18.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ دیده نشده....🚫
فرمانده گردان حضرت زهرا سلام الله علیها🇮🇷
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده💔
@raviannoorshohada
🌸 سیره شهدا 🌸
#شکستن_نفس_مهر_تأیید_شهادت
🔰بعد از نماز ظهر بود. کل بچه های گردان دور هم جمع بودند. یکی از مسئولین لشکر آمد و گفت: رفقا، دستشویی اردوگاه خراب شده. چون این بار دیوارهای کنار دستشویی ریخته بود. امکان تخلیه با ماشین نبود. برای مرمت دیوار باید چاه تخلیه می شد. از طرفی هیچ دستشویی دیگری برای استفاده بچه ها نبود.
🔰هرکس چیزی می گفت: یکی می گفت: پیف پیف! چه کارهای از ما می خوان. دیگری می گفت: ما آمدیم بجنگیم، نه اینکه... خلاصه بساط شوخی و خنده بچه ها راه افتاده بود. رفتیم برای ناهار.
بعد هم مشغول استراحت شدیم.
🔰 با خودم گفتم: کسی که برای این کار داوطلب بشه کار بزرگی کرده. نفس خودش رو شکسته. چون خیلی ها حاضرند از جانشان بگذرند اما...
گفتم: تا بچه ها مشغول استراحت هستند بروم سمت دستشویی ها ببینم چه خبره! وقتی به آنجا رسیدم خیلی تعجب کردم.😳
🔰 عده ای از بچه های گردان ما مشغول کار شده بودند. از هیچ چیزی هم باکی نداشتند؛ نجاست بود و کثیفی. اما کار برای خدا این حرفها را ندارد.
🔰با تعجب به آنها نگاه کردم.😳 آنها ده نفر بودند. اول آنها #محمد_تورجی بود، بعد رحمان هاشمی و ... تا غروب مشغول کار بودند. بعد همگی به حمام رفتند.
🔰 دستشویی های اردوگاه همان روز راه افتاد. بعضی از بچه ها وقتی این ده نفر را دیدند شوخی می کردند. سر به سرشان می گذاشتند. اما آنها... آنها به دنبال رضایت خدا بودند. آنچه که برای آنها مهم بود انجام وظیفه بود. نمی دانم چرا، ولی من اسامی آنها را نوشتم و نگه داشتم. سه ماه بعد به آن اسامی نگاه کردم.
🔰 درست بعد از عملیات کربلای ده. نفر اول شهید، نفر دوم شهید، نفر سوم ... تا نفر آخر که محمد تورجی بود؛ به ترتیب یکی پس از دیگری! گویی این کار آنها و این شکستن نفس مهر
تاییدی بود برای شهادتشان. 💔
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
@raviannoorshohada
🔰 قسمتی ازخاطرات مادر شهید
🔹خاطرم می آید که محمدرضا بعد ازعملیات والفجر هشت شدیدا مجروح شده بود و پایش درگچ بود دوستانش برای عیادتش، زیاد به خانه ما رفت و آمد داشتند.
🔹از طرفی خواهرش هم زایمان کرده و من خیلی کار و مشغله داشتم.
هم مریض داری می کردم و هم به کارهای دخترم می رسیدم.
🔸 یک روز وقتی ازخانه دخترم برگشتم دیدم که محمدرضا عصاها را زیر بغلش گذاشته وباهمان تن دردمند ایستاده و ظرفها رامی شست، محمدرضا تحمل نداشت که مشغله زیاد و رنج مرا ببیند.
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
@raviannoorshohada
نصفه شب با صدای گریه هاش از خواب بیدار شدم👀
بهش گفتم :
آخه پسره مومن مگه تو چه گناهی کردی که اینطوری ناله میزنی😞
گفت :
مگه باید مــَعصیتی باشه ❓ مگه امام سجاد (علیه السلام) گناهی
داشتن ❓همین که به راحتی از نعمتای خدا استفاده میکنیم و شکرش ُ
به جا نمیاریم ، خودش مـَعـصیته ...😭
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
@raviannoorshohada
بر ما خرده نگیرید که چرا
روز و شبمان
لبریز از یاد شهداست
که اگر یاد شھیدی در دل، خانه کرده
نه از پاکیِ دلِ ما...
که از لطف و عنایت شھید است...
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده 💚
🍃🌷اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعای شهادت💚
http://eitaa.com/raviannoorshohada
دارد دلِ مـا 🍃
از تو تمنای نگاهــی🍃
محروم مگردان دل ما را ،🍃
ڪہ روا نیـست . . .🍃
#شهیـد_محمدرضا_تورجی_زاده⚘
#ذاڪر_اهل_بیت_علیهـم_الســلام
#فرمانده_محبوب_گردان_یا_زهرا_س
#لشڪر_۱۴_امام_حسیـن_ع
◻️تاریخ ولادت: ۱۳۴۳/۰۴/۲۳
◻️محل ولادت: اصفهان
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۰۲/۰۵
◻️محل شهادت: بانه
◻️عملیات : کربلای ۱۰
✍فرازیازوصیتنامهشهیـد🌷🍃
◽️تندتر از امام و ولایت فقیہ نروید ڪہ پایتان خرد میشود از امام هـم عقب نمانید ڪہ منحرف میشوید....
#سالروزشهادت
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada
--------‐‐-------------------------------------------------
~🕊
🌿 #ڪݪام_شـھید💌
🕊شهدا نجواهای ما را ميشنوند
اشک هایی که در خلوت به یادشان میریزیم را میبینند
چنان سريع دستگيری ميکنند که مبهوت ميمانی
اگرواقعا به آنها دل بسپاری با چشم دل، عناياتشان را ميبينی
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده♥️🕊
#سلامصبحتونشهدایی ✋
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada
--------‐‐-------------------------------------------------
#شهدا نجواهای ِمارو میشنوند
اشک هایی که در خلوت به یادشان میریزیم رو میبینند؛
چنان سریع دستگیری میکنند که مبهوت میمانی ..
اگر واقعا دل به آنها بسپاری ، با چشم دل عنایتشان را میبینی.
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده 🧡
#جان-فدا❤
#شهیدالقدس
💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada
--------‐‐-------------------------------------------------