اینجا #ایران است
به مرگِ #جنگ_احزاب سلام کنید...
.
♦️ در اردوگاه #پدرخواندهها چه خبر است؟
حدود سی روز پیش ناآرامیهایی دامن ایران را گرفت که قرار بود دو هفته ای کار را تمام کند؛
در این جنس از ناآرامیهای غافلگیرانه که میرفت تا دو هفتهای بساطِ #امنیت را جمع کرده و بساطِ "سوریه"را پهن کند، از لحظهی شروع، اوجِ خشونت را به میدان می آورند.
این جنس از ناآرامیها اگر در دو هفتهی اول جواب ندهد، دچار سکته میشود و اگر دچار سکته شد، آتشش به شکل معجزه آسایی روی سر "پدرخوانده هایش" میریزد.
🔻 به این ترکیب دقت کنید:
🔸 سعودی اینترنشنالها
🔸 تجزیه طلبها
🔸 سازمان منافقینیها
🔸 سلطنت طلبها
🔸 وطن فروشها (از معصومه علینژاد قمی کلا تا عباس فخر آور)
🔸 ملی گراهای فیک
🔸 تشیع لندنی
و... همه پای کار آمدند.
آمدنیوز به #سلبریتیها منتقل شد.
#دروغسازی با حداکثر توان انجام شد.
سیاسیها با هوشمندی تمام ایفای نقش کردند.
اما در نهایت:
حتی شوکهایی که به موج دادند، از #کشته_سازیها تا ماجرای زاهدان و اوین، نگرفت که نگرفت....
این موج سکته کرده است.
🔺 در اردوگاه "پدرخوانده ها" تمامِ مهرههای #مافیا به جان هم افتادهاند.
از "دعوا پیرامون چرایی و چگونگی مرگ رضا حقیقت نژاد" و "دعوای پانتهآ بهرام و دیگر وطنفروشها" تا "دعوای گلشیفته فراهانی و ..."
تمام مهرهها به جان هم افتادند!!
مهرههای افشا شده هم سراسیمه و بی تمرکز هستند!
افشا شدهها، دستشان رو شده، بازدید و بازخوردی هم که از سوی مخاطب نمیگیرند و اصطلاحاً "از اینجا مانده و از آنجا راندهاند"
#اقلیم_کردستان مورد هدف قرار گرفته و این سایه روی سرِ سعودی و اسرائیل هم دیده میشود...
در واقع ورقِ بازی دارد بر می گردد!
🔺 از امروز و امشب، تمام تمرکزِ دشمنان ایران بر روی #تولید_نفرت در بین مخاطبین خود خواهد بود.
آنها در #آبان تلاش میکنند به بهانه ی روزِ کوروش یک شوک به جامعه بدهند؛
بعد دنبالِ یک #ساعت_صفر خواهند بود
و سپس بازی با "سالگردِ فتنه ی بنزینی"
سپس اگر موفق شدند که بازی را شروع میکنند
وگرنه دوباره برای مخاطب تولیدِ نفرت میکنند تا زمانی که به "دی ماه" و سالگرد سقوط #هواپیمای_اوکراینی برسند!
🔺 دوستان عزیز ، به مرگِ "جنگ احزاب" در ایران سلام کنید؛
این مطلب پایانی ما در خصوص #فتنه ی اخیر خواهد بود.
کمی صبر کنید، جفتک اندازیهایی را شاهد خواهیم بود، البته به معنای احیایِ موج نخواهد بود.
از سویِ شهروندانِ بازی هم ، یک غافلگیری به زودی دامن مافیا را خواهد گرفت.
به همه کسانی که این شب ها به عشق وطن با چشمانی باز خوابیدند خداقوت میگوییم.
در صحنه باشید و یادتان باشید: فتنه ی احزاب، شکست خورد اما قطعا و یقینا برای احیا آن تلاش خواهند کرد.
ما فعلا کرکره ها را در حوزه ی پرداختن به #جنگ_احزاب پایین میکشیم اما به زودی برای رسوا سازی #مافیا ، منبرهای خودمان را برپا خواهیم کرد...
با ادامه ی این مطلب؛
در نیمه ی آبان
و ابتدای دی
باز میگردیم
بُرَنده تر
دردناک تر
صریح تر
بی رحمانه تر
آنجا خیلیها خواهند فهمید که ما در خلوتشان هم با آنها بودهایم؛
چه اشکلی دارد که مخاطبین #ملیگرا کمی از خلوت بعضیها و آنچه در آنجا گفته شده مطلع شوند؟!
اگر کسی جلسهای با چند #افسر_امنیتی داشته، چه اشکالی دارد مخاطبینش از این مکالمات مطلع شوند؟
بر میگردیم، کمی بی رحمانه تر....
منتظر باش "نا رفیق" ...
.
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم در روبیکا ، ایتا و بله با همین لینک
@razmandejangenarm3
خواص؛ کجای رخدادهای ۶۰ روزه ی اخیر تعریف میشوند؟
آیا خواص و برخی بزرگانِ قم از ترسوترین و بزدلترین دشمنانِ میهن که فهمیدند باید موضع بگیرند، کمتر هستند؟
سخنی با آنهایی که این ۶۰ روز به "سکوت مرگبار" مبتلا شدند....
.
۶۰ روز از ناآرامیهایی که قرار بود در دو هفته ی اولش بساط ایران جمع شده و کار تمام شده باشد میگذرد.
در این #جنگ_احزاب و در برابر حمله بیامان دشمنان، آنقدر دفاع از پرچم ایران پر شور بود و آنقدر حضور مردمِ حامیِ وطن در صحنه پر شمار بود که اگر در بین خواص کسی سکوت اختیار کرد هم، اصلا سکوتش به چشم نیامد و برای کسی هم پشیزی ارزش نداشت.
در این بین یک نکته به همه اثبات شد و آن، این بود:
وقتی ما درباره ایران 1401 صحبت میکنیم یعنی از کشوری حرف میزنیم که رهبر و مردمش زیر پرچم هستند و در بین آنها جای یک گروه خالی ست.
شاید در بخشی از تاریخ در میدانِ دفاع از حق، رهبر یک گروه و خواص دیده میشدند اما جای مردم خالی بود؛
اما اینجا ایران است و ماجرا برعکس است.
"لیدر" وسط میدان است.
مردم هم با دیدن داعشی و #تجزیه_طلب و توحشگر بازی را فهمیدهاند اما اثری از اکثریت خواص نیست.
گویی که در این مملکت وجود ندارند.
تخمشان را ملخ خورده...
در واقع خواص "عقب افتاده" اند.
البته همین هم باید در جای خود تحلیل شود که آیا مردم از خواص جلو زده اند یا خواص پس رفت کردهاند و از ما عوام "عقب مانده" اند؟
آنجا که عوام بازی را فهمیدهاند و در میدان هستند، چه ترسناک است حالِ "عقب افتاده" ها...
سوالی این میان وجود دارد که سه گروه باید به آن پاسخ دهند.
گروه اول آن دسته از خواصی که خودشان را حامی ایران و انقلاب میدانند:
دقیقا در میدان باید چه چیزی در دهن کجی به میهن و انقلاب رخ میداد که شما بفهمید باید اظهار نظر کنید؟ دستِ کدام دشمن است که پنهان مانده و شما در ذهنِ خودتان گفتهاید "فعلا سکوت میکنم و وقتی دستِ او رو شد اعلام موضع میکنیم" ؛ آیا از #توحش تا دعوت به #تجزیه و حضور #داعش و سرمستی اسرائیل و عربستان، چیزی بوده که در این ۶۰ روز رخ نداده باشد؟
دقیقا سِنسور شما به چیزی حساس است که تا آن حساسیت رخ ندهد فعال نمیشوید؟
گروه دوم آن دسته از خواصی که ایام انتخابات (اعم از مجلس و ریاست جمهوری) پیدایشان میشود تا از مردم رای کشی کنند.
رسالت آقایان دقیقا در کدام ایران تعریف میشود؟ ایرانی که هفت روزِ هفته و ۳۶۵ روزِ سال در آن زندگی میکنیم یا فقط ایرانی که ایام انتخابات آنها در آن ثبت نام میکنند و امیدوارند رای بیاورند تا روی گردنِ مردم سوار شده و بتوانند احساس تکلیف خودشان را به مرحله اجرا برسانند؟
گروه سوم بزرگان قم هستند که باید پاسخ دهند:
طرف مقابل برای فریب افکار عمومی میگوید "مسئله ی ما حجاب است" ، در میدان آمده پرچم امام حسین را آتش زده، مسجد آتش زده، اگر توانسته حسینیه آتش زده و در یک نمونه در آتشی که در ایلام افکنده قرآن هم سوزانده، عمامه از سرِ روحانی انداخته و چادر از سرِ زنِ مسلمان کشیده...!!
دقیقا کدام یک از مظاهر اسلام در موارد فوق وجود نداشته که حضرات ساکت بودهاند؟
آیا مسئله، مسئله ی اقتصادی بوده که آقایان ترجیح دادهاند سکوت کنند؟
حداقل در این موارد که بحث بحثِ دین بوده اینان وظیفهای نسبت به دین نداشتهاند؟
دین برای آقایان اصلی است که باید فدایش شوند، یا یک دکان است که از آن فیض میبرند؟
اگر دین برایشان دکان نیست پس چرا جای خواص و بزرگان قم در کنار ما که به پرچم سه رنگ کشورمان توهین شده خالی ماند؟
آیا باور ندارند که نخِ مقدسات به نخِ پرچم ایران گره خورده؟
آقایان و خانم های محترم!
آنجا که احمقترین و ترسوترین دشمنان هم اعلام موضع کردند، انتظار میرفت تعهد خود را نسبت به ایرانی بودن و مذهبی بودن خود نشان دهید...
۱۴۰۰ سال از ماجرای کوفه گذشت؛ اما ما هر سال به مدت ده شب رفتار کوفیان را تحلیل میکنیم.
تصور نکنید روزه سکوتِ ۶۰ روزه شما فراموش میشود
ما خدا را شاکریم که در شبِ سیاهِ شب پرستهای عالم،حضرتِ ماه آن قدر زیرِ پرچم ایران ستاره دارد که با وجودشان نیازی به شما نیست.
دشمن در کودتای دو هفتهای شکست خورده پس به فکر هزینهسازی و ایرانی کُشی و #انتقام از مردم است.
دیگر توان و امیدی به در هم شکستن ایران ندارد، میخواهد تشویش کند.
برای آنکه نامتان در بین ساکتینِ رو سیاه تاریخ به ثبت نرسد، اعلام موضع کنید...
آقای_تحلیلگر
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3
رهبر ایران آشوبهای اخیر را چطور میبیند؟
تحلیل رفتار سید علی حسینی خامنهای، ۶۰ روز پس از آشوبها
ظاهرا "آیت الله" مسئله را کاملا متفاوتتر از آنچه "اتاقِ فکر جنگِ احزاب" میخواست درک کرده است...
۶۰ روز پس از ناآرامیهای ایران، رهبر کشور به مدت ۵۵ دقیقه با مردم سخن گفته است؛
ناآرامیهایی که آغازش با خبرِ شایعهای در روزنامهی نیویورک تایمز درباره "پایان زندگی رهبر ایران" همراه شد، تا به تصورِ گردانندگان موج بتواند به معترضینِ خشمگین از مرگ #مهسا_امینی ، (با این پیش فرض که ایران لیدر ندارد) جرات دهند...
۶۰ روز از آن شایعه گذشت؛ و حالا رهبر ایران نکاتی را درباره رخدادهای ایران مطرح کرده است.
این رخدادها از این جهت برای مراکز تصمیمسازی غرب مهم است که به آنها کمک میکند بدانند #جنگ_ترکیبی که در این ۶۰ روز علیه ایرانیان به راه انداخته و امید داشتهاند که بر ادراکِ مردم و مسئولان اثر بگذارد، تا چه حد بر درکِ رهبر ایران تاثیر داشته است.
رهبر ایران در صحبت های امروز خود از یک کلید واژه در خصوص آنچه رخ داد، اسم میبرد و آن هم "جنگ احزاب" است.
او این رخداد و حضور طیفهای مختلف دشمنان (از تجزیه طلب تا سلطنت طلب و سازمان منافقینی و دولتهای پشت سرشان) را؛ با اتحاد اعراب به جهتِ حمله به مدینه مقایسه میکند.
آیت الله پس از پرداختن به این مسئله، یادآور میشود که اتحاد سراسری اعراب علیه مسلمان در #جنگ_احزاب آنها را نترساند چرا که آنها به محض دیدن این اتحاد با خودشان گفتند:
این همان چیزیست که خدای ما قبلا به ما وعدهاش را داده بود.
ایشان در این بخش از صحبتهایش تاکید میکند که در آن نبرد تهدید به فرصت تبدیل شد و در موارد مشابه، از جمله جنگ تحمیلی ایرانیان در مواجهه با دشمنان خود، تهدید را به فرصت تهدید کردهاند.
تا اینجا میتوان اینطور برداشت کرد که اگر یکی از اهداف نبرد ترکیبی اخیر؛ ایجاد ترس در رهبران و مردم ایران بوده، نتیجه مثبت حاصل نشده است!
حضور پر شور ایرانیان در مراسم هایی که به بهانه محکومیت آشوبها برگزار شده و جنسِ صحبتهای رهبر ایران این را به وضوح نشان میدهد.
برای مثال سید علی حسینی خامنهای در بخشی از سخنان خود میگوید: در همین ایام که این آشوبها در کشور رخ داد، ایرانیها داروی ضد سرطان ساختند، خط آهن بخش مهمی از سیستان و بلوچستان را افتتاح کرده و یکی از مهمترین دستگاهها در تولید و استخراج نفت را بومی سازی کرده و از پالایشگاه فراسرزمینی خود رونمایی کردهاند و ...
سیاهه ای از این رخدادهای مثبت که توسط رهبر ایران مطرح میشود آنقدر طولانی است و تاکید او بر آنها (با جزئیات) آنقدر دقیق است که به خوبی میتوان دریافت کرد که او وزنی برای "جنگ احزاب" که "اتاق فکر فتنه" به راه انداخته قائل نیست.
"آیت الله" در ادامه تاکید میکند که دشمنان، خودشان را دوستدار ایران معرفی میکردند، اما اینجا بر قرآن و پرچم و .. تاختند و از #تجزیه گفتند و رفتارهایی بروز دادند که این رفتارها چهره آنها را برای مردم روشن کرد.
تا همینجای کار مشخص است که او آتش پر هزینه ای که برای ایران بر افروختهاند را تهدیدی میداند که از آن برای مردم ایران "فرصت" تولید شده است...
صحبت های رهبر انقلاب درباره آشوبهای اخیر اینطور به پایان میرسد:
" یک مطلب دیگر اینکه تا این ساعت بحمدالله دشمن شکست خورده. قصد دشمن این بود که مردم را وارد میدان کند، مردم نشان دادند که با دشمن همراه نیستند."
این جمله نشان میدهد که آیت الله آنچه رخ داده را یک جنگ تمام عیار #علیه_ایران میداند که دشمن در آن با حداکثر توان به میدان آمده تا یک خروجی مهم بگیرد، اما با هوشیاری ایرانیان تا این لحظه به نتیجه نرسیده است...
یک نکته بسیار مهم درباره سخنرانی امروز وجود دارد و آن اینکه رهبر ایران بحث را حتی فراتر از تلاش برای #سوریه_سازی ایران و چیزهایی از این دست میداند.
او بر این باور ست که تمدن غرب، کشورِ ایران را یک تهدیدِ تمدنی دانسته و آنچه در ایران رخ داد بخشی از تلاشها برای مقابله با این تهدید بوده است.
ظاهرا آیت الله بی اعتنا به آنچه در ذهنِ خرابِ آنهایی که در اتاق فکرِ "جنگ احزاب" نشستهاند، ضمن فرصت شناختنِ تهدید بر روی چیزی فراتر متمرکز است.
[نبردی تمدنی از سوی عده ای در شرق، که دامنهی فعالیتشان رو به افزایش است؛ و عدهای در غرب، که خود را در آستانه ی افول میبینند.
دو گروه که در تقابل بین آنها اوج گیری یکی و افول دیگری، کاملا به هم مرتبط است.
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3
کودتای سینما علیه قانون !
قوه قضائیه در این مرحله به حمایت تمام قد نیاز دارد. تا آخر بخوانید...
🔺 هفته پیش بیانیهای خطاب به #قوهقضائیه نوشته و در آن تاکید شد؛ مدیریت وضعیت فعلی نیاز به این دارد که با عوامل محرک و گمراهکننده مردم نیز برخورد شود و مادامی که "جماعتی شرور در لباسِ هنر" به این روند ادامه دهند بخشی از جامعه که مخاطبین آنها هستند گیج تر و کلافه تر شده و جنایت اشرار از چشم جامعه پنهان خواهد ماند.
یک هفته پس از این بیانیه و مطالبات پر تعداد مشابه از قوه قضائیه، مشخص شد که دو سلبریتی بازداشت شده و از هشت سلبریتی دیگر خواسته شده به جهت اثبات ادعای خود به قوه قضائیه مراجعه کنند.
از دیروز و پس از اعلام این خبر تعدادی از سلبریتیها زیر عنوان #خانه_سینما اعلام کردهاند که اگر این دو سلبریتی (کتی ریاحی و هنگامه قاضیانی) آزاد نشوند دست به اعتصاب خواهند زد.
پیرامون این رخداد مهم طرح چند نکته ضروری ست.
بر خلاف دیگر کشورها از جمله آمریکا که سلبریتیها در پیروی از قانونی نانوشته موظف هستند متعهد باشند تولیدات آنها شامل محتواهای ضدِ ملی نشود، سینمای ایران در طول سالهای اخیر رسماً تبدیل به یک توپخانه برای خودتحقیری، سیاهنمایی و تخریب باورهای ایرانیان شده است.
اسناد منتشر شده نشان میدهد هالیوود در جریان جنگ #خلیج_فارس متعهد بوده فیلمنامهها را به طور کامل با پنتاگون هماهنگ کرده تا محتوایی که خلاف منافع حاکمیت آمریکا باشد به مرحله ی تولید نرسد.
این را بگذارید کنار سینمای ایران که نه تنها تولیدات ملی ندارد؛ بلکه کارش به جایی رسیده که اگر یک نفر پیدا شود و جرات کند فیلم "به وقت شام" بسازد او را به بیرحمانهترین شکل ممکن از کردهاش پشیمان میکنند.
سینمایی که صد در صد سیاسی و در دامنِ جناحِ چپ است؛
اما اگر کسی پیدا شود و باور کند که آزادی بیان در آن وجود دارد و یک وقت خدایی ناکرده "قلاده های طلا" بسازد، باید برای تک تک بازیگرانش تا قیامت فاتحه بخواند...
این سینمایِ ول که هم
🔸تولیداتش کاملا سیاه بوده ؛
🔸هم در حوزهی بین الملل در هر عرصهای رفته سیاه فروشی کرده
🔸هم در سیاستِ داخلی تمام و کمال در پازلِ جناحِ چپ بازی کرده
🔸هم در عرصه ی سیاست اعضایش را وادار به رفتارهای براندازانه کرده است،
دوست ندارد به کسی پاسخگو باشد.
زنان در این سینما از تجاوز مردان میگویند و مردان خفه میشوند اما حالا همان مردان بیانیه میدهند که کتی ریاحی و هنگامه قاضیانی باید آزاد شوند.
وقتی شما می بینید این "نَر" های ضدِ زن، حالا نگران دو زن شدهاند باید به بازی شک کنید!!
بله درست است.
مسئله ی سینمای ایران اصلا کتی ریاحی و هنگامه قاضیانی نیست!
آنها فهمیدهاند که حاکمیت به این نتیجه رسیده که از این پس اگر یک سلبریتی چیزی منتشر کرد باید به او بگویم: بیا اثباتش کن و اگر نتوانستی پاسخ بده...
قوه قضائیه در این مرحله از بازی با وجود نقدهای بسیاری که به عملکردش وارد است، بسیار هوشمندانه عمل کرده؛
و استحقاق حمایت حداکثری در مسئله ی "برخورد قاطع با سلبریتی ها را دارد"
سینما فهمیده اگر به پاسخگو شدنِ دو عضوِ خود تن دهد، از فردایش باید دست از "بی همه چیز بازی" بردارد، در پازل وطن بازی کرده و اگر پایش را از گلیمش درازتر کرد پاسخگو میشود.
اشراری که لباس هنر بر تن کرده اند این را نمیخواهند.
بر هر ایرانی که وطن را دوست دارد واجب است با قلمش، با اکانت اینستاگرامیش، با توئیت و حتی کامنتی که میگذارد در مقابل "کودتای سینما علیه قانون، ایستاده و قاطعانه برخورد قوه قضائیه با هرکسی که "سند ندارد" را مطالبه کند.
یک بار برای همیشه باید این سینمای ضدِ ملیِ شرورِ بی ادبِ بی همه چیزِ سیاه فروش را سر جایش نشاند.
ما باور داریم که راهکار باز کردن گرههای عرصهی هنر و ورزش، چکمه و پادگان و برخورد امنیتی نیست.
اما همه ما هزار برابر بیشتر یقین داریم که گره آشوب آفرینی سلبریتیها فقط و فقط از راهِ #قانون باز میشود.
هرکس نان ایران را میخورد اما به وقت #آشوب بر چهره ی ایران پنجه کشیده و برای #انتقام به میدان میآید باید نسبت به رفتارش پاسخگو شود.
این بازی تازه آغاز شده؛
ممکن است با کولی بازیِ جماعتِ بازی گر که فیلم بازی کردن برای افکار عمومی را از حفظ هستند سخت پیش برود.
اما به یاری خدا پایانش، اهلی شدنِ یک سینمایِ وحشیِ ضد ایرانی خواهد بود
#جنگ_احزاب
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3
وزارت ارتباطات کجای جنگ همه جانبهی اخیر قرار گرفته است؟
آیا عیسی زارع دارد اشتباه تاریخی آذری جهرمی را تکرار میکند؟
چند نکته که لازم است یک بار در فضای کنونی آن را مرور کرده و از آن عبرت بگیریم...
در آشوبهای سالهای قبل، یک بار وزارت ارتباطات دولت روحانی وادار به مسدود سازی تلگرام شد.
بعد از آن ماجرا اتفاقی که رخ داد فراخوانهای زنجیره وارِ کانالهای انقلابی و حامی ایران بود که یک به یک با فعالیت در تلگرام خداحافظی کرده و فعالیت در بسترهای داخلی را انتخاب کردند.
تا اینجای کار همه چیز درست به نظر میرسید اما نکته زمانی سوال برانگیز میشود که بفهمیم چند سال از آن تصمیم گذشته، تمام کانالها در تلگرام فعال هستند، بخشی از کانالهای انقلابی وادار شدند برگردند و عملا این جریان حامی ایران بود که در آن ایام (که اتفاقاً حضورش در تلگرام ضروری به نظر میرسید) از آن حذف شد، تا این عرصه به طور کلی در اختیار جریان ناهمسو بماند.
در ماجرای اخیر این اتفاق مهم به شکل کمی متفاوت تری در حال رخ دادن است.
حالا فعالیت در واتساپ و اینستاگرام با نوع مدیریتی که وزارت ارتباطات در پیش گرفته (احتمالا با پیش فرض گسیل مخاطب از بستر خارجی به داخلی) با محدودیتهایی رو به رو شده است.
تا اینجای کار در این مرحله همه چیز درست به نظر میرسد، به جز یک نکته خیلی مهم و آن هم کسب و کارهایی ست که متأثر از این تصمیم با حاشیههایی رو به رو شدهاند.
وزارت ارتباطات در پاسخ به چنین وضعیتی گفته که برخی پیامرسانهای داخلی از ایتا و سروش تا روبیکا و بله میتوانند جایگزینهای خوبی برای مدل خارجی آن باشند.
فارغ از اینکه این ادعاها چقدر مبتنی بر واقعیت باشد باید به یک نکته توجه کرد:
در حال حاضر ایتا و برخی دیگر از پیام رسانهای داخلی دارند به یک اردوگاه برای بچههای انقلابی و حامی ایران و هر کسی که فیلتر شکن ندارد (یا ترجیح میدهد استفاده نکند) تبدیل شده، آن هم در حالی که بخش اعظمی از جامعه در اینستاگرام حضور فعال دارند.
تعداد جمعیت این بخش از جامعه که در بستر خارجی حضور دارد چقدر است؟
من به اطلاعات دقیق دسترسی ندارم و احتمالا وزارت ارتباطات و ارگانهای مشابه میتوانند پاسخ دقیقتری به آن بدهند اما در خصوص اینستاگرام چیزی که تا اینجای کار میتوان فهمید به این شرح است:
1️⃣ آنهایی که کسب و کاری داشتند تا حدود زیادی با مشکل رو به رو شدهاند.
2️⃣ لایک و حذف فالور عمده صفحات انقلابی و حامی ایران با مشکلاتی جدی رو به رو شده چون عمده مخاطبین آنها دسترسی خود به این بسترها را از دست دادهاند.
3️⃣ بازدید و لایک دیگر صفحات (از سلبریتیها تا براندازها) به حالت عادی خود بازگشته بطوری که به نظر میرسد که مخاطبین آنها و بخشی از جامعه امکان بازگشت خود به اینستاگرام را پیدا کرده اند.
این شبیه به همان رخدادی ست که یک بار جریان انقلابی و حامی ایران در دولت روحانی درباره تلگرام تجربه اش کرده است.
در واقع جریان انقلابی و حامی ایران از دو بستر جدا شده، در یک اردوگاه داخلی خودش برای خودش روشنگری میکند و خوشحال هم هست که دارد برای خودش بصیرت افزایی میکند اما صدایش به بخشی از جامعه که این روزها در اینستاگرام فعال است نمیرسد.
.
به چند نکته اینجا باید فکر کرد:
1️⃣ هدف از محدود سازی اینستاگرام چه بوده است؟ مدیریت آشوب و جداسازی مخاطب ایرانی از بستر آشوب زا؟
2️⃣ آیا در حال حاضر عموم جامعه (جز جریان انقلابی و حامی ایران) توان دسترسی خود به این بسترها را بازیابی نکرده است؟
3️⃣ آیا قرار است اینستاگرام برای جریان انقلابی و حامی ایران و آن بخش از جامعه که به دلیل عدم دسترسی به فیلتر شکنِ خوب از آن جا ماندهاند غیر قابل استفاده بماند اما پرویز پرستویی ۵ ساله از تهران بتواند همچنان در آن جولان بدهد و استفاده کند؟
4️⃣ آیا همان طور که دسترسی جریان انقلابی و حامی ایران و خیلیهای دیگر نسبت به اینستاگرام با اختلال رو به رو شده قرار نیست این اتفاق برای سلبریتیها هم بیفتد؟
یا همه باید به این فضا دسترسی داشته باشند یا هیچکس!!
در حال حاضر آنهایی که میخواهند به آتش بدمند دسترسی دارند اما دیگران دسترسیشان با مشکل رو به رو شده ...
آیا این شیوه مدیریت بحران (که تا همینجای کار به آن نقد هایی وجود دارد) نیاز به بازنگری ، مرور اقدامات و ایجاد تغییراتی در ادامه روند دارد یا نه؟
کسب و کارهای بخشی از جامعه به طور کامل متاثر از این فضا تحت شعاع قرار گرفته است.
آیا در حال حاضر فعالیت صفحات دعوت کننده به آشوب خشن و سلبریتی ها مختل شده ؟
یا این فقط بخشی از جامعه حامی ایران و آن بخش که فیلتر شکن خوب ندارد است که دور شده؟
لازم و ضروری است یک بار این موارد مورد توجه و بررسی قرار بگیرد...
#جنگ_احزاب
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3
آیا کسی درباره آینده چیزی به "آیت الله خامنهای" گفته است؟
نکته رازآلود قاسم سلیمانی که درباره رفتار این روزهای رهبر ایران معنا پیدا میکند
رهبر ایران به چیزی فراتر از اطلاعات میدانی اشراف دارد؟
دو بار کلمه ی #جنگ_احزاب از سوی رهبر ایران استفاده شده است.
بار اول در جلسهای با حضور قاسم سلیمانی، در اوج درگیری حزب الله لبنان با رژیم صهیونیستی بوده است.
بار دوم هم در ناآرامیهای اخیر !
ژنرال سلیمانی درباره آن جلسه میگوید: پس از آنکه بحرانی بودن وضعیت را بطور کامل برای رهبری توضیح دادم او بر خلاف نظری که کارشناسان و نیروهای میدانی داشتند تاکید داشتند بر اینکه این نبرد به نفع #مقاومت رقم خواهد خورد و مانند جنگ احزاب خواهد شد.
نبرد احزاب از جمله نبردهایی بود که یک اتحاد حداکثری علیه مسلمانان رخ داد اما در نهایت به یک فتح تاریخی برای جبهه حق منتهی شد.
قاسم سلیمانی میگوید آن جلسه و آن جمله از رهبری آنقدر عجیب و متفاوت از حقایق میدان بود که با خودم گفتم "کاش او این را بر زبان نمی آورد"...
فرمانده شهید میگوید رهبر ایران در همان جلسه جمله ای هم در خصوص صهیونیستها و آنچه در ذهن دارند مطرح کرد که نه من و نه هیچ کسی از آن اطلاع نداشتیم به طوری که ظاهرا این اطلاعات از جایی فراتر از سرویسهای اطلاعاتی و نیروهای میدانی به او رسیده بود.
تحلیلی که به شدت جدید بوده و زمانی که آن را با سید حسن نصرالله در میان گذاشتم برای او بی اندازه راهگشا شد.
ماجرای مربوط به رخدادی بود که بین خواب و رویا برای سید حسن نصر الله رخ میدهد (که در آن حضرت زهرا(س) به او وعده ی پیروزی میدهد) که پس از همین پیشبینی آیت الله خامنه ای رخ داده است. (ماجرایی که بعدا حاج قاسم در مصاحبه با العالم به آن اشاره کرده است)
مسئله اینجاست که برخلاف تصور همگان، مسیری که رو به شکست بوده؛ مانند یک معجزه برای نیروهای مقاومت تغییر کرده و به ضربه ای تاریخی برای صهیونیستها تبدیل شده و آغازی بر استحکام #محور_مقاومت و شکل گیری "جغرافیای مقاومت" میشود...
آیا رهبر ایران در آن ماجرا به درستی از کلمه ی "جنگ احزاب" استفاده کرده است؟
بسیاری از کارشناسان غربی میگویند جغرافیایی که ایران و یارانش در منطقه بنا نهادهاند حدودا ۱۵ سال است که شکل گرفته است.
این یعنی همان زمانی که همه یقین داشتند شکست خوردهایم اما رهبر ایران از جنگ احزاب میگفته، دقیقا یک فتح بزرگ در حال رقم خوردن بوده است.
حاج قاسم درباره آن ماجرا میگوید: پس از آن صحبتهای رهبری بود که فهمیدم او چیزی فراتر از حقایق میدان، و اشرافی فراتر از دانستههای سرویسهای اطلاعاتی و عناصر میدانی دارد؛ و متاثر از آن باید آنچه میگوید را مورد توجه اطلاعاتی قرار داد.
این جمله نشان میدهد پیش بینی رهبر ایران که کاملا متفاوت از همه نگاهها بوده تا چه حد قاسم سلیمانی را تحت تاثیر قرار داده است.
رهبر ایران در خصوص ناآرامی های اخیر هم از کلمه ی "جنگ احزاب" استفاده کرد.
کلمه ای که کمی بعد وارد ادبیات چهرههای سیاسی شد، به طوری که حتی رئیس جمهور نیز در صحبت های اخیر خود از آن یاد کرد.
مسئله اینجاست که درجنگ 33 روزه و در سال 2006 هیچکس ماجرا را مانند جنگ احزاب (از این جهت که یک فتح بزرگ قرار است پشت آن باشد) نمیدید.
در سال 2006 که #مقاومت_لبنان رو به شکست بود و درصدِ پیروزی بسیار کم به نظر میرسید، گفتن از "جنگ احزاب" جرات میخواست.
ایشان گفتند و چند روز بعد ورق برگشت؛
و معادلات طور دیگری رقم خورد.
در نهایت بعد از گذشت 15 سال، امروزِ مقاومت با آن روزها، و اوضاع بحرانی دشمنانِ مقاومت هم با آن روزها هرگز قابل مقایسه نیست!
با در نظر گرفتن این رویداد مهم، حالا اظهارات رهبر ایران که کودتای شهریور 1401 را "جنگ احزاب" مینامد معنا پیدا میکند.
در سالهای بعد چه چیزی پیش روی ایران و دشمنان این کشور خواهد بود؟
چرا رهبر از جنگ احزاب سخن گفت؟
آیا فتح مکه نزدیک است؟
مرور زمان به این سوالات پاسخ روشن خواهد داد...
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3
رزمندگان جنگ نرم
این تصویر از کتاب مهدی نصیری که چند روز پیش رفته سر قبر مهسا ژینا امینی منتشر شده است! همان طور که
چند نکته به بهانه ی این روزهای مهدی نصیری برای همه ما!!
چه شد که برخی افراطی های تحریک کننده تغییر رویه دادند؟
پیامی که تغییر رفتار این روزهای بعضیها دارد...
در ماه های گذشته برخی چهره ها که تا پیش از این به متن های تند و افراطی شناخته میشدند در چرخی به سمت جبهه ی غربگرایان و براندازان ، چهره ای دیگر را از خود به نمایش گذاشته اند
مسئله ای که برای برخی عجیب بوده و برخی دیگر را دچار حیرت و عده ای را هم اندوهگین کرده است.
از حسین قدیانی که روزی تهدید غربگرایان و تحریک انقلابی ها در جهت نفرت پیدا کردن از آنها خوراکِ قلمش بود و امروز از اعلام برائت از تندرو ها میگوید تا برسیم به مهدی نصیری که روزی در کیهان می نوشت و امروز بر سر قبر مهسا ژینا امینی از آروزی موفقیت شورش میگوید.
اگرچه این جنس از رفتار ها برخی را حیرت زده و برخی را اندوهگین کرده است، اما برای برخی که کمی تاریخ خوانده باشند رخدادهایی از این دست جز اینکه اعتماد انسان را به راه بیشتر بکند خروجی دیگری ندارد.
فارغ از اینکه نگاه ها به امروز این افراد چگونه باشد، ذکر چند نکته در این خصوص ضروری است که اینجا مرور خواهیم کرد.
در رفتار چهره های افراطی که این روزها دچار چرخش شده اند یک مسئله به شکلی عجیب خودش را نشان میدهد.
آنها در گذشته ی خود نه تنها تندرو و افراطی بوده بلکه به آتش افراطی گری جریان انقلابی دمیده اند.
نکته خنده دار آنجاست که همینها امروز میگویند که لازم است و باید از افراطی ها دوری کرد و تاکید دارند که از آنها بیزار هستند.
مثال اگر بخواهیم بزنیم در متن اخیری که توسط یکی از چهره های سابقا انقلابی نوشته شده جمله ای آمده تحت این عنوان : تاجزاده باید به عنوان مشاور رهبری ایفای نقش کند نه اینکه در زندان باشد.
این متن را بخوانید:
همین تاج زاده متقلب، در سال ۸۸ نظام مظلوم ما را متهم به تقلب میکند!
آقای تاج زاده! برو دعا کن به حال جمهوری اسلامی. باور کن حتی با سیاست «نرمش قهرمانانه» هرگز این چنین نمی شد که شما یک چیزی هم طلبکار باشی.
عدالت و قانون که در مورد شما اجرا نشد، «نرمش قهرمانانه» هم لااقل به خاطر ور قهرمانانه اش، یارای تادیب حداقلی شما را داشت...
این صرفا یک نمونه است.
کسی که تا دیروز درخواست میکرد تاجزاده را ادب کنند و به او میگفت اگر صرفا زندانی شده باید خدا را شکر کند ، امروز تاکید دارد که او را باید مشاور رهبری میکرده اند.
بیایید فرض بگیریم تاجزاده باید مشاور رهبری میشده، چه کسانی مانع بودند؟
قطعا همین تندروها که امروز مدحش را میگویند و دیروز در متن هایشان نگاه ها را بر او منفی کرده و تاکید داشتند که قانون باید ادبش کند...
یک نکته را هیچ وقت فراموش نکنید: جنگ امروز ما قبل از آنکه با هر دشمنی باشد، نبردی است بین عقلانیت و جوزدگی ...
جوزدگی گاه خودش را در قالب مهدی نصیری در جمله ی "مرد از زن برتر است" نشان میدهد و گاه خودش را بر سر قبر مهسا امینی با آرزوی موفقیت برای شورش ...
از برکات روزگار فتنه همین است که مرد از نامرد و جو زده از انسان دارای عقلانیت و دوست از دشمن و سرباز از مزدور شناخته میشود.
اگر چنین روزهایی را دیدید و اگر با چرخش افراطی هایی که عامل تندرو شدن برخی جوان های انقلابی بوده اند (و امروز به افراطی گری اعتراض دارند) رو به رو شدید، خوشحال باشید که در این #جنگ_احزاب ، ذات آنها عیان شده است...
ما مسیری را برای خود تعریف کرده ایم که در آن، ثابت قدم ترین ها را برای حفظ پرچم نیاز داریم.
ثابت قدم گاه آن بانوی بی حجاب است که به تجمع دفاع از ایران می آید و عکسش را از انقلابی تا ضد انقلاب پخش کرده و سوژه اش میکنند.
ثابت قدم گاه آن بانوی چادری است که در دو قطبی حجاب-بی حجاب فضای شهر را به خاطر چادرش برایش سنگین میکنند و ثابت قدم گاه آن جوان حزب الهی است که شکنجه اش میکنند و پیکرش را روی زمین میکشند و به فجیع ترین شکل ممکن او را میکشند اما خم به ابرو نمی آورد.
یاران
عزیزان
رفیقان
فرق است بین "عمارها" و آنها که "عمار بازی" میکنند.
عمار تا آخرین قطره پای پرچم ایستاده و عمار بازها، زیر بادِ کولر، تولیدِ نفرت کرده و بر تعداد افراطی ها می افزایند و به وقتش چپ کرده، آن سوی دیگر ایستاده و در نقد افراطی گری می نویسند...
ایران در این مرحله از بازی به عمار و رستم نیاز ندارد.
هرکس ادعای عمار بودن کرد ، مادامی که قلمش در مسیر حمایت از وطن است صرفا برایتان محترم باشد.
چک سفید امضا به هیچکس ندهید.
#شخص_محور نباشید و بدانید که در اهتزاز ماندن #پرچم_وطن ، به لطف عمارها و رستمها نیست، به لطف سربازانی ست که تمام نا ملایمتها را دیده اما عقب نکشیدند.
به لطف این همه صبوری فرزندان ایران ، در این زمانه ی نامرد ، آینده از آن ماست...
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3
#مهم
خاتمی بعد از ده سال بالاخره از کلیدواژهی قمیکلا استفاده کرد!
از تراول ۵۰ هزار تومانی رهنورد به عوامل شبکه ی قمی کلا، تا بیان کلید واژه او توسط خاتمی همزمان با کشف حجاب سریالی پلتفرم ها در سالگرد پروژه مهسا
بازی در حال عیان تر شدن...
#جنگ_احزاب
در روزهای گذشته شاهد رخدادهایی در حوزه ی فرهنگی و اجتماعی بوده ایم که با در نظر گرفتن ایامی که در آن قرار داریم و برنامههایی که در پیش داریم معنا پیدا میکند.
انتشار تصاویر بدون حجاب از سوی سایت های اینترنتی که بطور سریالی ادامه پیدا کرد و اظهار نظرهای پس از آن، نشان میدهد که در آستانه #پروژه_ژینا و در آستانهی انتخابات ایران عده ای کاملا هوشمندانه روی یک بازی تکراری مترکز شده اند.
به آنچه رخ داده دقت کنید:
1️⃣ جریان غربگرا #آذر_منصوری را در انتخاباتی که یک کاندیدا داشته به عنوان رئیس خود انتخاب میکند.
2️⃣ اکانت های غیر رسمی این جریان و اکانتهای رسمی (برای نمونه محمود صادقی) صریح میگویند این اقدام، نشان میدهد این جریان پیام جنبش زاعش را به خوبی شنیده است.
3️⃣ همزمان ویدئوی از معصومه علینژاد قمی کلا منتشر میشود که در آن میگوید "زلنسکی به فارسی پیام داد چون تصور میکند ایرانیان حق رای خود را میفهمند و تصور میکند اصلاحات هنوز در ایران زنده است"
4️⃣ کشف حجاب سریالی پلتفرمها دقیقا در آستانه سالگرد پروژه ی ژینا اتفاق می افتد.
5️⃣ دو قطبی پیرامون آن در فضای مجازی و رسانه ای به راه می افتد.
6️⃣ خاتمی در یادداشتی در روزنامه هممیهن از "حجاب اجباری" مینویسد...
زمانی که معصومه علینژاد قمی کلا به عنوان خبرنگار اصلاح طلب به خارج از کشور رفت و بر روی کمپین های مربوط به حجاب متمرکز شد، برخی تاکید داشتند که قمی کلا به خارج از کشور نرفته بلکه صادر شده است.
این روزها بسیاری از کاربران و چهره های مطرح برانداز هم میگویند قمی کلا را حکومت به خارج صادر کرده است.
آنها متناقض بودنِ رفتار وی را به خوبی میفهمند (پس میدانند کسی از ایران منتقلش کرده) اما دشمنی اش با حاکمیت را هضم نمیکنند پس در عین حال که او را صادراتی حکومت میدانند، پاسخی برای ابهامات خود ندارد.
این دقیقا همان داستانی است که درباره زم وجود داشت.
همه میگفتند او #صادراتی است اما نمیدانستند چرا یک عنصر صادراتی باید پرچمدار دشمنی با حاکمیت شود.
و چرا این قدر هماهنگ با جریان غربگرا؟
برای مثال چرا قمی کلا دعوت به کشف حجاب میکرد، بعد مشخص میشد تراولِ تشویقی را زهرا رهنورد برای عوامل کشف حجاب فرستاده!!
امروز که خاتمی کلیدواژه "حجاب اجباری" که معصومه علینژاد قمی کلا سالیان سال روی آن متمرکز بوده و برای جا انداختنش تلاش کرده را به کار میگیرد، صریح تر میتوان در این باره حرف زد.
#امنیتیهای_آلوده ای که پس از سالها، سناریونویسهای یک جریان سیاسی در ایران شده اند به این جمع بندی میرسند که برای حاکم شدن بر سیستم، به استفاده از ظرفیت ایرانیانی که تحت تاثیر فضای براندازی هستند، نیاز دارند.
آنها همچنین بر این باور بودند که با دو قطبی کردن فضای کشور در حوزه های فرهنگی و اجتماعی، به جهت زدنِ یکپارچگی ایرانیان و با هدف ایجاد یک بدنه ی رای از دل این چنددستگی ها نیاز دارند.
به رفتار جریان غربگرا نگاه کنید
1️⃣ به یک باره مسئله آزادی حجاب، مسائل اجتماعی و مسائلی از این دست به شعار های آنها تبدیل میشود.
2️⃣ عناصری از این جریان، کارمندان استودیوهای لندنی از جمله بی بی سی شده و نه بر روی براندازی، که بر روی اثرگذاری بر سیاست داخلی ایران از طریق هدایت آراء مخاطبین متمرکز میشوند.
3️⃣ عناصری از جمله معصومه قمی کلا با ژست براندازی (اما با هدف استفاده از ظرفیت براندازها در سیاست داخلی) صادر میشوند.
4️⃣ همه روی چند مسئله کار میکنند و از بین این مسائل، روی مسئله حجاب به شکلی ویژه متمرکز میشوند...
جریان غربگرا در این مرحله تصور میکند میتواند با توجه به ریل گذاری صورت گرفته در مسئله حجاب، منطبق بر نگاهی که دارد و قمی کلاها تبیین کرده اند، صحبت کند.
آنچه می بینیم، فعال شدن به یکباره پلتفرمها در مسئله ی حجاب، منطبق شدن اظهارات خاتمی بر کلیدواژه های #مزدور_صادراتی (در آستانه ی پروژه ی ژینا و سالِ انتخابات) همه در همین راستا است.
مسئله حجاب و بی حجابی هیچ وقت دغدغهی خائنین به میهن و جریان غربگرا نبوده است؛ آنها چون تصور میکنند میشود از طریقش کشور را به چالش کشید روی آن متمرکز شده اند.
باید نسبت به بازی کثیف این جریان، این روزها که همه چیز عیان تر شده هوشیار بود...
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3
غربگرایان پس از سالگرد #فتنه_ژینا تکلیف قطعی خود با انتخابات را روشن خواهند کرد!
نسبت غربگرایان با انتخابات مجلس را سالگرد ژینا مشخص خواهد کرد
پدرخوانده ها برای سالگرد #جنگ_احزاب دقیقا چه در سر دارند؟
چیزی در حدود یک ماه تا سالگرد فتنهی ژینا که به تولدِ گروهک تروریستی-تجزیه طلبانه ی "زاعش" منجر شد، و چند ماه تا انتخابات فاصله است.
خروجی انتخابات چه خواهد بود؟
جریان وطن فروش برای سالگرد فتنه چه در سر دارد؟
فضا به کدام سمت پیش خواهد رفت؟
در اردوگاهِ پدرخوانده ها و سامان دهندگانِ جنگ احزاب دو بحث در حال حاضر مطرح است:
در سال منتهی به انتخابات؛ به جهت به چالش کشیدن حاکمیت به یک سالگردِ رادیکال آشوب طلبانه نیاز است یا یک سالگرد با جمعیتی معترض و پر شمار که به خیابان بیاید؟
اگر اولی در اولویت قرار بگیرد، باید فضای مجازی به سمت تندروی و عصبی سازی مخاطب هدایت شود و خروجی فیلم ها و تصاویر مربوط به تنش ها در جامعه پیرامون حجاب با کپشن هایی در سبدِ عصبی سازی ریخته شود.
اما اگر قرار است دومی یعنی #اردوکشی_خیابانی در اولویت باشد، باید جنس تولید متفاوت تر باشد.
جالب است که هنوز این جریان در پاسخ به چگونگی برگزاری سالگرد به خروجی نرسیده و البته خنده دار و قابل تأمل این است که اگر به خروجی هم برسد، به دلیل چند رنگ بودن جنس اردوگاه وطن فروشی، قطعا و یقینا به صدایی واحد نخواهد رسید.
فارغ از این بحث ها شاید سوال این باشد که اردوگاه سامان دهنده ی جنگ احزاب چرا نمیداند که به "تندروی و عصبی سازی" نیاز دارد یا به "اردوکشی خیابانی؟" ؟؟!!
واقعیت این است که این جریان بین این دو ماند :
1️⃣ شانس خود را برای دعوت از مخاطب برانداز برای حضور پای صندوق رای و کمک به تشکیل مجلس غربگرا؛ (در ادامه چرایی این مهم را توضیح خواهیم داد) با هدف ایجاد تغییر در رفتار حاکمیت یا اختلال در حکمرانی (با تزریق عناصر غربگرا به صحن مجلس) امتحان کند
2️⃣ تحریم انتخابات با هدف مانور در حوزه ی بین الملل بر روی عدم مشروعیت حاکمیت و افزایش فشار بر مردم ایران ...
پاسخ این مهم برای این جریان روشن نشده چون هنوز نمیدانند که آیا اساسا دعوت مخاطب برانداز به شرکت در انتخابات، به فتح پارلمان توسط غربگرایانِ همفکر منجر خواهد شد یا نه...!
یکی از مواردی که آنها را مردد ساخته این است: آیا غربگرایان با قانع سازی بدنه هوادار خود، میتوانند آنها را به میدان بیاورند؟
که اگر بیاورند برای شارژِ رایِ این جریان به آرایِ کاربرانِ تحتِ تاثیرِ رسانههای وطن فروش نیاز میشود، تا شانس جریان برای پیروزی بیشتر شود. (از طریق کاری که قمی کلا و زم و امثال آنها در ۹۴ و ۹۶ انجام دادند.)
این جریان اما اگر حس کند راهکار در جایی دیگر است و فتح پارلمان برای جریان غربگرا غیر ممکن است؛ روی گزینه ی دوم متمرکز خواهد شد! (از طریق کاری مشابه آنچه کاربرهای صادراتی مانند زم و قمی کلا در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ کوشیدند رقم بزنند)
نسبت جریان غربگرایی به مسئله چگونه است؟
در جریان غربگرایی هم بحثی مشابه در جریان است.
زیر چتر اردوگاه اصلاحات برخی میگویند:
اگر بتوان از مسئله سالگرد #مهسا_امینی به مطالباتی رسید که اصلاحات بتواند خود را پرچمدار آن معرفی کند، ایده آل این است که بر روی مشارکت متمرکز شوند.
برخی کارشناسان بر این باورند که استفادهی محمد خاتمی از کلید واژه ی "حجاب اجباری" در همین راستا و با هدف به اصطلاح گرم کردنِ خود، برای امتحان کردن شانس جلب توجه بدنه ی آشوب مطرح گردیده و توئیتهایی از جنس توئیتِ محمود صادقی را (ما پیام جنبش زاعش «زن زندگی آزادی» را دریافت کردیم) در همین راستا باید دانست.
در کنار احتمال اول، اما این مسئله هم مطرح است که اگر جریان اصلاحات شانس بهره برداری از دو قطبی ها به جهت همراه کردن آرای کاربرانِ تحتِ تاثیر رسانه های برانداز، و همچنین راه احیا و بیدار کردن بدنهی هوادار خود را نداشته باشد، باید روی #تحریم_انتخابات تمرکز کرده تا بلکه از یک شکست آبرومندانه رهایی یابد...
آنگونه که مشخص است؛ در جنگ احزاب، اردوگاه وطن فروشی و اردوگاه غربگرایی، در روزهای منتهی به انتخابات بیشتر از همیشه با هم، هم مسیر شده اند.
باید منتظر ماند و دید که کدام یک رخ خواهد داد.
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3
خرابکاری شرافتمندانه در ایستگاه میرحسین
سرپل منافقین چه خوابی برای موسوی دیده؟
حال موسوی وخیم است یا برایش برنامه دارند؟
.
در روزهای گذشته یک توئیت از اردشیر امیرارجمند (سرپل منافقین در پاریس) درباره میرحسین موسوی منتشر شده است. ارجمند در طول این سالها درباره اش این مطرح میشده که بیانیه های میرحسین موسوی را می نوشته است.
او حالا گفته که جمهوری اسلامی میخواهد میرحسین از حصر خارج نشود و از همین رو میخواهند او را از طریق آلودگی محیطی حذف کنند.
پس از این توئیت برخی مدعی شده اند که یا حال میرحسین وخیم است و اطرافیانش این را فهمیده و حالا میخواهند به گردن جمهوری اسلامی بیندازند یا اینکه واقعا در راستای پروژه ی خرابکاری شرافتمندانه قصد دارند اقدامی را علیه وی محقق کنند.
خرابکاری شرافتمندانه ایده ای است که سال گذشته وطن فروشها به طور صریح روی میز گذاشته و از آن دفاع کرده و بر اساس آن مدعی شدند که هرکسی باید هر خرابکاری میتواند انجام داده و گردن جمهوری اسلامی بیندازد...
حال سوال اینجاست که درباره میرحسین چه چیزی در حال رخ دادن است.
ذکر چند نکته درباره او ضروری است.
سوال اول- آیا وی در حال حاضر، با توجه به اینکه آخرین پیام ها و بیانیه ها تحت هیچ عنوان توان موج سازی نداشته ، برای حکومت خطری محسوب میشود؟
سوال دوم – در حال حاضر جمهوری اسلامی بیشتر از مرگ وی سود میبرد یا دشمنان وی ؟
سوال سوم – حذف وی اگر ضروری است چرا حکومت آن را نگه داشته دقیقا آستانه سالگرد مهسا ژینا امینی عملیاتی کند و آیا حکومت دنبال هیجان دادن به سالگرد مهسا است؟!
صدها سوال مشابه این قابلیت طرح شدن را دارد اما فارغ از تمام سوالات ذکر یک نکته ضروری است: جریان غربگرایی لازم است و باید پرچمدارِ یک موجِ اعتراضی بی سر شود.
این مهم ضروری است تا یا این جریان را به صندوق رای برساند یا اینکه در فضای وطن فروشی هم معتبر کند.
گزینه دوم شاید عجیب به نظر برسد اما دلایلی برای اثبات آن وجود دارد.
از طرفی میتوان حدس زد که این جریان میخواهد روی موجِ بی سرِ اعتراضات به بهانه ژینا سوار شود تا به صندوق رای برسد. چرا که عمده اظهارات چهره های سیاسی اصلاح طلب در ماه های اخیر (به ویژه پس از انتخاب خانم آذرمنصوری به عنوان رئیس جدید جریان) به نوعی میکوشد تا القا کند صدای پیروان مکتب زاعش (زن زندگی آزادی) را شنیده است.
پر واضح است که این جنس از پیام ها خروجیی جز این که از ظرفیت این جمعیت برای فتح صندوق رای استفاده شود ندارد. (این البته در صورتی است که غربگرایان به این نتیجه برسند که شانس استفاده از آرا تحریمی در انتخابات را دارند)
از طرف دیگر غربگرایان دوست دارند جای پایی هم در فضای وطن فروشی داشته باشند و میتوان حدس زد که یک پیراهن عثمان برای این مرحله ضروری است که شاید از مسیر میرحسین موسوی یافت شود.
برای اثبات این مهم میتوان به مصاحبه ی اخیر چریک پیر اشاره کرد.
بهزاد نبوی اخیرا در اظهاراتی گفته بود : برخی دوستان ما فکر میکردند سال گذشته کار نظام تمام میشود و در تلاش بودند تا یک جای پایی هم در فردای جمهوری اسلامی داشته باشند.
هر کدام از موارد فوق را که بخواهیم در نظر بگیریم واقعیت این است که دشمنان ایران پس از تحریک سه گسل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، نیاز ضروری دارند که هر سه را همزمان متحد کرده و ذیل یک پرچم در داخل جمع کنند.
پرچم خارجی با تجمعات خود را پرچمدار دفاع از معترضین نشان داده، زبان آنها شده و مطالبه ی حمله به ایران شود.
پرچم داخلی هم در دست یک جریان داخل حکومت باشد. جریانی که حالا خود را صدای مردم برابر حکومت نشان داده و غرب هم به عنوان ناظرِ تحولات ایران به حکومت در خصوص شنیدن صدای آن جریان فشار بیاورد....
بازی از سوی لاشخورهایی که بارها اثبات کرده اند که "خرابکاری شرافتمندانه" برای انها صرفا یک هشتگ نیست به مرحله ی قابل تاملی رسیده است.
باید منتظر ماند و دید که اتاق فکر #جنگ_احزاب دقیقا چه در سر دارد...
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3
چرا براندازی در ایران غیر ممکن است؟
پلشت ترین اپوزیسیون دنیا چه طور بودجههای سیا و امآیسیکس را به فنا داد؟
بیش از 40 سال از توقف کوچک سازی ایران گذشت. در سال 57 انقلابی در ایران رقم خورد که به روند تجزیه ی ایران که در قاجار سر و شکل گرفته و روند کوچک شدن ایران که با جدا شدن 7 نقطه از ایران در 40 سال در زمان پهلوی اول و دوم شکل گرفته بود پایان داده و آن را متوقف کرد.
از فردای این انقلاب، این تصور که نظام ایران فردا سقوط خواهد کرد در ذهن بسیاری از مراکز تصمیم سازی در غرب بود.
آنها فقط به این مسئله فکر نمیکردند. موارد مختلفی از کودتا تا ایجاد جنگ 8 ساله و حمایت کشورهایی از شوروی تا آمریکا از صدام به کار آمد تا آنها کمی خود را به آرزویشان نزدیک تر ببینند.
در این بیش از 40 سال تقریبا هر روز همین تلاش ها برای براندازی در ایران در جریان بوده است.
هر بار هم بر روی چهره ای جدید و پروژه ای جدید متمرکز شده اند.
سال گذشته دشمنان ایران با تمام توان هرچه پروژه داشتند را به میدان آوردند. در مواردی حتی آنها که به میدان آمدند با هم کاملا ناهمسو بودند. برای مثال کاورِ یکی وطن پرستی بود و کاورِ دیگری تجزیه طلبی...
یکی از فحش به تجزیه طلب نان میخورد و دیگری با گفتن از تجزیه ی ایران
مسئله اینجاست که همه اینها هم به میدان آمدند و اوج خشونت هم علیه مدافعان امنیت تجربه شد اما در ایران آب از آب تکان خورد.
پس از گذشت یک سال از حمایت علنی آمریکا، فرانسه، رژیم صهیونیستی و دیگر دشمنان ایران از #جنگ_احزاب ، در سالگرد آشوبها همه دست از پا دراز تر به خیابان های خالی از جمعیت ایران نگاه کردند.
خیابان های ایران در روز گذشته قبل از آنکه هر پیامی برای هرکسی داشته باشد یک حقیقت بزرگ را فریاد میزند: از بی بی سی تا سعودی اینترنشنال را از صفر بسازی و با پول مردم کشورهای قبل برپا کنی، از مریم منافق تا رضا ربع پهلوی را بسیج کنی، از تجزیه طلب تا ملی گرای فیک را به میدان بیاوری، محال است بتوانی در ایران براندازی کنی ...
ترجمه ساده تر:
مردم ریل کوچک سازی ایران را در سال 57 با موفقیت عوض کرده و حقایق را از آنچه در دوره قاجار و پهلوی رخ داده بود به حقایق کنونی تغییر دادند. 40 سال براندازیِ نا موفق نشان میدهد آنها موفق شده اند چنین سیستمی را با تمام توان حفظ کنند.
آنها حالا باید به رفع عیب ها، اصلاح ضعف ها و بازگشت به اصولی که از آن فاصله گرفته اند فکر کنند.
براندازی در ایران ناممکن است.
آنچه باعث میشود عده ای گاه (مانند پارسال) به این غیرِممکن امیدوار شوند، صرفا ضعف شدید سیستم در حوزه رسانه و آسیب پذیری بی حد جامعه در برابر دروغ های مجازی است...
در برابر آنچه در این سالها گذشته، در عین حال جمهوری اسلامی بازی را درست پیش آورده اما یک حقیقت غیرقابل انکار این وسط وجود دارد: ما به درستی در 40 سال گذشته روی ابزار های امنیت ساز (مثل موشک و پهپاد و ...) کار کردیم اما اگر ایران بتواند در حوزه ی ابزارهای امنیت ساز بر نقطه ی دقیق و درستی بایستد، حالا وقت تمرکز ویژه تر و اساسی تر بر روی امنیت اقتصادی، اجتماعی و... میرسد.
ایران بر تک تک موارد فوق به مانند توانش در حوزه ی نظامی میتواند مسلط شود، اولین گام در هم کوبیدن دشمنان این میهن در حوزه ی سایبری-رسانه ای و نجات آن بخش از جامعه که خود تحقیر شده از دست این فضای ضد ایرانی است...
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3
سوالی که رسانه نباید به سادگی از آن عبور کند
آنچه 1401 رخ داد کودتا بود نه اعتراض
تجزیه طلبهای عراق آماده ی تحویل داده شدن به ایران شوند...
در همین ابتدای گزارش میخواهیم توجه شما را به یک نکته و گزارش جلب کنیم. وقتی مسئله ای به خودی خود در یک جامعه شکل گرفته و افکار عمومی را درگیر میکند، مرور زمان آن را به سمت فراموش نمیبرد.
مردم بر اساس یک عهدِ جمعی فراموش نمیکنند، در دوره های مختلف یادش کرده و از آن نمیگذرند.
اما اگر ماجرا متاثر از تحریکات بیرونی رخ داده باشد، به محض کنترل شدن آن تحریکات از تب و تاب می افتد.
بیایید برگردیم به شهریور 1401
یک ادعا در آن سال مطرح شد: آنچه می بینیم کودتا است. #جنگ_احزاب است. تلاش برای تجزیه است، نه براندازی...
یک سال از مسئله گذشته، هیچکس در سالگرد مهسا به خیابان نیامده است.
این مسئله را نباید ساده رها کرد.
علت ماجرا مشخص است: در ایران سال گذشته کودتا رخ داده بود. چیزی شبیه به 28 مرداد و با همان کیفیت.
دقیقا با نقش آفرینی پری بلنده ها و شعبون بی مخ ها...
به همان اندازه جنسی و به همان اندازه شرورانه
پولها را واریز کرده و دعوت کردند به اوج خشونت، چون قرار بود سطح تنش به بالاترین حد برسد تا میدان به مسلحینِ غیر ایرانی (داعشی های شاه چراغ و تجزیه طلب های کوهستان های عراق) سپرده شود.
پروژه شکست خورد، پدرخوانده ها و سرویس ها رهایش کردند، سالگرد هم به شکلی که می بینید بدون اتفاقی خاص برگزار شد.
وقتی شما علیه کسی کودتا یا چیزی برای در هم شکستن امنیتش را رقم میزنید، بودجه صرف میشود و اصل بر غافلگیری است.
اگر غافلگیری در کار نباشد، هزینه کردن معنایی ندارد.
درگذشت مهسا ژینا امینی یک ساعتِ صفر بود که برایش هزینه کردند. سالگردِ مهسا اصلِ غافلگیری را در خود نداشت، پس به حال خود رهایش کردند...
برای ایران البته این مسئله تمام نشده است.
روز گذشته در رسانه های عراق خبری به این شرح منتشر شد: اعضای معروف گروههای تروریست تجزیه طلب سالهای قبل دست به چندین عملیات مسلحانه زدند که به کشته و یا زخمی شدن نیروهای مسلح ایرانی و غیرنظامی منجر شد. ایران پرونده دهها نفر از سرکرده تروریستهای تجزیه طلب کُرد را به دولت عراق و دستگاه قضایی مربوطه به منظور استرداد آنان به ایران، تحویل خواهد داد.
در خصوص خبر فوق ذکر یک نکته ضروری است: همزمان با نزدیک شدن به تاریخ 28 شهریور، چند چهره سرشناس تجزیه طلب از عراق به هلند و آمریکا گریخته اند.
همین مورد نشان میدهد که آنها تصمیم ایران برای تنبیه و بازگرداندن تجزیه طلبان را جدی می دانند.
مسئله مهم تر البته اینجاست که ماجرا به تجزیه طلبها ختم نمیشود.
ایران بر این باور است که عده ای ترجیح داده اند در هر آشوب ضد ایرانی، پای کارِ هر سرویس اطلاعاتی که به دنبال ناآرام کردن ایران است باشند.
برخی از این افراد در حوزه رسانه ، برخی با عناوین دیگر و برخی بطور رسمی و علنی با هدف تحریکات قومیتی مشغول به فعالیت اند.
این افراد در هر حوزه ای که هستند یا باید فعالیت را متوقف کنند، یا خاموش شوند یا به خانه برگردند.
برای سرویس های اطلاعاتی، مسئله مهسا ژینا امینی تمام شده است. چرا که غافلگیری پیرامونش دیگر رخ نخواهد داد.
برای ایران برعکس، بازی تازه شروع شده است...
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3