#حضرت_زینب_مدح
#اسارت
#کوفه
زینب کبری خجسته عصمت یزدان
دختر خیرالنّسا، شفیعۀ محشر
دختر اگر این بود که فاطمه دارد
مادر گیتی نزاید الّا دختر
دختر و اینگونه صبر و تاب و تحمّل
دختر و این جرأت و شجاعت و جوهر
مظهر پیغمبر است و سرّ ولایت
دختر اینگونه پاکعصمت و گوهر
آنکه دهد بر امام عصر تسلّی
امر تحمّل کند به پور برادر
زن نتوان گفتنش اگرچه به زهرا
سیّد نسوان سرود خالق اکبر
ای به جهان یادگار حضرت زهرا
مقصد فرّ لقای دخت پیمبر
مات ز صبرت تمام خلقت عالم
یک زن و هفتاد داغ اکبر و اصغر
گاهی تن میدهی به کعب نی شمر
گاهی سر مینهی به پای برادر
یاد من آمد ز خطبه خواندن کوفه
گفت که ای نونهال باغ پیمبر
از چه شده این محاسن تو پر از خون
من به فدای تو ای گُزیدۀ داور
دوش کجا میهمان شدی که بدین سان
خاکی و خاکستری شُدت رخ انور
بهر چه بر چون تو میهمان عزیزی
داد به مطبخ مقام، خولی کافر
تنگ نمودی مگر تو جای به خولی
که به تنورت نمود جای، مقرّر
عزّت مهمان چنین نگاه ندارند
خاصه تو را ای عزیز حضرت داور
هرچه فزونتر نمود درد و شکایت
شعلهفشان شد دلش ز داغ برادر
زد سر خود را چنان به چوبۀ محمل
کز غم او سوخت هفت چرخ و نُه اختر
جز تو کسی را «نظام» یار ندارد
بهر شفاعت به نزد خالق اکبر
#نظام_یزدی
@raziolhossein1