eitaa logo
انجمن راویان فجر فارس(NGO)
1.4هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
939 ویدیو
81 فایل
کانال سازماندهی ، اطلاع رسانی و آموزشی "انجمن راویان فجر فارس NGO" راویان عزیز تبلیغ مراسمات و یادواره هایی که در آن ایفای ماموریت روایتگری را دارید به مدیران کانال ارسال تا انتشار یابد. همچنین گزارشات ماموریت ها واجرای برنامه های خود را نیز ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شهید حاج حسن حق نگهدار ❤️
... ازدواج ( ۱ ) خواهرجانم ، نمی خوای ازدواج کنی؟ غافلگیرم شدم. سرخ شدم و دوباره سفید! زبانم بند آمد. سرم را پایین انداختم. آب دهانم را سخت قورت دادم تا راه دهنم باز شد و به علی اصغر گفتم: «ازدواج ...! من؟!» لبخند زد و ریش های نرم و بور تازه تنجه زده توی صورتش را خاراند و گفت: «تعجب کردی خواهر؟» گفتم: «برادر من! حرف حسابت چیه؟» لبخند زد. ـ خواهر من! حرف من، حرف خدا ، اسلام و پیامبرِ! النکاح و سنتی...! ـ علی اصغر! خوابی رو دیدی تعریف کن! ـ حالا شد...یه دوست پاسدار دارم، مثل خودم! حُسن و خلقش۲۰ ! اسمش حسنِ! حسن حق نگهدار ! گفتم: «خُب که چی؟!» ـ خُب، یه زن خوب می خواد. به شوخی گفتم: «عالی می شه! بعد شهادت غلامحسن! این جور که پیش بره، بعدش نوبته توهه! و بعد هم لابد نوبت همین دوست پاسدارت!» علی اصغر انگار بچه ها که بستنی توی گرمای تابستان به دهن آن ها خوشمزه آمده باشد، گفت: «به...! به...! اون وقت می شی خواهر دو شهید و همسرشهید ! بهشتت ، تضنمینِ تضمین!» مردد شدم ، به نظرم ازدواج ، فعالیت های فرهنگی ، مذهبی ام را در اتحادیه انجمن های اسلامی شیراز محدود می کرد... https://eitaa.com/joinchat/2222916297C8ced2a7ea4
هدایت شده از شهید حاج حسن حق نگهدار ❤️
... ازدواج ( ۲ ) گفتم: «علی اصغر ، ازدواج دست و پایم رو می بنده توی اتحادیه انجمن اسلامی ...! خودت بهتر می دونی!» ـ خود دانی خواهر جون! روش فکر کن ، می تونی کنار حسن عاقبت به خیر بشی. اگه حسن رو بشناسی، به خاطر بسپاری، همراهش باشی، اما بندی بر دست و پاش نباش، می تونی در جهاد و جنگ اون ، سهم داشته باشی! ـ نمی دونم تو برادر منی یا وکیل حسن!؟ سِحر کلمات علی اصغر شدم ، دل به سپردم و تا چشم به هم زدم ، توی مراسم خواستگاری و بله و برون دو خانواده افتادم! صورت گرد و خندان حسن ، توی لباس گشاد سبز زیتونی سپاه که بُلیز نظامی روی شلوارش افتاده بود، تو دلم نشست! انگار مادرزادی خنده را کاشته بودند توی صورتش. آخر مراسم نشستیم تا حرف اول و آخرمان را بزنیم. حسن گفت: « خانم ! باید واقعیتی رو بگم و با چشم و گوش باز ، انتخاب کنی ، راه من مشخصه! انقلاب ، اسلام ...من با جنگ و جبهه عهدی دارم ناگستنی! راحت بگم، اول جبهه و جهاد، بعد زندگی !» جوابش را با آیه ی از قرآن دادم: «آنان که با جان و مال فرزندانشان در راه خدا جهاد کردند، همانا رستگارند!» لبخند زد و گفت: « می تونی با سختی ها کنار بیایی؟» گفتم: «حسن آقا، ان معالعسر یسری ! دلم می خواد از دور ، من هم دستی به آتش داشته باشم تا روح و جسمم صیقل یابد و به خود باوری و خودشناسی برسم!» مراسم عقد ساده ما همراه شد ، با روز شهادت شهید محمد صادق استعجاب ، دوست صمیمی برادرم... راوی: همسر بزرگوار https://eitaa.com/joinchat/2222916297C8ced2a7ea4
هدایت شده از شهید حاج حسن حق نگهدار ❤️
هدایت شده از شهید حاج حسن حق نگهدار ❤️
شهید حق نگهدار درسال ۱۳۳۶ در شهر مقدس شیراز متولد شدند. حاج حسن، خالصانه به مولا و مقتدای خویش، آقا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) عشق می‌ورزید. وی فردی لایق و كارآمد و فعال بود كه علیرغم تمام مشكلاتی كه در حیطه مسئولیت با آن درگیر بود، لحظه‌ای گُلِ خنده از لبانش جدا نمی‌شد و با همین شوخ طبعی و اخلاق نیكو به نیروهای خستگی ناپذیر تحت امر خود ، روحیه می‌داد. .......... برای شنیدن گوشه ای از رشادت های این سردار بزرگ و شاد شدن دلهاتون به کانال شهید حق نگهدار سر بزنید مطمئنم که ماندگار میشوید.☺️ به دوستانتون هم این کانال رو پیشنهاد کنید.👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2222916297C8ced2a7ea4
هدایت شده از شهید حاج حسن حق نگهدار ❤️
هدایت شده از شهید حاج حسن حق نگهدار ❤️
💠عملیات رمضان ؛ یه شب رفتیم یه جایی معروف بود به سه راه شهادت... ♦️شب سختی بود تا صبح گلوله از همه طرف میومد. هوا داشت روشن می شد دیدیم یه عده زیاد دارن میرن عقب. خیلی مطمئن گفتیم اینا ترسیدن ولشون کن بعد یه عده دیگه و ... حدود بیست نفر مانده بودیم. زمین از شدت انفجار می لرزید و از همه طرف گلوله می آمد. چشمم به حسن حق نگهدار افتاد... گفت: شما اینجا چکار می کنید؟ خوشحال گفتیم ما اینجا رو حفظ کردیم! گفت: یکی بمونه کمک من. یک مسیر را نشان داد و گفت: محاصره شدیم و اون هایی هم که رفتن اسیر شدن! سریع از این طرف فرار کنین! تا چشم کار می کرد دور تا دور تانک بود و جوری بود که با تانک مثل تک تیرانداز نفر میزدن! شروع به دویدن کردیم. همین طور که می دویدیم نصف تنه‌ی رزمنده ای با توپ مستقیم کنده شد و بقیه بدنش چند قدمی رفت و افتاد. نامدار رحیمی، چند تا گونی آرپی جی برداشت و با حسن حق نگهدار برای شکار تانک رفتن، آن روز حسن با کمک نامدار ۴۵ تانک زد. ( بعد که حسن رو دیدیم تا دو هفته گوش هایش خون می آمد) ♦️غلامحسین بغدادپور پای راستش مشکل داشت، ما می دویدیم و او لنگان لنگان... همین طور که عقب می آمدیم، می گفت این اسلحه هایی که بچه ها ریختند روی زمین، را بردار حیفه دست عراقی ها بی افته! چهار تا آر پی جی و دو تا کلاش با پای درد و کمر داغونم کشون کشون آوردیم .من تو فکر او بودم و او تو فکر رعایت من... راوی: علی خادم آزاد سالروز عروج سردار شهید حسن حق نگهدار ۱۳۶۷/۰۳/۰۴ شلمچه https://eitaa.com/joinchat/2222916297C8ced2a7ea4
هدایت شده از شهید حاج حسن حق نگهدار ❤️
💠سردار زنده یاد حاج‌منوچهر رنجبر در مورد سردار شهید حسن حق نگهدار می‌گفت: ♦️آبان ماه ۱۳۵۹ ، با چند نفر از بچه های سپاه شیراز مأمور شدیم تا به سوسنگرد برویم و سرپرستی اولین گروه بسیجی های اعزامی از شیراز به عهده بگیریم. ♦️رفتن ما همزمان شد با هجوم تانک های دشمن برای تسخیر سوسنگرد... ♦️سلاح ما ام یک بود که در برابر تانک اثری نداشت. تیربارچی ما، شهید جمشید غنی هم همان دقایق اول خورد و آسملنی شد. ♦️سردارشهید سید محمد کدخدا برای حفظ نیروها آنها را به کنار رودخانه برد، به من و حسن حق نگهدار گفت مهمات را منفجر کنید و بیائید. با حسن چند نارنجك انداختيم اما باعث انفجار بقيه نشدند. ♦️حسن من را عقب فرستاد و جلوتر رفت و با نارنجكى كه روى مهمات ها انداخت ، انفجار شديدى ايجاد شد ، بعثی ها حسن را زير آتش شديد گرفتند. ♦️حسن نتوانست به كانال بر گردد و با فرياد به من گفت: شما برو به بچه ها برس... ♦️حسن با سرعت مى دويد و تيربارچى دشمن با گلوله او را دنبال مى كرد. ♦️خدا او را از آن آتش نجات داد و به سوسنگرد رساند تا حماسه ساز بی بدیل شکست حصر سوسنگرد شود. سالروز عروج سردار شهید حسن حق نگهدار ۱۳۶۷/۰۳/۰۴ https://eitaa.com/joinchat/2222916297C8ced2a7ea4
۱۳۶۷/۰۳/۰۴ سالروز تک ناجوانمردانه دشمن بعثی به شلمچه با سلاح کشنده شیمایی سیانور و مقاومت تا پای جان رزمندگان دلیر فارس @Kshohadayefars
هدایت شده از شهید حاج حسن حق نگهدار ❤️
برگی از خاطرات شهید حسن حق نگهدار : داستان مجروحیتش را این گونه برایم تعریف می‌کرد: «بعد از اینکه چند ترکش پی‌درپی بر تنم نشست، داشتم کم‌کم از حال می‌رفتم که شنیدم اطرافیان می‌گویند: «این شهید شدنیه، نمی‌شه براش کاری کرد.» به آسمان خیره شدم. دیگر نه چیزی می‌شنیدم و نه دردی حس می‌کردم. فقط احساس سبکی و پرواز داشتم. احساس می‌کردم از زمین جدا می‌شوم و بالا و بالاتر می‌روم. جنازه خودم را در میان رمل‌ها، روی زمین می‌دیدم. ناگهان محمد رسول را دیدم (پسر بزرگ شهید) آستین لباسم را گرفته بود و مرا به پایین می کشید. می‌گفت: بابا نرو، برگرد. ناگهان از آسمان سقوط کردم و محکم به زمین خوردم. درد با تمام وجود به بدن خسته‌ام حمله کرد. حس کردم دستان گرم و کوچکی مرا به طرف برانکاردی که کنارم افتاده بود می‌کشد. آن پسر نوجوان به تنهایی و به سختی بدن مرا می‌کشید و از مهلکه دور می کرد.من دیگر چیزی نفهمیدم.» تلویزیون اسامی شهدایی که فردا در شهر تشییع می‌شدند را همراه با عکس‌هایشان نشان می‌داد. ناگهان نگاه حسن، روی تصویر یکی از شهدا خیره ماند. نوجوانی 15 یا 16 ساله. اسمش حبیب‌اله حسن زاده بود. اشک در چشمان حسن حلقه زد و گفت:«چه حلال زاده، خودشه، همونی که جون منو نجات داد.» آدرس خانه آن شهید را پیدا کرد و تا وقتی که زنده بود مرتب به خانواده آنها سرکشی می‌کرد. راوی :همسر شهید ❤️ https://eitaa.com/joinchat/2222916297C8ced2a7ea4
شهیدابوالحسن حق نگهدار وقتی به علت مجروحیت در بیمارستان بستری بود، هیچ نامه‌ای که نشان بدهد او در این مدت مجروح و بستری بوده است نگرفت. بعد از بهبودی نسبی، دوباره به منطقه بازگشت. آنجا به مشکل برخورده بود. وقتی برگشت گفت: می‌خواهند به عنوان فرار از جنگ مرا محاکمه نظامی کنند گفتم: برو از بیمارستان نامه بگیر، خودت رو خلاص کن خندید و گفت: اگر طوری شده برای خدا شده، خدا هم که از آدم برگه نمی‌خواد. بنده‌ها شو ول کن. آخرش اینه که یا حبس می‌شم یا اخراج! شهید حق نگهدار بارها از نواحی مختلف بدن مجروح شده بود و هر بار تشنه‌تر از پیش تن مجروح خود را در آستان وصال به تماشا نشسته بود. سرانجام در منطقه عملیاتی شلمچه، در چنگ مزدوران بعثی گرفتار آمد و به خیل عاشورائیان تاریخ پیوست... @raviyanfarss
بعد از تو... دلتنگترینم، از دریا بپرس که اشکهایم را آنجا بیعانه داده اند... 🔸️🔹️ ۴ خرداد۱۳۶۷ شلمچه ساعت ۱۶/۳۰ لحظه عروج بزرگ سردار خستگی ناپذیر سپاه اسلام شهید حاج حسن حق نگهدار حق ، نگهدارت حاج حسن🤲 صلوات
بنویسید در سالروز فتح خرمشهر ابراهیم رئیسی فاتح قلب ها شد... 💔 ۰۳/۰۳/۰۳ 🏴 شهید جمهور @raviyanfarss
هدایت شده از شیدایی دل_محمدامیری
🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 😭🥀💔مراسم بزرگداشت رئیس جمهور شهید و همراهانشان ⌛زمان: یکشنبه ۱۴۰۳/۳/۶ ساعت ۱۶:۳۰ 🔶 مکان: سالن تدبر 🎤راوی: حاج محمد امیری (روایتگر دوران دفاع مقدس) 🎤 سخنران : سرهنگ امیری(تحلیل گر سیاسی وپاسدار سابق بیت امام(ره) ) ✍️ از تمامی همکاران فرهنگی ، مدیران ، معاونین و مشاوران دعوت بعمل می آید ✍️به عشق شهدا همه می آییم 🔶مدیریت آموزش و پرورش شهرستان ارسنجان 🔴 @sheydai_del
AudioCutter_سالروز فتح خرمشهر و سالگرد حاج عبدالله.mp3
31.49M
مراسم بزرگداشت دهمین سالگرد سیدالشهدای مقاومت فارس ۰۳/۰۳/۰۳ قطعه شهدای گمنام @hatef10012
📸 💠 مراسم یادبود شهدای سانحه هوایی سفر ریاست جمهوری و گرامیداشت شهدای روستای حاجی آباد مرودشت 2 خرداد 1403 🔹روایتگری برادر علی اصغر آسیابان 💥 محور مرکزی سردار شهید حسن حق نگهدار ⭐️دومین کنگره ملی شهدای فارس آبان ماه ۱۴۰۳ @raviyanfarss @kshohadayefar
33.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸موضوع نشست: تبین عملیات الی بیت المقدس سوم خرداد ۶۱ _آزادی فتح خرمشهر (ره)_شماره۱ 🔸راوی : برادر ابراهیم غلامیان الی بیت المقدس خرمشهر ⭐️دومین کنگره ملی شهدای فارس آبان ماه ۱۴۰۳ @raviyanfarss @kshohadayefar
31.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸موضوع نشست: تبین عملیات الی بیت المقدس سوم خرداد ۶۱ _آزادی فتح خرمشهر (ره)_شماره۲ 🔸راوی : برادر ابراهیم غلامیان بیت_المقدس ⭐️دومین کنگره ملی شهدای فارس آبان ماه ۱۴۰۳ @raviyanfarss @kshohadayefar
33.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸موضوع نشست: تبین عملیات الی بیت المقدس سوم خرداد ۶۱ _آزادی فتح خرمشهر (ره)_شماره۳ 🔸راوی: برادر ابراهیم غلامیان بیت_المقدس ⭐️دومین کنگره ملی شهدای فارس آبان ماه ۱۴۰۳ @raviyanfarss @kshohadayefar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💠 در فراق رئیس جمهور شهید، آیت الله دکتر سید ابراهیم رئیسی و شهدای خدمت 🔹اجرای روایتگری برادر علی صادقپور ✅کانون راویان شهید حمزه مومنی ناحیه مقاومت بسیج سپاه خنج 💥محور جنوب(سردار شهید درویش شریفی ) ⭐️دومین کنگره ملی شهدای فارس آبان ماه ۱۴۰۳ @raviyanfarss @kshohadayefar
📸 🔶 یادواره شهدا بوانات به مناسبت سالروز گرامیداشت آزادی خرمشهر و اجرای طرح ماکت مانور عملیات بیت المقدس 🔹 تشریح عملیات توسط راویان ناحیه 🎤 روایتگری برنامه برادر محمد امیری 🔷 کانون راویان برادر شهيد عبدالرضا رنجبر ناحیه مقاومت بسیج سپاه شهرستان بوانات 💥محور شمال سردار شهید ولی نوری ⭐️دومین کنگره ملی شهدای فارس آبان ماه ۱۴۰۳ @raviyanfarss @kshohadayefar
📚 معرفی کتاب 🛒 خرید آسان از سایت: http://shop.hdrdc.ir/product/339. 🛒 خرید از فروشگاه: خ انقلاب خ فخر رازی مجتمع ناشران فخر رازی ۰۲۱۶۶۴۸۱۵۳۲ @asemane3
46.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠آیین میهمانی لاله‌های زهرایی در آیینه رسانه ◾️آیین میهمانی لاله‌های زهرایی ویژه دهمین سالگرد سیدالشهدای مقاومت فارس سردار شهید حاج عبدالله اسکندری در جوار آرامگاه این شهید والامقام در گلزار شهدای شیراز همزمان با ایام سوگ شهید جمهور و همراهانشان و گرامیداشت سالروز فتح خرمشهر برگزار شد. @shahrdarishiraz_news @iranmbc اداره کل ارتباطات و امور بین‌الملل شهرداری شیراز @raviyanfarss @kshohadayefars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این نماهنگ کوتاه رو چند تا از اهالی شمال غزه بیاد و وزیر جهادی امور خارجه حسین امیرعبداللهیان ساخته اند! چقدر ساده و بی ریا @raviyanfarss