6⃣5⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠کتاب
🔰شوق #شهادت_طلبی داشت، به ویژه ازچندماه مانده به #شهادتش؛ اما این چیزی نبود که یک شبه در او ایجاد شده باشد❌ علی رغم اینکه درجمهوری اسلامی، دوست و دشمن😈 این همه توی سر تبلیغ از #جبهه وجنگ وگفتن ونوشتن از دفاع مقدس📝 می زنند
🔰به عنوان برادرِمحمودرضا👥 می گویم: که او هرچه داشت، از #فرهنگ دفاع مقدس داشت.شخصیت محمودرضا حاصل اُنس💞 باهمین #کتاب ها وفیلم ها🎥 و #خاطره ها وگفتن ها ونوشتن ها از شهدای دفاع مقدس🌷 بود.
🔰دانش آموز بود که با #حاج_بهزاد پروین قدس در تبریز رفاقتی به هم زده بود. مرتب برای دیدن آرشیو🎞 عکس هایش سراغش می رفت. اولین ریشه های #علاقمندی به فرهنگ جبهه وجنگ راحاج بهزاد در او ایجاد💖 کرده بود.
🔰کتابخانه ای📚 که از او به جامانده، تقریباً تمام کتابهای منتشرشده در حوزه #ادبیات دفاع مقدس در چند سال گذشته را در خود گنجانده است. مثل همه ی بچه های #بسیج، به یاد ونام وتصاویر📸 سرداران شهید دفاع مقدس، به ویژه #حاج_همت تعلق خاطر داشت.
🔰این اواخر پیگیر محصولات جدید ادبیات #دفاع_مقدس بود. گاهی ازمن می پرسید فلان کتاب راخوانده ای⁉️ واگر میگفتم نه✖️ نمیگفت بخوان، #خودش می خرید وهدیه🎁 میکرد. اواخر، چندتا کتاب را توصیه کرد که بخوانم. ازبین این کتابها📚کوچه نقاش ها، دسته یک، همپای صاعقه وضربت متقابل یادم مانده💬 است.
🔰مجموعه #شش_جلدیِ سیری درجنگ ایران وعراق💥 را که ازکتابخانه ی خودش به من #هدیه کرد، هنوز به یادگار دارم. یک بار هم رُمانی را که براساس زندگی #شهیدباکری نوشته شده بود، ازتهران برایم پست کرد📬 که بخوانم.
🔰یادم هست باهم در مراسم #رونمایی این کتاب📙 شرکت کرده بودیم. سردار #سلیمانی هم درآن مراسم حضورداشت. به سردارسعیدقاسمی وموسسه فرهنگی میثاق هم علاقه مند💖 بود و بدون استثنا، هرسال #عاشورا بارفقایش درمقتل شهدای فکه🌷 که سردار حضور می یافت، حاضر می شد. چند بار هم به من گفت که عاشورا بیا #فکه. هربار گفتم می آیم ولی نمی رفتم😔
به روایت: برادر بزرگوار شهید
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
🌹 #شهید مدافع حرم محمد بلباسی
ایام #محرم شده بود
قول و قرار گذاشته بودیم که امسال اربعین موکبی راه بندازیم که خادم هاش بچه های خادم الشهدا باشند.
سید هادی پیگیر کارها بود و بهم گفت سجاد پایه؟ گفتم بسم الله
مشکلاتی جلوی راه بود که نمیشد این حرکت انجام بشه
روز #عاشورا محمد رو دیدم
کشیدمش کنار گفتم حاجی چیکار میکنی کارهارو پیگیری کن راه بندازیم دیگه ...چرا چند روزه دیگه از تب و تاب پیگیری کار خبری نیست
با همون لبخند همیشگیش یه درسی داد بهم گفت سجاد مگه شماها بسیجی نیستین مگه خط ها رو بتون ندادم که با کیا باید ببندید
منتظر منی؟! تو و سید هادی پاشید برید تهران دنبال کارها دیگه چیه دست به دست هم میکنید
بسیجی منتظر نمیمونه خودتون بسم الله بگید.
سید هادی پیگیر شد و ما رفتیم عراق یک ماه قبل #اربعین برای ساخت و ساز موکب ها..
شادی ارواح مطهر شهدا #صلوات
@raviannoorshohada🌹
#سخن_شهید
#شهید_احمد_عبدالهی
❇️حسین زمان!!!!
✅ای کسانی که آرزو می کردید که
ای کاش در #عاشورا بودید و امام حسین را یاری میکردید
✅اینک #حسین_زمان،
ندای هل من ناصر سر داده،
اگر همچنان بی تفاوت باشید مطمئن باشید حسین عزیز شما را نخواهد بخشید.
✅امروز #وظيفه ی ما را
اباعبدالله الحسين (ع) تعيين کرده،
✅حسين به #يزيد_زمان «نه» گفت
وظيفه ی ما نيز همان است که
به #يزيد زمان «نه» بگوييم
و دست سازش به آن ها ندهيم‼️
@raviannoorshohada
برای رسیدن به
#عاشورا باید از #تاسوعا گذشت،
.
تاسوعا یعنی ...
مادیت دنیا را کم دیدن ،
یعنی دست رد به امان نامه زدن ،
یعنی غیرت داشتن ،
تاسوعا یعنی ولایت پذیری
یعنی بر لب آب تشنه شهید شدن ...
تاسوعا یعنی ابوالفضل عباس (ع)
و آنان که عاشورایی شهید شدن و تاسوعای زیستن ،
در زندگیتان تاسوعای زیادی سراغتان می آید ، زنهار که
غفلت نکنی ، وگرنه در عاشورای
زندگیات نخواهی دانست چه باید
کرد ...
سمت چپ
#شهید مصطفی ردانی پور
فرمانده قرارگاه فتح
@raviannoorshohada
مداحی آنلاین - مصیبت حضرت زینب کبری - حجت الاسلام دارستانی.mp3
3.03M
▪️ #ویژه روز #عاشورا👆
🏴 #هل_من_ناصر
♨️مصیبت های حضرت زینب(س)
#سخنرانی بسیار شنیدنی👌👌👌
🎤حجت الاسلام #دارستانی
@raviannoorshohada
23.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به سمت گودال از خیمه دویدم من...
شمر جلوتر بود... دیر رسیدم من....😭
#محرم
#عاشورا
🚩 @raviannoorshohada
روزهایی که ناصر رفت اوایل جنگ سوریه بود و خیلی خطرناک بود ولی همرزمانش میگویند که ناصر همیشه در هر کاری داوطلب بود👌 و شجاعت زیادی از خودش نشان میداد.
آقای حسینی میگفت: ناصر مدام در نمازهایش گریه میکرد😭وقتی علت را از او پرسیدم گفت: من میدانم که شهید نمیشوم.😔
طلبهای که همراهمان بود به ناصر گفت: چرا اینقدر ناراحتی؟ ناصر به او گفته بود: من زن، بچه و زندگی و همه چیز دنیا را طلاق دادهام؛ فقط یک چیز هنوز در دلم مانده است😞 که اگر این را هم طلاق بدهم صد در صد شهید میشوم...
هر چه اصرار کردیم قبول نکرد در موردش با ما حرف بزند تا شب #عاشورا که ناصر با حالت خندان آمد و گفت: به خون امام حسین(ع) من فردا شهید میشوم☺️🕊 این در حالی بود که عملیاتی در پیش نبود...
گفتیم: چی شده ناصر خواب دیدی؟ گفت: البته خواب هم دیدهام ولی آن چیزی که در دلم بود را طلاق دادم😊 گفتیم: حالا میتوانی بگویی چه بود که موجب دلمشغولی تو شده بود؟ گفت: بنیامین بود. 💔
ساعت 10 و نیم صبح روز عاشورا 12 نفر بودند که ساختمان محل استقرارشان محاصره میشود و ابتدا به آنها تیراندازی میکنند ولی زنده بودند که آتششان میزنند😭 و ساختمان را نیز منفجر میکنند و پیکرهای شهدا 15 روز زیر آوار بودند😔.آرزویش بود در #روز_عاشورا شهید شود. در یکی از مراسمها یکی از مسئولین سپاه گفت: شهید ناصر مسلمی سواری، گمنامترین و مظلومترین #شهید_مدافع_حرم است...😔
@raviannoorshohada
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 زیارت #عاشورا 🌺
با صدای #شهید_مدافع_حرم مرتضی عطایی ◾️
تشنگی ولبهای خشکیده
آخر کجا چنین کربلایی دیده..💔
همه عاشق وحسین معشوقشان
داده اند دل به دل معبودشان
@raviannoorshohada
بسم رب الشهداء و الصدیقین
شهیدی که برای تفحص پیکرش اذان گفت....
در يك مقطع ما داشتيم به سمت طلائيه ميرفتيم يادم هست يك روز قبل آقای بهنام صفايی و آقای پرورش، طلائيه را شناسايی كرده بودند فكر ميكنم سال ۷۳ بود...
روز بعد از شناسايی قرار شد ما برويم كه حتی يادم هست گفتند حتماً با نفربر برويم و ما هم رفتيم وقتی داشتيم از بچهها جدا ميشديم، آقای صفايی گفت: رحيم وارد #طلائيه كه شدی من پنج عدد گونی گذاشتم كه آنها بچههای #عاشورا(لشکر ۳۱ عاشورا)هستند در واقع آقای صفايی پنج عدد گونی كه ميگفت، منظورش پنج #شهيد بود كه پيدا كرده بود و در گونی گذاشته بود از يك مسيری ديگر بايد با قايق ميرفتيم، آنجا پر از نی و آب بود آقای صفايی گفت: رحيم وقتی ديروز ما با قايق به آنجا رفتيم، وقتی پياده شديم ساعت ۱۰/۱۵ بود، ي كدفعه صدای اذانی شنيديم به آقای پرورش كه عرب است گفتم: پرورش، اذان نماز خاصی را ميخوانند؟ يا اصلاً موقع نماز است؟ كه پرورش به من گفت: خير آقای صفايی...
ادامه داد كه من به پرورش گفتم: پس اين صدای اذان چی هست و از كجا
ميآيد؟!
او هم گوش كرد و شنيد...
اين صدا را گرفتيم و لابهلای نيزارها رفتيم كه يك قايقی را پيدا كرديم كه پنج شهيد داخل آن با تمام وسايل بودند آقاي صفايی به من گفت كه رحيم برو درباره اين پنج شهيد تحقيق كن، ببين اهل كجا هستند، چه كاره بودند؟
كه من رفتم دنبال اين پنج شهيد، اسم شهيد را يادم رفته است يك بچه اردبيل بود بين اين پنج تا كه ايشان در شهرستان، در لشكر و در گردان خود #مؤذن بود اين شهيد بعد از شهادت برای اينكه آقای صفايی و پرورش متوجه قايق و جايشان بشوند، اذان ميدهد....
@raviannoorshohada
برشی از کتاب عمار حلب📚
یک بار هم روز عاشورا شنیده بوده حرم #حضرت_زینب(س) خالی است و عزادار ندارد🖤
می گفت:توی اوج جنگ، هیچ پروازی نبود. فقط یه هواپیمای کوچیک می رفت #دمشق که پای باند پرواز رفتم بالا.
رفته بود داخل حرم حضرت زینب(س)، تک و تنها👤
می گفت: تک و توک خمپاره💥 می افتاد داخل حیاط و گاهی می خورد به دیوارهای #صحن. شروع کردم به عزاداری و سروصدا کردن کم کم چند نفری رو دیدم.
بعد هم یه دسته #عزاداری اعراب وارد حرم شدند و حرم حضرت زینب(س) #عاشورا شد💔
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
http://eitaa.com/raviannoorshohada
دکلمه_10.mp3
8.83M
• شب دهم؛
▪︎ اباعبداللهالحُسَین(ع)
#محرم #عاشورا
#جان-فدا❤
⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘
http://eitaa.com/raviannoorshohada