(هر روز یک داستان از زندگی پیامبران علیهالسلام از ادم تا خاتم)
#قصه_صد_و_سی_و_ششم
💢 الیاس و عذاب پروردگار
خداوند از الیاس پیامبر خواست تا از او تقاضایی کند، الیاس از خداوند خواست تا به پدران و
اجداد پاکش ملحق شود. زیرا که از نافرمانی ها و کینه توزی های قومش خسته شده بود.
خداوند فرمود، ثبات و زندگی این مردم به وجود تو بستگی دارد و اگر تو نباشی، بودن آنها هیچ
سودی نخواهد داشت. آنگاه الیاس از پروردگار خواست تا هفت سال بر مردمش قطره ای باران
نبارد. خشکسالی شروع شد و آنقدر گرسنگی و تشنگی بر مردم فشار آورد تا در نهایت تسلیم
خواسته های پیامبر شدند. آنگاه الیاس به اتفاق شاگردش «الیسع» به میان قوم خود بازگشت
و نزد پادشاه رفت و به او گفت؛ «گمراه شدن مردم توسط تو باعث این عذابها و سختی ها
گردید.»
تاریکی شب همه جا فرا گرفت. الیاس به شاگردش گفت؛ نگاه کن ببین در آسمان چه می
بینی؟ گفت؛ ابرهایی می بینم که به ما نزدیک می شود. الیاس گفت؛ به مردم بشارت بده که
باران رحمت الهی در شرف باریدن است. و به آنها تذکر بده که اموال خویش را از خطر غرق
شدن حفظ کنند. مدتی گذشت و به اذن پروردگار زمین بار دیگر سرسبز شد و مردم از
تنگدستی و رنج نجات یافتند. اما بار دیگر مردم ناسپاس مجددا به طغیان و سرکشی روی
آوردند. تا جایی که خداوند پادشاهی ستمگرتر از پادشاه قبلی را بر آنان مسلط ساخت.
💢 پایان نبوت الیاس و عروج به آسمان
در این میان همسر پادشاه چون دید که الیاس مردم را به خداپرستی دعوت می کند، لذا
پادشاه را وادار ساخت تا از پیروی الیاس سرپیچی کند و به مخالفت با او قیام کند. پادشاه نیز
چنین کرد و به تحریک همسرش از پیروی الیاس دست کشید و او را تهدید کرد و در صدد قتل آن
حضرت برآمد. الیاس نیز به کوهها و بیابانها گریخت. و چون دید
که دیگر نمی تواند در میان مردم باقی بماند لذا او الیسع را وصی و جانشین خود قرار داد و
منطقه شامات را که در حوزه مأموریت او بود به الیسع سپرد و خود در جامه ای از نور به سوی
آسمان پر کشید.
او از نظرها غایب شد و همچون عیسی به آسمان عروج کرد تا زمان ظهور حضرت حجت بن
الحسین العسکری.
💢نکاتی چند در مورد الیاس علیه السلام
-1 در برخی اقوال آمده است که الیاس مانند خضر پیامبر از آب حیات نوشیده و همیشه زنده
است و موکل بر دریاهاست، همانگونه که حضرت خضر موکل بر خشکی هاست. گویند؛ روزی
پیامبر صلی الله علیه و آله صدایی از قله کوهی شنید که می گفت؛ بار خدایا مرا نیز در زمره
امت پیامبرت که مورد رحمت تو واقع گشتند قرار بده. در این لحظه پیامبر مردی را با قامتی حدود سیصد ذراع دید. او هنگامی که مقابل رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید گفت؛ من
سالی یک بار غذا می خورم و امروز یکی از آن مواقع است. مدتی گذشت، مائده ای آسمانی
بر آن شخص که کسی غیر از الیاس پیامبر نبود، نازل گشت و آن دو باهم مشغول خوردن غذا
شدند.
در قرآن کریم در دو جا نام الیاس ذکر شده یکی در سوره (انعام آیه 85 و صافات آیه 123 .(در
سوره انعام خدای تعالی فرموده؛ «و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس و همگی از شایستگان
بودند...».
و در احوالات آن حضرت گفته اند: وی پس از حزقیل مبعوث گردید، در آن هنگام که پیش
آمدهای ناگوار در بنی اسرائیل رخ داد.
مناجاتی از الیاس پیامبر با خداوند؛
«پروردگارا! آیا بعد از اینکه روزها را به تشنگی و شبها را به بیداری گذرانده ام و گونه هایم را بر
خاک آستانت مالیده ام باز هم مرا به عذابت مبتلا خواهی کرد؟ خداوند به او وحی فرستاد؛ که
ای بنده من مطمئن باش
هیچگاه به عذاب خویش گرفتارت نخواهم کرد. ای بنده من وقتی ما وعده نمودیم حتما به آن
جامه عمل خواهیم پوشاند.»
و خداوند در سوره صافات (آیه 127 - 123 (می فرماید؛
«و به راستی الیاس از فرستادگان ما بود. چون به قوم خود گفت؛ آیا پروا نمی دارید؟ آیا بعل را
می پرستید و بهترین آفرینندگان را وا می گذارید؟ خدا را که پروردگار شما و پروردگار پدران
پیشین شماست؟ پس او را دروغگو شمردند و قطعا آنها در آتش احضار خواهند شد.»
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•