eitaa logo
راویان فتح لنجان
571 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
13 فایل
موسسه فرهنگی هنری راویان فتح لنجان ارتباط با ادمین: @Rz_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
😊 یکی از نیروها از نگهبانی که برگشت، پرسیدم: «چه خبر؟» گفت: «جاتون خالی یه گربه عراقی دیدم.» گفتم: «از کجا فهمیدی گربه عراقیه؟» گفت: «آخه همینجور که راه می‌رفت جار می‌زد: المیو المیو» 🔵موسسه راویان فتح لنجان @raviyanlenjan
😄 آش با جایش😁 در منطقه و موقعیت ما یک وقت عراق زیاد آتش می‌ریخت، خصوصاً خمپاره، چپ و راست می‌زد. بچه‌ها حسابی کفری شده بودند. نقشه کشیدند. چند شب از این ماجرا نگذشته بود که دو سه نفر از برادران داوطلبانه رفتند سراغ عراقی‌ها و صبح با چند قبضه خمپاره‌انداز برگشتند. پرسیدیم: این‌ها دیگر چیه؟ گفتند: آش با جایش! پلو بدون دیگ که نمی‌شود! 🔵موسسه راویان فتح لنجان @raviyanlenjan
😄 به پسر پیغمبر ندیدم! گاهی حسودیمان می‌شد از اینکه بعضی اینقدر خوش‌خواب بودند. سرشان را نگذاشته روی زمین انگار هفتاد سال بود که خوابیده‌اند و تا دلت بخواهد خواب سنگین بودند، توپ بغل گوششان شلیک می‌کردی، پلک نمی‌زدند. ما هم اذیتشان می‌کردیم. دست خودمان نبود. کافی بود مثلاً لنگه دمپایی یا پوتین‌هایمان سر جایش نباشد، دیگر معطل نمی‌کردیم صاف می‌رفتیم بالا سر این جوانان خوش خواب: «برادر برادر!» دیگر خودشان از حفظ بودند، هنوز نپرسیده‌ایم: «پوتین ما را ندیدی؟» با عصبانیت می‌گفتند: «به پسر پیغمبر ندیدم.» و دوباره خُر و پُف‌شان بلند می‌شد، اما این همه ماجرا نبود. چند دقیقه بعد دوباره: «برادر برادر!» بلند می‌شد این دفعه می‌نشست: «برادر و زهرمار دیگر چه شده؟» جواب می‌شنید: «هیچی بخواب خواستم بگویم پوتینم پیدا شد!» @raviyanlenjan