هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
دو سال بود دنبال کارمیگشتم😔😭
دلم میخواست دستم توی جیب خودم باشه دیگه خجالت میکشیدم پول توی جیبی از بقیه بگیریم تا اینکه سه ماه پیش اتفاقی باکانال کاردرمنزل باگوشی آشناشدم بهم یاددادچطوری باهمین گوشی توی دستم ماهی ۳۰میلیون پول دربیارم وحتی کمک خرج بقیه بشم☺️💵💰
لینکش براتون میزارم
https://eitaa.com/joinchat/1459225038Ce572b86522
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
.
📌 کار در منزل
اونایی که این چند روز پیام دادن برای کاردرمنزل و گفتن شرایط کاربیرون ازخونه ندارن 🪙
لینکش براتون گذاشتم
👇👇👇👇👇
daramad online ita
.
#شهیدسیدمرتضیآوینی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
خـواهـَرممحجـوببـٰاشوبـٰاتقـوا؛
ڪہشمـاییـدڪہدشمـنرابـاچـٰادرسیـٰاهتان
وبـاتقـوایتاننـٰابودمیڪنیـد!
#شهید_رحیم_آنجفی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱شهید عباس بابایی:
خدایا!
من در این دنیا چیزی ندارم
هر چه هست از آن توست.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
نمازهایت را عاشقانه بخوان
حتی اگر خستهای و حوصله نداری
قَبلش فکر کن چرا داری نماز میخونی
و با چه کسی ملاقات داری
#شهید_مرتضی_آوینی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
هدایت شده از گسترده تبلیغاتی سبحان📢
دعاهای که واقعا معجزه میکنه در کمترین زمان ممکن حاجت روا بشید❌❌
دعا برای پاک شدن گناهان 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1324220859C26ee51546a
دعا برای باز شدن بخت بسته 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1324220859C26ee51546a
دعا برای رزق روزی فروان 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1324220859C26ee51546a
دعا برای شفای بیمار 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1324220859C26ee51546a
دعا برای بچه دار شدن 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1324220859C26ee51546a
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
156K
🎙خداروشکر بازم 👆 حاجت روایی
شفای بیمار به کما رفته با معجزه سفره حضرت زهرا (س ) 🥺👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1324220859C26ee51546a
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 صحبت های شهید زاهدی از رویای شهید حاج ابوطالب
🔹 انشالله پیروزی نهایی با مسلمین است، خیلی دور نیست
این ذکر را زیاد بگویید:
«یدالله فوق ایدیهم»...
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
💔مدتی در جزیره مینو مستقر بودیم. شهید علی آقا ماهانی کنار نهر، کلاس درس قرآن گذاشته بود. قرار شد ما هم بعد از رساندن اسلحه و مهمات به اروند، خودمان را به جمع برسانیم.
وقتی برگشتیم آخر کلاس بود و بچهها مشغول هندوانه خوردن؛ گفتیم: این هندوانه از کجا؟
گفتند: بعد از درس، علی آقا گفت: دلتان چه میخواهد؟ هرکس چیزی گفت. علی آقا گفت: هندوانه باشد خوب است. داشتیم می خندیدیم که نگاهمان به آب افتاد. هندوانه ای ده کیلویی روی آب روان بود. اول فکر کردیم پوست هندوانه است، وقتی گرفتیمش هندوانهای سالم بود و همه از آن خوردند.
تنها کسی که از دیدن آن خوشحال نشد، خود علی آقا بود. نمیخواست بچهها به چشم عارف نگاهش کنند.
📚کتاب رندان جرعه نوش؛ خاطرات حمید شفیعی، صفحه ۶۱ و ۶۲
#رفیق_شهید
#امام_زمان
#شهید_علی_ماهانی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مستند انتخاباتی #سعید جلیلی
📌بهش میگه احساس میکنم بوی آقای رئیسی میدی😭
#لطفا_نشر_حداکثری
#انتخابات
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
آب دهان هدهد
#قسمت_سی_و_یک
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
کار خودش بنایی بود حدس زدم مرا هم می خواد ببردبنایی. به هر حال زیاد اهمیت ندادم. یکدست لباس کهنه ردیف کردم در مغازه را بستم و همراهش راه افتادم
حدسم درست بود؛ کار بنایی تو خانه یکی از علمای معروف، از همان هایی که با رژیم درگیر بودند و رژیم هم راحتشان نمی گذاشت آستین ها را زدم بالا و پا به پاش مشغول شدم.
به قول خودش زیاد بند نیاوردم همان اول کار بریدم ولی به هر جان کندنی که بود دو، سه ساعتی کشیدم. بعدش
یکدفعه سرجام نشستم
خسته و بی حال گفتم:«من که دیگه نمی تونم.»
خوب می دانست که من اهل بنایی و این طور کارهای سنگین نبوده ام شاید رو همین حساب زیاد سخت نگرفت. حتی وقتی لباس ها را عوض کردم و می خواستم بزنم بیرون، با خنده و با خوشرویی بدرقه ام کرد.
فردا دوباره آمد سراغم و دوباره گفت:« لباس کارت رو بردار که بریم»
یک آن ماندم چه بگویم ولی بعد گفتم:«دستم به دامنت !راستش من بنیه ی این جور کارها راندارم .»
خندید گفت: «بیا بریم امروز زیاد به ات کارسخت نمی دم»
یک ذره هم دوست نداشتم حرفش را رد کنم ولی از عهده ی کار هم بر نمی آمدم دنبال جفت و جور کردن بهانه ای شروع کردم به خاراندن سرم گفت: «مس مس کردن و سر خاروندن فایده ای نداره برو لباس بردار که بریم.»
جدی و محکم حرف می زد من هم تصمیم گرفتم حرف دلم را رک و راست بگویم گفتم: «آقای برونسی، من اگر بیام کار کنم این طوری هم برای خودم زیاد فایده و اجری نداره،هم اینکه دست و پای تو رو هم تنگ می کنم.»
خنده از لبش رفت. اخم هاش را کشید به هم و برام مثال آن هد هد را زد که آب دهانش را ریخت رو آتش نمرود، همان آتش که با کوهی از هیزم برای حضرت ابراهیم علیه السلام درست کرده بودند خیلی قشنگ و منطقی این موضوع را به انقلاب ربط داد و گفت تو هم هرچی که بتونی به این علما و روحانیون مبارز خدمت کنی جا داره.
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی