🌸🍃🌸🍃
#قصه_دویست_و_بیست_و_چهارم
بنی اسرائیل به سرزمین خود بازگشتند و بار دیگر خدا آنها را مورد لطف و عنایت خود قرار داد و
مجدد اسباب سعادت و آسایش برای ایشان فراهم گشت.
البته سزاوار بود که بنی اسرائیل از گذشته خود پند و عبرت گیرند و در مقابل نعمتهای بیکران پروردگار سپاسگذار باشند، ولی مردمی که تمام عمر با شرارت و فساد خو گرفته بعید است که
از صلح و نیکی لذت ببرند و به اعمال شایسته تمایل پیدا کنند.
بنی اسرائیل به زودی به خوی دیرین خود بازگشتند و به ظلم و ستمگری پرداختند. (تا اینکه
خداوند زکریا و یحیی، دو پیغمبر مهربان و دو رسول بزرگوار را به سوی آنها فرستاد ولی آن قوم
ظالم خون این دو پیغمبر را ریختند.گویا آنها تشنه خون هستند و با پیغمبران خدا کینه ای
دیرین داشته اند که با آنها اینگونه رفتار می کنند.
با شهادت زکریا و یحیی و ادامه خودسری و ظلم و ستم بنی اسرائیل، بار دیگر خداوند آنها را در
معرض عذاب و انتقام قرار داد و همچون بخت نصر، «تیتوس قیصر روم» را که از جباران زمان خود
بود بر آنها حاکم گرداند و بار دیگر سلطنت و مملکتشان متلاشی و معابدشان تخریب گشت و
همگی متفرق و با ذلت و خواری در اطراف زمین پراکنده و متواری شدند.زیرا که با پیامبران
به مخالفت برخواستند و به آیات الهی پشت کردند و نافرمانی و تعدی را پیشه خود ساختند.
ولی خداوند به ایشان وعده داد که در صورت توبه و بازگشت به راه حق آنها را مورد رحمت قرار
می دهد و در صورت سرکشی و تعدی، در آتش عذاب و انتقام گرفتار خواهند شد.
داستان پیامبران، اکبری، ص 253
💢عمر ارمیای پیامبر
اولین پدری که از فرزندش کوچکتر است، ارمیای پیامبر بود. که صد سال از فرزندش کوچکتر بود.
ارمیا خواهری داشت به نام غززه که هر دو در یک ساعت به دنیا آمدند، خواهرش صد سال از او
بزرگتر بود. آن دو یک روز متولد شدند و در یک ساعت از دنیا رفتند.
هنگامی که ارمیا برای اولین بار قبض روح شد 25 سال سن داشت و هنگامی که مجددا زنده
شد، در آن لحظه فرزند صد ساله اش به ملاقات پدر آمد در حالیکه پدرش 25 سال سن داشت.
(در داستان عزیر پیامبر یا (ارمیاء) آمده است).
ارمیا و خواهرش چون در یک ساعت از دنیا رفتند هر دو در یک قبر نهاده شدند. اما یکی از آن دو
50 سال و دیگری 150 سال عمر داشت.
داستان پیامبران، اکبری، ص 251.
💢 اجل کودکان
ارمیا روزی در مناجات خویش به خداوند گفت؛ خدایا تمام حکمتهای تو را درک می کنم. اما یک
مورد را نمی توانم درک کنم و آن اینکه چرا وقتی عذابت همه را دربرمی گیرد، کودکان نیز قربانی می شوند، پروردگار فرمود؛ به بیابانی خارج از شهر برو. در روزی بسیار گرم ارمیا وارد بیابانی شد. در این وقت مورچه ای پای او را گزید. ارمیا برای خاراندن پای
خود خم شد و در همین وقت با پاشنه پا تعداد بسیاری از مورچه ها را کشت. خداوند فرمود؛
هنگامی که قومی مستحق عذاب باشند، اجل کودکان آنها نیز تا آن موقع مقدر شده است. در
حقیقت آنها با مرگی عادی و تعیین اجل از دنیا می روند.
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•