16.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک بچه سرما بخوره چقدر
#مادر نگران میشه؟
🖤😔امان از دل مادران شهدا
سخنرانی زیبای رهبر برای مادران
🍃⃟♥️← #رسانه_محبین_الشهدا
@mohebin_shohada_razan
از اون زنهایی که با یک دست گهواره رو تکون دادن
و با یک دست جهان رو
👤علی قدردان
❤️#مادر
❤️#رسانه_محبین_الشهدا
@mohebin_shohada_razan
🌹مادر روزت مبارک ❤️
یا زهرا (س) ❤️
#مادر
#روز_مادر
❤️#سلام_برمادران_شهیدان_امنیت
❤️#رسانه_محبین_الشهدا
@mohebin_shohada_razan
🚫 وسط شادی هامون برای #روز_زن و #روز_مادر، یادی کنیم از هزاران ظلمی که تمدن #وحشی #غرب به #زنان داشته است
⛔️ تصویر سرهای بریده زنان #گینه توسط فرانسویها که امروز مدعی #حقوق_زنان و #حقوق_بشر هستند. این بدتر از #حیوانات اگر به رهبر انقلاب اهانت نکنند تعجب داره!
#غرب_وحشی #فرانسه
#زن #مادر
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کپی کن
❤️#روشنگری_گسترش_آگاهی
❤️#رسانه_محبین_الشهدا
@mohebin_shohada_razan
#چرا_خانــمها_شهـــید_نمیشن⁉️
#حاج_آقا_پـنــاهـــیـان:
🔴 چون به شهادت احتیاج ندارن این
آقایونن که باید شهید بشن، تا به سعادت
برسن😊
🔴 خانم ها یه تحمل بکنند تو خونه،
اجر یه شهید رو بهشون میدن
دیگه نمیخواد کار زیادے بڪنن 😊
🔴 خانمها واقعا امکانات معنویشون بالاست
فقط باید بدونند ڪجا باید چیڪار ڪنند
مرد بداخلاقشو تحمل ڪنه, بچه " #ولایتمدار " میشه...
🔴 اون رفتارهایے ڪه براے آقایون گفتیم هم همین تاثیر رو داره...
🔴 همون روز اول ڪه حضرت ام البنین(س)
اومدن تو خونه حضرت ،
حسنین ڪسالت داشتند، شروع ڪرد به تیمار ڪردن...
🔴 تا سالها به احترام بچه هاے حضرت،
خودشون بچه دار نشدند...
🔴 بعد ڪه چهار پسر آورد،
همیشه به پسرانش تاڪید میڪرد؛↓
📌 من ڪنیز بچه هاے امیرالمومنین(ع) هستم
و شماها خدمتگزاران بچه های آقا هستید...
🔴 " #مــادر" ولایتمدار تربیت میڪنه
مادرهاے بزرگوار! نقشتون ویژه هست
به حق حضرت ام البنین یه همت بزرگے بڪنید،در تربیت بچه ها...😊
🔴 پدر اگر امیرالمؤمنین هم باشه،
نمیشه نقش" #مادر " رو انڪار ڪرد...
دخترها رو دارید تربیت میڪنید،
به گونه ای خاص تربیت بڪنید
ڪه پس فردا ام البنین باشند.
🍃⃟♥️← #أللَّھُم؏َـجِّلْ_لِوَلیِڪَ_ألْفَرَج
🍃⃟♥️← #رسانه_محبین_الشهدا
جهت پیوستن به ما رو لینک بزن 👇👇
@mohebin_shohada_razan
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊
#ما_رأیتُ_إلــا_جَُمیلا...
مجنون حرم بودیم واین جملہ نوشتیم
درخواب ببیند ڪہ عدو فاتح اینجاسٺ
مامسٺ حریم حرم وعشق شهادٺ
هررنج وبلایے ڪہ رسد معرڪہ زیباسٺ
دیگر چہ زینبـے؟ چہ عزیـزے؟ چہ خواهـرے؟!
وقتـے نمانده اسٺ برایـش بـرادرے
تا نیـزه اٺ زدند زمیـטּ خورد خواهـرٺ
با تو چہ ڪرده اند در ایـטּ روز آخـرے؟
#ما_امت_حَـــــــسنیم
دعای #مــــــادر او بیمه می کند ما را؛
نگاه فاطمه فردا به #امت_حسن است...
🍃⃟🖤← #پسر_ارشد_حیدر_دوستت_داریم
🍃⃟🖤← #سلام_علی_قلب_زینب_الصبور
🍃⃟🖤← #رسانه_رزن_نامه
📌به ما بپیوندید
جهت پیوستن به ما رو لینک بزن
👇👇👇👇
@razan_nameh
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
.
.
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
.
.
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
.
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
.
.
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
.
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم...
.
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
.
.
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
.
.
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
🍃⃟❤️← #شهدا
🍃⃟❤️← #گاهی_نگاهی
🍃⃟❤️← #رسانه_رزن_نامه
📌به ما بپیوندید
جهت پیوستن به ما رو لینک بزن
👇👇👇👇
@razan_nameh
🍃می گویند خدا #مادر را آفرید که گوشه ای از وجود خودش بر روی زمین باشد تا وقتی بنده ای را به زمین و اهلش هدیه کرد، او را به رسم امانت به آغوش مادر بسپارد.اصلا #عشق واقعی همان محبت عزلت نشین دل مادرهاست.
🍃مسعود عسگری درآغوش پر مهر مادری بزرگ شد که آرزوهای بسیاری برای پسرش داشت.دوست داشت او را در لباس #دامادی ببیند و هروقت برق چشمانش خبر از آرزویش داشت، مسعود می گفت: "هروقت زمانش رسید خودم می گویم."
🍃مادر در #انتظار ندایی از دل پسر برای دیدن دامادی اش و پسرش در انتظار ندایی از اهل #آسمان برای رسیدن به #شهادت .
🍃مقدمات را فراهم کرد و راهی سوریه شد. بی قراری مادرش شروع و هر بار با برگشتنش قرار به دل بی قرار برمی گشت. در هر وداع او را امیدوار می کرد به دیدن دوباره اش اما آخرین بار گفت منتظرش نباشد. دل مادر کاسه آبی شد که از چشمانش ریخت و #بدرقه راه پسرش شد.
🍃 قلب #منتظر مادر در تلاطم دریای نگرانی بی تاب و مسعود قدم به قدم به شهادت نزدیک تر شد. بدن مسعود با برخورد توپ تکه تکه شد. آنطرف حس مادری کار دست مادرش داد و #دل اوهم تکه تکه ترک خورد و شکست.چشم پسر فدا شد و #چشم مادر به در خشک شد.دستش قطع شد و مادر دست شست از برگشتنش.پاهای مسعود قطع شد و زانوان مادر لرزید..
🍃خدا امانتی اش را پس گرفت و صبر را به دل داغدار مادر عطا کرد.خبر شهادت را که شنید محکم ایستاد. در مراسم #وداع با دیدن بدن #اربا_اربا فرزندش به یاد جوان #امام_حسین اشک ریخت و با دیدن دست جدا شده مسعود به یاد #علمدار کربلا ناله زد.
🍃آرزوی دامادی اش بر دل ماند .اما داغ سنگین نشسته بر قلب مادر به بهای عاقبت بخیری فرزندش آرام شد.......
#شهید_مسعود_عسگری
🔷تاریخ تولد: ۸ شهریور ۱۳۶۹
🔷تاریخ شهادت: ۲۱ آبان ۱۳۹۴
🔷محل شهادت: حلب_سوریه
🔷مزار شهید: بهشت زهرا
🍃⃟❤️← #سالروز_شهادت
🍃⃟❤️← #رسانه_رزن_نامه
📌به ما بپیوندید
جهت پیوستن به ما رو لینک بزن
👇👇👇👇
@razan_nameh