#تلنگر
به سنگرما آمد تا شب را درسنگر بگذراند
ولی ما اورا نمیشناختیم
هنگام خواب گفتیم
پتو نداریم برادر
گفت ایرادی نداره
یک برزنت زیرخود انداخت وخوابید
صبح وقت نماز فرمانده گردانمان آمد وگفت
«برادر خرازی شما جلو بایستید»
تازه فهمیدیم که او فرمانده لشگر
#شهیدحسین_خرازی بود....
« اللهم عجل لولیک الفرج »
@raviannoorshohada
#وصیت_شهید
همواره سعی مان این باشد كه خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یک الگو در نظر داشته باشیم ،
كه شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند كه در این راه شهید شدند.....
#شهیدحسین_خرازی
@raviannoorshohada
💟
دایی اش تلفن زد و گفت:
" حسین تیکه و پاره رو تخت بیمارستان افتاده ، شما همین طور نشستین!..."
گفتم :" نه خودش تماس گرفته ،گفته دستش یه خراش کوچک برداشته پانسمان میکنه میاد...!"
گفت:"چی رو پانسمان میکنه میگم دستش قطع شده !!"
همان شب رفتیم بیمارستان یزد ؛
به دستش نگاه کردم گفتم :"این خراش کوچیکه؟!!"
خندید و گفت : "دستم قطع شده ، سرم که قطع نشده"
#شهیدحسین_خرازی🌷
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🐚🌟🐚🌟🐚🌟🐚