eitaa logo
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
2.4هزار دنبال‌کننده
414 عکس
59 ویدیو
65 فایل
ارتباط با ما در ایتا: 🆔 @almoftagher آدرس کانال آرشیو دروس در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/raveshsonnati2 آدرس کانال آرشیو دروس در تلگرام: 🆔 https://t.me/raveshsonnati2 آدرس وبلاگ برای دانلود صوت‌های درسی: 🆔 http://raveshsonnati.blog.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
۱۱. منهاج الصلاح محمد تقی بن محمد شریف مورخ ۹۸۸: السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اصحاب
💠 یادداشتهایی از استاد سید محمد جواد شبیری زنجانی پیرامون کیفیت سلام زیارت عاشورا 🔰 نتیجه‌گیری کیفیت سلام در زیارت عاشورا به نظر می رسد متن اصح چنین است: ❇️ السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اصحاب الحسین ❇️ و سایر اَشکال ذکر شده در نسخه‌ها محرف باشد. ◾️توضیح: الف. "و علی اولاد الحسین" در نسخه‌های کهن نیامده و تنها در پاره‌ای از نسخ قرن ۱۰ افزوده شده و این افزوده از عدم توجه به این نکته نشأت گرفته که زیارت عاشورا در اصل زیارت حرم حضرت سید الشهدا عليه السلام است در این مورد در یادداشت پیشین بیشتر توضیح دادم. ب. نسخ کهن در این که عبارت "و علی علی بن الحسین" است یا "علی" ندارد اختلاف دارند و هر دو شکل نسخه‌های معتبری دارد ولی به نظر می رسد "علی" به جهت شباهت به علی بن الحسین افتاده است. ساختار عبارت هم با بودن "علی" سازگارتر است. این حرف در مصادر دیگر زیارت عاشورا: مصباح الزائر و مزار ابن مشهدی هم آمده است. ج. افزودن الحسن در برخی نسخه ها گویا از باب جمع بین نسخه صحیح یعنی الحسین و نسخه بدل یعنی الحسن باشد. البته ممکن است تقارن بسیار نام الحسن و الحسین سبب افزودن عمدی یا سهوی الحسن باشد. د. افزودن "بن علی" بعد از "السلام علی الحسین" از باب افزودن عبارت تفسیری است. ه. عبارت :الذین بذلوا مهجهم ... " در برخی نسخ از دیگر قسمت‌های زیارت سهوا افزوده شده است. https://t.me/zobdatolfavaed @raveshsonnati
نام کتاب: زیارت عاشورا از آغاز تا امروز (اثبات اصالت زیارت عاشورای مشهور با استناد به بیش از ۱۶۰ نسخه خطی) نویسنده: سید مهدی محمودی ناشر: کتاب‌شناسی شیعه
نکته اول: (۱) در شهادت حضرت قاسم بن الحسن علیهما السلام در برخی مقاتل از جمله لهوف (ملهوف) سید بن طاووس درباره واکنش سیدالشهداء علیه السلام پس از زمين افتادن قاسم از اسب و ندای "یا عمّاه" چنین آمده است: فجَلَّى الحسينُ علیه السلام كما يُجَلّي الصَّقْر برخی مترجمان این جمله را اینچنین ترجمه کردند: پس حسین چون پرنده شکاری (باز یا شاهین یا عقاب) خود را به قاسم رساند. علامه شعرانی در کتاب دمع السجوم ترجمه و توضیح نفس المهموم شیخ عباس قمی در صفحه ۳۴۰ در ترجمه عبارت فرموده است: پس حسین علیه السلام سر برداشت و بدو تیز تیز نگریست چنانکه باز سر بر می‌دارد و تیز می‌نگرد. سپس در پاورقی فرموده است: تجلیه سر برداشتن و تیز نگریستن است. مؤلف در «منتهی الامال» گوید: تعجیل کرد مانند عقابی که از بلندی به زیر آید و لیکن تجلیه به این معنی نیامده است. انتهی. راقم این سطور گوید: حق با ایشان است چرا که استعمال عرب به ویژه شعراء فصیح شاهد این معناست. زبیدی در تاج العروس ج ۱۹ ص ۲۸۸ و ۲۸۹ گفته است: جَلَّی ببَصَرِهِ تَجْلِیةً: إذا رَمَی به کما یَنْظُرُ الصَّقْر إلی الصَّیْدِ؛ قالَ لبیدٌ: فانْتَضَلْنا و ابن سَلْمَی قاعِدٌ کعَتِیقِ الطیرِ یُغْضِی و یُجَلّ أَی و یُجَلِّی. و جَلَّی البازِیُّ تَجْلِیَةً و تَجَلِّیاً بتشدید الیاء: رَفَعَ رأْسَه ثم نَظَرَ و ذلکَ إذا آنسَ الصَّیْدَ؛ قالَ ذو الرُّمَّة: نَظَرْتُ کما جَلَّی علی رأْسِ رَهْوَةٍ من الطیرِ أَقْنَی ینفُضُ الطَّلَّ أَوْرَقُ و قالَ ابنُ حَمْزة: التَّجلِّی فی الصَّقْر أَنْ یُغْمِض عَیْنَه ثم یَفْتَحها لیکونَ أَبْصَر له، فالتَّجلِّی هو النَّظَر؛ وأَنْشَدَ لرُؤْبَة: جَلَّی بصیرُ العَیْنِ لم یُکَلِّلِ فانقَضَّ یَهْوی من بَعیدِ المَخْتَلِ قالَ ابنُ بَرِّی: و یقَوِّی قَوْلَ ابنِ حَمْزة بیتُ لبیدٍ المُتَقدِّم. @raveshsonnati
نکته دوم (۲) پس از شهادت حضرت علی اکبر یا حضرت قاسم علیهما السلام (بنا بر اختلاف نقل ارباب مقاتل) حضرت، دشمنان را نفرین کرد و سپس سمت بنی هاشم رو کرد و فرمود: صَبْراً یَا بَنِی عُمُومَتِی! صَبْراً یَا أَهْلَ بَیْتِی! لَا رَأَیْتُمْ هَوَاناً بَعْدَ هَذَا الْیَوْمِ أَبَداً. متأسفانه بسیاری از مترجمان در ترجمه بخش دوم عبارت چنین ترجمه کردند: پس از امروز هیچگاه هیچ خواری نخواهید دید. در حالی که وقتی حرف "لا" بر سر فعل ماضی می آید بدون اینکه تکرار شود، جمله معنای انشائی خواهد داشت، مانند " ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم" در نتیجه ترجمه درست عبارت این است: پس از امروز هیچگاه هیچ خواری نبینید. و این دعایی است برای ایشان بعد نفرین دشمنان. (دعا لأهل بيته بعد ما دعا علی الاعداء) البته احتمال اینکه نقل به معنا شده باشد وجود دارد ولی بعید است. به هر حال آنچه گفته شد بر مبنای نقل به لفظ بود. @raveshsonnati
نکته سوم (۳) در برخی مقاتل از جمله لهوف (ملهوف) سید بن طاووس آمده است که پس از اینکه علی اکبر علیه السلام به میدان رفتند و مبارزه ای کردند، سمت خیمه بازگشتند و از حضرت طلب آب کردند. گفتار آقازاده مطابق نقل مقتل این است: "ياأبت العطش قد قتلني و ثقل الحديد قدأجهدني. فهل إلي شربة من الماء سبيل؟" یعنی: پدر جان! تشنگی مرا کشت و سنگینی آهن (شمشیر) مرا به زحمت انداخته است. پس آیا آبی هستم تا بنوشم. برخی از مورخان و پژوهشگران استبعاد کرده اند که مگر حضرت علی اکبر نمی‌دانستند آبی نیست؟ با این حال چرا چنین درخواستی کردند؟! در پاسخ گوییم: اولا، این جمله اخیر در برخی مقاتل نیامده است و تنها بخش اول عبارت آمده است. مثلا در مقاتل أبو الفرج به نقل علامه مجلسی چنین آمده است: "فَجَعَلَ یَشِدُّ عَلَیْهِمْ ثُمَّ یَرْجِعُ إِلَی أَبِیهِ فَیَقُولُ یَا أَبَهْ الْعَطَشَ فَیَقُولُ لَهُ الْحُسَیْنُ اصْبِرْ حَبِیبِی فَإِنَّکَ لَا تُمْسِی حَتَّی یَسْقِیَکَ رَسُولُ اللَّهِ بِکَأْسِهِ" (بحارالأنوار ج ۴۵ ص ۴۴) ثانیا، شیخ عباس قمی در پاورقی نفس المهموم چنین گفته است: "برای دفع استعجاب از آب خواستن علی اکبر با آن که می‌دانست آب در آنجا موجود نیست از «مدینة المعاجز» حدیثی نقل کرده است از ابی جعفر طبری از عبیدالله بن الحر گفت: حسین بن علی علیه السلام را دیدم که فرزندش علی اکبر در غیر موسم از او انگور خواست، حسین علیه السلام دست بر ستون مسجد زد و انگور و موز بیرون آورد و گفت: آنچه نزد خداست برای دوستانش بیش از این است." (دمع السجوم ص ۳۲۶) ثالثا، با چنان فشار جنگ و شدت تشنگی و نماندن رمق، اگر انسان یک درصد هم احتمال بدهد که از طریقی - هر طریقی- هم اکنون آبی - و لو به مقدار کم - فراهم شده است، بجاست که آن را طلب کند. @raveshsonnati
نکتۀ چهارم (۴) مطابق برخی روایات، امام حسین علیه السّلام هنگام خروج از مدینه در نامۀ خود به محمّد بن حنفیّه نوشتند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ هَذَا مَا أَوْصَى بِهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ إِلَى أَخِيهِ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفِ بِابْنِ الْحَنَفِيَّةِ أَنَّ الْحُسَيْنَ يَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ جَاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ وَأَنَّ الْجَنَّةَ وَالنَّارَ حَقٌ‏ وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ وَأَنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَلَا بَطِراً وَلَا مُفْسِداً وَلَا ظَالِماً وإِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَأَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَأَبِي‏ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب‏» 📚(تسلية المجالس وزينة المجالس «مقتل الحسين عليه السلام»، ج‏2، ص160 وبحار الأنوار، ج‏44، ص329). البتّه در برخی منابع آمده است که این جمله را به ابن عبّاس فرمودند وقتی او گفت: «لَا تَخْرُجْ إِلَى الْعِرَاقِ وَكُنْ بِالْيَمَنِ لِحَصَانَتِهَا وَرِجَالِهَا» و حضرت فرمودند: «إِنِّي لَمْ أَخْرُجْ بَطِراً وَلَا أَشِراً وَلَا مُفْسِداً وَلَا ظَالِماً وَإِنَّمَا خَرَجْتُ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ فِي أُمَّةِ جَدِّي مُحَمَّدٍ أُرِيدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَأَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَسِيرُ بِسِيرَةِ جَدِّي وَسِيرَةِ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب» 📚(مناقب آل أبي طالب عليهم السلام لابن شهرآشوب، ج‏4، ص89). منافاتی هم میان این دو نیست، چون ممکن است حضرت این فرمایش را به هر دو فرموده باشد. برخی خیال کرده اند که این حدیث به خاطر وجود واژۀ «خرجت» که بار معنایی منفی دارد و دلالت بر خارجی و یاغی بودن حضرت – نعوذ بالله – می کند، ساختگی است، در حالی که واژۀ خروج در اینجا صرفا به معنای خروج از مدینه است نه خروج بر حاکم. خروج به معنای بیرون رفتن با «مِنْ» و به معنای طغیان و یاغی گری با «عَلی» متعدّی می شود. قرینۀ پرسش ابن عبّاس و درخواست محمّد بن حنفیّه مبنی بر ترک خروج از مدینه شاهدی روشن بر ارادۀ معنای نخست است. بگذریم از اینکه اگر خروج در روایت به معنای دوم بود، باز بلا مانع بود، چون قیام در مقابل ظلم و ستم حاکم ظالم حق است به ویژه اینکه خارجی امام معصوم علیه السّلام باشد و حاکم ظالم مثل یزید کافر و فاجر وغاصبی. @raveshsonnati
نکتۀ پنجم (۵) گذشت که مطابق برخی روایات، امام حسین علیه السّلام هنگام خروج از مدینه در نامۀ خود به محمّد بن حنفیّه نوشتند: «... أَنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَلَا بَطِراً وَلَا مُفْسِداً وَلَا ظَالِماً وإِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَأَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَأَبِي‏ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب‏» 📚(تسلية المجالس وزينة المجالس «مقتل الحسين عليه السلام»، ج‏2، ص160 وبحار الأنوار، ج‏44، ص329). چند نکته دیگر پیرامون این روایت: ۱. در این روایت، حضرت صریحا تمام علل منفی خروج از مدینه را نفی می کند، عللی چون: سرکشی و خودخواهی (أشر)، سرپیچی و تکبّر در مقابل حقّ (بطر)، فساد و افساد (إفساد)، ستم (ظلم). ۲. و تنها علّت خروج خود از مدینه را طلب صلاح یا اصلاح در امّت جدّشان معرّفی کرده است. طلب یعنی قصد و اراده همراه با حرکت خارجی و عمل بیرونی. به صرف قصد، نیّت و اراده در لغت فصیح عربی طلب گفته نمی شود مگر مجازاً. بنا بر این حضرت، در پی خارجی کردن و اجرایی و عملیاتی سازی صلاح و اصلاح امّت بوده اند. ۳. فصل بلاغی و ترک عطف به واو در عبارت «أرید ...» به این نکته اشاره دارد که دو بال طلب صلاح و اصلاح عبارتند از: ارادۀ امر به معروف و نهی از منکر، واقتدا به سنّت و سیرت نبوی و علوی و در مسیر آنها قدم برداشتن؛ که هر کدام از این دو یک روی یک سکّه اند چون امر به معروف و نهی از منکر مصداق اقتدا و پیروی از سنّت نبوی و سیرت علوی است و اقتدا و پیروی از آن دو در این مقام با امر به معروف و نهی از منکر محقّق می شود. @raveshsonnati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشی از یک سخنرانی قدیمی از حضرت آیت‌الله العظمی وحید خراسانی حفظه‌الله تعالی 👉 @raveshsonnati
شاعر تازی در وصف عليا مخدره عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری علیها السلام فرموده است: و لو كان النساء بمثل هاذى لفضّلت النساء على الرجال فما التانيث عيب للشموس و لا التذكير فخر للهلال شاعر پارسی نیز گفته است: زن و اينهمه علم و فضل و كمال زن و اين همه فرّ و جاه و جلال به عالم اگر بود اين گونه زن به مردان بُدى جنس "زن" طعنه زن @raveshsonnati
نکته ششم (۶) یکی از سخنرانان معروف کشوری در سخنرانی خود نزد برخی مسؤولان بلندپایه مملکت فرمود: تنها دو نفر قبل از شهادت، بدن مبارک و مطهرشان زیر سم اسبان رفت: یکی سید الشهداء و دیگری حضرت قاسم، سلام الله علیهما. جریان حضرت قاسم که در مقتل آمده است و جریان سید الشهداء در زیارت ناحیه مقدسه آنجا که می فرماید: "حالُوا بَيْنَك وَ بَيْنَ الرَّواحِ وَلَمْ يَبْقَ لَك ناصِرٌ وَأَنْتَ مُحْتَسِبٌ صابِرٌ تَذُبُّ عَنْ نِسْوَتِك وَأَوْلادِك حَتّى نَكَسُوكَ عَنْ جَوادِك، فَهَوَيْتَ إِلَى الاَْرْضِ جَريحاً، تَطَؤُك الْخُيُولُ بِحَوافِرِها" انتهی کلامه. نگارنده گوید: درباره حضرت قاسم آنچه در مقتل آمده است این است: "فضرب ابن فضيل بالسيف فاتقاها بالساعد فأطنّه من لدن المرفق فصاح صيحة سمعه أهل العسكر وحمل أهل الكوفة ليستنقذوه فوطئته الخيل حتی هلك" (لهوف سيد) علامه شعرانی رحمة الله علیه در ترجمه و شرح خود بر نفس المهموم شیخ عباس قمی ص ۳۴۰ فرماید: پس حمله کرد و بتاخت، ناگهان با شمشیر بر آن جوان زد که به روی افتاد و گفت: یا عماه! حمید بن مسلم گفت: پس حسین علیه السلام سر برداشت و بدو تیز تیز نگریست چنانکه باز سر بر می‌دارد و تیز می‌نگرد، آنگاه مانند شیر خشمگین حمله کرد و عمرو را با شمشیر بزد، عمرو دست را سپر کرد و حسین علیه السلام دست او را از مرفق جدا ساخت، (ارشاد:) پس فریادی زد که سپاهیان شنیدند و حسین علیه السلام کناری رفت، سواران اهل کوفه تاختند تا عمرو را از دست حسین علیه السلام برهانند، (ابوالفرج:) و چون سواران تاختند سینه اسبان با عمرو برخورد و او بیفتاد و اسبان عمرو را لگدکوب کردند، چیزی نگذشت جان بداد. لعنه الله و أخزاه. سپس در پاورقی فرماید: و عبارت ابی مخنف در تاریخ طبری چنین است: "فضرب عمرا بالسیف فاتقاه بالساعد فاطنها من لدن المرفق فصاح ثم تنحی عنه" و باید این عبارت را چنین ترجمه کرد: که حسین علیه السلام شمشیر بر عمرو زد و عمرو ساعد را سپر قرار داد، پس ساعد او را از مرفق جدا کرد و عمرو فریادی زد و از امام علیه السلام یا از قاسم دور شد. و از آن چه در متن گفتیم، معلوم شد عمرو بن سعد پامال ستم ستوران شد اما در «جلاء العیون» در ترجمه این داستان گفته است آن طفل معصوم در زیر سم اسبان مخالفان کوفته شد و این سهوی ست از آن مرحوم در ترجمه عبارت، و معصوم از سهو نیست مگر پیغمبران و ائمه علیهم السلام. نتیجه بنا بر این، آنکه زیر سم اسبان رفت و هلاک شد قاتل ملعونِ حضرت قاسم سلام الله علیه بود نه خود حضرتش و ظاهر عبارت هم همین است کما لا يخفى علی المتامل فيها. اما جریان حضرت سید الشهدا علیه السلام إن شاءالله در پست بعدی ... ادامه دارد .... @raveshsonnati
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#نکت_مقتلیّة #نکاتی_پیرامون_مقتل نکته ششم (۶) یکی از سخنرانان معروف کشوری در سخنرانی خود نزد برخ
ادامه نکته ششم (۶) درباره زیر سم اسبان رفتن پیکر مطهر سیدالشهدا علیه السلام قبل از شهادت چنانکه در زیارت ناحیه مقدسه آمده است باید گفت: انصاف این است که عبارت "فَهَوَيْتَ إِلَى الاَْرْضِ جَريحاً، تَطَؤُك الْخُيُولُ بِحَوافِرِها" ظهور دارد که همین که حضرت از اسب به زمین افتادند، بدن مطهرشان زیر سم اسبان قرار گرفت. و این امر در آن شرایط و با آن اوضاع امری دور از ذهن نیست و امکان آن کاملا وجود دارد. البته در تعلق زیارت ناحیه مقدسه به امام معصوم علیه السّلام و صدور آن از ایشان به شدت اختلاف است و برخی بر این باورند که نسبت این زیارت به امام عصر یا امامین عسکریَین علیهم السلام با چالش‌های جدی سندی و محتوایی روبروست، گر چه برخی تلاش کرده اند از این چالش‌ها پاسخ دهند. (رک: مقاله زیارت ناحیه مقدسه نوشته نجم الدین طبسی چاپ شده در نشریه انتظار موعود بهار ۸۶ ش ۲۰ و مقاله پژوهشی درباره دو زیارت جامعه و زیارت رجبیه نوشته محسن رنجبر چاپ شده در نشریه مطالعات تاریخ اسلام شماره ۲۶ پاييز ۹۴) ولی با این حال، حتی بر فرض عدم صدور این زیارت از معصوم، از باب انتساب این روایت به عنوان روایتی مرسل که مثل شیخ مفید یا سید مرتضی به عنوان مقتل یا برگرفته از مقاتل ایراد کرده اند، می توان این مطلب را نقل کرد، همچون تمامی اتفاقات غیر قطعی دیگر عاشورا که در مقاتل آمده است. @raveshsonnati