هدایت شده از رزمندگان جنگ نرم ۲
سندرم شکنجهی خاموش
حتماً بخوانید و به دیگران هم سفارش کنید بخوانند:
زندان بدون دیوار
بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها بهسمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیدهترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار میداد:
حدود ۱۰۰۰ نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همهی قوانین و استانداردهای بینالمللی برخوردار بود. در این زندان همه امکاناتی که باید یک زندان، طبق قوانین بینالمللی برای رفاه زندانیان داشته باشد، وجود داشت.
این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.
آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد.
در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد، اما...
اما بیشترین آمار مرگ زندانیان در این اردوگاه گزارش شده بود🤨🤔
عجیب اینکه زندانیان به مرگ طبیعی میمردند.
با اینکه حتی امکانات فرار هم وجود داشت!! اما زندانیان فرار نمیکردند😐
بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند!!!
زندانیها، احترام به درجات نظامی مافوق را میان خودشان رعایت نمیکردند؛ و در عوض عموماً با زندانبانان کرهای طرح دوستی میریختند.
دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:
در این اردوگاه، فقط نامههایی که حاوی خبرهای بد بود را بهدست زندانیان میرساندند و نامههای مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.
هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خود خیانت کردهاند یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.
هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت.
اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.
در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.
تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطهی مرگ رسانده است، چرا که:
با دریافت خبرهای انتخاب شده (فقط منفی) امید از بین میرفت.
با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست مییافتند
با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهیها از بین میرفت.
و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی؛ و مرگهای خاموش کافی بود.
این سبک شکنجه،
شکنجهی خاموش نامیده میشود
نتيجه:
اگر این روزها فقط خبرهای بد میشنویم،
اگر هیچکدام بهفکر عزتنفسمان نيستيم و
اگر همگی در فکر زدن پنبهی همدیگر هستيم
به سندرم «شکنجهی خاموش» مبتلا شدهايم.😱
این روزها همه، فقط #خبرهای_بد را به گوشمان میرسانند و ما هم استقبال میکنیم
دلار گران شده...
طلا گران شده...
کار و شغلی وجود ندارد
ساختمان و یا مکانی آتش گرفت
دانشآموزان در جاده کشته شدند...
زورگیری در ملاءعام...
متأسّفانه این روزها کمتر کسی بهفکر عزت نفس ما ایرانیان هست!
شما چطور فکر میکنید؟...
ما ایرانیها دزدیم!!...
ما ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است...
ما ایرانیها هیچی نیستیم!!...
ما ایرانیها از زیر کار در میرویم!...
ما هیچ پیشرفتی نکردیم!!...
ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!
همه عیبها را ما ایرانیها، یکجا داریم!
توی همین محیطهای مجازی چقدر بادلیل و بیدلیل به خودمان بد میگوییم و لذت میبریم!
به خودمان فحش میدهیم و کیف میکنیم و میخندیم
اقوام مختلف ایرانی را مسخره میکنیم و بعد، همه با هم، کل ایران را!...
بزرگان علمی "هنری" ادبی کشور خودمان را وسیله خنده و تفریح قراردادهایم و هیچکس هم نمیخواهد فکر کند که اینها نقشه است.
این همان جنگ نرم است.
این روزها همه در فکر زیرآب زدن یکدیگر هستند، شما چطور؟
این روزها همه حس میکنند در زندانی بدون دیوار دوران بیپایان محکومیت خود را میگذرانند، شما چطور؟
این روزها همه شبیه زندانیان جنگ آمریکا و کره، منتظر مرگ خاموش هستند ، شما چطور؟
بیاییم از خواندن و شنیدن اخبار منفی فاصله بگیریم
تا میتوانیم به خود و اطرافیانمان #امید بدهیم، #احترام بگذاریم و در هر شرایطی شاد زندگی کنیم.
پ ن:
با انتشار این مطلب در حفظ و ارتقاء سطح بهداشت روانی جامعه سهیم باشیم...
هدف اینها افسرده نگه داشتن مردم هست که آمار مرگ خاموش بالا میره.
بیا به رزمندگان جنگ نرم۲ با مطالبی جالب و متنوع
@razmandejangenarm