🔴باید مثل #عمار هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست
#️رهبرمعظم #انقلاب: چرا شما عمار را «سلاماللَّهعلیه» میگویید، ولی نسبت به یکی دیگر از صحابی - رفیق عمار - که او هم از مکه بوده و در مکه کتک خورده است، «سلاماللَّهعلیه» نمیگویید؟ چون عمار در وقت حساس اشتباه نکرد و فهمید؛ ولی او اشتباه کرد.
♦️ببینید، خط عمار را خط مستقیم میگویند. به نظر من، عمار هنوز هم ناشناخته است.
♦️عمار یاسر را خود ماها هم درست نمیشناسیم. عمار یاسر، یک #حجت قاطعهی الهی است.
♦️من در زندگی #امیرالمؤمنین
(علیهالصّلاةوالسّلام) که نگاه کردم، دیدم هیچکس مثل عمار یاسر نیست؛ یعنی از صحابهی #رسول_اللَّه، هیچکس نقش #عمار_یاسر را در طول این مدت نداشت. آنان زنده نماندند، ولی ایشان حیات بابرکتش ادامه پیداکرد.
♦️هر وقت برای امیرالمؤمنین یک مشکل ذهنی در مورد اصحاب پیش آمد - یعنی در یک گوشه #شبههیی پیدا شد - زبان این مرد، مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد. در اول خلافت حضرت همینطور، در قضایای جمل و #صفین هم همینطور، تا در صفین به #شهادت رسید. باید مثل عمار هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست.
🌹سالروز شهادت عمار یاسر در سال ۳۷ هجری قمری
🔺موسسه #راویان_فتح_لنجان
@raviyanlenjan
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت چهارم : ورزش باستانی ( ۱ )
✔️ راوی : جمعی از دوستان شهید
🔸اوايل دوران دبيرستان بود كه #ابراهيم با ورزش باستاني آشنا شد. او شبها به زورخانه حاج حسن ميرفت.
🔸حاج حسن توكل معروف به حاج حسن نجار، عارفي وارسته بود. او زورخانه اي نزديك دبيرستان ابوريحان داشت. #ابراهيم هم يكي از ورزشكاران اين محيط ورزشي و معنوي شد.
حاج حسن، #ورزش را با يك يا چند آيه #قرآن شروع ميكرد. سپس حديثي ميگفت و ترجمه ميكرد. بيشتر شبها، #ابراهيم را میفرستاد وسط گود، او هم در يك دور #ورزش، معمولاً يك سوره #قرآن، دعاي توسل و يا اشعاري در مورد اهل بيت میخواند و به اين ترتيب به مرشد هم كمك ميكرد.
🔸از جمله كارهاي مهم در اين مجموعه اين بود كه؛ هر زمان ورزش بچه ها به اذان مغرب ميرسيد، بچه ها #ورزش را قطع ميكردند و داخل همان گود زورخانه، پشت سر حاج حسن #نماز جماعت ميخواندند.به اين ترتيب حاج حسن در آن اوضاع قبل از #انقلاب، درس ايمان و اخلاق را در كنار #ورزش به جوانها مي آموخت.
🔸فراموش نميكنم، يكبار بچه ها پس از #ورزش در حال پوشيدن لباس و مشغول خداحافظي بودند. يكباره مردي سراسيمه وارد شد! بچه خردسالي را نيز در بغل داشت.
🔸با رنگي پريده و با صدائي لرزان گفت: حاج حسن كمكم كن. بچه ام مريضه، دكترا جوابش كردند. داره از دستم ميره. نَفَس شما حقه، تو رو خدا دعا كنيد. تو رو خدا... بعد شروع به گريه كرد. #ابراهيم بلند شد و گفت: لباساتون رو عوض كنيد و بيائيد توي گود.
🔸خودش هم آمد وسط گود. آن شب #ابراهيم در يك دور #ورزش، دعاي توسل را با بچه ها زمزمه كرد. بعد هم از سوزدل براي آن كودك دعا كرد. آن مرد هم با بچه اش در گوش هاي نشسته بود و گريه ميكرد.
🔸دو هفته بعد حاج حسن بعد از #ورزش گفت: بچه ها روز جمعه ناهار دعوت شديد! با تعجب پرسيدم: كجا !؟ گفت: بنده خدائي كه با بچه مريض آمده بود، همان آقا دعوت كرده. بعد ادامه داد: الحمدلله مشكل بچه اش برطرف شده. دكتر هم گفته بچه ات خوب شده. براي همين ناهار دعوت كرده.
🔸برگشتم و #ابراهيم را نگاه کردم. مثل کسي که چيزي نشنيده، آماده رفتن ميشد. اما من شک نداشتم، دعاي توسل اي که #ابراهيم با آن شور و حال عجيب خواند کار خودش را کرده.
٭٭٭
🔸بارها ميديدم #ابراهيم، با بچه هائي که نه ظاهر #مذهبي داشتند و نه به دنبال مسائل ديني بودند رفيق ميشد. آنها را جذب #ورزش ميکرد و به مرور به مسجد و هيئت ميكشاند.
🔸يکي از آ نها خيلي از بقيه بدتر بود. هميشه از خوردن مشروب و کارهاي خلافش ميگفت! اصلاً چيزي از دينم نميدانست. نه نماز و نه روزه، به هيچ چيز هم اهميت نميداد. حتي ميگفت: تا حالا هيچ جلسه مذهبي يا هيئت نرفته ام. به #ابراهيم گفتم: آقا ابرام اينها کي هستند دنبال خودت ميياري!؟ با تعجب پرسيد: چطور، چي شده؟!
گفتم: ديشب اين پسر دنبال شما وارد هيئت شد. بعد هم آمد وکنار من نشست. حاج آقا داشت صحبت ميکرد. از مظلوميت امام حسين وکارهاي
يزيد ميگفت.
🔸اين پسرهم خيره خيره و با عصبانيت گوش ميکرد. وقتي چراغها خاموش شد. به جاي اينکه اشك بريزه، مرتب فحشهاي ناجور به يزيد ميداد!!
#ابراهيم داشتب با تعجب گوش ميکرد. يكدفعه زد زير خنده. گفت: عيبي نداره، اين پسر تا حالا هيئت نرفته و گريه نکرده. مطمئن باش با امام حسين که رفيق بشه تغيير ميكنه. ما هم اگر اين بچه ها رو مذهبي کنيم هنر کرديم.
🔸دوستي #ابراهيم با اين پسر به جايي رسيد که همه كارهاي اشتباهش را کنار گذاشت.او يکي ازبچه هاي خوب ورزشکار شد. چند ماه بعد و در يکي از روزهاي عيد، همان پسر را ديدم. بعد از ورزش يک جعبه شيريني خريد و پخش کرد.
بعدگفت: رفقا من مديون همه شما هستم، من مديون آقا ابرام هستم. از خدا خيلي ممنونم. من اگر با شما آشنا نشده بودم معلوم نبود الان کجا بودم و... .
🔸ما هم با تعجب نگاهش ميکرديم. با بچه ها آمديم بيرون، توي راه به کارهاي ابراهيم دقت ميکردم.چقدر زيبا يکي يکي بچه ها را جذب ورزش ميکرد، بعد هم آ نها را به #مسجد و هيئت ميکشاند و به قول خودش مي انداخت تو دامن امام حسين .
🔸ياد حديث #پيامبر به #اميرالمؤمنين افتادم كه فرمودند: «يا علي، اگر يک نفر به واسطه تو هدايت شود از آنچه آفتاب بر آن ميتابد بالاتر است.»
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید #ابرهیم_هادی
🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷
✍ در روز 24 ماه رجب سال هفتم هجری، «مَرحَب» بدست توانای #أمیرَالمُؤمِنین عَلَیهِ السَّلام کشته شد و #قلعه_خیبر به دست آن حضرت فتح گردید.
⚔ وقتی پیامبر اکرم صَلّیاللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلّم به جنگ خیبریان رفتند و قلعه «قَموص» را محاصره نمودند، روز اول پرچم را به پسر أبی قُحافه و روز دوم به پسر خَطّاب دادند که هر دو نفر با ملاحظه پهلوانان خیبری و ترس از کشته شدن، به میدان جنگ نرسیده، برگشتند!
🌹 پیامبر اکرم صَلّیاللّهُ عَلیهِ وَ آلِهِ وَ سَلّم فرمودند:
🌹لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ غَداً رَجُلًا يُحِبُّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يُحِبُّهُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ یَفتَحَ اللّهُ عَلَى یَدَیهِ لَیسَ بفَرَّار🌹
🌷 فردا این پرچم را به مَردی خواهم داد که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول هم، او را دوست دارند؛ خداوند گشایش را به دست او انجام می دهد. او هرگز نمیگُریزد.🌷
📚 ألسّیرَة النّبَویّه (ابن هشام) ج2، ص334 / مُستَدرَک (حاکم نیشابوری) ج3، ص37
👈 بعد از این فرمایشِ پیامبر ، همه اصحاب، آرزو داشتند این مقام و منزلت به آنان واگذار شود؛ تا اینکه رسول خدا فرمودند: «علیّ بن أبیطالب علیه السلام کجاست؟»
💎 #حیدر_کرّار و #أسَدُ_اللَّهِ_الغالِب حضرت علیّ بن أبیطالِب عَلیهِ السَّلام آمدند و پیامبر به ایشان فرمودند: «یا علی، دین اسلام را بر ایشان عَرضه کن...» آن حضرت رفتند و پس از موعظه و نصیحت، عده ای برای جنگ با ایشان آمدند، حضرت بر آنها تاختند و تعدادی از کُفّار، از جمله «برادر مَرحَب» را به درک فرستادند... #مَرحَب که شجاع و نام آور بود، به خونخواهی برادرش آمد؛ أمیرَالمُؤمِنین علیه السَّلام آن چنان با #ذوالفقار بر سرش فرود آوردند که شمشیر از حلق مَرحَب گذشت و او را دو نیم ساخت. در این لحظه صدای تکبیر مسلمانان بلند شد و #یهودیان به قلعه گریختند. حضرت با دست قدرتمند حیدری، درب قلعه را از جای کَندَند و قطره ای دیگر از #اقیانوس_فضائل ایشان در تاریخ به ثبت رسید.
✍ بعضی از مُفسّرین قرآن کریم، آیات 1 و 15 سوره فتح و آیه 27 سوره احزاب را مربوط به همین واقعه می دانند.
📚 منبع: بیش از 50 کتاب مُعتبر تاریخی و روایی از شیعه و اهل سنّت (با اختلاف اندک در تاریخ واقعه)
🌹🌹🌹🌹🌹
📚 علّامه بزرگوار مجلسی رحمة اللّه عليه نقل می کند:
✍ وقتی فرق مبارک #أمیرَالمُؤمِنین عَلیهِ السَّلام در مسجد کوفه با «تیغ جهل و تَزویر» شکافته شد، جبرئیل علیه السَّلام ندایی سر داد که هرکس در زمین بیدار بود، آن را شنید:
🥀 تَهَدَّمَت وَ اللَّهِ أَرکَانُ الْهُدَى وَ انطَمَسَت وَ اللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ وَ أَعلَامُ التُّقَى وَ انفَصَمَت وَ اللَّهِ الْعُروَةُ الْوُثقَى ، قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصطَفَى ، قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرتَضَى ، قُتِلَ وَ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَوصِیَاء ، قَتَلَهُ أَشقَى الْأَشقِیَاء🥀
💔 به خدا قسم! #پایههای_هدایت شکسته شد و فرو ریخت؛ به خدا قسم ستارگان آسمان و نشانه هاى #تقوا بیفروغ شده و دست آویز محکمى که میان خالق و مخلوق بود گسیخته شد، پسر عَمّ مصطفى (صلّیاللّهُعلیه وآلهوسلّم) کشته شد، على مرتضى به #شهادت رسید و بدترین اَشقیاء او را شهید نمود.💔
📚 بحار الأنوار، ج42، ص282
✍ گذشت زمان، بسیاری از چهره های بزرگ تاریخی را به فراموشی می سپارد و جز نامی از آنان در لابلای كتاب ها نمی گذارد.
👌 اما در این میان برخی از چهره ها نه تنها به مُرور زمان، کُهنه نمی شوند؛ بلکه روز به روز «روشن تر» و «زنده تر» می گردند.
🌹 یکی از شخصیت هایی که گذشت زمان، وجود ایشان را روشن تر و نیاز به مرام و مسلک ایشان را ضروری تر می سازد، #انسان_کامل حضرت امام علی بن ابیطالب علیه السَّلام می باشند.
✅ بدون تردید، امروز دنیایِ تشنهِ عدالت و معنویت، بیش از هر زمان دیگر به الگو قرار دادن شخصیت #أمیرالمؤمنین علیه السَّلام نیازمند است...
🌐 همان شخصیّتی که عالِم نَحویِ مشهورِ اهل سنّت #خلیل_ابن_احمد درباره ایشان گفته است: «چه بگویم درباره کسی که دشمنانش از روی حسادت و کینه ، و دوستانش از روی ترس و تقیّه فضایلش را کتمان کردند. با این حال، نام او همه عالم را فراگرفته است.»
📚 الرّواشحُ السّماویه، ص ۲۸۹
👈 البته این جمله معروف را به محمد بن اِدریس #شافعی و ابن ابی الحدید مُعتزلی (شارح نهج البلاغه) نیز نسبت داده اند؛ #اِبن_اَبی_الحَدید در مقدمه شرح نهج البلاغه اش می گوید: «من چه بگویم درباره مردی که حتی دشمنانش به فضائلش معترف شدند و از انکار و کتمان عظمت ایشان عاجز ماندند! من چه بگویم درباره شخصیتی كه هم دوستانش نام او را مخفی كردند، و هم دشمنانش؟! دوستانش از ترس و خفقان، و دشمنانش از حسادت؛ و با این حال، شخصیت این مرد، شرق و غرب جهان را پر كرده است!»
💎
در مَدح تو ای مَظهر أضداد چه گوئیم
بالاست مقام تو و گفتار قَصیر است
🌴
با آنکه تویی پادشه عالَم هستی
کَرباس تو را جامه و فرش تو حصیر است
《اگر بعضی از کارها با #دیپلماسی قابل حل بود، هیچ کس #مصلحتر از #امیرالمؤمنین(ع) نبوده، هیچکس #مصلحتر از امام #حسین(ع) نبوده است.》
#حٰاجقٰاسِمسُلِیمٰانی
موسسه راویان فتح لنجان
https://eitaa.com/raviyanlenjan