eitaa logo
رازچفیه
484 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
651 ویدیو
7 فایل
ارتباط باما @zibanoroznia @zeynab_roos313 کپی حلاله عالم رازی هست كه جز به بهای خون فاش نمی‌شود. هنر آن است كه بمیری، پیش از آنكه بمیراندت، مبدأ و منشأ حیات آنان‌اند كه چنین مرده‌اند
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر جلوی سنگرش یک جفت پوتینِ کهنه و رنگ و رو رفته بود، می‌فهمیدیم هست؛ واِلا می‌رفتیم جای دیگر دنبالش می‌گشتیم..!! 🔥 تل آویو بامادرخاکریزخاطرات شهداهمراه باشید👇 https://eitaa.com/razechafieh
چند سالته؟! . از بیت امام تا لشگر ویژه شهدا؛ . در سن۲۱ سالگی فرمانده لشگر ویژه شهدا فرمانده ای که گروهک های ضد انقلاب برای زنده و مرده‌ی او جایزه تعیین کردند... و عاقبت در سن ۲۵ سالگی به رسید! . . شهادت دو برادر در یک روز؛ . در سن ۲۱ سالگی مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد و چندی بعد به فرماندهی لشگر علی ابن ابیطالب رسید. و در سن ۲۵ سالگی در کنار برادرش مجید به رسید! . . فرمانده ای با دست قطع شده؛ . از گردان حبیب بن مظاهر تا فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا در عملیات والفجر ۲ با وجود شدت زخم خود را به سنگر دشمن رساند و با سیم ارتباطی آن‌ها با عقبه‌شان قطع کرد. و در نهایت در ۲۸ سالگی به رسید! . . چشم بینا و مغز متفکر دفاع مقدس؛ . فرمانده قرارگاه نصر در عملیات های فتح المبین، بیت المقدس، رمضان که در نهایت در سن ۲۷ سالگی به رسید! . . سردار خیبر ، ابراهیمِ قربانگاهِ جزیره‌ی مجنون فرمانده لشگر۲۷ محمد رسول الله؛ که در سن ۲۸ سالگی به رسید! . . فرمانده سپاه و حماسه ساز هویزه؛ . در سال ۵۸ نمایشگاه پیش بینی جنگ در اهواز بر پا نمود! در سال ۵۹ کلاسهای قرآن و نهج البلاغه و تاریخ اسلام در سپاه پاسداران برگزار کرد. و در ۱۶ دی ماه ۵۹ در سن ۲۲ سالگی به رسید! . . دیده بان ولایت و انقلاب؛ . در بزرگی او همین بس که می گوید: من این است که حرف‌هایم را زودتر از زمان خودم گفتم... که در سن ۲۷ سالگی به رسید! . . . از بی برکتی خجالت میکشم! آنگاه که انسان می تواند خود را بسوزاند و از این سوختن، نور مشعل نسل هایی گردد در تاریکی دنیا‌... . ما در مانده ایم! درگیر هزاران تعلقات پوچ و بی ارزش... و بازیچه ی و و ... . از عبور کنیم... . . راستی تو...چندسالته؟
فرمانده لشکر ۱۷ علے ابن ابی طالب 🌷شهید مهدی زین الدین تاریخ تولد: ۱۸ / ۷ / ۱۳۳۸ تاریخ شهادت: ۲۷ /۸ / ۱۳۶۳ محل تولد:تهران محل شهادت:سردشت مزار:قم *🌷همرزم← شهید مهدی زین‌الدین فرمانده‌ے ما بود نصف شب از شناسایی برگشته بود وقتی دید بچه ها تو چادر خوابن خودش بیرون چادر خوابید‼️بسیجی اومده بود نگهبان بعدی رو صدا بزنه شروع کرد با قنداق اسلحه به پهلوی مهدی زدن‼️و میگفت پاشو نوبت پستته🍂مهدی اسلحه رو ازش میگیره میره سر پست و تا صبح نگهبانی میده🥀صبح که بلند میشوند میبینند فرمانده مهدی زین الدین بوده‼️از خجالت همه بچه ها آب شدند.🥀همرزم←رفتم دستشویی،دیدم آفتابه ها خالیه تا رودخونه‌ی هور فاصله‌ی زیادی بود نزدیک تر هم آب پیدا نمیشد،یه بسیجی رو دیدم،بهش گفتم: دستت درد نکنه،میری این آفتابه رو آب کنی؟⁉️ بدون هیچ حرفی قبول کرد و رفت آب بیاره،وقتی برگشت دیدم آب کثیف آورده❗️گفتم:برادر جون! اگه صد متر بالاتر آب میکردی،تمیزتر بودا (: دوباره آفتابه رو برداشت و رفت آب تمیز آورد،🥀بعدها اون بسیجی رو دیدم وقتی شناختمش شرمنده شدم🥀 آخه اون بسیجی مهدی زین الدین بود فرمانده ی لشکرمون.»🌙لباس‏های ساده بسیجی، و تواضع بسیار،از ویژگی‏های بارز اخلاقی او بود🌙مهدی و برادرش مجید در یک زمان شهید شدند🕊️مهدی می‌گوید خواب دیدم که شهید شدیم🕊️زنگ به پدر و مادر میزنند و با آنها خداحافظی میکنند📞طبق خواب مهدی،در بین راه به کمین ضد انقلاب میخورند💥و آنها با آرپی جی به ماشین میزنند💥مجید پشت فرمان شهید میشود🕊️و مهدی هم تیر میخورد🥀و به شهادت میرسد*🕊🕋 💙🌷 @razechafieh
شهادت دو برادر در یک روز🕊️ 🌷شهید مجید زین الدین تاریخ تولد: ۵ / ۷ / ۱۳۴۳ تاریخ شهادت: ۲۷ / ۸ / ۱۳۶۳ محل تولد: تهران محل شهادت: سردشت مزار: قم *🌷راوی←شهید مجید زین‌الدین، برادر شهید مهدی زین‌الدین است، مجید فرمانده اطلاعات و عمليات تيپ 2 لشكر 17علی‌بن ابيطالب(ع) بود. یک شب مجید به همراه ۶ نیروی دیگر برای شناسایی وارد خاک عراق می‌‌شوند⚡️در حین شناسایی، نیروهای بعثی سر می‌رسند💥همراهان مجید سلاح ‌های خود را می ‌گذارند و فرار می ‌کنند⚡️اما مجید برای این که هم سلاح‌ ها به دست دشمن نیفتد، و هم این که کار شناسایی را تمام کند می‌ماند💫وارد یک کانال می ‌شود کانالی که پُر بوده از آب گندیده و جسدهای بوگرفته‌ی بعثی ها🥀بالاخره بعثی ها دور می‌شوند⚡️مجید هم پس از پایان کار شناسایی، به همراه سلاح ‌ها برمی ‌گردد🌙اما به خاطر قرار گرفتن در آب آلوده‌ی کانال تمام بدنش زخم می‌ شود🥀زمانی که به خانه برگشت دهان و حتی روده ‌هایش تاول زده بود🥀به طوری که نمی‌‌توانست هیچ نوع غذایی را وارد دهانش کند🥀و تنها مایعات را... آن هم با سختی زیاد وارد دهانش می‌ کردند🥀او در بسیاری از عملیات ها شرکت کرد که آخرین آنها خیبر بود🌙عاقبت در تاریخ ۲۷ آبان ماه ۱۳۶۳ مجید به همراه برادرش شهید مهدی زین الدین در بین راه به ضد انقلاب ها برخورد می‌کنند💥و هر دو با هم با آرپی‌جی دشمن به شهادت می‌رسند🕊️مهدی تیر می‌خورد💥و مجید هم پشت فرمان با ۲۰ سال سن،شربت شهادت را می‌نوشد*🕊🕋 💙🌷 @razechafieh