eitaa logo
کانال مذهبی راز قرآن جواب تمام سوالات در کانال سنجاق شده است برای خوندنش حتماً کلمه تایید را بزنید👇
86.7هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
9.3هزار ویدیو
20 فایل
جهت رزرو تبلیغات تعرفه 👇 https://eitaa.com/joinchat/2613314037C39e1ac75c8 ❌ کپی پست برای اعضای کانال مجاز است.به شرط صلوات بر محمد و ال محمد و دعا برای ظهور اقا امام زمان عج. تبلیغاترایگان نداریم هزینه ارتفاع کانال بشدت بالاست.
مشاهده در ایتا
دانلود
(هر روز یک داستان از زندگی پیامبران علیه السلام از آدم تا خاتم) ورود ابراهیم به شهر بالاخره به امر خداوند، ابراهیم به میان قوم خویش بازگشت، و خداوند چهره او و اندامش را به گونه ای قرار داد که کسی متوجه نمی شد که او نوجوانی بیش نیست و او را بزرگ تر از سنش نشان می داد. از همان ابتدای ورود او به شهر، نشانه هایی از خداوند به مردم می داد و از مردم می خواست که ستارگان و ماه و خورشید و بتها را ستایش نکنند. بلکه خدایی را بپرستند که جاودان و ابدی است و خود آفریننده تمام این خدایان ساختگی مردم است. ابراهیم دریافته بود که این بتها و ستارگان و ماه و خورشید که مردم آنها را می تراشند و می پرستند، در پیشگاه خدا ارزشی ندارند. به همین جهت بود که تصمیم گرفت بتدریج دعوت به سوی خدای یکتا را آغاز کند و قوم خود را از پرتگاه شرک و لجنزار مفاسد نجات بخشد. این پیامبر در میان قوم خود در 15 سالگی به پیامبری مبعوث شد. ابراهیم و نشانه ای از رستاخیز آری، قلب ابراهیم لبریز از ایمان به پروردگار و سرشار از اعتقاد و اعتماد به قدرت خالق یکتا بود، به آنچه که درباره قیامت و زنده شدن مردگان به او وحی شده بود، ایمان داشت. ولی او مشتاق بود به ایمان و بصیرت خویش بیفزاید و اعتماد و یقینش بیشتر گردد و آیات رستاخیز را درک کند و برهان روشن قیامت را به چشم خود ببیند، لذا از پروردگار خود خواست تا به او نشان دهد که چگونه مردگان را زنده می کند؟ خدای تعالی به ابراهیم وحی نمود؛ «مگر اعتقاد به قیامت نداری؟» ابراهیم پاسخ داد؛ «چرا ایمان دارم، ولی می خواهم دلم سرشار از ایمان و یقین و باور گردد و به عالی ترین مرحله یقین برسد». خداوند به او فرمود؛ «چهار پرنده را بگیر و سر آنها را ببر، و سپس گوشت بدن آنها را بکوب و درهم بیامیز، آنگاه گوشت کوبیده شده را به چهار قسمت کن و هر کدام را به روی کوهی قرار بده و سپس آنها به اذن خدا به سوی خود بخوان.» ابراهیم طبق فرمان خداوند چهار پرنده را که گویند (خروس، طاووس، اردک و کلاغ )بوده گرفت و کشت و گوشت بدن آنها را با هم مخلوط کرد و به چهار قسمت ،تقسیم کرد و هر قسمت را روی کوهی قرار داد، آنگاه کمی دورتر رفت و منقارهای آن چهار پرنده را در دست گرفت، و صدا زد؛ «ای پرندگان! به اذن خدا زنده شوید و به نزد من پرواز کنید.» در همان لحظه گوشتهای مخلوط شده پرندگان از هم جدا شد و به طرف ابراهیم حرکت کردند و به منقارهای خود پیوستند و روح در بدن آنها دمیده شد. ابراهیم با چشم خود صحنه معاد و زنده شدن مردگان را دید و در نهایت شگفتی متوجّه دانه هایی که روی زمین ریخته بود شد که پرندگان به خوردن آنها مشغولند. قلب ابراهیم سرشار از اطمینان و باور گردید، سخن قلبش را به زبان آورد و گفت؛ «آری، خداوند بر همه چیز تواناست و زنده شدن مردگان پس از مرگ به دست اوست، خدایی که هم از ذرّه های بدن مردگان آگاه است و هم توانایی بر جمع کردن آنها را دارد.» 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•