#سوتی 😁 یه روز همسرم اومد دنبالم بردم خونه باباش سر سفره ناهار نصفه پاشد گفت نمیخام دیگه (میخاست بره کارای جشنو بکنه عجله داشت ) بعدش رفت دستشویی ... منم نمیدونم فازم چی بود خاکبرسرم یه لقمه به چه بزرگی براش گرفتم رفتم یه لنگه پا دم دستشویی وایسادم😶 نیم ساعت الاف بودم آخرم اومد بیرون یه لبخند زد گفت نمیخامو رفت 😐 با چه خفتی برگشتم سر سفره ‌┏━━━━━🦋📕━━━━━┓ 🎓 @raz_del 🎓 ┗━━━━━🦋📕━━━━━┛

#سوال 🤔 #درخواست_راهنمایی 🍀🌹 سلام مهربونا واقعا ممنونم ازتون❤️ سوال من اینه من دخترم پنج سالشه از بچگی ضربه میخورد حتی کوچیک نفسش میرفت حالت غش بهش میداد الانم بازی میکنه یا هرچی ضربه میخوره به سرش حالت غش میکنه تروخدا اگه راهی داره یا چیزی میدونید کمک کنید خیلی نگرانم دلم اشوبه یا اگر دکتر خوب کودکان تو مشهد میشناسید بگید ببرم 😢 جهت ارسال پاسخ و کمک کردن به دوستمون و هر سوالی که داشتین به آیدی ادمین محترم پیام بدید🌹❤️✨👌@kosar_98_z ‌┏━━━━━🦋📕━━━━━┓ 🎓 @raz_del 🎓 ┗━━━━━🦋📕━━━━━┛

رفت و آمد های درست تا می‌تونید با زن و شوهرهایی رفت و آمد کنید که توی زندگی موفق هستند ❌ نه کسانی که قصد جدا شدن و طلاق دارند ‌┏━━━━━🦋📕━━━━━┓ 🎓 @raz_del 🎓 ┗━━━━━🦋📕━━━━━┛

. سوییچ و سمتم گرفت و گفت بیا بشین عزیزم🥰 نشستم پشت فرمون و در حالیکه کمربندم و میبستم به سامان گفتم توام کمربندت و ببند.!! سامان با خنده گفت نمیخواد بهت اعتماد دارم،خیلی جدی نگاهش کردم و گفت ببند کمربندت و سامان.!! کمربندشو بست و ماشین و روشن کردم و راه افتادم یه کم که گذشت سرعتم و بالا بردم رامین پا به پام پشت سرم میومد. سامان هی میگفت مگه پلیس گذاشته دنبالت چرا اینجوری رانندگی میکنی خطر داره آیدا 😳🤯 ولی توجهی به حرفهای سامان نمیکردم و با سرعت تمام میروندم و وقتی دیدم رامین ازم عقب نمیمونه ،تنها شانسی که داشتم این بود چراغ قرمزی که جلوم بود و رد میکردم !! رامین پشت یه ماشین بود و اگه من میرفتم دیگه نمیتونست بیاد و پشت چراغ میموند،😒 نفس عمیقی کشیدم و به چراغ که رسیدم با سرعت تمام ازش رد شدم... سامان داد زد چته آیدا،چراغ قرمز و رد کردی.! از تو آینه ماشین رامین و دیدم که پشت چراغ قرمز مونده بود،لبخندی زدم و نفس عمیقی کشیدم.😮‍💨 سامان که حسابی کفری شده بود گفت چته آیدا؟ نگاهی بهش انداختم و با خنده گفتم دلم هیجان میخواست! -دلت هیجان میخواد بگو بریم شهر بازی چرا میخوای به کشتنمون بدی؟🤨 با خنده گفتم : ترسیده بودی! -معلومه که نترسیده بودم اون چه وضعش بود آخه.! لبخندی زدم و گفتم بریم خونه، _اگه همینجوری درست رانندگی میکنی بریم اگه نه بزن بغل.! با صدای بلند زدم زیر خنده و از تو کوچه پس کوچه انداختم و رفتیم سمت خونه سامان اینا.!! ‌┏━━━━━🦋📕━━━━━┓ 🎓 @raz_del 🎓 ┗━━━━━🦋📕━━━━━┛

سلام 😊✋ سلامی باعطرگلهای رز🌷🍃 به دوستان مهربون❤️ سلامی ازسر عشق❤️ ودوستی به همه‌دوستان نازنین🌷🍃 باآرزوی داشتن روزی زیبا 🌷🍃 شاد و پرخیر و برکت 🌷🍃 عصر تون بخیر و شادی ☕️😊🌷 ─┅─═इई 🌸🌼🌸ईइ═─┅─

#سیاست_زنانه 💓 یه خانم عاقل هرگز از نیاز شوهرش برای رسیدن به خواسته هاش سواستفاده نمیکنه چون میدونه حرف معامله بشه پای نفر دیگری هم که بی توقع تر هست به زندگیش باز میشه. ‌┏━━━━━🦋📕━━━━━┓ 🎓 @raz_del 🎓 ┗━━━━━🦋📕━━━━━┛

✍🏻خانم باهوش دستوری صحبت نکن! ⛔️مردها ازاینکه ازخانمشون #دستور بشنوند خوششون نمیاد! ✅از حرفهایی مثل: 🔸عزیزم 🔹ممکنه 🔸میشه 🔹لطف میکنی و... استفاده کنید! ‌┏━━━━━🦋📕━━━━━┓ 🎓 @raz_del 🎓 ┗━━━━━🦋📕━━━━━┛

#سوتی 😁 سلام همگی✋😁 این خاطرم هم از همین پسردایی شوخمه😂 چند وقت پیش همگی همراه نامزدش و مادر زنش میرن صحرا اونجا یه خونه داریم☺️ بعد این پسردایی منو میفرستن که بره تخمه بخره اینم میره وسط راه یه سگ پاکوتاه بامزه میبینه میندازه تو مشمباعه سیاه میره صحرا یه ذره در مشبا باز میکنه میگیره طرف خانوما میگه مشت مشت بردارین برای همه هست😂 عزیزم که میاد دستش بکنه تو مشنبا میبینه یه چیز مشکی برق میزنه جیغ میزنه فرار میکنه بقیه بدون اینکه چیزی بدونن پشتش😂😂😂 این پسر دایی من تا همه سکته نده ول کن نیس😂😂😂 ‌┏━━━━━🦋📕━━━━━┓ 🎓 @raz_del 🎓 ┗━━━━━🦋📕━━━━━┛

. خیلی وقت بود اینجوری رانندگی نکرده بودم آخرین بار پارسال بود و وقتی پدرم قسمم داده بود دیگه هیچ وقت اینجوری رانندگی نکنم به حرفش گوش کرده بودم.! وقتی رسیدیم جلوی در خونه رو به سامان گفتم برای شب یه یک ساعتی با هم بریم بیرون میخوام باهات حرف بزنم. سامان:چیزی شده؟ _نه شب باهات حرف میزنم. خیله خب فعلا بریم خونه. وارد خونه که شدیم آرامش دویید جلوی در و با زبون شیرین بچه گونه اش سلام داد و پرید تو بغلم.🥰😊 تو همین یکی دو روز حسابی باهام دوست شده بود. خیلی بچه شیرینی بود خیلی دوسش داشتم. ذهنم درگیر این بود که شب چطوری قضیه رو به سامان بگم من واقعا کاری نکرده بودم ولی باز نمیدونستم واکنش سامان چیه؟؟🤦‍♀ خیلی استرس داشتم حتی چند بار خواستم کلا منصرف بشم و نگم ولی دوباره پشیمون شدم. آخر شب وقتی شام و خوردیم به بهونه قدم زدن از خونه بیرون اومدیم. دل تو دلم نبود استرس همه وجودم و گرفته بود.😰 سامان دستام و گرفته بود و کنار هم قدم میزدیم باهام حرف میزد از آینده امون میگفت از اینکه عروسی بگیریم خونه بگیریم بریم سر خونه زندگیمون...! ولی من همه حواسم پیش حرفهایی بود که میخواستم به سامان بزنم‌. رو به سامان گفتم بریم یه جا بشینیم. سامان:کجا منظورته؟؟ _هر حا یه جا که بتونیم حرف بزنیم. خب بریم کافه؟؟☕️ راستش از اینکه جای شلوغ باشیم میترسیدم چون نمیدونستم بعد از شنیدن حرفهای سامان چه عکس العملی نشون میده.!!😣☹️ به خاطر همین گفتم نه پارکی جایی... ‌┏━━━━━🦋📕━━━━━┓ 🎓 @raz_del 🎓 ┗━━━━━🦋📕━━━━━┛

#پاسخ_اعضا 🌹 سلام عزیزی که پدرشون دیسک کمر عمل کردن حتما حتما پدرتون ببرید عکس از لگن به پایین بگیرن مادر من هم همینطور بود دکترا متوجه نشدن گفتم از پاهاش عکس بگیرید تا گرفتن دیدن رانش شکسته البته تواتاق عمل این اتفاق افتاد ه بود دیگه پاشو عمل کردن خداروشکر خوب شد ‌┏━━━━━🦋📕━━━━━┓ 🎓 @raz_del 🎓 ┗━━━━━🦋📕━━━━━┛

6 نشانه منتهی شدن یک زندگی به طلاق💔 1⃣شروع تند و خشن مشاجره 2⃣ 4 تعامل منفی در مشاجره شامل انتقاد، تحقیر، حالت تدافعی گرفتن و اشکال تراشی 3⃣ قطع رابطه عاطفی 4⃣ ⁣تغییرات فیزیولوژیکی در بدن همچون افزایش ضربان قلب، ترشح آدرنالین و افزایش فشار خون 5⃣ تلاشهای شکست خورده یکی از همسران برای ترمیم یا اصلاح تعارض 6⃣ نگاه منفی نسبت به خاطرات گذشته ‌┏━━━━━🦋📕━━━━━┓ 🎓 @raz_del 🎓 ┗━━━━━🦋📕━━━━━┛