eitaa logo
کانال مذهبی راز قرآن جواب تمام سوالات در کانال سنجاق شده است برای خوندنش حتماً کلمه تایید را بزنید👇
87.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
9هزار ویدیو
19 فایل
جهت رزرو تبلیغات تعرفه 👇 https://eitaa.com/joinchat/2613314037C39e1ac75c8 ❌ کپی پست برای اعضای کانال مجاز است.به شرط صلوات بر محمد و ال محمد و دعا برای ظهور اقا امام زمان عج. تبلیغاترایگان نداریم هزینه ارتفاع کانال بشدت بالاست.
مشاهده در ایتا
دانلود
(هر روز یک داستان از زندگی پیامبران علیه السلام از آدم تا خاتم) 💢 حکایتی از لحظه تولّد موسی علیه السلام هنگام ولادت موسی فرا رسید و هرچه نزدیک تر می شد مادر موسی (یوکابد یا یوخابید) نگران تر می شد. امداد الهی موجب شد که آثار حمل در یوکابد آشکار نباشد از سویی یوکابد با قابله ای دوست بود. کسی را به دنبال قابله فرستادند، قابله آمد و او را یاری کرد. نوزاد دور از دید مردم متولد شد. در این هنگام نور مخصوصی از چهره موسی درخشید که بدن قابله به لرزه افتاد، همان دم قابله گفت؛ «تصمیم داشتم تولد موسی را به مأموران خبر دهم ولی او چنان بر قلبم چیره شد که حاضر نیستم مویی از او کم شود.» قابله از خانه بیرون آمد و مأموران او را دیدند و به خانه مادر موسی وارد شدند. خواهر و مادر موسی دستپاچه شدند و موسی را در تنور انداختند. مأموران وارد شدند و جز تنور آتش چیزی ندیدند و مأیوس شده از خانه خارج شدند. در این لحظه صدای گریه نوزاد از تنور بلند شد. مادر به سوی تنور رفت و دید که خداوند آتش را بر موسی گلستان ساخته است. مادر که از صدای گریه نوزاد نگران شده بود که نکند جاسوسان متوجه او شوند دست به دعا بلند کرد و از خدا خواست که چاره ای دیگر پیش روی او بگشاید و خداوند با الهام او را از نگرانی حفظ کرد و در قرآن چنین آمد؛ «ما به مادر موسی الهام کردیم او را شیر بده و هنگامی که بر او ترسیدی وی را در دریای نیل بیفکن و نترس و غمگین مباش که ما او را به تو باز می گردانیم و او را از رسولان قرار می دهیم.» 💢 موسی در خانه فرعون اتفاقا رود نیل از قصر آسیه زن فرعون می گذشت. در آن روز فرعون و همسرش آسیه در قصر ایستاده بودند که چشمانشان به جسمی سیاه افتاد که سوار بر امواج جلو می آمد و چون به نظرگاه آسیه رسید در میان درختها گیر کرد. صندوقچه را نزد آسیه آوردند و چون در آن را برداشتند پسری زیبا را دید، چون فرعون از آینده خود می ترسید دستور قتل او را داد. در آن هنگام محبت موسی به اذن پروردگار در دل آسیه افتاد. و هر دو تصمیم گرفتند که او را به فرزندی قبول کنند. همسر فرعون چون او را بدید مهر کودک در دلش آمد پدید گفت با فرعون از قتلش گذر تا به فرزندی بگیریم این پسر اسم کودک را موسی گذاشتند چون او را از آب و در کنار درخت پیدا کردند. در صدد یافتن دایه ای برای موسی افتادند ولی هر دایه ای را برای موسی گرفتند، موسی شیر نمی نوشید و به دستور آسیه همگی به دنبال دایه ای مناسب برای کودک گشتند. 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•