eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.8هزار دنبال‌کننده
741 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یک دفعه در بین دعا زد زیر گریه بغضش شکست و بی هوا زد زیر گریه این بار اول نیست...در این چند ساله هر بار در وقت غذا زد زیر گریه پیشانیش خاکی که شد در بین سجده با یاد خاک نینوا زد زیر گریه دیروز در بازار هم روضه گرفتیم قصاب هم همراه ما زد زیر گریه در خواب طفل شیر خوارش را بغل کرد آرام و خیلی بی صدا زد زیر گریه هدیه برایش از یمن آورده بودند اما نمیدانم چرا زد زیر گریه با ناله ی «ویلی رقیه» سینه زن شد طفل یتیم کوچه تا زد زیر گریه یک زن کنار مَحرَمش از کوچه رد شد با یاد ناموس خدا زد زیر گریه... همسایه آمد خانه اش روضه بخواند... با روضه ی های کربلا زد زیر گریه... روضه رسید اینجا که روضه خوان صدا زد: در بین خیمه...عمه ها...زد زیر گریه... بر خواست از جا و سرش را زد به دیوار سر را شکست آقای ما...زد زیر گریه... @raziolhossein
یک دفعه در بین دعا زد زیر گریه بغضش شکست و بی هوا زد زیر گریه این بار اول نیست...در این چند ساله هر بار در وقت غذا زد زیر گریه پیشانیش خاکی که شد در بین سجده با یاد خاک نینوا زد زیر گریه دیروز در بازار هم روضه گرفتیم قصاب هم همراه ما زد زیر گریه در خواب طفل شیر خوارش را بغل کرد آرام و خیلی بی صدا زد زیر گریه هدیه برایش از یمن آورده بودند اما نمیدانم چرا زد زیر گریه با ناله ی «ویلی رقیه» سینه زن شد طفل یتیم کوچه تا زد زیر گریه یک زن کنار مَحرَمش از کوچه رد شد با یاد ناموس خدا زد زیر گریه... همسایه آمد خانه اش روضه بخواند... با روضه ی های کربلا زد زیر گریه... روضه رسید اینجا که روضه خوان صدا زد: در بین خیمه...عمه ها...زد زیر گریه... بر خواست از جا و سرش را زد به دیوار سر را شکست آقای ما...زد زیر گریه... @raziolhossein
یک دفعه در بین دعا زد زیر گریه بغضش شکست و بی هوا زد زیر گریه این بار اول نیست...در این چند ساله هر بار در وقت غذا زد زیر گریه پیشانیش خاکی که شد در بین سجده با یاد خاک نینوا زد زیر گریه دیروز در بازار هم روضه گرفتیم قصاب هم همراه ما زد زیر گریه در خواب طفل شیر خوارش را بغل کرد آرام و خیلی بی صدا زد زیر گریه هدیه برایش از یمن آورده بودند اما نمیدانم چرا زد زیر گریه با ناله ی «ویلی رقیه» سینه زن شد طفل یتیم کوچه تا زد زیر گریه یک زن کنار مَحرَمش از کوچه رد شد با یاد ناموس خدا زد زیر گریه... همسایه آمد خانه اش روضه بخواند... با روضه ی های کربلا زد زیر گریه... روضه رسید اینجا که روضه خوان صدا زد: در بین خیمه...عمه ها...زد زیر گریه... بر خواست از جا و سرش را زد به دیوار سر را شکست آقای ما...زد زیر گریه... @raziolhossein
یک دفعه در بین دعا زد زیر گریه بغضش شکست و بی هوا زد زیر گریه این بار اول نیست...در این چند ساله هر بار در وقت غذا زد زیر گریه پیشانیش خاکی که شد در بین سجده با یاد خاک نینوا زد زیر گریه دیروز در بازار هم روضه گرفتیم قصاب هم همراه ما زد زیر گریه در خواب طفل شیر خوارش را بغل کرد آرام و خیلی بی صدا زد زیر گریه هدیه برایش از یمن آورده بودند اما نمیدانم چرا زد زیر گریه با ناله ی «ویلی رقیه» سینه زن شد طفل یتیم کوچه تا زد زیر گریه یک زن کنار مَحرَمش از کوچه رد شد با یاد ناموس خدا زد زیر گریه... همسایه آمد خانه اش روضه بخواند... با روضه ی های کربلا زد زیر گریه... روضه رسید اینجا که روضه خوان صدا زد: در بین خیمه...عمه ها...زد زیر گریه... بر خواست از جا و سرش را زد به دیوار سر را شکست آقای ما...زد زیر گریه... @raziolhossein