eitaa logo
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
2.4هزار دنبال‌کننده
413 عکس
59 ویدیو
65 فایل
ارتباط با ما در ایتا: 🆔 @almoftagher آدرس کانال آرشیو دروس در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/raveshsonnati2 آدرس کانال آرشیو دروس در تلگرام: 🆔 https://t.me/raveshsonnati2 آدرس وبلاگ برای دانلود صوت‌های درسی: 🆔 http://raveshsonnati.blog.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
(۹) ↪️🔹تحقیق دلالت روایات و حکم عدم رعایت نهی ↪️🔹مناسب است ابتدا سخنان بعض علماء فریقین را در این مسأله به ترتیب زمان حیات گزارش داده و سپس به جمع بندی و نتیجه گیری بپردازیم: ↪️ 6⃣ فاضل مقداد متوفّای ۸۲۶ در کنز العرفان في فقه القرآن ج ۱ ص ۲۰۴ فرموده است: 🔸سمّى الشهر شهرا لاشتهاره أي ظهوره برؤية الهلال وهو هنا من باب إضافة العامّ إلى الخاصّ كيوم الجمعة من باب حركة نقلة؛ وقيل إنّ شهر رمضان معا علم لهذا الشهر ك‍ «ابن داية» ولهذا قال بعض أصحابنا نقلا عن أئمّتهم عليهم السّلام «لا تقولوا رمضان بل [قولوا] شهر رمضان فإنّكم لا تدرون ما رمضان» وفيه نظر‌ لأنّ الأعلام لا تتصرّف فيها وقد جاء في الحديث «من صام رمضان إيمانا و احتسابا غفر اللّه له ما تقدّم من ذنبه» فان كان ولابدّ فيحمل النهي على الكراهية لمخالفته لفظ القرآن. 7⃣ شهید ثانی متوفّای ۹۶۶ در رسائل خود ج ۲ ص ۱۲۴۲ و ۱۲۴۳ پس از فرمایش شهید اوّل در القوائد والفوائدش که گذشت، فرموده است: 🔸... وأيضاً إنّ رمضانَ اسم من أسماء الله تعالى؛ فإذا قال الإنسان: «شهرُ رمضانَ» يعني شهرَ اللهِ تعالى، وإذا قال: «رمضانَ» تقدّم التنبيهُ عليه بالرواية بأنّه يُكَفّرهُ، ولو عَجَزَ استغْفَرَ اللهَ تعالى. 8⃣ محقّق اردبیلی متوفّای ۹۹۳ در زبدة البیان في أحکام القرآن ص ۱۵۷ فرموده است: 🔸الشهر معروف و هو ما بين الهلالين أو ثلاثين يوما و رمضان مصدر رمض بمعنى الحرّ و الشدّة فنقل إلى الشهر، وجعل الشهر مضافا إليه، فصار المجموع علما و هو غير منصرف للألف و النون مع التعريف؛ كذا في الكشّاف و تفسير القاضي؛ وفيه تأمّل، إذ المجموع هو المعرفة و العلم لا المضاف إليه فقطّ وقيل هو أيضاً علم فكانا له علمين مركّب و مفرد، فلايحتاج إلى الجواب بحذف المضاف من العلم فإنّه خلاف الأصل، وبعيد عن الطبع والاستعمال في مثل ما روي عنه صلّى اللّه عليه و آله: «من صام رمضان إيمانا و احتسابا الحديث ...» و «من أدرك رمضان ولم يغفر له الخبر ...». ولا يبعد أن يحمل مثل هذه على الجواز والبيان عنه صلّى اللّه عليه وآله وسلّم والّذي ورد في البعض من المنع عنه بأنكم لا تقولوا رمضان فإنّكم ما تدرون ما هو؟ بل قولوا شهر رمضان بحملها على الكراهة لو ثبت الصحّة إذا لم يكن غرض صحيح أو لمن لم يعرف مطلقا و قيل في وجه التسمية إنّه إنّما سمّي الشهر بذلك لارتماض الناس و احتراقهم في حرّ الجوع و العطش بصومه، أو لارتماض الذنوب فيه به، و هما مبنيّان على وجود الصوم في هذا الشهر حين التسمية، و هو غير معلوم. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
⚫️وفات ام‌ّ المؤمنین حضرت خدیجه"سلام الله علیها" تسلیت باد. ⚫️ 🔆پیامبراکرم "ص" فرمود: یکی از زنانی که به کمال رسیده است خدیجه بنت خُوَیْلِد است. 📚(مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۲۰) ✍🏻کمال به چه طریقی حاصل می شود؟ پیامبر اکرم "ص" فرمود: عقل سه جزء دارد و اگر کسی هر سه جزء آن را داشته باشد عقلش کامل است و اگر کسی هيچ جزء را نداشته باشد عقل ندارد. 💢(این سه جزء عبارتند از) 💠" حُسْنِ الْمَعْرِفَةِ بالله 💠وَحُسْنِ الطَّاعَةِ لله 💠وَحُسْنِ الصَّبْرِ عَلَى أَمَرِهِ " ١. داشتن معرفت خوب و شایسته به خداوند ٢. اطاعت خوب و بایسته‌ی خدای تعالی ٣. صبر زیبا بر امر الهی. 📚(بحارالأنوار، ج۱، ص۱۰۶) ➖✍🏻این سه عنصر، جامعِ تمامی ارزش های حکمت نظری و عملی است؛ مخصوصاً با توجه به کلمه "حُسن" که دلالت بر معرفت، اطاعت و صبر کامل و زیبا دارد. طبق روایات این سه ویژگی در وجود مبارک حضرت خدیجه کبری "س" جمع شده بود لذا آن حضرت، انسانی کامل بود و در اثر حسن معرفت، ایمان قلبی، کمال عقل و اخلاص نه تنها مال و منال و ثروت خودش را بلکه تمامی هستی خودش را بدون منت در راه خدا صرف کرد و زمینه وراثتی و نجابت خانوادگیش هم شاهد این قضیه است چون حضرت خدیجه "س" و حضرت رسول اکرم "ص" در جدّ چهارم مشترک هستند. ➖ایشان قبل از ازدواج با حضرت پیامبر ص با هیچ کس ازدواج نکرده بود وطبق قول تحقیق شده ۲۵ یا ۲۸ سال داشتند. ( ج ۲ از ۳۵ جلد کتاب "الصحیح من سیرة النبی الاعظم "ص"  نوشته مرحوم سید جعفر مرتضی العاملی از ص ۱۸۹ تا ص۲۲۱) اوج کمال و بندگی بر اساس روایات، هم در معراج و هم وقتی جبرئیل از عرش به محضر پیامبر اکرم "ص" می آمد عرض می کرد یا رسول الله، خداوند متعال به خدیجه سلام می رساند. 📚( بحارالانوار ج ۱۶ ص ۷ و ۱۱ ) 🔆در این سلام رساندن خداوند به حضرت خدیجه "س" نکات فراوان و بسیار مهمی وجود دارد که به یک مورد اشاره می شود، چون" در خانه اگر کس است یک حرف بس است" ➖✍🏻از آنجا که خداوند خود سلام است هم در ذات و هم در صفات و هم در افعال ( القدوس السلام،  حشر آیه ۲۳) و انسان را آفرید تا مظهر سلام بوده و به مقام قلب سلیم برسد و با قلب سلیم زندگی کند و در نهايت به بهشت برین که دار السلام است داخل شود📚 ( وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَىٰ دَارِ السَّلَامِ، یونس آیه ۲۵) پس مبدأ، سلام و مسیر، سلام و منتهی، سلام و عالَم هستی سلامستان است. ➖پس می توان گفت که حضرت خدیجه "س" به کمال ایمان، یقین، معرفت، اخلاص و سلامتی قلب رسیده بود که خداوند سلام، به او سلام رسانده و در وقت وفاتش کفنش رافرستاد. 🔸سلامتِ من خسته دل در سلام تو باشد 🔸زهى سعادت اگر دولت سلام تو یابم‏. 🔅اللهم عجل لولیک الفرج🔅 ➖✍🏻استاد علی مومنی @fatemiyeh_alyasin @raveshsonnati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(۱۰) ↪️🔹تحقیق دلالت روایات و حکم عدم رعایت نهی ↪️🔹مناسب است ابتدا سخنان بعض علماء فریقین را در این مسأله به ترتیب زمان حیات گزارش داده و سپس به جمع بندی و نتیجه گیری بپردازیم: ↪️ 9⃣ علّامه محمّد تقی مجلسی مشهور به مجلسی اوّل متوفّای ۱۰۷۰ در لوامع صاحبقرانی شرح فارسی من لا یحضره الفقیه در ج ۶ ص ۶۴۷ تا ۶۴۹ فرموده است: 🔹در موثق كالصحيح است كه حضرت امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه فرمودند كه: «مگوييد ماه را، رمضان؛ بلكه بگوئيد: «ماه رمضان»؛ به درستى كه نمی‌دانيد كه رمضان چه چيز است». يعنى اسم الهى است موافق حديث سابق واكثر علما عمل به اين نكرده‌‏اند از چند وجه: 🔸۱. يكى آن كه در هيچ دعايى از رسول اللَّه و ائمه هدى صلوات اللَّه عليهم وارد نشده است كه رمضان را خوانده باشند به «يا رمضانُ». 🔸۲. دوم: موافق لغت به معنای شدت حرارت، مناسبى با ذات اقدس نيكو ندارد. 🔸۳. سيم: بر تقديرى كه اسم اللَّه باشد، اگر استعمال كنند به حذف مضاف از بابت «واسأل القرية» خواهد بود و امثال اين وجوه. 🔹و جواب داده‌‏اند كه احاديث بسيار وارد شده است و ممكن است كه بمعنى قهار باشد و حذف مضاف خوب است اگر سبب مفسده نباشد و در اينجا هست و آن چه شكسته را (مقصودشان خود ایشان است) به خاطر می‌‏رسد آن است كه چون به حسب شرع، مسمّى است به «شهراللّه» و «رمضان» به جاى «اللَّه» واقع شده است كه اگر تعظيم او كنند تعظيم اللَّه است و لهذا در حديث دوم وارد شده است كه «نمی‌‏دانيد كه رمضان چيست؟» نه كيست و احتمال تقيّه هست چون راوى دوم عامى است و اول كالعامى است و نقل كرده‌‏اند كه ناووسى است و ربطش به عامه بيشتر از خاصه است و بخارى نيز از اين بابت، اخبار نقل كرده است و قائل‏ به كراهت شده است به اعتبار اطلاق رمضان در مواضع بسيار بدون شهر در اخبار و در اخبار ما قريب به دو هزار جا وارد شده است شهر رمضان و سه چهار جا وارد شده است رمضان بى لفظ شهر در احاديث ضعيفه و آن نيز به نحوى است كه بد نيست نه از باب «ذهب» و «جاء» است و اگر نه اين بود كه بد بود اطلاق رمضان بدون شهر اين مقدار احتياط در اجتناب از اين معنى از اهل بيت حضرت سيد المرسلين صلى اللَّه عليه و آله و از اصحاب ايشان واقع نمی‌‏شد از قبيل تسميه حضرت صاحب الزمان صلوات اللَّه عليه كه در مجموع اخبارى كه اشاره به آن حضرت شده است كه از هزار متجاوز است شايد سه چهار جا نام برده باشند بلكه يک جا به لفظ محمّد واقع شده است و دو سه جاى ديگر به عنوان م ح م د واقع شده است و در عبارات علما نيز نديدم مگر در عبارات جمعى كه از روايات خبرى ندارند، و اين تحرز و اجتناب به اين مرتبه مشعر است به حرمت قطع نظر از نصوص صحيحه در نهى از تسميه و تكنيه، و هم چنين در آل محمّد كه در دعاهاى صلوات مذكورند زياده از ده دوازده هزار جا واقع شده است بدون لفظ «عَلى» مگر نادرى كه با «على» واقع شده باشد تقيةً، هر چند حديث مشهور كه نهى واقع است كه‏ در كتابى از كتب علما خود نديده‏‌ام اما مداومت بر ترك لفظ مشعر است بر صحت حديث. تمام شد عبارت علّامۀ مجلسی اوّل. 🔟 همو در روضة المتّقین ج ۳ ص ۴۷۰ فرموده است: 🔹قوله: ما رمضان: أي هو من أسماء الله تعالى، والظاهر الكراهة لما تقدم في الأخبار الكثيرة من ذكره بدون الشهر مع أنه لم يذكر في أسماء الله تعالى مع ما في سند الخبرين من الضعف، والاحتياط في ترك الذكر بدون الشهر. انتهی. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
(۱۱) ↪️🔹تحقیق دلالت روایات و حکم عدم رعایت نهی ↪️🔹مناسب است ابتدا سخنان بعض علماء فریقین را در این مسأله به ترتیب زمان حیات گزارش داده و سپس به جمع بندی و نتیجه گیری بپردازیم: ↪️ 1⃣1⃣ محدّث شیخ حرّ عامِلی متوفّای ۱۱۰۴ در وسائل الشّیعة ج ۱۰ ص ۳۲۱ پس از روایت احادیث فرموده است: 🔸«وَيَدُلُّ عَلَى نَفْيِ التَّحْرِيمِ مَعَ عَدَمِ التَّصْرِيحِ بِهِ وَعَدَمِ التَّشْدِيدِ فِي‏ النَّهْيِ وُجُودُ لَفْظِ رَمَضَانَ مِنْ غَيْرِ إِضَافَةٍ إِلَى الشَّهْرِ فِي عِدَّةِ أَحَادِيثَ كَمَا مَضَى‏ وَيَأْتِي‏ وَالْكَفَّارَةُ مَحْمُولَةٌ عَلَى الِاسْتِحْبَابِ لِمَا ذَكَرْنَا وَقَدْ تَقَدَّمَ مَا يَدُلُّ عَلَى كَرَاهَةِ إِنْشَادِ الشِّعْرِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فِي آدَابِ الصَّائِمِ». 2⃣1⃣ همو در هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، ج ۴، ص ۲۴۹ فرموده است: 🔸أقول: قد تواتر في الأخبار لفظ رمضان بغير شهر كما مضى و يأتي و كذا الأدعية المأثورة فالنّهي للكراهة، والكفّارة على الاستحباب. 4⃣1⃣ علّامه محمّد باقر مجلسی معروف به مجلسی دوم متوفّای ۱۱۱۰ در مرآة العقول في شرح أخبار آل الرّسول علیهم السّلام (شرح کافی) ج ۱۶ ص ۲۱۳ فرموده است: 🔸قوله عليه السلام: «لا تقولوا هذا رمضان» لعلّه على الفضل والأولوية فإن الذي يقول رمضان ظاهرا أنه يريد الشهر إما بحذف المضاف، أو بأنه صار بكثرة الاستعمال اسما للشهر وإن لم يكن في الأصل كذلك، ويؤيده أنه ورد في كثير من الأخبار رمضان بدون ذكر الشهر وإن أمكن أن يكون الإسقاط من الرواة، والأحوط العمل بهذا الخبر بل ربما رواه سيد بن طاوس- رضي الله عنه- في كتاب الإقبال‏ من كتاب الجعفريات قال وهي ألف حديث بإسناد واحد عظيم الشأن إلى مولانا موسى بن جعفر عليه السلام، عن مولانا جعفر بن محمد، عن مولانا محمد بن علي، عن مولانا علي بن الحسين، عن مولانا الحسين، عن مولانا علي بن أبي طالب صلى الله عليهم أجمعين قال: «لا تقولوا رمضان فإنكم لا تدرون ما رمضان، فمن قاله فليتصدق وليصم كفارة لقوله ولكن قولوا كما قال الله تعالى شهر رمضان»، وإن كان حمله على الاستحباب متعينا. والله يعلم. 5⃣1⃣ محقّق طریحی متوفّای ۱۰۸۷ پس از نقل کامل کلام فیّومی، در مجمع البحرین ج ۴ ص ۲۰۸ فرموده است: 🔸و هو مرغوب عنه، فإن في كثير من أحاديث أهل الحق النهيَ عن التلفظ بِرَمَضَانَ‏ من دون إضافة الشهر تعليلا بأنه اسم من أسمائه تعالى‏، ووقوعه‏ في بعض الأحاديث مجردا عنه غير ضائر لإمكان قصد بيان الإباحة، وهي لا تنافي الكراهة ...» سپس فرمایش شهید اوّل در نکت الإرشاد را نقل فرموده است که گذشت. 6⃣1⃣ محمد اسماعيل الخواجوئى المازندرانيّ المعروف بخاتون آبادی متوفّای ۱۱۷۱ در تعلیقۀ رسالۀ صومیّۀ شیخ بهایی پس از نقل کلام محقّق اردبیلی در زبدة البیان که گذشت، فرموده است: 🔸أقول: الظاهر أنّ رواية غياث بن إبراهيم صحيحة؛ لأنّ رجال السند فيها إليه ثقات إماميون، وهو أيضا ثقة، كما قاله النجاشي وغيره، إلّا أنّ الكشي نقل عن بعض أشياخه أنّه بتري، ولكن هذا البعض مجهول الحال، والعلّامة في الخلاصة وإن قال إنّه بتري، إلّا أنّ الظاهر أنّه أخذ ذلك من الكشي، وقد عرفت حاله، ولعلّ مولانا أحمد (مقصوده المحقّق الأردبیليّ) نوّر اللّه مرقده لذلك قال: لو ثبت الصحّة. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
(۱۲) ↪️🔹تحقیق دلالت روایات و حکم عدم رعایت نهی ↪️🔹مناسب است ابتدا سخنان بعض علماء فریقین را در این مسأله به ترتیب زمان حیات گزارش داده و سپس به جمع بندی و نتیجه گیری بپردازیم: ↪️ 7⃣1⃣ شیخ محدّث یوسف بحرانی متوفّای ۱۱۸۶ در الحدائق النّاضرة ج ۱۳ ص ۱۴ پس از نقل روایات این بحث و کلام فیّومی و طریحی و شهید اوّل و سیّد بن طاووس، فرموده است: 🔸الظاهر أنّ الكفارة فيه محمولة على الاستحباب و تغليظ الكراهة لما ثبت في كثير من الأخبار من وروده مجردا عن لفظ شهر. 8⃣1⃣ قاسمی متوفّای حدود ۱۳۳۵ در تفسیر محاسن التأویل ج ۵ ص ۴۱۱ گفته است: 🔸و استدل‏ بحديث‏ (لا تقولوا رمضان‏ فإن رمضان اسم‏ من‏ أسماء اللّه تعالى، ولكن قولوا شهر رمضان) وهذا الحديث ضعّفه البيهقي، وضعفه ظاهر، لأنه لم ينقل عن أحد من العلماء أن رمضان من أسماء اللّه تعالى، فلا يعمل به. والظاهر جوازه من غير كراهة، كما ذهب إليه البخاري وجماعة من المحققين، لأنه لم يصح في الكراهة شي‏ء. وقد ثبت في الأحاديث الصحيحة ما يدل على الجواز مطلقا، كقوله‏: «إذا جاء رمضان فتحت أبواب الجنة، وغلّقت أبواب النار وصفّدت الشياطين». وحقق السهيلي أن لحذف (شهر) مقاما يباين مقام ذكره، يراعيه البليغ. وحاصله أن في حذفه إشعارا بالعموم، و في ذكره خلاف ذلك، لأنك إذا قلت شهر كذا، كان ظرفا وزال العموم من اللفظ، إذ المعنى في الشهر، ولذلك‏ قال صلّى اللّه عليه و سلّم‏: «من صام رمضان» و لم يقل: «شهر رمضان» ليكون العمل فيه كله. انتهى. فليتأمل‏. 9⃣1⃣ علّامۀ طباطبایی متوفّای ۱۴۰۲ در تفسیر البیان في الموافقة بین الحدیث والقرآن ج ۱ ص ۳۱۶ فرموده است: 🔸قد ورد في بعض الروايات أنّ «رمضان‏» اسم‏ من‏ أسماء اللّه، فلا يقال: «جاء رمضان و ذهب رمضان» بل «شهر رمضان». وهو خبر واحد غريب في بابه، والأخبار الواردة في عدّ أسمائه تعالى خالية عنه، وليس من قبيل ما ورد أنّ «أنين المريض من أسماء اللّه تعالى». على أنّ لفظ «رمضان» - من غير تصدير ب «شهر» و بصيغة التثنية - مستعمل كثيرا في الروايات؛ بحيث يبعد استناد التجريد إلى الراوي. (و نظیر همین سخنان را در المیزان ج ۲ ص ۲۶ فرموده است) 0⃣2⃣ محقّق عبدالأعلی موسوی سبزواری متوفّای ۱۴۱۴ در مواهب الرّحمن في تفسیر القرآن فرموده است: 🔸وفي بعض الأخبار أنّ رمضان‏ اسم‏ من‏ أسماء اللّه تعالى‏ فعن أبي جعفر الباقر (عليهما السلام): «لا تقولوا جاء رمضان وذهب رمضان، فإنّ رمضان اسم من أسماء اللّه»، وقد روي عن النبي (صلّى اللّه عليه و آله) مثله كما في كنز العمال. ولعل الوجه فيه أنّه عزوجل يسقط ذنوب عباده ويغفر لمن يشاء، ويشهد له ما في بعض الآثار أنّه شهر اللّه تعالى، ولذا من الأدب أن لا يفرد في الكلام، بل يقال: شهر رمضان، ولكن وقع التعبير به مفردا في بعض الأخبار، لبيان أصل الجواز، ولم أظفر في الدعوات المأثورة أنّه اطلق عليه تعالى رمضان في ما تفحصت عاجلا ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام 💥 مدح سبط اکبر امام حسن مجتبی علیه‌السلام ✔️آیت الله العظمی ‌وحید خراسانی 🔹وارث علم خداوند تعالی مجتبی‌ست 🔹مُهجه قلب رسول و نور چشم مرتضی‌ست 🔹آن‌که نام نامیش از حق تعالی شد حسن 🔹احسن است از ماسوا و وصف جودش هل اتی‌ست 🔹برتر از عقل و بیان جاه و جلال آن کسی‌ست 🔹که به علم و حلم مرآت کمال کبریاست 🔹آنکه در جنگش و صلحش شد امام کائنات 🔹در قیام و در قعودش مظهر ذات خداست 🔹در بیان مدح و اوصاف جناب حضرتش 🔹آیه‌ی تطهیر وصفِ روح و قدرش انّماست 🔹رنگ او شد زرد، از خوف خدا وقت وضو 🔹این وضویش آبروی اولیا و انبیاست 🔹چشم پوشید از تمام ماسوی وقت نماز 🔹عشق سرگردان و محو این عبادت، ماسواست 🔹زائرش شد هر شب جمعه حسین بن علی 🔹آنکه قبرش عرش رحمان و مزار اولیاست 🔹عقل حیران در مقام آن امام انس و جان 🔹هان محب حضرتش محبوب ذات کبریاست 🔹قطعه‌ قطعه شد جگر از زهر کین واویلتا 🔹گِرد قبر گشته ویرانش،‌ نوا، واویلتاست 🔹مرقدش با خاک یکسان گشت، از جور عدو 🔹کرسی و لوح و قلم لرزان از این جور و جفاست 🔹شرح اوصافش نگنجد در بیان دیگر «وحید»‌ 🔹شد زبان الکن به مدح آن‌که مدّاحش خداست 👉 @raveshsonnati
https://www.aparat.com/v/UlNmk ولد السحاب (ابر بخشنده متولد شد!) ولادت امام حسن مجتبی ع | ملا باسم کربلایی
💐 ميلاد با سعادت حضرت امام حسن مجتبی مبارک باد. 💐 🔅سَأَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ "علیه السلام" ابْنَهُ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی فَقَالَ: یا بُنَی‏ مَا الْعَقْلُ‏؟ قَالَ: حِفْظُ قَلْبِكَ مَا اسْتَوْدَعْتَهُ🔅 امیرالمؤمنین "علیه السلام" از فرزندشان امام حسن مجتبی "علیه السلام" سؤال کردند: فرزندم! عقل چیست؟ ایشان پاسخ دادند: عقل یعنی قلب خود را نسبت به آنچه که آن را در او به ودیعه و امانت گذاشته ای حفظ کنی. 📚{بحارالأنوار ج ۷۸ ص ۱۰۱} ✍🏻 حقیقت انسان به روح الهی است "ونفخت فیه من روحی" که دارای مراتب است که دو مرتبه اش از قدرت بیشتری برخوردارند؛ یکی قلب و دل، و دیگری عقل و خِرَد و هر کدام منبع یک نوع از فعالیت ها و تجلیّات روحی است. ✍🏻 از قلب و دل، عشق، محبت، احساس، ایمان، امید، آرزو یا کینه، حسد، نفاق، ریا و ناامیدی بر می خیزد و از عقل و خرد، فکر، اندیشه، تدبیر، حسابگری، منطق، استدلال و دور اندیشی، صادر می شود. گاهی میان این دو مرکز و کانون، توافق و هماهنگی وجود دارد؛ زیرا عقل تصدیق و قلب باور می کند. ✍🏻 ولی مشکل اصلی که بیشتر انسانها را بیچاره کرده و در تضاد روانی و سردرگمی افکنده است، تضاد، کشمکش و تنازع بین خواسته های قلب و قضاوت های عقل است. مثلا گاهی عقل حسابگر به‌ دوری و فراق فرزند به جهت تحصیل، قانع می شود ولی قلب به جهت شدت عشق و علاقه به فرزند به آن، راضی نمی شود. 🔅فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت🔅 ✍🏻 در تزکیه و تهذیب نفس و روح، تنازع، کشمکش و جنگ و ستیز بین قلب و عقل همواره موجود است و قدرت قلب هم در جنبه اصلاحی و هم در جنبه افسادی و تخریبی بیشتر است؛ گاهی یک حسد، کینه و نفرت یا خشم و غضب یا علاقه به شهرت و پست و مقام و ثروت (چنانچه در مملکت خودمان هم هست و می بينيم) کافی است تا عقل را اسیر، گرفتار، آشفته و ذلیل بکند چنانچه علی علیه السلام فرمود: 👇 🔅کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسیرٍ تَحْتَ هَوًی أَمِیرٍ🔅 چه بسیار عقل هایی هستند که اسیر و گرفتارِ امیرِ هوا و هوس اند. 📚{نهج‌البلاغه حکمت ۲۱۱} ➖توصیه امام حسن مجتبی "علیه السلام" این است که اگر می خواهید عقلتان درست کار کند دو کار باید انجام دهید: ۱. باید قلبتان را از موانع و صفات رذیله، گناهان و وسوسه های شیطانی و نفسانی حفظ کنید؛ چون شیاطین جن و انس دائما در اطراف دل از چپ و راست و بالا و پایین مشغول وسوسه کردن هستند. ٢. مهمترین چیزی که در قلب بزرگتر از عرش عظیم الهی انسان به ودیعه و امانت گذاشته شده است و باید از آن حفظ و حراست کرد، روح و جان خود انسان است "و نفخت فیه من روحی" تا انسان در دنیا به معرفت خدا و مقام توحید الهی نائل شود. 💐 این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست 💐 روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم 🔅اللهم عجل لولیک الفرج🔅 ✍🏻 استاد علی مومنی @fatemiyeh_alyasin @raveshsonnati
(۱۳) ↪️🔹تحقیق دلالت روایات و حکم عدم رعایت نهی ↪️ 🔻جمع بندی و نتیجه گیری 🔹 آنچه در این باب، قطعی و مورد اطمینان است عبارت است از: 1⃣ روایاتی در نهی از اطلاق رمضان بدون اضافۀ شهر (ماه) به آن از فریقین (شیعه و سنی) آمده است. 2⃣ برخی از این روایات به ویژه روایات شیعی از درجۀ اعتبار بالایی برخوردارند و با اسناد معتبر و در کتب معتبر نقل شده‌اند. 3⃣ این روایات اصطلاحا خبر واحدند و متواتر نیستند؛ از این رو قطع آور نیستند گر چه به سبب استفاضۀ روایات و اعتبارش، موجب ظنّ قوی یا بسیار قوی‌اند. 4⃣ عمل به نهی در این روایات و پرهیز از استعمال واژۀ «رمضان» بدون مضاف «شهر»، قطعا محتاطانه و مستلزم احتیاط است و احتیاط راه نجات است. 5⃣ واژۀ «رمضان» بدون مضاف (شهر) به تعبیر علّامه مجلسی اوّل در نزدیک به دو هزار روایت آمده است. 6⃣ به سبب 🔸۱. کثرت ورود رمضان بدون مضاف در اخبار و روایات فریقین و 🔸۲. عدول همۀ فقهاء یا قریب به اتّفاق ایشان از عمل به ظاهر روایت که حرمت است، نهی وارد بر کراهت یا کراهت شدید و غلیظ حمل شده است. 7⃣ به همین سبب، تصدّق و کفّارۀ وارد در حدیث آخر (حدیث اشعثیّات) بر استحباب حمل شده است نه وجوب. ⬇️ بنا بر این نهایت حکمی که برای این عمل ثابت است، کراهت و استحباب صدقه و کفّاره است یا فتوًی یا احتیاطاً. ولی با توجّه به وجود قریب به دو هزار روایت که این واژه بدون لفظ «شهر» به کار رفته است، احتمال این که این نهی قضیّةٌ في واقعةٍ لخصوصیّة بوده یا از باب تقیّه صادر شده است، زیاد است. واللّه العالم. 👉 @raveshsonnati
(۱) 🔹بسم الله الرّحمن الرّحیم 🔹با توجّه به ایام ماه مبارک رمضان و تناسب سورۀ مبارکۀ قدر با این ماه، هر روز نکته‌ای ادبی یا روایی یا معرفتی یا علمی دربارۀ این سوره بیان کنیم. 1⃣ در تعداد آیات سورۀ قدر. 🔹سورۀ «القدر» یا به تعبیر ابن عطیّة در تفسیرش و جصّاص در أحکام القرآنش سورۀ «لیلة القدر» بنا بر مشهور پنج آیه است. و برخی قائل‌اند که شش آیه است. 🔹عثمان بن سعید معروف به أبو عمرو دانی عالم مشهور علوم قرآنی و قرائات، متوفّای ۴۴۴ هجری قمری در کتاب خود «البیان في عدّ آي القرآن» ص ۲۸۱ گفته است: وَهِي سِتّ آيَات فِي الْمَكِّيّ والشاميّ وَخمْس فِي عدد البَاقِينَ. اختلافها آيَة {لَيْلَة الْقدر} الثَّالِث عدهَا الْمَكِّيّ والشاميُّ، وَلم يعدّها الْبَاقُونَ. یعنی سورۀ قدر در شمارش مکّی و شامی ۶ آیه است و در شمارش دیگران ۵ آیه است. و اختلاف شمارش به خاطر «لیلة القدر» سوم در «لیلة القدر خیرٌ من ألف شهرٍ» است که در شمارش مکّی و شامی آیۀ مستقل دانسته شده است و دیگران جزء آیه می‌دانند. 🔹در مجمع البیان مرحوم طبرسی متوفای ۵۴۸ در ج ۱۰ ص ۷۸۴ هم مشابه همین عبارت آمده است. از این رو اینکه شیخ طوسی رحمه الله متوفّای ۴۶۰ در تفسیر التّبیان گفته است: «وهي خمس آیاتٍ بلا خِلافٍ» پذیرفته نیست. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
(۲) 🔹بسم الله الرّحمن الرّحیم 🔹با توجّه به شروع ماه مبارک رمضان و تناسب سورۀ مبارکۀ قدر با این ماه، مناسب دیدیم هر روز نکته‌ای ادبی یا روایی یا معرفتی یا ... دربارۀ این سوره بیان کنیم. ↪️ 2⃣ مکّی یا مدنی بودن سورۀ قدر 🔹در اینکه سورۀ قدر سوره‌ای مکّی است یا مدنی به شدّت اختلاف است. حتّی در اینکه مشهور دانشمندان علوم قرآنی و مفسّران نظرشان چیست نیز اختلاف است. 🔹برخی از قائلان به مکّی بودن آن عبارتند از: تفسیر قمّی، تفسیر کبیر طبرانی، تفسیر واضحِ ابن وهْب، مجمع البیان و .... . 🔹برخی از قائلان به مدنی بودن آن عبارتند از: تفسیر مقاتل بن سلیمان، تفسیر جمال القرّاء سخاوی، تفسیر الهدایة مکّی بن حموش و ... . 🔹برخی از مفسّران معاصر بر این باورند که ظاهرا سوره مدنی است نه مکّی. 🔻 🔸علامۀ طباطبایی در تفسیر المیزان ج ۲۰ ص ۳۳۰ می‌فرماید: «والسورة تحتمل المكية و المدنية ولا يخلو بعض ما روي في سبب نزولها عن أئمة أهل البيت علیه السلام و غيرهم من تأييد لكونها مدنية». ودر حاشیۀ المیزان آمده است: «وهو ما دل على أن السورة بعد رؤيا النبي ص أنّ بني أمية يصعدون منبره فاغتمّ فسلّاه الله بها». 🔸ابن عاشور نیز در تفسیر التّحریر والتّنویر ج ۳۰ ص ۴۰۱ گفته است: «وهي مكية في قول الجمهور وهو قول جابر بن زيد ويُروى عن ابن عباس. وعن ابن عباس أيضا والضحاك أنها مدنية ونسبه القرطبي إلى الأكثر. وقال الواقدي: هي أول سورة نزلت بالمدينة ويُرجّحه أنّ المتبادر أنها تتضمن الترغيب في إحياء ليلة القدر وإنما كان ذلك بعد فرض رمضان بعد الهجرة. وقد عدّها جابرُ بنُ زيد الخامسةَ والعشرين في ترتيب نزول السور، نزلت بعد سورة عبس وقبل سورة الشمس، فأما قول من قالوا إنها مدنية فيقتضي أن تكون نزلت بعد المطففين وقبل البقرة». ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
جلسه: ، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵ تذکار: جلسه ۱۱ مشکل دارد و در اسرع وقت پس از رفع مشکل بارگذاری می‌شود. 👉 @raveshsonnati
#ویژه ⚫️ اللهم العن قتلة أمير المؤمنين 👉 @raveshsonnati
(۳) 🔹بسم الله الرّحمن الرّحیم 🔹با توجّه به شروع ماه مبارک رمضان و تناسب سورۀ مبارکۀ قدر با این ماه، مناسب دیدیم هر روز نکته‌ای ادبی یا روایی یا معرفتی یا ... دربارۀ این سوره بیان کنیم. ↪️ 3⃣ اختلاف قرائت در سورۀ قدر 🔹 ۱. در آیۀ دوم کلمۀ «أدراک» را أبو عمرو و حمزه و کسائی و ابن ذکوان و خلف و شعبة و وَرْش با إماله خوانده اند. 🔹 ۲. در آیۀ دوم و سوم مرکّب «...القدرِ * لیلةُ ...» با ادغام کبیر (ادغام راء در لام) قرائت شده است. 🔹 ۳. در آیۀ چهارم در کلمۀ «تنزّل» بزّی تاء را به ما قبل خود (شَهرٍ) وصل کرده و جمع بین ساکنین کرده است. (شَهْرِنْ تْنَزَّلُ). 🔹 ۴. در همان کلمه طلحة بن مصرف و ابن السمیفع «تُنَزَّلُ» مجهول باب تفعیل قرائت کرده‌اند. 🔹 ۵. در آیۀ چهارم کلمۀ «أمْرٍ» را امام علی علیه السّلام و ابن عبّاس و عِکرمة و کلبی «إمْرِئٍ» (به معنای مرد و هر کس) قرائت کرده‌اند. 🔹 ۶. در آیۀ پنجم، أُبَیّ بجای کلمۀ «حتّی» «إلی» خوانده است. 🔹 ۷. در آیۀ پنجم، کلمۀ «مَطْلَع» را کسائی و أبو عمرو و اعمش و ابن محیصن و یحیی بن وثاب و أبو رجاء و عطاردی و طلحة و خلف «مَطْلِع» بکسر لام خوانده‌اند. 🔹 ۸. در همان کلمه، ازرق و ورش لام مطلع را با غلظت و تفخیم قرائت کرده اند. 📚 معجم القرائات القرآنیّة للدکتور عبد العال سالم مکرم والدکتور أحمد مختار عمر، ج ۸، ص ۲۰۳ و ۲۰۴) برای تفصیل بیشتر نک: معجم القرائات تألیف دکتور عبداللطیف الخطیب، ج ۱۰ ص ۵۱۷ – ۵۱۹. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
(۴) ↪️ 4⃣ فضیلت سورۀ قدر 🔹روایات گوناگونی از طرق فریقین به ویژه معصومان علیهم السّلام در فضیلت سورۀ قدر آمده است که به بیان برخی می‌پردازیم: 🔸 ۱. مرحوم کلینی در کافی ج ۲ ص ۶۲۴ و مرحوم صدوق در ثواب الأعمال ص ۱۲۴ با تفاوت ناچیزی در عبارت از امام باقر علیه السّلام روایت کرده‌اند که حضرت فرمود: «مَنْ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ يَجْهَرُ بِهَا صَوْتَهُ كَانَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَنْ قَرَأَهَا سِرّاً كَانَ كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَنْ قَرَأَهَا عَشْرَ مَرَّاتٍ غُفِرَتْ لَهُ عَلَى نَحْوِ أَلْفِ ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ». یعنی «هر که سورۀ قدر را بلند بخواند مانند کسی است که با شمشیر برهنۀ کشیده شده در راه خدا می‌جنگد. و هر که آن را آهسته و پنهانی بخواند، مانند کسی است که در راه خدا با خون خود آغشته شده است. و هر که آن را ده بار بخواند خدا هزار گناه از گناهانش را می‌آمرزد». 🔸 ۲. مرحوم صدوق در ثواب الأعمال ص ۱۲۴ از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که حضرت فرمود: «مَنْ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي فَرِيضَةٍ مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ نَادَى مُنَادٍ يَا عَبْدَ اللَّهِ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ مَا مَضَى فَاسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ». یعنی: «هر که سورۀ قدر را در (قرائت) یکی از نمازهای واجب خود بخواند، منادی ای ندا دهد: ای بندۀ خدا! خدا گناهان پیشین تو را آمرزید، پس عمل از سر گیر». 🔸 ۳. مرحوم شیخ طوسی در کتاب «الغیبة للحجّة» ص ۳۷۷ از امام معصوم علیه السّلام روایت کرده که حضرت فرمودند: «عَجَباً لِمَنْ لَمْ يَقْرَأْ فِي صَلَاتِهِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ كَيْفَ تُقْبَلُ صَلَاتُهُ». یعنی: «تعجّب می‌کنم از کسی که سورۀ قدر را در نمازش نمی‌خواند، چگونه نمازش قبول گشته و پذیرفته می‌شود؟!» کنایه از اهمیّت بسیار زیاد سورۀ قدر و استحباب مؤکّد قرائت آن در نماز. 🔸 ۴. مرحوم کلینی در کافی ج ۳ ص ۳۱۵ از أبی علی بن راشد روایت کرده که به امام کاظم علیه السّلام عرض کرد: «جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّكَ كَتَبْتَ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ الْفَرَجِ تُعَلِّمُهُ أَنَّ أَفْضَلَ مَا تقْرَأُ فِي الْفَرَائِضِ بِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ إِنَّ صَدْرِي لَيَضِيقُ بِقِرَاءَتِهِمَا فِي الْفَجْرِ فَقَالَ ع لَا يَضِيقَنَّ صَدْرُكَ بِهِمَا فَإِنَّ الْفَضْلَ وَ اللَّهِ فِيهِمَا». یعنی: «فدایت شوم. همانا شما به محمد بن فرج نوشته‌ای که با فضیلت‌ترین سوره‌ای که در نمازهای واجب قرائت قرائت می‌شود سورۀ قدر و توحید است ولی من از قرائت این دو سورۀ (کوتاه) در نماز صبح دلتنگ می‌شوم. امام علیه السّلام (در پاسخ او) فرمودند: اصلا دلتنگ مشو و سینه‌ات به آن دو سوره سنگینی نکند. چرا که – قسم به خدا - به درستی، فضیلت در این دو سوره است». 🔸 ۵. مرحوم ابن طاووس در کتاب فلاح السّائل و نجاح المُسائل ص ۲۸۱ از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که حضرت فرمودند: «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ إِحْدَى عَشْرَةَ مَرَّةً عِنْدَ مَنَامِهِ وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ أَحَدَ عَشَرَ مَلَكاً يَحْفَظُونَهُ مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ حَتَّى يُصْبِحَ». یعنی: «هر که سورۀ قدر را یازده بار در وقت خواب بخواند، خدا یازده فرشته را موکّل او قرار می‌دهد تا او را از شرّ هر شیطان رجیمی حفظ کنند تا صبح کند». 🔹برای مطالعۀ بیشتر نک: مصباح المتهجد وسلاح المتعبدِ شیخ طوسی، ج۱، ص ۷۳ والدعواتِ راوندی ص ۲۱۹ و إقبال الأعمال ابن طاووس ج۱، ص ۱۱۴ و بحار الأنوار مجلسی، ج۸۲، ص ۶۶ و ج۸۳، ص ۱۲۵ و ص ۱۶۱ و ج ۸۴، ص ۱۷۹ و ج ۸۹، ص ۳۲۷. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
(۵) 🔹بسم الله الرّحمن الرّحیم ↪️🔹اشاراتی پیرامون آیۀ اول 5⃣ مرجع ضمیر «أنزلناه» 🔹مطابق آنچه از روایات به دست می‌آید و تقریبا همۀ مفسّران نیز بدان تصریح کرده‌اند، ضمیر «أنزلناه» به قرآن کریم (کلّ آن یا بخشی از آن) بر می‌گردد. هر چند قول بسیار ضعیفی نیز هست که ضمیر به جبرئیل باز می‌گردد. (روح المعانی آلوسی، ج ۱۵، ص ۴۱۱). در نتیجه معنای آیه عبارت است از «همانا ما آن را (قرآن را) در شب قدر نازل کردیم». از آنجا که سابقا ذکری از قرآن در این سوره نگذشته است، اصل این بود که بجای «أنزلناه» «أنزلنا القرآن» یا «أنزلنا الکتاب» گفته شود ولی از این اصل عدول شده و به جای اسم ظاهر از ضمیر استفاده شده است. به این صناعت در علم معانی که از علوم ادبی بلاغی است، «الإضمار في موضع الإظهار» «ضمیر آوردن در جایی که قاعده اسم ظاهر آوردن است» گویند. این ارتکاب خلاف اصل به ناچار دلیل و نکته ای می‌خواهد. ممکن است نکتۀ آن یک یا چند مورد از نکات زیر باشد: 🔸 ۱. ایجاز و اختصار گویی؛ زیرا وقتی امری معلوم و روشن باشد یا حذف می‌شود یا با ضمیر به آن اشاره می‌شود. در این مقام نیز – به قرینۀ «أنزلنا» و با عنایت به تکرار بسیار عبارت نزول قرآن و مشابهات آن در قرآن کریم - چون روشن است که آنچه نازل شده «قرآن» است، برای پرهیز از إطناب و إطاله و درازگویی و رعایت إیجاز و مختصرگویی، به واسطۀ ضمیر به آن اشاره شده است. شیخ طوسی رحمه الله در تفسیر التّبیان ج ۱۰ ص ۳۸۴ فرموده است: «يقول اللَّه تعالى مخبراً انه أنزل القرآن في ليلة القدر، فالهاء كناية عن القرآن، وإنما كنى عمّا لم يَجْرِ له ذكرٌ؛ لأنه معلوم لا يشتبه الحال فيه». ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
💠 إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ 💠 ✍🏻 شب قدر پر فضیلت ترین شب سال و برتر از هزار ماه می باشد و با امور با عظمت و مهمی همراه است مانند نزول دفعی قرآن و تقدیر و تعیین سرنوشت انسان ها و نزول رحمت و آمرزش گناهان و شب کسب معرفت و عبادت و نزول فرشتگان به زمین و عرضه مقدرات انسان ها به محضر ولی عصر امام زمان "عجل الله تعالی فرجه الشریف". ➖امام محمد باقر "علیه السلام" فرمود: 🔅مَن أَحيا لَيلَةَ الْقَدرِ غُفِرَت لَهُ ذُنُوبُهُ وَ لَو كانَت عَدَدَ نُجُومِ السَّماءِ وَ مَثاقِيلَ الْجِبالِ وَ مَكایِيلَ الْبِحارِ🔅 كسی كه شب قدر را احيا بدارد، گناهان او بخشیده خواهد شد اگرچه به اندازه تعداد ستارگان آسمان و وزن كوه‌ها و به مقدار آب‌های درياها باشد. 📚{وسایل الشيعه، ج۷، ص۲۶۱} 🔺تذکر فوق العاده مهم🔺 پیش از بیان اصل مطلب به دو نکته اشاره می شود. ۱- از عوامل موفقیت در هر کاری اعم از دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی "نظم" است؛ چنانچه شهید این ماه امیر المؤمنین "علیه السلام" در آخرین وصیتنامه‌ شان بعد از تقوی، به نظم دستور داده است "وَ نَظْم أَمْرِکُمْ" 📚{نهج‌البلاغه نامه، ۴۷} ۲- در عمل کردن به دستورات شرعی اعم از عبادات و دعاها و ذکرها در کميت و کیفیت شان آن طوری که از شرع رسیده بدون کم و زیاد، باید عمل کرد نه به حرف و سبک و روش غیر معصوم. چنانچه در دعای غریق امام صادق "علیه السلام" به عبدالله بن سنان فرمود بگو: { يا مقلب القلوب، عبدالله گفت: يا مقلب القلوب و الابصار، حضرت فرمود آن طوری که من گفتم بگو (و از خودت اضافه نکن) } ✍🏻 با توجه به این دو نکته اصل مطلب این است که عمل کردن به همه اعمالی که در شب های قدر وارد شده است فقط با نظم و تدبیر می شود و نباید از خودمان چیزی کم و زیاد بکنیم. ✍🏻 مثلا یکی از اعمال، بعد از چند دعای مختصر، قرآن بر سر گذاشتن است با توسل به خداوند متعال و چهارده معصوم "علیهم السلام" که هر کدام ده بار تکرار شود این عمل از اول تا آخرش ده دقیقه طول نمی کشد حتی قبل از "بالحسین" کلمه الهی هم لازم نیست گفته شود چه رسد به مداحی و روضه خوانی؛ مگر ماه محرم است؟! ✍🏻 اين همه وقت مردم عاشق خدا را می گیرند و با طول دادن برنامه ها مردم را از انجام نود درصد اعمال باز می دارند از غسل و نمازهای متعدد و خواندن دعاهای فراوان مانند جوشن کبیر و افتتاح و ابوحمزه ثمالی و ذکرهای فراوان مخصوصا تلاوت قرآن و خواندن سوره های مخصوص، که یکی خواندن هزار مرتبه سوره "قدر" است و بالاخص افضل اعمال که مذاکره علم و کسب معرفت است و اعمال دیگر که در کتاب‌های دعا نوشته شده است. ✍🏻 اگر نظم و مدیریت زمان باشد هر کس به اندازه وسع و توانش می تواند بهترین استفاده را از این شبهای نورانی برده و زمینه سعادت و خوشبختی و سرنوشت خودش را به خیر رقم بزند. ✍🏻 از مهمترین دعاها در این شبها و روزها در تمامی حالات و ساعات به ياد مدیر کارخانه ی هستی یعنی قلب عالم امکان حضرت بقیه الله الاعظم "عجل الله تعالی فرجه الشریف" بودن است و دعا برای سلامتی و تعجیل در ظهور آن حضرت. ➖از همه عزیزان التماس دعا دارم. 🤲 🔅اللهم عجل لولیک الفرج🔅 ✍🏻 علی مومنی ارموی @fatemiyeh_alyasin @raveshsonnati
⚫️ ابیاتی از قصیده عینیه ابن ابی الحدید معتزلی که ۴۸ بیت از آن بر محیط داخلی گنبد امیرالمومنین نقش بسته است. ▪️یا برقُ إن جئتَ الغریَّ فقل لهُ: ▪️أتراك تعلمُ من بأرضِك مودعُ؟ ▪️فیك ابنُ عمران الکلیم و بعده ▪️عیسى یقفّیهِ و أحمدُ یتبعُ ▪️بل فیك جبریل و میکال و اسـ  ▪️ـرافیلُ و الملأُ المقدسُ أجمعُ ▪️بل فیك نورُ اللهِ جلَّ جلالهُ ▪️لذوی البصائرِ یستشفُ و یلمعُ ▪️فیك الإمامُ المرتضى فیك الوصیُّ ▪️المجتبى فیك البطینُ الأنزعُ ▪️یا قالعَ البابِ التی عن هزّها ▪️عجزتْ أکفٌ أربعونَ و أربعُ ▪️أ أقولُ فیك سمیدع کلا و لا  ▪️حاشا لمثلك أن یُقالَ سمیدعُ ▪️بل أنت فی یومِ القیامةِ حاکمٌ  ▪️فی العالمینَ و شافعٌ و مشفَّعُ ◼️ شهادت مولی‌الموحدین یعسوب‌الدین قائدالغرالمحجلین علی بن ابیطالب را به ساحت مقدس صاحب الامر عجل الله فرجه تسلیت عرض می‌کنیم. 👉 @raveshsonnati
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#النکت_الشهریة #النكت_الرمضانية (۵) #نکته‌های_سوره_قدر 🔹بسم الله الرّحمن الرّحیم ↪️🔹اشاراتی پیرا
(۶) ↪️🔹اشاراتی پیرامون آیۀ اول 🔹 ادامه وجوه بلاغی الاضمار فی موضع الاظهار در این آیه شریفه 🔸 ۲. اشاره به معروف و مشهور بودن قرآن و اینکه در اذهان مسلمانان حاضر است، از این رو نیازی به تصریح بدان نیست. ابن عاشور در تفسیر التّحریر والتّنویر ج ۳۰ ص ۴۰۲ گفته است: «و في الإتيان بضمير القرآن دون الاسم الظاهر إيماءٌ إلى أنه حاضر في أذهان المسلمين لشدة إقبالهم عليه فكون الضمير دون سبق مُعادٍ إيماءٌ إلى شهرته بينهم». 🔸 ۳. تعظیم و بزرگداشت قرآن به واسطۀ کنایه گویی و عدم تصریح کردن؛ زمخشری در تفسیر الکشّاف ج ۴ ص ۷۸۰ گفته است: «عظّم القرآن بما جاء بضميره دون اسمه الظاهر شهادةً له بالنباهة والاستغناء عن التنبيه عليه». بیضاوی نیز در تفسیر خود «أنوار التّنزیل» ج ۵ ص ۳۲۷ گفته است: «الضمير للقرآن فَخَّمه بإضماره من غير ذكرٍ شهادةً له بالنَّباهة المغنية عن التصريح». نَباهت یعنی شهرتی که ریشه در والایی قدر و منزلت و کمال شرف دارد. 🔸 ۴. نکتۀ پایانی دربارۀ مرجع ضمیر: 🔹چنانکه گذشت، ضمیر تقریبا به إجماع مفسّران به قرآن بر می‌گردد. برخی نیز قائل بودند که به جبرئیل بر می‌گردد که قول بسیار ضعیفی است. مطابق نقل برخی، آیت الله شاه آبادی استاد امام قائل بودند که «ضمیر در «أنزلناه» اشاره به حقیقت غیبیّۀ نازله در بنیۀ محمّدی است که حقیقت شب قدر است». به نظر می‌رسد نظر ایشان این نیست که ضمیر در عبارت و از جهت لفظی به آن حقیقت بر می‌گردد تا محذورات ادبی اش بررسی شود، بلکه ظاهرا ایشان منکر رجوع ضمیر به قرآن نبوده و در مقام بیان حقیقتی از قرآن هستند که فراتر از این قرآن ظاهری است. و این نکته را امام خمینی در کتاب آداب الصّلاة خویش در تفسیر سورۀ مبارکۀ قدر با کمی توضیح بیان کرده‌اند. (مراجعه شود). بنابراین می‌تواند نکتۀ اشارۀ با ضمیر، اشارۀ به چهره و حقیقتی از قرآن باشد که غائب و پنهان از انظار و افکار و اوهام انسان‌های عادی است، چنانچه در ضمیر نوعی خفاء و پنهانی‌ای است که در اسم ظاهر نیست. و تناسب این خفاء و عظمت با خفاء و عظمت شب قدر زماناً و مرتبةً بسیار لطیف است؛ والله العالم. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
برترین و بهترین اعمال شب قدر👇👇👇
🔅«وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ»🔅 "ذاریات- آیه‌ی ۵۵" « اهمیت شب بیست و سوم » 💠 مهمترین و با فضیلت ترین شب های قدر، شب بیست و سوم است؛ افضل اعمال از جهت حکمت نظری، مذاکره علم و کسب معرفت و تفکر و تعقل است. اما از جهت حکمت عملی اعمال امشب فوق تصور است؛ از باب تذکر به بعضی از آنها اشاره می شود: 🔸۱- تمامی اعمال شب ۱۹ و شب ۲۱ در این شب جمع شده است با اعمال ویژه که در مفاتیح‌الجنان و سایر کتاب های دعا آمده است. 🔸۲- در تمامی اوقات و حالات در قنوت و رکوع و سجود این دعا زیاد خوانده شود " اللهم کن لولیک الحجّه بن الحسن ..." 🔸۳- غیر از غسل اول شب، غسلی هم در آخر شب وارد شده است. 🔸۴- خواندن دعای مکارم الاخلاق دعای ۲۰ و دعای توبه دعای ۳۱ در صحیفه سجادیه. 🔸۵- احیاء حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) اجازه نمی دادند کسی از خانواده ایشان در شب بیست و سوم بخوابد؛ آنها را از روز برای شب زنده داری آماده می کردند و به آنها کمتر غذا می دادند(تا شب راحت تر بیدار بمانند) و می فرمودند: محروم است کسی که از خیر امشب بی بهره بماند. 📚{بحارالانوار جلد ۹۴ صفحه ۱۰} 🔸۶- زیارت امام حسین علیه السلام؛ امام جواد علیه السلام فرمودند: شب بیست و سوم شبی است که امید می رود شب قدر باشد. هر کس در این شب امام حسین (علیه السلام) را زیارت کند، روح صد و بیست و چهار هزار پیامبر با او مصافحه میکنند؛ و تمام آنها از خدای متعال اجازه میگیرند تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند. 📚{بحارالانوار، جلد ۹۸، ص ۹۸} 🔸۷- خواندن سوره قدر امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر کسی در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان هزار مرتبه سوره قدر را بخواند، صبح میکند در حالیکه یقین شدیدی دارد در اعتراف و اقرار نسبت به آنچه اختصاص به ما دارد و این نیست مگر به خاطر چیزی که در خواب میبیند. 📚{بحارالانوار، ج۸۰، ص ۱۳۲} 🔸۸- خواندن سوره عنکبوت و روم؛ امام صادق علیه السلام فرمودند: هر که در شب بیست و سوم ماه رمضان سوره عنکبوت و روم را بخواند، به خدا قسم از اهل بهشت است و من هیچ کس را از این مطلب استثنا نمیکنم. من باکی از این ندارم که این قسمی که خوردم (که هر که این سوره را بخواند بهشتی میشود، اشتباه گفته باشم و) خدا گناهی برای من بنویسد (بلکه قطعا اینگونه است). همانا این دو سوره نزد خدای متعال جایگاه خاصی دارند. 📚{بحارالانوار ج ۸۹، ص ۲۸۷} 🔸۹- خواندن سوره ”حم دخان” که باطن و حقیقت لیله مبارکه وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. 🔸۱۰- در خواست عافیت که شامل تمامی خوشبختی دنیا و آخرت می باشد. کسی از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سوال کرد که اگر من شب قدر را درک کردم از خداوند متعال چه بخواهم؟ فرمود : «عافیت را». 📚{مستدرک الوسایل، ج۷، ص ۴۵۸} ➖از همه عزیزان التماس دعا دارم. 🔅اللهم عجل لولیک الفرج🔅 ✍🏻 استاد علی مومنی ارموی •┈•••••✾ 💐 ✾•••••┈• @Fatemiyeh_alyasin @raveshsonnati
(۷) 🔹بسم الله الرّحمن الرّحیم ↪️🔹اشاراتی پیرامون آیۀ اول 6⃣ تحلیل دقیق مرجع ضمیر 🔹بنا بر آنچه گذشت، ضمیر «أنزلناه» به قرآن کریم بر می‌گردد. تا به این حدّ، چنانکه گذشت، مورد اتّفاق مفسّران است. امّا اینکه دقیقا به چه بخشی از قرآن بر می‌گردد، اختلاف است: 🔸 ۱. بیشتر مفسّران قائلند که به کلّ قرآن و مجموع آن بر می‌گردد. 🔸 ۲. برخی قائلند که به بخشی از قرآن بر می‌گردد. یعنی آیات نخستین سورۀ علق. 🔹امّا احتمال اینکه به خود سورۀ قدر برگردد یا به آیات و سور نازلۀ پیش از سورۀ قدر برگردد، دو احتمالی است که جدّا ضعیف است. (نک: الفرقان في تفسیر القرآن بالقرآن والسنّة، ج ۳۰، ص ۳۷۲». در قول دوم نیز برخی احتمال داده‌اند که مراد بیشتر قرآن است. (نک: تفسیر «في ظلال القرآن» سیّد قطب، ج ۲، ص ۱۷۱). به همین خاطر به کلّ، نسبت داده شده است. این احتمال نیز بدون دلیل است. (نک: التمهید في علوم القرآن، ج ۱، ص ۱۱۵) در قول نخست نیز نباید احتمال داد که مراد نزول کلّ قرآن مفصّل با خصوصیّات زمانی و مکانی و تعبیریِ آیات و سور به زمین است؛ زیرا قرآن به این کیفیّت به تدریج در طول ۲۳ سال نازل شده است نه یک شب خاصّ. (برای توضیح بیشتر: نک: الفرقان، همان والتمهید، همان، ص ۱۱۳ و ۱۲۱). 🔹بنابراین، سه قول معقول و قابل پیگیری است: 🔸 ۱. مقصود نازل کردن کلّ قرآن به صورت جَمْعی و یک حقیقت نوری یکپارچۀ محکم خالی از عوارض زمانی و مکانی و قوالب لفظی و عبارتی است. 🔸 ۲. مقصود نازل کردن کلّ قرآن به همین شکل ظاهری با خصوصیّات زمانی و مکانی و تعبیریِ آیات و سور به آسمان چهارم در محلّی به نام بیت المعمور است. 🔸 ۳. مقصود از «إنزال القرآن» «إنزال بعض القرآن» حقیقتاً یا مجازاً است. یعنی آیات نخستین سورۀ علق. یا مقصود «ابتداء إنزال القرآن» است. در صورت نخست، بعضیّت، از ضمیر مفعولی و در صورت دوم، از فعل «أنزلنا» برداشت شده است. 🔺هر کدام از این اقوال سه‌گانه قائل و شاهد یا شواهدی دارند که در ادامۀ بحث به آنها می‌پردازیم. ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
💥 وداع با ماه مبارک رمضان، در آخرین جمعه ✔️ عن جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: 🔹 دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله و سلّم فِي آخِرِ جُمُعَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَلَمَّا بَصُرَ بِي قَالَ لِي: 🔹يَا جَابِرُ! هَذَا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَوَدِّعْهُ وَ قُلِ: 🔹«اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِنَا إيَّاهُ، فَإنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِي مَرْحُوماً وَ لَا تَجْعَلْنِي مَحْرُوماً» 🔹فَإنَّهُ مَنْ قَالَ ذَلِكَ ظَفرَ بِإحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ: إمَّا بِبُلُوغِ شَهْرِ رَمَضَانَ مِنْ قَابِلٍ، وَ إمَّا بِغُفْرَانِ اللَّهِ وَ رَحْمَتِهِ. 📚 وسائل الشيعة، ج ۱۰، ص ۳۶۵. 👉 @raveshsonnati