#امام_حسین_شهادت
چشمی که در عزای شه کربلا گریست
کم نوریش مباد که باللَّه بهجا گریست
گریان در این عزا نه همین چشم ما و توست
زین ماجرا فرشتهٔ عرش عَلا گریست
در این عزا که هست عزادار مصطفی
روح القدس به بارگه کبریا گریست
بر کشتهای که اشرف اولاد آدم است
آدم جدا گریست و حوّا جدا گریست
از بوالبشر گرفته و تا ختم الانبیا
هر یک جدا جدا به طریقی جدا گریست
عیسی در آسمان چهارم سحابوار
اندر عزای خامس آل عبا گریست
نوح و خلیل و یوشع [و الیاس] و خضر و هود
موسی و شیث و یونس از این ماجرا گریست
یعقوب در مدینهٔ کنعان علی الدّوام
اندر فراق یوسف کربوبلا گریست
بر کشتهای که شد سر او از قفا جدا
شیر خدا و فاطمه و مصطفی گریست
بر پیکری که گشت لگدکوب اسبها
زینب، سکینه، همچو یم موجزا گریست
بر آن سری که کرد سنان بر سر سنان
خیرالنسا شفیعهٔ روز جزا گریست
بر تشنهکامیَش به کنار دو نهر آب
در روضهٔ جنان حسن مجتبی گریست
بر حلق نازکش که با خنجر بریده شد
در ساحت بهشت علیِ مرتضی گریست
بر اهل بیت او که شدند از جفا اسیر
سجّاد دلفکار به شام بلا گریست
بر غربت حسین امیر دیار عشق
هر صبح و شام دیدهٔ شاه و گدا گریست
«ترکی» به یاد غربت مظلوم کربلا
خون جای اشک، از مژه، صبح و مسا گریست
#آقا_محمدحسین_آغولی
#ترکی_شیرازی
@raziolhossein