eitaa logo
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
2.3هزار دنبال‌کننده
415 عکس
59 ویدیو
65 فایل
ارتباط با ما در ایتا: 🆔 @almoftagher آدرس کانال آرشیو دروس در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/raveshsonnati2 آدرس کانال آرشیو دروس در تلگرام: 🆔 https://t.me/raveshsonnati2 آدرس وبلاگ برای دانلود صوت‌های درسی: 🆔 http://raveshsonnati.blog.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸میلاد باسعادت حضرت فاطمه معصومه "سلام الله علیها" مبارک باد🌸 . 💠امام رضا "علیه السلام" فرمود: "من زار المعصومةَ بقُم کمَن زارَنی"  کسی که معصومه را در قم زیارت کند مانند کسی است که مرا زیارت کرده است. 📚( بحارالأنوار ج ۱۰۲ ص ۲۶۵ ) 🖌دو مطلب بسیار مهم در این روایت است : ۱ - با  اینکه نام آن حضرت "فاطمه " است لقب "معصومه"  از طرف امام رضا "ع" دلالت بر عصمت صغرای آن حضرت می کند (عصمت کبری مخصوص چهارده معصوم "ع"است) ۲ -  عظمت روحی و ملکوتی آن حضرت چنان است که ثواب زیارتش (به شرط معرفت) مانند ثواب زیارت امام رضا "ع"  موجب آمرزش گناهان و طهارت از آلودگی ها و نشان از آثار وضعی خاص در دنیا و آخرت (ورود به بهشت برین)  است. 🔅معرفت یعنی شناخت شخصیت معنوی و ملکوتی حضرات معصومین "ع" و حضرت معصومه" س" و تطبیق عقیده و فکر و عمل بر طبق عقاید و گفتار و اعمال آن بزرگواران! 💠 چنانچه امام رضا "علیه‌السلام" در روایت دیگر فرمود: (مَنْ‌زارَها عارفاً بِحَقّها فَلَهُ‌الْجَنَّهُ) کسی که با معرفت و شناخت، او (فاطمه معصومه) را زیارت کند، پاداشش بهشت است. 📚(بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۳۱۷) ✅بعد از حضرت فاطمه زهرا " سلام الله علیها " حضرت معصومه "س" تنها خانمی است که زیارت منقول از امام معصوم (امام رضا "ع") دارد که حاوی مطالب فوق العاده عمیقی، مانند مقام "عنداللهی" است که اوج مقام یک بنده کامل می باشد. 🔆" یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ‏ " 🔆 این شأن و مقام عنداللهی برای غیر معصوم ع قابل درک نیست. ✍️از حضرت فاطمه معصومه (س) احادیثی نقل شده  که همه آنها پیرامون محور امامت و ولایت که قلب و روح اسلام است، می چرخد. چون تمامی مشکلات و ظلم و بی عدالتی نه تنها مسلمانان بلکه بشریت در اثر فراموشی غدير خم و غصب خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علی"ع " می باشد لذا روایتی را مرحوم علامه امینی از طریق اهل سنت از کتاب مناقب شمس الدین شافعی با برجسته ترین سند از حضرت فاطمه معصومه "س" نقل می کند و آن حضرت هم با واسطه هایی که همه شان فاطمه نام دارند از حضرت فاطمه زهرا "س" نقل می کنند که فرمودند: 🔴آیا فراموش کردید که رسول خدا در روز غدیرخم فرمودند: هر کس که من مولای او هستم علی نیز مولای اوست؟! آیا فراموش کردید که رسول خدا فرمودند: منزلت علی نزد من مانند منزلت هارون نزد موسی است؟! (الغدیر، جلد ١،صفحه ٣٥٨ ) 🔅اللهم ارزقنا زیارتها و شفاعتها و عجل لولیک الفرج بحقها.🔅 ✍️استاد علی مومنی
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#مژده به دوستاران دانش عمیق ان شاء الله به زودی تخصصی ترین، دقیق ترین و عمیق ترین ترجمه سوره حمد و
(۱) ترجمۀ مفردات آیه 1) باء تحلیل ادبی و ترجمه دقیق در باء در «بسم الله» چند نظریه وجود دارد: 1. باء مصاحبت و همراهی (نزدیک به معنای مَعَ). در این صورت ترجمۀ آن در فارسی «با» می باشد که برای توضیح بیشتر مانعی نیست که به «همراه» یا «همراهِ با» در متن یا در کمانک ( ) نیز ترجمه شود. 2. باء استعانت (باءی که بر سر ابزار و آلت کار داخل می شود). در این صورت نیز ترجمۀ آن در فارسی «با» می باشد که برای توضیح بیشتر مانعی نیست که به «با کمک» یا «به کمک» در متن یا در کمانک ( ) نیز ترجمه شود. 3. باء قسم. در این صورت ترجمۀ آن عبارت است: «قسم به الله چنین و چنان» یا «به حقّ خدا چنین و چنان» که البته احتمالی ضعیف است. 4. باء تعدیه به معنای عامّ آن (بائی که فعل خاصی همیشه یا بسیاری اوقات چون ابتدا یا استعانت با آن متعدّی می شود مانند تعدیۀ دخول با «في» یا مُرور با «باء» یا رُکوب با «عَلی» یا دُنُوّ و قرب با «مِن»). در این صورت ترجمۀ باء بسته به فعل یا به تعبیر جامع تر، متعلّق آن است. البته این بدان معنا نیست که باء از یکی از معانی خاص خود خارج می شود، ولی همیشه چنین نیست که در ترجمۀ فعل متعدّی به آن حرف جرّ، ترجمۀ آن حرف جرّ در زبان مقصد عینا ترجمه شود. مثلا ترجمۀ «قَرُبَ مِنْه» «به او نزدیک شد» است یا ترجمۀ «تَمَکَّنَ منه» «بر او توانا یا چیره شد» است، در حالی که «مِنْ» به تنهایی به معنای «اَز» است. بنا بر این لازم است برای ترجمۀ دقیقتر، متعلّق باء بسمله را نیز مورد بحث قرار دهیم. ادامه دارد إن شاء الله .... @raveshsonnati
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#تفسیرادبی_تجزیه_و_ترکیب_و_ترجمه #سوره_حمد #آیه_اول (۱) ترجمۀ مفردات آیه 1) باء تحلیل ادبی و ترجم
۲ احتمالات در متعلق باء احتمال اول یک احتمال و دیدگاه این است که متعلّق آن، استعانت یا یکی از مشتقّات آن است، مثل «أستَعینُ باسم الله». در این صورت باید دید «استعانَ به» به چه معناست؟ عرب، فعل استعان را به دو شکل به کار می برد: أ) استعانَهُ؛ مانند: «إیّاک نستعین» ب) استعانَ بِهِ؛ مانند: «واسْتَعِیْنُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ» (بقره: 45). با توجّه به اینکه باب استفعال در اینجا مفید معنای طلب است و افعال مشابه وهمسان آن متعدّی بنفسه اند، مانند: استخرجه، استکتبه، استنصره و دهها مثال دیگر، از این رو، ظاهرا اصل این است که استعانت متعدّی بنفسه است و در آیۀ پنجم سورۀ حمد، مطابق اصل خود به کار رفته است. در نتیجه اینکه برخی گفته یا احتمال داده اند که «إیّاک» در آن آیه و مانند آن منصوب به نزع خافض است، خلاف اصل و ظاهر است. البتّه ترجمۀ «استعانَهُ» می شود: «از او کمک خواست» یا «از او درخواست کمک کرد» چنانکه ترجمۀ «استکتبَهُ» «از او درخواست نوشتن کرد» است. بنا بر این، در «استعانَ به» سه احتمال وجود دارد: أ) زائده باشد برای تأکید یا غیر آن؛ ب) به معنای ربط و لصوق باشد؛ ج) به معنای استعانت باشد، مانند باء در «کتبتُ بالقَلَم». تنها فرقش این است که نوع فعل با مُفاد حرف جرّ در «استعانَ بِهِ» یکی است ولی در مثال بالا یکی نیست. همینطور در «لَصِقَ بِهِ» و «تعلَّقَ بِهِ» و در «ابتدأ منه» و «ذهب منه». البته برخی از مفسّران بر این باورند که در این صورت امکان ندارد باء معنای استعانت داشته باشد که البته این دیدگاه از دید ما نادرست است. ممکن است گفته شود: جایگاه کاربرد «استعانَه» با «استعانَ بِهِ» متفاوت است؛ زیرا هر جا متعلّق استعانت کسی باشد که حقیقتاً بتوان به او «مُعِین» (= کمک کننده یا کمککار) گفت مانند خدای متعال در آیۀ پنجم سوره حمد، در این صورت «استعانَهُ» به کار می رود و هر جا اطلاق «مُعِین» بر آن متعلّق در عرف حقیقت نباشد بلکه با کمی عنایت و تسامح باشد از این باب که آن متعلّق، در واقع ابزار کمک است نه یاور و کمککار، در این صورت «استعانَ بِهِ» به کار می رود مانند آیۀ «واسْتَعِیْنُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ» (بقره: 45)؛ چرا که نماز ابزار و وسیله برای کمک است نه خود کمک کننده، کمککار و یاور؛ زیرا یاور و معین حقیقی خداست. در پاسخ گوییم: این سخن با اینکه بدواً، سخنی دقیق به نظر می آید، ولی با مراجعه به استعمالات دیگر پذیرش آن مشکل است. مثلا در آیۀ «قال مُوسی لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللهِ وَاصْبِرُوا» (اعراف: 128)، باء بر «الله» داخل شده است. بنا بر این پذیرش فرق بالا با دشواری روبروست، مگر اینکه قائل شویم در این آیه خدای متعال به عنوان ابزار و وسیلۀ کمک در نظر گرفته شده است. فتأمّل. با توجّه به تمام آنچه گذشت، روشن است که استعمال «استعانَ مِنْهُ» که در کلام برخی از فارس زبانان یا ناآشنایان به استعمالات لغوی، دیده می شود، خلاف استعمال فصیح عربی است و بیشتر فارسی شدۀ «از او کمک خواست» است. ادامه دارد ان شاء الله ... @raveshsonnati
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#تفسیرادبی_تجزیه_و_ترکیب_و_ترجمه #سوره_حمد #آیه_اول ۲ احتمالات در متعلق باء احتمال اول یک احتما
۳ ادامه احتمالات در متعلق باء تتمه احتمال اول بنا بر آنچه گذشت، ترجمۀ «استعانَ بِهِ» نیز همچون «استعانَهُ» عبارت است از «از او کمک خواست» یا «درخواست کمک کرد». البته ممکن است گفته شود: بائی که در آیۀ «قال مُوسی لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللهِ وَاصْبِرُوا» بر سر «بالله» داخل شده است با بائی که در آیۀ «واسْتَعِیْنُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ» بر سر «بالصّبر» داخل شده متفاوت است؛ زیرا باء نخست باء زائده و باء دوم باء استعانت است و قرینۀ این تفاوت این است که مدخول باء در آیۀ اول وسیله و ابزار کمک نیست ولی در آیۀ دوم، چنین است. بنا بر این ترجمۀ دقیق «أستعین باسم الله» این است: «(از خدا) به وسیلۀ نام خدا کمک می گیرم»، چنانکه ترجمۀ آیۀ این است: «به وسیلۀ شکیبایی و نماز کمک بگیرید»؛ ولی ترجمۀ آیۀ «قال مُوسی لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللهِ وَاصْبِرُوا» عبارت است از: «از خدا کمک بگیرید». فتأمّل. ادامه دارد ان شاء الله ... @raveshsonnati
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#تفسیرادبی_تجزیه_و_ترکیب_و_ترجمه #سوره_حمد #آیه_اول ۳ ادامه احتمالات در متعلق باء تتمه احتمال او
۴ ادامه احتمالات در متعلق باء احتمال دوم احتمال و دیدگاه دیگر این است که متعلّق آن، بَدء یا ابتدا یا یکی از مشتقّات آن دو است، مثل «أبْتَدِاُ باسم الله». در این صورت باید دید «بَدَاَ یا ابْتَدَاَ بِهِ» به چه معناست؟ عرب، فعل بدء را نیز به دو شکل به کار می برد: أ) بَدَاَهُ؛ ب) بَدَاَ بِهِ. ظاهر عبارات اهل لغت این است که فرق روشنی میان مفهوم این دو نیست و هر دو به معنای «آغازیدن چیزی یا کاری» یا «آغاز کردن کاری یا آغاز به انجام کاری» هستند. بنابر این هر دو مترادف خواهند بود، چنانکه زمخشری و دیگران نیز تصریح کرده است. البتّه «بَدَاَهُ» در صورتی که مصداق مفعولش مخلوقی باشد به معنای خلق، آفریدن و ایجاد نیز آمده است چنانکه در آیۀ (اعراف: 29) به این معناست، همانطور که برخی اهل لغت نیز گفته اند. البته حتی در قرآن کریم نیز همیشه «بَدَاَهُ» به معنای خلق نیست، بلکه گاهی به معنای «آغازیدن، آغاز کردن یا شروع کردن» است؛ مانند آیۀ «أَلا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَهُمْ بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين» (توبه : 13)‏ که «بَدَؤُوکُم» در اینجا به معنای این است که شما را پیش انداخته و کار را به شما شروع کرده و آغازیدند. امّا «بَدَاَ بِهِ» ظاهرا همیشه به معنای شروع کردن و آغاز کردن به کاری است. مانند آیۀ «فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَها مِنْ وِعاءِ أَخِيهِ» (یوسف: 76) یعنی: پیش از باردان (و ظرف) برادرش به باردان¬ها (و ظروف) ایشان پرداخت و شروع به (گشتن) آن کرد. بنا بر آنچه گذشت، «أبدَاُ باسم الله» یا «أبتَدِاُ باسم الله» به این معناست: «نام خدا را آغاز می کنم» یا «(در کارم) به نام خدا آغاز می کنم» یا «نام خدا را (در کارم) جلو می اندازم» یا «گفتن و ذکر یاد خدا را آغاز می کنم». اما ترجمۀ آن به «با نام خدا آغاز می کنم» تنها در صورتی درست است که باء را حرف متعدّی کنندۀ فعل (به معنایی که گذشت) ندانیم، در نتیجه، «بسم الله» می شود جارّ و مجرور متعلّق به «ابدأ» یا «ابتدأ» ولی مجرور باء، مفعول به معنوی آن نخواهد بود، بلکه مفعول به فعل محذوف خواهد بود که عبارت است از «هذا الفعلَ» مثلا یا مانند آن. یعنی: «کارم را آغاز می کنم با نام خدا». در این صورت، باء یا باء استعانت خواهد بود یا باء مصاحبت نه باء تعدیۀ عامّی که در این نظریۀ سوم، مقصود است. فافهم. برخی ممکن است متعلّق محذوف را «أشرع» به معنای شروع می کنم، بدانند که با توجّه به اینکه این فعل با «في» متعدّی می شود، در صورت تقدیر آن، باء «بسم الله» یا باء مصاحبت است یا استعانت نه تعدیۀ عامّ به معنایی که گذشت. یعنی: شروع می کنم (در این کار) با نام خدا (با کمک آن یا همراه آن). ادامه دارد ان شاء الله ... @raveshsonnati