eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.8هزار دنبال‌کننده
739 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پدرمظلوم مولای امیرالمومنین علیه السلام @raziolhossein @raziolhossein1
دل امام زمان، زین عزا پریشان است که مرقد دو ولی خدای، ویران است   به شهر سامره شد، قبه‏ ای خراب کز آن زمین و عرش و سماوات، نور باران است ضریح عسکریین، از شرار آتش سوخت دلِ هر آن‌که محب علی است، سوزان است تو گویی آن‌که عزادار، بهر سامرا مدینه و نجف و مکه و خراسان است چو گل که در قفس خار، گشته زندانی حَرَم، اسیر مریدان آل‌سفیان است سزد که چشم جهان، خون در این عزا گرید که چشمِ چشم و چراغ رسول، گریان است کسی که باغ بهشت، از وجود اوست، «بهشت» مزار مادرش از جور خصم، ویران است کسی که خلق جهان، میهمان سفره اوست دلش، به غصه و چشمش به اشک، مهمان است هنوز گنبد زیبای شهر سامرا به زیر خاک غریبی و درد، پنهان است هنوز بر حرم پاک چار امام بقیع به شام، ماه و به روز، آفتاب تابان است هنوز ناله زهرا، به گوش جان آید که دود آتش، از خانه‏‌اش، نمایان است «هنوز ناله زینب، به گوش می‏‌آید» که جسم پاک حسینش، به خاک، عریان است هنوز ناله اطفال سیدالشهدا بلند، در دل تفتیده بیابان است @raziolhossein
دل امام زمان، زین عزا پریشان است که مرقد دو ولی خدای، ویران است   به شهر سامره شد، قبه‏ ای خراب کز آن زمین و عرش و سماوات، نور باران است ضریح عسکریین، از شرار آتش سوخت دلِ هر آن‌که محب علی است، سوزان است تو گویی آن‌که عزادار، بهر سامرا مدینه و نجف و مکه و خراسان است چو گل که در قفس خار، گشته زندانی حَرَم، اسیر مریدان آل‌سفیان است سزد که چشم جهان، خون در این عزا گرید که چشمِ چشم و چراغ رسول، گریان است کسی که باغ بهشت، از وجود اوست، «بهشت» مزار مادرش از جور خصم، ویران است کسی که خلق جهان، میهمان سفره اوست دلش، به غصه و چشمش به اشک، مهمان است هنوز گنبد زیبای شهر سامرا به زیر خاک غریبی و درد، پنهان است هنوز بر حرم پاک چار امام بقیع به شام، ماه و به روز، آفتاب تابان است هنوز ناله زهرا، به گوش جان آید که دود آتش، از خانه‏‌اش، نمایان است «هنوز ناله زینب، به گوش می‏‌آید» که جسم پاک حسینش، به خاک، عریان است هنوز ناله اطفال سیدالشهدا بلند، در دل تفتیده بیابان است @raziolhossein
دل امام زمان، زین عزا پریشان است که مرقد دو ولی خدای، ویران است   به شهر سامره شد، قبه‏ ای خراب کز آن زمین و عرش و سماوات، نور باران است ضریح عسکریین، از شرار آتش سوخت دلِ هر آن‌که محب علی است، سوزان است تو گویی آن‌که عزادار، بهر سامرا مدینه و نجف و مکه و خراسان است چو گل که در قفس خار، گشته زندانی حَرَم، اسیر مریدان آل‌سفیان است سزد که چشم جهان، خون در این عزا گرید که چشمِ چشم و چراغ رسول، گریان است کسی که باغ بهشت، از وجود اوست، «بهشت» مزار مادرش از جور خصم، ویران است کسی که خلق جهان، میهمان سفره اوست دلش، به غصه و چشمش به اشک، مهمان است هنوز گنبد زیبای شهر سامرا به زیر خاک غریبی و درد، پنهان است هنوز بر حرم پاک چار امام بقیع به شام، ماه و به روز، آفتاب تابان است هنوز ناله زهرا، به گوش جان آید که دود آتش، از خانه‏‌اش، نمایان است «هنوز ناله زینب، به گوش می‏‌آید» که جسم پاک حسینش، به خاک، عریان است هنوز ناله اطفال سیدالشهدا بلند، در دل تفتیده بیابان است @raziolhossein