eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.6هزار دنبال‌کننده
596 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
غدیر، خاطری از گل شکفته‌تر دارد غدیر، یک چمن آلاله زیر پر دارد غدیر، از سفر حجّة الوداع هنوز هزار خاطرۀ ناب در نظر دارد غدیر، چشم به راه حضور مهمانی‌ست که جان عاشق و چشم خدانگر دارد چه میهمان عزیزی، که در مدینۀ وحی غم هدایت و آزادی بشر دارد غدیر گفت: خدایا چگونه اقیانوس به سوی «برکۀ خم» نیّت سفر دارد؟... غدیر، جلوۀ سینا به خود گرفته، مگر از اتفاق شگفت‌آوری خبر دارد؟ غدیر دید، که یکصد هزار دل لرزید دل است و صحبت دلبر در او اثر دارد غدیر و صبر و سکوت نبی مسَلّم بود که پرده‌دار حرم، بیم پرده‌در دارد در این مکاشفه، ناگاه دست غیب آمد که از حقیقت اسلام پرده بردارد امین وحی خدا گفت: یا رسول الله بگو که شمس جمال تو یک قمر دارد کنون که چلّه‌نشینان همسفر جمع‌اند بگو که جامعه، حاجت به راهبر دارد بگو به حکم صریح خدا علی مولاست به هرکسی که ولای پیامبر دارد عبادت دو جهان، ناز ضرب شصت علی‌ست بگو کدام جوانمرد، این هنر دارد حدیث منزلتش را بخوان در این صحرا تلاوت از لب تو لذّت دگر دارد بگو به عارف و عامی مراقبت بکنند از این نهال، که هم سایه، هم ثمر دارد غدیر و آیۀ «یا اَیُّها الرَّسول» و علی چه ارتباط عمیقی به یکدگر دارد دلش رضا نشود جز به دوستی علی «مگر کسی که دل از سنگ سخت‌تر دارد»... @raziolhossein
لب تشنه ام ، به ساقی کوثر خبر دهید لب تشنه ام دوباره ، مکرّر خبر دهید ما هر کجا غلام علی رفت می رویم قلاده بسته ایم ، به قنبر خبر دهید منبر بدون ذکر علی غیر چوب نیست این نکته را به راکب منبر خبر دهید نسل نبی ز کوثر و ساقی کوثر است باید به هر مخالف ابتر خبر دهید بی ذوالفقار خانۀ کعبه شکاف خورد این را به اهل خندق و خیبر خبر دهید در خواب بود و آیه برایش رسیده بود این هدیه را به صاحب بستر خبر دهید در دست مرتضی است کلید بهشت و نار این فضل را به دشمن حیدر خبر دهید «شمشیر را به خاطر او در غلاف کن» این امر را به مالک اشتر خبر دهید این راه عشق ، گاه ، بیابان نشینی است این را به پیروان ابوذر خبر دهید ** زمزم فرات نیست ، به شش ماهه رحم کرد شرمنده شد رباب ، به هاجر خبر دهید @raziolhossein
نشست بر سر دست نبی به منبر دست زدند دست شعف آسمانیان بر دست (روایت است که در حجه الوداع رسول خبر رسید که جبریل نامه آورده است نوشته بود بگو دست کیست دست خدا نوشته بود بگو آنچه را که در پرده است) برای بیعت او دست ها بلند شدند شد آسمان و زمین ناگهان سراسر دست کدام دست یداللهی است این دستی که پیش آن نمی آید به چشم دیگر دست رسول رفت به معراج و دید در پرده نشسته است کسی سیب نیمه ای در دست گرفته است به تحقیق دست موسی را شده است در "ید بیضا" اگر منور دست خلیل هم متوسل به او شد آن وقتی که برد پیش گلوی پسر به خنجر دست کدام دست؟ همان دست بی محابایی که برد یک تنه بر چارچوب خیبر دست کدام دست؟ که پرورده آنچنان پسری که پای عهد بشوید ز دست آخر دست به یک اشارت شق القمر چنان کرده که مانده است در اعجاز دست او تردست به کارگاه ازل هرکه رفته می داند "ابو تراب" نشسته است آب و گل در دست ز چیره دستی ساقی بس آن که هیچ کسی نیافته است به جز او به راز کوثر دست گرفته ام چو گدا دست خود به امیدی که او بگیرد از این دست روز محشر دست.. @raziolhossein
خورشید شکفته در غدیر است علی باران بهار در کویر است علی بر مسند عاشقی شهی بی همتاست بر ملک محمدی امیر است علی @raziolhossein
هر كس تو را نداشت لياقت نداشته ست هر كس نشد فدات ، سعادت نداشته ست در چشم اهل معرفت از خار كمتر است هر كس كه رنگ و بوي ولايت نداشته ست فيـــضي نبــرده از بركـاتِ محبّتــت از دشمنت ، دلي كه برائت نداشته ست بي امتحان مِهر علي ، يك تن از رُسُل بر دوش خويش مُهر نبوّت نداشته ست جايي كه تو نمونه ي انسان كاملي گوساله ، حقّ غصب خلافت نداشته ست بي نام تو نواي اذان بدتر از غِـــناست در كشوري كه شيعه حكومت نداشته ست در آستان بيت گِلين ات نوشــته اند اين شاه ، تاج و تخت و عمارت نداشته ست مردي در اين جهان به ابالفضل تان قسم اندازه ي تو رحم و مروّت نداشته ست آواي "لافتيٰ"ست كه پيچيده هر طرف يعني كسي به جز تو فتوّت نداشته ست از طرز ضربه هاي تو فهميده ايم كه دستي شبيه دست تو قدرت نداشته ست تنها ، به قلب كفر زدن كار حيدر است اينگونه ، هيچ كس دل و جرأت نداشته ست سرها چه مي شود كه چنين پَرت مي شوند؟ گر ضربه هات سرعت و شدّت نداشته ست سـرتاسـر نقــاط جهان را گرفته اي نامي به قدر نام تو بركت نداشته ست تنهـــا ، به بارگاه سليماني شماست جايي كه مور ، حسّ حقارت نداشته ست بيچاره آن كسي ست كه برگشته از نجف بيچاره تر كسي ست كه رُخصت نداشته ست شب هاي جمعه ، جز نجف و كربلا، خدا جايي به سر هواي زيارت نداشته ست @raziolhossein
خیالش باز، شعری بر لبم بی اختیار آورد که اوصاف علی طبع مرا اینگونه بار آورد کلاف شعر دارم، سالها کارم غزل بافی ست دراین بازار آشفته، علی تحسین کند کافی ست نوشتم شاعرش هستم، عجب وهم و خیالاتی نوشتم بی علی هیچم، چه توضیح اضافاتی... نوشتم شمس... دیدم گنبدش زیباتر از آن است نوشتم کعبه و دیدم نجف بالاتر از آن است به قرآن سر زدم دیدم علی گویا تراز آن است نوشتم عرش...دیدم مرتضی اعلی تر از آن است شبیه جبرئیل از درک این اوصاف درماندم صد و ده بار امشب قل هوالله احد خواندم من از شوقش زمین خوردم، ولی مولا بلندم کرد همیشه یاعلی گفتم، علی از جا بلندم کرد سَر و سِرّ مرا با او، کسی جز او نمی داند علی نادیده می بیند،علی ننوشته می خواند چه بهتر ازهمین اول بگویم حرف آخر را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را کسی نشناخت حیدر را به غیر از مصطفی وقتی... گره زد دست خود را سخت در دست خدا وقتی.... ...به چشم حاجیان شور تماشا می رسید آنروز کنار برکه ای دریا به دریا می رسید آنروز نگاه نافذ احمد، زمین را در تصرف داشت زمان هم از نبی انگار دستور توقف داشت نفس ها حبس شد...، در سینه ها خوف و رجا افتاد بدون همهمه زنگ شتر ها از صدا افتاد زمینِ گرمِ صحرا از پریشانی سراسر بود همه باخویش می گفتند آیا حج آخر بود؟! نبی فرمود بسم الله،ای ارض و سما بشنو! گواهی باش ای تاریخ! پیغام مرا بشنو دوباره صحبت از اسرار خلقت می کنم آری ولی این مرتبه اتمام حجّت میکنم آری تفاوت در میان حق و باطل چیست، معلوم است؟ بدون این خبر اسلام کامل نیست، مفهوم است؟ نمانَد زحمت پیغمبران بیهوده، ای مردم! نه اینکه حرف من باشد خدا فرموده، ای مردم! نبی همدوش مولا آسمان ها را هوایی کرد خدا از شاهکار آفرینش رو نمایی کرد نبی فریاد زد، بر عالم و آدم مسلم شد علیّ بن ابی طالب، ولیُ الله اعظم شد برای خاتم پیغمبران جزاو نگینی نیست شهادت می دهم جز او امیرالمومنینی نیست شکاف کعبه آیا ماند در نزد شما مغفول؟ طواف مرتضی کردید آری ((حَجُّکم مقبول)) الهی گُر نگیرد آتش خاموشِ بعضی ها الهی که بسوزد پنبه ی در گوش بعضی ها پیمبر گفت آری انتظار آمد به سر دیگر ازین دنیای فانی بسته ام بار سفر دیگر وصیت می کنم هرکس که من مولای او هستم بداند این علی هارون و من موسای او هستم که عقبی بی علی  فانی و دنیا باعلی باقی غدیر خم به جوش آمد...الا یا ایها الساقی! امام المتقین، عین الیقین، حبل المتین، حیدر عَماد الآصفین، شمس المبین، یعسوب دین، حیدر علی غایب، علی حاضر، هُوالاوّل هُوَالآخِر علی پنهان، علی پیدا، هُوَالباطن هُوَالظاهر ((اَشدّاء علی الکفار)) قَتّال العرب... یعنی... جهان از شوکتش فریاد زد: یاللعجب، یعنی... ...خدا وقت تماشایش، دلِ بی طاقتی دارد خوشا قنبر برای خود چه اعلی حضرتی دارد پناه آهِ مظلومان کجا فکر خلافت داشت؟ علی بی تاج و مسند نیز بر دلها حکومت داشت برایش فتح خیبر مثل تفریحی در اوقات است دلِ مسکین به دست آوردنش فتح الفتوحات است میان جنگ هم شمشیر او چون تیغ جراحی ست اگر خون ریخت،درمان کرد،اعجازش یداللهی ست ریاضت دیده هم از خاک با جادوگری، زر ساخت هنر او داشت که از خاک پای خود ابوذر ساخت عوالم را ببین،آتش علی دریا علی گفته که حتی دشمنش در وصف او ((لولا علی)) گفته... علی هرگز نمی بندد به روی هیچ کس در را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را @raziolhossein
خدا را شکر ایامم به کام است امیرالمومنین بر من امام است و هرکس که نمیداند بداند نفس بی حب او شرعا حرام است @raziolhossein
ز طریق پیروی على، نه اگر بشر به خدا رسد به چه دل نهد؟ به که رو کند؟ به چه سو رود؟ به کجا رسد؟ ز خدا طلب دل مقبلى، به على بجوى توسلى که اگر رسد به على دلى، به على قسم به خدا رسد ازلى ولایت او بود، ابدى عنایت او بود ز کف کفایت او بود ز خدا هر آنچه به ما رسد به على اگر برى التجا، چه در این سرا چه در آن سرا همه حاجت تو بشود روا، همه درد تو به دوا رسد على اى تو یاور و یار ما، اسفا به حال فکار ما نه اگر به عقده کار ما، مدد از تو عقده گشا رسد @raziolhossein
بر معرفت علی کسی را ره نیست هر کور دلی محرم این درگه نیست سربسته بگویمت: علی سِرِّ خداست از سر خدا به جز خدا آگه نیست شادی روح شاعر اهلبیت سید مصطفی آرنگ صلواتی هدیه نمائید @raziolhossein
از نام علی خوشتر و زیباتر نیست والله که دشمنش به جز کافر نیست در آتش دوزخت بسوزان یارب هر دل که در آن محبت حیدر نیست @raziolhossein
نیست دین غیر حبّ و بغض،رفیق! هان!ولایت به جز برائت نیست یا علی یا خلیفۂ غاصب وحدتی بین نور و ظلمت نیست... @raziolhossein
تا به دوش مصطفی تکلیف را ایزد گذاشت از برای منکرانش ، تا به محشر حد گذاشت چشمه چشمه از غدیرش رفت نعمت در جهان رود شد در هر کجای عالم از خود رد گذاشت ای جهان بر بیعتِ هر سالهٔ روز غدیر آب اگر در دست داری ، بر زمین باید گذاشت هر کسی نگذاشت در دل حبّ حیدر را بدان قبر خود را در میان شعله ها خواهد گذاشت مکتبی که از خدا او را جدا دانسته است نام آن را یا که باید جهل یا مرتد گذاشت آی آنانکه صحابه را ستایش می کنید بر علی عنوانِ مولا را که جز احمد گذاشت؟ حق از اول خواست ، حیدر مالک جنت شود خوش به حالِ ما که او را مبدا و مقصد گذاشت @raziolhossein