eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.3هزار دنبال‌کننده
538 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هرجا سپـــــرِ جان‌ِ پیمـبــــر بودنـد در مــــوجِ بلا یاوَرِ حیــــدر بودنـد کِیْ میشد اسیرِ ریسمان حَبْلُ الله؟ آن روز اگر حمـزه و جعفــر بودند! @raziolhossein
السلام و عليك يا حمزه،اي عموجان منم رسول خدا اي علمدار لشگر اسلام،اي ملقب به سيدالشهدا چه بلائي سر تو آوردند،مثله كرده كسي تمام تنت با وجودي كه سر به تن داري،واي من واي من لب و دهنت تو جگر گوشه ي مني اما،جگرم تكه پاره شد اينجا جگرت را كسي در آورده،تن تو پر ستاره شد اينجا خواهر تو صفيه آمده است،چه جوابي به خواهرت بدهم از عبايم كمك گرفتم تا، سايباني به پيكرت بدهم روضه هاي عبا چه جانسوز است،غم گرفته علي براي خودش روضه ي سقط محسن اش را او،رفت و پوشاند با عباي خودش كربلا هم عبا به كار آمد،بلكه بايد نوشت چندين بار در عبا چيده جسم اكبر را،پدر او به زحمت بسيار بار ديگر گرفت زير عبا،پاره پاره گلوي اصغر را آه از اين روضه هاي حيراني،چه بگويد جواب مادر را چقدر جاي مصطفي خالي ست،تا عبائي بياورد گودال خواهرش ديده از بلندي تل،سر پيراهنش شده جنجال... @raziolhossein
واحمزتا... چه آمده بر روز پیکرت واحمزتا... رسیده کنار تو خواهرت واحمزتا... به روی تنت می کشم عبا مثله شده رشیدِ حرم ؛پای تا سرت واحمزتا... اگر چه تنت ریخته بهم با احترام دفن کنم جسم اطهرت واحمزتا...شکافته شد سینه ات ولی در زیر سم اسب نشد نرم پیکرت واحمزتا ... چه خوب که دختر نداشتی کاری نداشت وحشیِ قاتل به دخترت واحمزتا... عموی دلاور برو دگر یک دختری  زمین نخورد در برابرت واحمزتا ... بریده شد انگشت تو ولی غارت شدی قبول نه در پیش مادرت @raziolhossein
خاک اُحد واویلتا  واحمزتا می گفت جبریل در عرش خدا ،واحمزتا می گفت وقتی تنش را پاره پاره دید پیغمبر با گریه ختم الانبیا ، واحمزتا می گفت یک سو عموی با وفا افتاد بر خاک و... یک سو علی مرتضی ، واحمزتا می گفت مولا امیرالمؤمنین بر سر زنان می رفت پشت سرش خیرالنسا ، واحمزتا می گفت یک سو زن ملعونه خنجر بر جگر می زد یک سو صفیه وا اَخا  ، واحمزتا می گفت لعنت به وحشی ، نیزه بر پهلوی آقا زد خواهر شنید این ماجرا ، واحمزتا می گفت ای وای از وقتی صفیه خواهرش آمد می دید جسم مُثله را،  واحمزتا می گفت ــــــ وقتی در بیت الحرم را سوخت نا محرم زهرا میان شعله ها ، واحمزتا می گفت مولا امیرالمؤمنین  از خانه  تا مسجد در هجمه‌ی  نامردها  ،  واحمزتا می گفت وقتی که با ضرب لگد  افتاد  روی خاک مادر به زیر  دست و پا  ، واحمزتا می گفت وقتی زمین می خورد باپهلوی بشکسته از بی کسی در کوچه ها ، واحمزتا می گفت هرروز با قدّ خمیده تا احد می رفت همراه آقا زاده ها ، واحمزتا می گفت ازدرد سینه ، درد پهلو  ناله می کرد و... از غربت شیر خدا ، واحمزتا می گفت ـــــــــ واحمزتا آن قدر ادامه داشت تا وقتی ارباب ما در کربلا ، واحمزتا می گفت وقتی که با سر نیزه ها  از ذوالجناح افتاد غرقه به خون آقای ما ، واحمزتا می گفت بالای تل زینبیه خواهرش زینب از دست شمر بی حیا ، واحمزتا می گفت از خیمه تا مقتل حسینم وای می گفتو از قلتگه تا خیمه ها ، واحمزتا می گفت وقتی تن پاک حسینش را تماشا کرد در زیر سمّ اسبها ، واحمزتا می گفت یابین خیمه ناله‌ی واضیعتا می زد یابین میدان بلا ، واحمزتا می گفت شام غریبان دختری می سوخت در آتش وقت فرار از خار ها ، واحمزتا می گفت دخت  امیرالمؤمنین و ناقه‌ی عریان! ای وای ،ناموس خدا ، واحمزتا می گفت وقتی عقیله رأس خونین حسینش را می دید در طشت طلا ، واحمزتا می گفت @raziolhossein
هرجا سپـــــرِ جان‌ِ پیمـبــــر بودنـد در مــــوجِ بلا یاوَرِ حیــــدر بودنـد کِیْ میشد اسیرِ ریسمان حَبْلُ الله؟ آن روز اگر حمـزه و جعفــر بودند! @raziolhossein
‏نبود مرد نبرد تو در اُحُد اَحَدی چرا که ذکر لبت بود یا علی مددی @raziolhossein
میان معرکه مثل سپاه بی عددی چرا که ذکر لبت بود یا علی مددی تو را رسول خدا خواند سید الشهدا تویی که یار خدا و رسول ، تا ابدی لب و زبان و ... چه گویم چه گردن آویزی امان ز هند جگرخوار ، امان ز بی خردی عبا و خار بیابان به جسم تو چو کفن برای اینکه نبیند تن تو را احدی به نیزه کشته شدی و تنت برهنه نشد کنار جسم تو مادر نگفت یا ولدی هزار شکر که خواهر ندید جسم تو را هزار شکر به گودال دست و پا نزدی هزار شکر که خنجر به حنجر تو نرفت هزار شکر به جسمت نزد کسی لگدی @raziolhossein
مـرا بـا اَشـک اُلفـت از قـديــم اسـت که مرغ دل به صحن غم مقيم است مُحبّـيـن ! خــون زِ اَبـر ديــده بـاريـد عــزاي حمــزه و عبـدالعظيــم اســت @raziolhossein
هرجا سپـــــرِ جان‌ِ پیمـبــــر بودنـد در مــــوجِ بلا یاوَرِ حیــــدر بودنـد کِیْ میشد اسیرِ ریسمان حَبْلُ الله؟ آن روز اگر حمـزه و جعفــر بودند! @raziolhossein
السلام و عليك يا حمزه،اي عموجان منم رسول خدا اي علمدار لشگر اسلام،اي ملقب به سيدالشهدا چه بلائي سر تو آوردند،مثله كرده كسي تمام تنت با وجودي كه سر به تن داري،واي من واي من لب و دهنت تو جگر گوشه ي مني اما،جگرم تكه پاره شد اينجا جگرت را كسي در آورده،تن تو پر ستاره شد اينجا خواهر تو صفيه آمده است،چه جوابي به خواهرت بدهم از عبايم كمك گرفتم تا، سايباني به پيكرت بدهم روضه هاي عبا چه جانسوز است،غم گرفته علي براي خودش روضه ي سقط محسن اش را او،رفت و پوشاند با عباي خودش كربلا هم عبا به كار آمد،بلكه بايد نوشت چندين بار در عبا چيده جسم اكبر را،پدر او به زحمت بسيار بار ديگر گرفت زير عبا،پاره پاره گلوي اصغر را آه از اين روضه هاي حيراني،چه بگويد جواب مادر را چقدر جاي مصطفي خالي ست،تا عبائي بياورد گودال خواهرش ديده از بلندي تل،سر پيراهنش شده جنجال... @raziolhossein
واحمزتا... چه آمده بر روز پیکرت واحمزتا... رسیده کنار تو خواهرت واحمزتا... به روی تنت می کشم عبا مثله شده رشیدِ حرم ؛پای تا سرت واحمزتا... اگر چه تنت ریخته بهم با احترام دفن کنم جسم اطهرت واحمزتا...شکافته شد سینه ات ولی در زیر سم اسب نشد نرم پیکرت واحمزتا ... چه خوب که دختر نداشتی کاری نداشت وحشیِ قاتل به دخترت واحمزتا... عموی دلاور برو دگر یک دختری  زمین نخورد در برابرت واحمزتا ... بریده شد انگشت تو ولی غارت شدی قبول نه در پیش مادرت @raziolhossein
خاک اُحد واویلتا  واحمزتا می گفت جبریل در عرش خدا ،واحمزتا می گفت وقتی تنش را پاره پاره دید پیغمبر با گریه ختم الانبیا ، واحمزتا می گفت یک سو عموی با وفا افتاد بر خاک و... یک سو علی مرتضی ، واحمزتا می گفت مولا امیرالمؤمنین بر سر زنان می رفت پشت سرش خیرالنسا ، واحمزتا می گفت یک سو زن ملعونه خنجر بر جگر می زد یک سو صفیه وا اَخا  ، واحمزتا می گفت لعنت به وحشی ، نیزه بر پهلوی آقا زد خواهر شنید این ماجرا ، واحمزتا می گفت ای وای از وقتی صفیه خواهرش آمد می دید جسم مُثله را،  واحمزتا می گفت ــــــ وقتی در بیت الحرم را سوخت نا محرم زهرا میان شعله ها ، واحمزتا می گفت مولا امیرالمؤمنین  از خانه  تا مسجد در هجمه‌ی  نامردها  ،  واحمزتا می گفت وقتی که با ضرب لگد  افتاد  روی خاک مادر به زیر  دست و پا  ، واحمزتا می گفت وقتی زمین می خورد باپهلوی بشکسته از بی کسی در کوچه ها ، واحمزتا می گفت هرروز با قدّ خمیده تا احد می رفت همراه آقا زاده ها ، واحمزتا می گفت ازدرد سینه ، درد پهلو  ناله می کرد و... از غربت شیر خدا ، واحمزتا می گفت ـــــــــ واحمزتا آن قدر ادامه داشت تا وقتی ارباب ما در کربلا ، واحمزتا می گفت وقتی که با سر نیزه ها  از ذوالجناح افتاد غرقه به خون آقای ما ، واحمزتا می گفت بالای تل زینبیه خواهرش زینب از دست شمر بی حیا ، واحمزتا می گفت از خیمه تا مقتل حسینم وای می گفتو از قلتگه تا خیمه ها ، واحمزتا می گفت وقتی تن پاک حسینش را تماشا کرد در زیر سمّ اسبها ، واحمزتا می گفت یابین خیمه ناله‌ی واضیعتا می زد یابین میدان بلا ، واحمزتا می گفت شام غریبان دختری می سوخت در آتش وقت فرار از خار ها ، واحمزتا می گفت دخت  امیرالمؤمنین و ناقه‌ی عریان! ای وای ،ناموس خدا ، واحمزتا می گفت وقتی عقیله رأس خونین حسینش را می دید در طشت طلا ، واحمزتا می گفت @raziolhossein
هرجا سپـــــرِ جان‌ِ پیمـبــــر بودنـد در مــــوجِ بلا یاوَرِ حیــــدر بودنـد کِیْ میشد اسیرِ ریسمان حَبْلُ الله؟ آن روز اگر حمـزه و جعفــر بودند! @raziolhossein
میان معرکه مثل سپاه بی عددی چرا که ذکر لبت بود یا علی مددی تو را رسول خدا خواند سید الشهدا تویی که یار خدا و رسول ، تا ابدی لب و زبان و ... چه گویم چه گردن آویزی امان ز هند جگرخوار ، امان ز بی خردی عبا و خار بیابان به جسم تو چو کفن برای اینکه نبیند تن تو را احدی به نیزه کشته شدی و تنت برهنه نشد کنار جسم تو مادر نگفت یا ولدی هزار شکر که خواهر ندید جسم تو را هزار شکر به گودال دست و پا نزدی هزار شکر که خنجر به حنجر تو نرفت هزار شکر به جسمت نزد کسی لگدی @raziolhossein
مـرا بـا اَشـک اُلفـت از قـديــم اسـت که مرغ دل به صحن غم مقيم است مُحبّـيـن ! خــون زِ اَبـر ديــده بـاريـد عــزاي حمــزه و عبـدالعظيــم اســت @raziolhossein
‏نبود مرد نبرد تو در اُحُد اَحَدی چرا که ذکر لبت بود یا علی مددی @raziolhossein
برای اوج نوشتند بال وا شده را نزول نیست به معراج آشنا شده را تو همزهء أَحَد و حمزهء اُحُد هستی چگونه شرح دهم جلوه ی دوتا شده را قسم به حُرمت جعفر تو نیز طیاری قفس چگونه بگیرد تن رها شده را خودی شکستی و آوازه ات فراتر رفت خدا بلند کند خاکِ مصطفی شده را تو ایستاده ای و ایستاده می مانی شکست نیست ، به دست نبی بنا شده را به بازویت اسداللهیِ علی وصل است سپاه نیست جلودار، مرتضی شده را به روی خاکی و پیغمبر خدا مانده است چگونه جمع کند این جدا جدا شده را کفن که برتن تو کرد، گریه کرد و نشست کنار پیکر تو دید بوریا شده را خدا به خواهر غمدیده ی تو رحم کند اگر نگاه کند جسم جابجا شده را @raziolhossein
هرجا سپـــــرِ جان‌ِ پیمـبــــر بودنـد در مــــوجِ بلا یاوَرِ حیــــدر بودنـد کِیْ میشد اسیرِ ریسمان حَبْلُ الله؟ آن روز اگر حمـزه و جعفــر بودند! @raziolhossein