❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹
#عاشقانه_شهدا
به هر بهانه ای برایم هدیه می خرید؛ برای روز مادر و روزهای عید. اگر فراموش می کرد، در اولین فرصت جبران می کرد. هدیه اش را می داد و از زحماتم تشکر می کرد.
زمانی که فرمانده نیروی زمینی بود، مدت ها به خانه نیامده بود. یک روز دیدم در می زنند. رفتم دم در، دیدم چندتا نظامی پشت در هستند، گفتند: "منزل جناب سرهنگ شیرازی؟" دلم لرزید. گفتم :" جناب سرهنگ جبهه هستند. چرا اینجا سراغشان را می گیرید؟ اتفاقی افتاده؟ " گفتند: از طرف ایشان پیغامی داریم." و بعد پاکتی را به من دادند و رفتند. آمدم در حیاط ، پاکت را درحالی که دستانم می لرزید ، باز کردم. یک نامه بود با یک انگشتر عقیق . نوشته بود:" برای تشکر از زحمت های تو. همیشه دعایت می کنم." یک نفس راحت کشیدم. اشک امانم نداد.
به روایت همسر شهید صیاد شیرازی
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
#شادی_ارواح_شهدا به دلخواه صلوات
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺
http://eitaa.com/raviannoorshohada
4.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦حکایت مادرانی با چشم های منتظر و دل های سوخته؛ واکنش ها در فضای مجازی به ورود پیکر ۱۱۱ شهید دفاع مقدس به کشور
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏از چیزی نمی ترسیدم
🌱قسمت -اول
در دوران اول زندگی مشترک ، پدرم زندگی خیلی فقیرانه ای داشته است.
اما آرام آرام صاحب دام هایی می شود؛ به نحوی که بعضی وقت ها یک یا دو چوپان داشته است.
اولین ثمره ی زندگی آن ها دختر می شود و به دنیا می آید، به نام سکینه که در سنّ سه سالگی به دلیل سیاه سرفه فوت می کند.
پس از مدتی کوتاه ، خواهرم هاجر و بعد برادرم حسین متولد می شوند و سپس من در سال #۱۳۳۵ به دنیا آمده ام...
علاقه من به مادرم و شاید هم علاقه متقابل مادرم به من موجب می شود که من به جای دو سال، سه سال شیر بخورم.روز جدایی من از سینه ی پُرمهر مادرم روزهای سختی بود.
کم کم عادت کردم،آرام آرام از بغل مادرم به چادرِبسته شده به پشت او منتقل می شوم. و من آرامشی در پشت او داشتم ! همان جا می خوابیدم.
به نظرم ، مادرم هم از حرارتِ من آرامش داشت...
&ادامه دارد...
#نشرحداکثری
⚘سلیمانی_شو ⚘
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌹 دوره و کارگاه آموزش تخصصی روایت گری مکتب حاج قاسم عزیز به روش چند رسانه ای (تایم لاین)
⚘شهر مقدس قم
⚘در این دوره تعدادی از راویان دفاع مقدس، جبهه مقاومت، مدافع حرم و سیره شهدا اعم از (فرماندهان، پیشکسوتان، رزمندگان، روحانیون ، فرهنگیان، جوانان ، اساتید و...) حضور داشتند...
⚘مقرر گردید راویان شرکت کننده در این دوره و کارگاه جهت روایت گری مکتب حاج قاسم در ایام شهادت حاجی و طول سال به صورت تخصصی به سراسر کشور در جمع مخاطبین مختلف اعزام شوند...
👈 مدارس، دانشگاه ها، مراکز و مجموعه های سراسر کشور که درخواست راوی تخصصی مکتب حاج قاسم یا
برگزاری مراسم یادواره حاج قاسم عزیز با حضور تیم کامل را دارند،
لطفا درخواست خود را به شماره ۰۹۹۲۹۱۱۶۶۹۵ یا آیدی ذیل الذکر اعلام نمایند...
👇
@Xshahidegomnamefakkehvatalaeieh
⚘ستاد بزرگداشت سومین سالگرد شهادت حاج قاسم
⚘مکتب حاج قاسم عزیز
⚘مجمع راویان
⚘☘http://eitaa.com/sayarimojtabas
⚘☘http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
☘⚘
http://eitaa.com/raviannoorshohada
صبــح است و جهان باز غزلخوان شده است
خورشیـد دوباره بر تــو مهمان شده است
سلام صبحتون شهدایے ✋
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏از چیزی نمی ترسیدم
🌱قسمت-دوم
از همان کودکی ،حالتی از نترسی داشتم. دَه سالم بود،تابستان بود و مدرسه تعطیل. پدرم یک گاو شاخ زن خطرناک داشت که همه از اون می ترسیدند.
مرا سوار این گاو کرد که ببَرم به دِهِ دیگری که ۱۵کیلومتر با خانه ما فاصله داشت و خانه ی عمه ام آنجا بود. گاوِ مغرور حاظر به فرمان بَری نبود و با سرِخود به پاهای کوچک من می کوبید.من ابن بیابان را، تنها سوار بر این حیوان خطرناک،تا دِهِ عمه ام رفتم...
روزی نبود خانه ما خالی از مهمان باشد.سالی دو سه بار برنج می خوردیم که اصطلاحا به آن "قبولی"می گفتند.کسی آش به تنهایی نمی پخت؛اما زن های عشیره که همه عموزاده و خاله زاده بودند،با هم روی هم جمع می کردند و برای باریدن باران یا در ابتدای کوچ، نذر"سیدِ خوشنام، پیرِ خوشنام"آش نذری می پختند که حسابی خوشمزه می شد😋
&ادامه دارد...
#نشر حداکثری
⚘سلیمانی_شو ⚘
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏سه نیمه سیب 🍎
قبل از هر چیزی می بایست اسم و هویت خودت را به کلی عوض می کردی؛ که کردی. می بایست می شدی سکینه نوری، همسر جمعه خان،مادر واد رضایی و خاله ی بشیر زمانی !
اما از سر کنجکاوی مصطفی را از پشت تلفن سوال پیچ کرده ای که "آخه چرا باید بشم خاله تو؟یعنی چه فرقی داره که واقعیت را بگم ؟"
-مامان چند بار بگم که اعزام دو برادر، اون هم هم زمان به سوریه، قدغنه؟! کمی از فراموش کاری خودت لجت می گیرد، و باز اسم و عنوان خود را مرور می کنی...
از عنوان جمعه خان خنده ات می گیرد و باز با خودت می گویی :عجب اسمی رو باباشون گذاشتند...
دل تو دلت نیست . باید آنقدر صبر کنی تا باز خود مصطفی زنگ بزند و چند و چون ماجرا را برایت بگوید که مامور گزینش لشکر فاطمیون آمد و خانه و زندگی شان را دید؛صحبت شد و قبول کرد که واقعا افغانی هستند و مشکلی برای اعزام ندارند...
&ادامه دارد...
راوی: مادر #شهیدان مصطفی و مجتبی بختی
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌹شما هم دعوتید...
⚘☘http://eitaa.com/sayarimojtabas
⚘☘http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
☘⚘
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🦋 #زیارتنامهیشهدا 🦋
🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🦋اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🦋اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🦋اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم
#سلام_بر_شهدا 🌹
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺
http://eitaa.com/raviannoorshohada
💢 عامل شهادت شون در ملاعام به دار مجازات آویخته شد.
⚘🍂⚘🍂⚘🍂⚘🍂⚘🍂⚘🍂⚘
http://eitaa.com/raviannoorshohada