنی آوردن تاء وقتی معدود مؤنّث است، از آنجا که شاهدی نیست قابل قبول نیست. بنا بر این مثلا «سرنا خمسة» در صورتی که مراد از معدود لیالی باشد نادرست است چه برسد که فصیح باشد.
شمس الدّین بعلی گفته است:
وورد في الحديث الصحيح كذا بغير تاء، والمراد الأيام؛ لأن العرب تُغَلِّبُ في التاريخ الليالي على الأيام. ويحتمل أن يكون على حذف مضافين، أي: وأتبعته بصيام أيام ست، أي: ست ليالٍ، ونَظَيْرُه قوله تعالى: {فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُول}. أي: من أثر حافر فرس الرسول.
📚 المطلع علي الفاظ المقنع، ج 1، ص 189
امّا دربارۀ آیۀ مورد استشهاد یعنی:
«واَلَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَ یَذَرُونَ أَزْواجاً یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً»
باید گفت:
شاهدی در این آیه بر مدّعای مذکور نیست، چرا که ممکن بلکه ظاهر این است که معدود «عشرا» لیالی باشد که مؤنّث است نه أیّام که مذکّر است.
ابن عاشور در این باره گفته است:
«وَتَأْنِيثُ اسْمِ الْعَدَدِ فِي قَوْلِهِ: وَعَشْراً لِمُرَاعَاةِ اللَّيَالِي، وَالْمُرَادُ: اللَّيَالِي بِأَيَّامِهَا إِذْ لَا تَكُونُ لَيْلَةٌ بِلَا يَوْمٍ وَلَا يَوْمٌ بِلَا لَيْلَةٍ، وَالْعَرَبُ تَعْتَبِرُ اللَّيَالِيَ فِي التَّارِيخِ وَالتَّأْجِيلِ، يَقُولُونَ: كَتَبَ لِسَبْعٍ خَلَوْنَ فِي شَهْرِ كَذَا، وَرُبَّمَا اعْتَبَرُوا الْأَيَّامَ كَمَا قَالَ تَعَالَى: فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ [الْبَقَرَة: 196] وَقَالَ: أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ [الْبَقَرَة: 184] لِأَنَّ عَمَلَ الصِّيَامِ إِنَّمَا يَظْهَرُ فِي الْيَوْمِ لَا فِي اللَّيْلَة. قَالَ فِي «الْكَشَّافِ»: وَالْعَرَبُ تُجْرِي أَحْكَامَ التَّأْنِيثِ وَالتَّذْكِيرِ فِي أَسْمَاءِ الْأَيَّامِ إِذَا لَمْ تَجْرِ عَلَى لَفْظٍ مَذْكُورٍ، بِالْوَجْهَيْنِ قَالَ تَعَالَى: «يَتَخافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا عَشْراً نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا يَوْماً» [طه: 103- 104] فَأَرَادَ بِالْعَشْرِ: الْأَيَّامَ وَمَعَ ذَلِكَ جَرَّدَهَا مِنْ عَلَامَةِ تَذْكِيرِ الْعَدَدِ، لِأَنَّ الْيَوْمَ يُعْتَبَرُ مَعَ لَيْلَتِهِ».
📚 التحریر والتنویر، ج ۲، ص ۴۴۲
@raveshsonnati
#ویژه
#سخن_معصوم
◼️ وفات اُمّالمؤمنین حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت باد.
✔️استاد علی مومنی
🔆 پیامبراکرم "ص" فرمود:
یکی از زنانی که به کمال رسیده است خدیجه دختر خُوَیْلِد است.
📚(مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۲۰)
✍🏻کمال به چه طریقی حاصل می شود؟
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: عقل سه جزء دارد و اگر کسی هر سه جزء آن را داشته باشد عقلش کامل است و اگر کسی هيچ جزء را نداشته باشد عقل ندارد.
💢(این سه جزء عبارتند از:)
💠 حُسْنِ الْمَعْرِفَةِ بالله،
💠وَحُسْنِ الطَّاعَةِ لله،
💠وَحُسْنِ الصَّبْرِ عَلَى أَمَرِهِ.
داشتن معرفت خوب و شایسته به خداوند
و اطاعت خوب و بایستهی خدای تعالی و صبر زیبا بر اوامر الهی.
📚(بحارالأنوار، ج۱، ص۱۰۶)
➖✍🏻این سه عنصر، جامعِ تمامی ارزشهای حکمت نظری و عملی است؛ مخصوصاً با توجه به کلمه "حسن" که دلالت بر معرفت، اطاعت و صبر کامل و زیبا دارد.
طبق روایات این سه ویژگی در وجود مبارک حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها جمع شده بود، لذا آن حضرت، انسان کامل بود و در اثر حسن معرفت و ایمان قلبی و کمال عقل و اخلاص نه تنها مال و منال و ثروت خودش را بلکه تمامی هستی خودش را بدون منت در راه خدا صرف کرد.
زمینه وراثتی و نجابت خانوادگیشان هم شاهد این قضیه است چون حضرت خدیجه سلام الله علیها و حضرت رسول اکرم "ص" در جدّ چهارم مشترک هستند.
➖ایشان قبل از ازدواج با حضرت پیامبر ص با هیچ کس ازدواج نکرده بود وطبق قول تحقیق شده ۲۵ یا ۲۸ سال داشتند.
📚(الصحیح من سیرة النبی الاعظم "ص" ج ۲ از ۳۵ جلد اثر مرحوم سید جعفر مرتضی العاملی، ص ۱۸۹ تا ص۲۲۱)
🟢 اوج کمال و بندگی:
بر اساس روایات، هم در معراج و هم
وقتی جبرئیل از عرش به محضر پیامبر اکرم "ص" می آمد عرض میکرد یا رسول الله، خداوند متعال به خدیجه سلام میرساند.
📚(بحارالانوار ج ۱۶ ص ۷ و ۱۱ )
🔆 در این سلام رساندن خداوند به حضرت خدیجه "س" نکات فراوان و بسیار مهمی وجود دارد که به یک مورد اشاره میشود، چون
"در خانه اگر کس است یک حرف بس است"
➖✍🏻از آنجا که خداوند خود سلام است هم در ذات و هم در صفات و هم در افعال از هر عیب ونقص سالم است.
( القدوس السلام، حشر آیه ۲۳)
و انسان را آفرید تا مظهر سلام بوده و به مقام قلب سلیم برسد و با قلب سلیم زندگی کند و در نهايت به بهشت برین که دار السلام است داخل شود،
📚 (وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَىٰ دَارِ السَّلَامِ، یونس آیه ۲۵)
پس مبدأ، سلام و مسیر، سلام و منتهی، سلام و عالَم هستی سلامستان است.
➖پس میتوان گفت که حضرت خدیجه سلام الله علیها به کمال ایمان، یقین، معرفت، اخلاص و سلامتی قلب رسیده بود که خداوند سلام، به او سلام رسانده و در وقت وفاتش کفنش را فرستاد.
🔸سلامتِ من خسته دل در سلام تو باشد
🔸زهى سعادت اگر دولت سلام تو یابم.
🔅اللهم عجل لولیک الفرج🔅
👉 @fatemiyeh_alyasin
👉 @raveshsonnati