eitaa logo
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
641 دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
3هزار ویدیو
37 فایل
🌷 کانال ویژه راویان(سیره شهدا،دفاع مقدس و مدافعین حرم،جبهه مقاومت،انقلاب،پیشرفت،مکتب حاج قاسم و جهاد تبیین) 🌹اهداف:اعزام راوی،برگزاری دوره روایتگری،اردوی راهیان نور و راهیان مکتب حاج قاسم، برگزاری کنگره ویادواره شهداو... ⚘سیاری @Mojtabas1358 ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر شهیدان گمنام✋ 💥گمنام در میان خاکیان و معروف در عرصه افلاکیان -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 💥در طول تاریخ بشریت، انسان‌هایی بوده‌اند و هستند که از گران‌قدرترین هدیه‌ی الهی به ودیعت گذاشته شده در کالبد آن‌ها، به‌راحتی صرف‌نظر کرده‌ 🕊 و این گوهر ارزشمند«جان» را در نهایت آگاهی و اخلاص با خالق خویش معامله نموده‌اند که خداوند متعال در قرآن کریم «سوره توبه آیه۱۱۱» به این موضوع مهم اشاره دارد. 🌻🍃چه معامله‌ای را می‌توان سراغ داشت که خریدار آن خدای متعال و فروشندگان آن افراد پرهیزکار و صالح و متاع مورد معامله نیز جان آدمی گران قیمت‌ترین کالای زندگی باشند. 🍀 تجارت بسیار بزرگی که هر سه وجه آن یعنی خریدار، فروشنده و کالای مورد معامله در نهایت کمال و پسندیده‌ترین حالات ممکنه خود قرار دارند. وه! که چه سعادتی! 🕊🌷«خوشا به حال آنانی که در این قافله نور جان و سر دادند.» در قرآن کریم آیات متعددی درباره چیستی و چرایی، آثار و فضائل«جهاد و شهادت»‌ بیان شده (مواردی چون حیات و زنده بودن شهیدان، نائل شدن به رحمت و مغفرت الهی، بخشش گناهان شهید و داخل شدن در بهشت) است. جالب است بدانیم، کلمات «شهید»، «شاهد» و «شهدا» در قرآن کریم ۷۲ بار در ۹ سوره(بقره، آل‌عمران، نساء، انفال، توبه، حج، احزاب، محمد، صف) آمده است؛ یعنی به اندازه شهدای کربلا. «وجه» و «وجوه» هم در قرآن ۷۲ بار استفاده شده است. 👌زیرا شهید نظر می‌کند به وجه الله. -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
🌷راز و رمز تحمل آن همه سختی های جنگ همین عبارت ساده بود ؛ کار برای خدا دلسردی ندارد -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز شهادت طلبه بسیجی آرمان علی وردی🥀🌱 🥀شادی روح مطهرش صلوات🥀 -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
شهید علی‌وردی در اغتشاشات روز چهارشنبه 4 آبان 1401 در شهرک اکباتان، از سوی عده‌ای ربوده شد و بعد از بستن وی و ضرب‌وشتم شدید با ضربات متعدد چاقو، وی را کنار خیابان رها کردند و بعد از چند ساعت توسط بسیجیان پیدا شد؛ وی سپس به بیمارستان بقیةالله(عج) منتقل می‌شود اما به‌دلیل شدت خون‌ریزی، روز جمعه (6 آبان) به شهادت می‌رسد -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
💔 روضه ی دو نفری 💔 🌿من و شهید عبدالحمید اکرمی تازه به مقر شهید دست بالا در شیراز برای کارهای عقیدتی آمده بودیم. 🌻 از اقبال خوبی که داشتیم در چادر فرمانده ساکن شدیم. دیری نپایید که زهد و تواضع و رفتار نیک فرمانده یعنی سردار محمد اسلامی نسب ما را مجذوب شخصیت وی ساخت. ❣ انگار نه انگار که فرمانده است، خاکی و خودمانی بود در عین حال دوست داشتنی. 🌸🌿هنوز چند روز بیشتر از حضورمان در مقر نمی‏گذشت که متوجه شدیم سردار اسلامی نسب و شهید باقری ـ آن دو یار همدل ـ هر روز عصر از چادر فاصله می‏گیرند و تا چند ساعت برنمی‏گردند. 🌱حس کنجکاوی تحریکم کرد که از کارشان باخبر شوم. روز بعد به اتفاق اکرمی سراغشان رفتیم. پشت تل کوچکی از خاک زمزمه هایی شنیدیم. متوجه شدیم شهید باقری رو به قبله نشسته و روضه می‏خواند و شهید اسلامی نسب در سجده است. 🦋شور و حال خاصی داشتند و هر دو به شدت اشک می‏ریختند. لحظاتی بعد شهید باقری به سجده رفت و شهید اسلامی شروع به مداحی کرد. الحمدللّه هر دو مداح اهل بیت بودند و مصیبت حضرت زهرا(س) می‏خواندند برای من سؤالی پیش آمد که آخر چرا دو نفری؟ من روضه دونفری ندیده بودم. -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جا دارد یادی کنیم از تیمسار شهید منصور ستاری که نقش بسزایی در تجهیز پدافند ارتش و یکپارچه سازی پدافند کشور داشت شادی روح مطهرش صلوات🌱🌹 -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
💥‏۶۵ سال پیش در چنین روزی؛ ششم آبان ماه ۱۳۳۸، کودکی در محله سرچشمه تهران به دنیا آمد که آرمانش، نابودی اسرائیل شد. 💥تولدت مبارک پدر موشکی ایران سرلشکر شهید حسن طهرانی مقدم ‌‌‌ -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
📩 رهبر انقلاب: هرچه به ذهن میرسد را نباید در فضای مجازی منتشر کرد / تأثیر برداشت‌ها و تحلیل‌های غلط بر روحیه مردم باید مورد توجه قرار گیرد 🔹️ رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار خانواده‌های شهدای امنیت: ✏️ کسانی که با فضای مجازی ارتباط دارند به این نکات توجه کنند همه‌چیز را در فضای مجازی نبایستی منتشر کرد. هرچه به ذهن انسان میرسد. ملاحظه کنید اثرش چیست، ببینید روی فکر مردم، روی روحیه‌ی مردم چه تأثیری میگذارد. ✏️ آن کسانی هم که درباره‌ی فضای مجازی که حالا مکرّر اسمش آورده میشود و بحث میشود و اینها میخواهند تصمیم‌سازی کنند و تصمیم‌گیری کنند به این بُعد قضیه توجه کنند، توجه کنند که چطور ممکن است در فضای مجازی یک تحلیل غلط، یک خبر غلط، یک برداشت غلط از یک مسئله مردم را دچار اضطراب کند، دچار تردید کند، دچار ترس کند. ۱۴۰۳/۸/۶ -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
🌷#دختر_شینا #قسمت91 ✅ فصل هفدهم 💥 همان روز عصر دوباره برگشتیم همدان. این‌بار هم سمیه‌ی ستار را با
🌷 ✅ فصل هفدهم 💥 قرآن را برداشت و بوسید. گفت: « این دستور دین است. آدم مسلمان ِزنده باید وصیتش را بنویسد. همه چیز را برایتان تمام و کمال نوشته‌ام. نمی‌خواهم بعد از من حق و حقوقتان از بین برود. مال و اموالی ندارم؛ اما همین مختصر هم، نصف مال توست و نصف مال بچه‌ها. وصیت کرده‌ام همین‌جا خاکم کنید. بعد از من هم بمانید همدان. برای بچه‌ها بهتر است. اگر بعد از من جسد ستار پیدا شد، او را کنار خودم خاک کنید. » 💥بغض کردم و گفتم: « خدا آن روز را نیاورد. الهی من زودتر از تو بمیرم. » خندید و گفت: « در ضمن باید تمرین کنی از این به بعد به من بگویی ستار، حاج ستار. بعد از شهادتم، هیچ‌کس مرا به اسم صمد نمی‌شناسد. تمرین کن! خودت اذیت می‌شوی‌ها! » 💥 اسم شناسنامه‌ای صمد، ستار بود و ستار، برادرش، صمد. اما همه برعکس صدایشان می‌زدند. صمد می‌گفت: « اگر کسی توی جبهه یا محل کار صدایم بزند صمد، فکر می‌کنم یا اشتباه گرفته یا با برادرم کار دارد. » می‌خندید و به شوخی می‌گفت: « این بابای ما هم چه کارها می‌کند. » 💥 بلند شدم و با لج گفتم: « من خوابم می‌آید. شب به‌خیر، حاج صمد آقا. » سردم بود. سُریدم زیر لحاف. سرما رفته بود توی تنم. دندان‌هایم به‌هم می‌خورد. از طرفی حرف‌های صمد نگرانم کرده بود. 🔰ادامه دارد... -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------