#سوتی
دوران دانشجویی ؛کامپیوترمون خراب شده بود ؛یکی از همکلاسی هامون بهش گفتیم که بیاد درست کنه ؛اوتم خیلی خیلی خجالتی بود ؛اومد خونه مون ؛خونه ی ماهم درب ورودی و دستشویی روبروی هم بود؛انقدر خجالت میکشید که حواسش نبود از کجا اومده توی خونه ؛موقعی که میخواست بره ؛کفشش و از جا کفشی برداشت گفت خدافظ خانوم ؛خدافظ...بعد رفت تو توالت ؛من از خنده جیش کردم رو زمین پهن شده بودم ؛بعد درب توالت وباز کرد اومد بیرون گفت ببخشید اشتباهی رفتم ما که دیگه روپا بند نبودیم ...😄😄😄 سریعم عین فشنگ رفت ؛فردا تو دانشگاه میگفت توروخدا برای کسی تعریف نکنید 😄😄😄😄تقریبا 8 سال از اون موقع گذشته ومن همیشه میخندم وقتی یادم میاد ..
آیدی ادمین کانال برای ارسال درد و دل و سوال و تجربیاتتون😌🫶
@setaraaaam(. ❛ ᴗ ❛.)
╔═🍃♥️🍃══════╗
@raz_del
رازِ دِل🥰 raz_del@ 😶🌫️
╚══════🍃♥️🍃═╝
#سوتی 😁
سلام
امیدوارم حال همه خوب باشه 😊
اینو لطفا بزار توکانال که هرکسی ک سوتی میفرسته اسم شهرشون رو هم بنویسه تهش ک حس تخیل ما باتوجه ب اون متنی ک دارن بیشتربشه .بنظرم باحال میشه بعضی جاهارو ک میشناسیم عزیزان سوتیشونو میگن میشه همونجا روهم تصورکرد
ممنون عزیزم
╔═🍃♥️🍃══════╗
@raz_del
رازِ دِل🥰 raz_del@ 😶🌫️
╚══════🍃♥️🍃═╝
جمعه هفته قبل داشتیم پیاده میرفتیم گلزار شهدا شهرمون، بعد دو تا جوون سر به زیر با لباس خاکی داشتن از جلو میومدن😇
مامانم با دست نشونشون میداد و با داد میگفت نِگا گفتی دیگه جوونِ خوب پیدا نمیشه، ایناها ببین چه محجوب و سر به زیرن ماشاءالله ماشاءالله خدا حفظشون کنه😍
بد بختی این بود یکیشون داداش دوستمه، یه لبخندی زد و رفت😫
مامانم🤗
برادران محجوب☺️
من😵🤐😭
#سوتی
آیدی ادمین کانال برای ارسال درد و دل و سوال و تجربیاتتون😌🫶
@setaraaaam(. ❛ ᴗ ❛.)
╔═🍃♥️🍃══════╗
@raz_del
رازِ دِل🥰 raz_del@ 😶🌫️
╚══════🍃♥️🍃═╝
#سوتی 😁
سلام
یه سوتی داغ داغ 😂😍
امروز دوستم داشت با دختر داییش حرف میزد
خلاصه حسابی حرف زد آخر سر که خداحافظی کردن هنوز قطع نکرده بود این دوست ما هم حواسش نبود
گفت دختره ی پرحرف فقط زر میزنه کثا.فت
بعد چشش خورد به گوشیش
😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
خلاصه با دختر داییش دعواش شد😂🤣😬
╔═🍃♥️🍃══════╗
@raz_del
رازِ دِل🥰 raz_del@ 😶🌫️
╚══════🍃♥️🍃═╝
#سوتی 😁
سلام به همگی ❤️ امیدوارم حال دلتون عالی باشه ❤️
این سوتی بنده برمیگرده به تیر ماه پارسال که پدربزرگ مادرم فوت کرده بود . توی یکی از مراسم های پنجشنبه اون مرحوم ( بیشتر ترک ها تا چهلم فردی که فوت شده هر پنجشنبه مراسم میگیرن و قرآن میخونن) که بیشتر فامیل های دور و نزدیک بودن و همشون گریه میکردن و قرآن میخوندن من ۱۲ ساله جوگیر شده بودم و کار میکردم 😁 زن دایی مامانم بهم گفت یه لیوان آب بده .منم با یه سینی بزرگ که توش یه لیوان بود 😂 آب رو بردم .پسر خاله ۶ سالم در حال بدو بدو چشم بسته بود که خورد به من و سینی بزرگ افتاد روی زن دایی مامانم 😅 طفلی کلا خیس شد و مجلس عزا تبدیل به مجلس خنده شد 😅😅
کوچیک شما دختر کوچولو💜
╔═🍃♥️🍃══════╗
@raz_del
رازِ دِل🥰 raz_del@ 😶🌫️
╚══════🍃♥️🍃═╝
شب خاستگاریم بعد از اینکه با آقا هه حرف زدم رفتم تو آشپزخونه حمله کردم به شیرینیایی که آورده بودن 😂
یه شیرینی بزرگ تو دهنم بود که خواهر پسره اومد داخل آشپزخونه که صدام بزنه برم تو اتاق ببینن جوابم چیه 😁
تا دید دهنم پره خندش گرفت
منم اصن نمیدونستم چی بگم تا اینکه مامانم اومد بهش گفت شما برید تو اتاق بعدش صوری خودش میاد 😂😂😂
خیلی بد شد بنظر خودم 😂😂😂
#سوتی 😁
╔═🍃♥️🍃══════╗
@raz_del
رازِ دِل🥰 raz_del@ 😶🌫️
╚══════🍃♥️🍃═╝
#سوتی 😁
سلام به همگی ❤️ امیدوارم حال دلتون عالی باشه ❤️
این سوتی بنده برمیگرده به تیر ماه پارسال که پدربزرگ مادرم فوت کرده بود . توی یکی از مراسم های پنجشنبه اون مرحوم ( بیشتر ترک ها تا چهلم فردی که فوت شده هر پنجشنبه مراسم میگیرن و قرآن میخونن) که بیشتر فامیل های دور و نزدیک بودن و همشون گریه میکردن و قرآن میخوندن من ۱۲ ساله جوگیر شده بودم و کار میکردم 😁 زن دایی مامانم بهم گفت یه لیوان آب بده .منم با یه سینی بزرگ که توش یه لیوان بود 😂 آب رو بردم .پسر خاله ۶ سالم در حال بدو بدو چشم بسته بود که خورد به من و سینی بزرگ افتاد روی زن دایی مامانم 😅 طفلی کلا خیس شد و مجلس عزا تبدیل به مجلس خنده شد 😅😅
کوچیک شما دختر کوچولو💜
╔═🍃♥️🍃══════╗
@raz_del
رازِ دِل🥰 raz_del@ 😶🌫️
╚══════🍃♥️🍃═╝
سلام سلام
احوالتون
دایی من از دوران مجردی میگف دختر دار شم رکسانا پسردارشم پویا
تااا اینکه ازدواج کرد و یه دختر ناز توراهی داشتن خانومش میگفت باران داییم رکسانا😂
همه مام طرف زنداییم که راس میگه و اینا
داییم میگفت اونی شناسنامه میگیره منم
خلاصه بچش بدنیا اومد و اسمشو گذاشتن باران گفتم دایی چیشد توکه گفتی نمیزارم😂گف نصفه شب بچه بدنیا اومد من صبح از خواب بیدار شدم دیدم همتون استوری گذاشتید باران جان خوش اومدی🤣🤣چاره دیگه داشتم مگه😆😂
#سوتی 😁
╔═🍃♥️🍃══════╗
@raz_del
رازِ دِل🥰 raz_del@ 😶🌫️
╚══════🍃♥️🍃═╝
#سوتی 😁
سلام
امیدوارم حال همه خوب باشه 😊
اینو لطفا بزار توکانال که هرکسی ک سوتی میفرسته اسم شهرشون رو هم بنویسه تهش ک حس تخیل ما باتوجه ب اون متنی ک دارن بیشتربشه .بنظرم باحال میشه بعضی جاهارو ک میشناسیم عزیزان سوتیشونو میگن میشه همونجا روهم تصورکرد
ممنون عزیزم
╔═🍃♥️🍃══════╗
@raz_del
رازِ دِل🥰 raz_del@ 😶🌫️
╚══════🍃♥️🍃═╝
#سوتی 😁
سلام
امیدوارم حال همه خوب باشه 😊
اینو لطفا بزار توکانال که هرکسی ک سوتی میفرسته اسم شهرشون رو هم بنویسه تهش ک حس تخیل ما باتوجه ب اون متنی ک دارن بیشتربشه .بنظرم باحال میشه بعضی جاهارو ک میشناسیم عزیزان سوتیشونو میگن میشه همونجا روهم تصورکرد
ممنون عزیزم
╔═🍃♥️🍃══════╗
@raz_del
رازِ دِل🥰 raz_del@ 😶🌫️
╚══════🍃♥️🍃═╝
واسه قبل عقد رفتیم ازمایشگاه ونوبت محضر ..شوهرم چون تو شهر مازندگی نمیکنه بهم گفت محضر خونه دیدی بگو وایسم نوبت بگیرم همین جور که تو شهر تاب میخوردیم گفتم اه یه محضر خونه..شوهرمم دیگه نگاه نکرد رفتیم داخل شوهرم گفت اومدیم نوبت بگیریم مرده گفت برگ سبز و سند اوردین شوهرم یه نگاه بمن کرد و انجا بود که فهمیدیم رفتیم دفتر ثبت اسناد نه محضر خونه.. کلی بهمون خندید مرده.شوهرمم برای همه تعریف کرد و بهم خندیدن حتی فامیل خودش .هنوز بعد 9 سال گاهی بهم میخنده
#سوتی 😁
╔═🍃♥️🍃══════╗
@raz_del
رازِ دِل🥰 raz_del@ 😶🌫️
╚══════🍃♥️🍃═╝