eitaa logo
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
31.1هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
362 فایل
راهِ شَهادَت بَسـته نیست، هَنـوز هَم می شود شهید شد اَمـّا هَنوز شَرطِ شَهیـد شُـدَن شَهـیدانه زیستن است تبادل و تبلیغات: @Eamahdiadrkni1 عنایات و.: @aboebrahiim روضه نیابتی: @Mahdi1326 کانال فروشگاهمون: https://eitaa.com/joinchat/172425437Ca032079577
مشاهده در ایتا
دانلود
°🌻|•• . •❆به‌نیّت‌بࢪادࢪشهیدمان‌میخوانیم
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
》 ابراهیم و خانواده‌اش بسیار زیاد به روزی حلال اهمیت می دادند . روزی حلال پدر ، یکی از عوامل رشد او بود . بچه که بود از خانه بیرون رفت ، پول نداشت . برای پیرزنی کارکرد و از پولی که گرفت برای خودش نان تهیه کرد . همیشه هم در مسجد حضور می یافت و با نماز اول وقت ، شکر نعمت های الهی را بجا می آورد . چرا که خدای خوبش می فرماید : یا أیهَا الّذِینَ آمَنُوا ڪلُوا مِن طَیبَاتِ مَا رَزَقْنَاڪمْ وَاشْڪرُوا للهِ اِن ڪنتُمْ اِیاهُ تَعْبُدُونَ اے ڪسانــے ڪہ ایمان آورده اید! از روزهاے پاکیزه اے ڪہ به شما داده ایم ، بخورید و شڪر خدا را به جا آورید . اگر او را پرستش می کنید . ( بقره / ۱۷۲ )
•°🌼🍃°• خــــࢪم آن‌ رویے ڪه دࢪ ࢪوی ‌ِ‌تـو بـاشـد هـمـہ‌عـمـࢪ ...🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نݦاز بے نیازے از مخلۅق خڊاست ...! 🤲
💠 تمام کارها بازی است... 🟡همراه با ابراهیم به سمت مقر سپاه می رفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم. صدای اذان ظهر که آمد، ماشین را در مقابل یک مسجد نگه داشت. گفتم : آقا ابراهیم، بیا زودتر بریم مقر، همونجا نماز رو می خونیم. ما که بیکار نیستیم. داریم کار رزمنده ها رو انجام می دهیم. این هم مثل نمازه. 🟢با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت: تموم این کارها بازیه. هدف از جنگ و جبهه و ... اینه که نماز زنده بشه. هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم. ان شاء الله اثر اهمیت به نماز اول وقت رو تو زندگی خودت می بینی .🍃 🔸ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر... 🔹اقم الصلوه لذکری... یقینا نماز ( انسان را ) از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد . ( عنکبوت / ۴۵ ) به خاطر یاد من ، نماز را اقامه کن .( طه / ۱۴ ) 📚 خدای خوب ابراهیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از خانم مریم حشمتی🌱 سلام،اومدم تا براتون از داداشم بگم،برادری که همیشه همراهم بوده،من از طریق کتاب(سلام بر ابراهیم)با ایشون آشنا شدم،یکدفعه که مادرم از خونه یکی از آشنایان میومد این کتاب رو به من داد و گفت که همون آشنامون این کتاب رو به همه میده تا بخونن و همینطور ادامه پیدا کنه و همه بخوننش منم شروع کردم کتاب رو خوندم ☺️ و از همون اول برام داداش شهید شدن.این از آشنایی حالا چیزی که برام از داداش یک ارمغان خیلی خوبی بوده اینکه همیشه وقتی میرم بیرون و احساس خطر میکنم با ایشون حرف میزنم و بهشون میگم داداش مواظبم باش و واقعا از خطرات حفظ میشم و یک داستانی خوندم اون داستانی که خوندم راجب اینکه دوستان داداش بهشون گفته بودن همه به تو نگاه میکنن خوشتیپی و اینا و ایشون از اون به بعد با لباس های ساده رفت و آمد میکردن خیلی برام آموزنده بود و فهمیدم باید بیشتر حواسم باشه و از جلب توجه جلوی نامحرم خودداری کنم و اینکه از اون به بعد نامحرم خیلی برام خط قرمز شد.ممنونم که خوندید یاعلی و لطفا اگه میشه بگیم ابراهیم بهتره (ابراهیم هادی).
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
دوست شهید ابراهیم تعریف میکنه: یه پسری بود اسمش جواد تاجیک بود اهل چیذر بود والانم توی امامزاده علی اکبر خاکه… اون تعریف می کرد که ابراهیم خیلی خاکی بودمن فکرمیکردم ازین خدمتکارای جبهس… بامحاسن بلند هی چایی میاورد وسفره هارو جمع میکرد هی اینور اونوروتمیز می کرد میگفت کسی چیزی نمیخوایین ؟ گفت من فکردم این خدمتکاره بعدا متوجه شدم که این مسول محور گیلان غربه …! ولی اصلا بروز نمیداد یه جوری نبود که کسی بهش نزدیک بشه ازش دور بشه…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°🌻|•• . •❆به‌نیّت‌بࢪادࢪشهیدمان‌میخوانیم
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
ابراهیم رفیقی داشت به نام محمد فرهنگ که چندین بار با ابراهیم تمرین کرده و به زورخانه حاج حسن آمده بود. او کشتی گیر موفقی در باشگاه ابومسلم بود. او ابراهیم را دوست داشت مثل دیگر کسانی که با یک برخورد با او دوست می شدند. محمد در مسابقات قهرمانی خوش درخشید و مسافر مسابقات جهانی کانادا شد.قبل از عزیمت به دعوت ابراهیم به زورخانه حاج حسن آمد. ساعتی بعد از تمرین من و علی نصرالله راهی حضور خانه شدیم.همین که می خواستیم وارد شویم با صدای فریاد ابراهیم متوجه شدیم!او داد میزد: من را بزنید اما با ممد کاری نداشته باشید همه مال ماست و ... همینکه وارد شدیم دیدیم سه نفر از همین جماعت جاهل چاقو به دست منتظر فرصت حمله هستند! محمد پشت ابراهیم پناه گرفته بود.ابراهیم هم داد میزد و... من تا وارد شدم یکی از آنها را گرفتم و چاقو را از دستش خارج کردم. علی نصرالله هم به همین صورت و نفر آخر هم با حمله ی ابراهیم روی زمین افتاد. آنها بعد از کتک خوردن فرار کردند. محمد از ابراهیم خداحافظی کرد و رفت. این محمد آن سال قهرمان مسابقات جهانی شد.بعدها هم پله های پیشرفت را یکی پس از دیگری طی کرد تا این که در سال های اخیر؛ کسوت سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی را عهده دار شد.او محمد بنا یکی از قهرمانان ملی ما شد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نݦاز وسیلہ جھت یابے مۅمن است ...! 🤲
》 وقتی بعد از انقلاب برای ماموریت اداره ، به براهیم ماشین خارجی می دهند ماشین را پس پس می دهد تا یک وقت ماشین مدل بالا ، زمینه غرور و جدایی از مردم برای برایش نشود . ابراهیم برای این که جایگاه و پست و مقام ، او را مغرور نکند همه عوامل کبر و غرور را از خودش دور می کرد . می دانست غرور و تکبر ، شیطان را جهنمی کرد . چه برسد به او! یا أیهَا الْاِنسَانُ مَا غَرَّڪ بِرَبِّڪ الْڪرِیمِ اے انسان! چه چیزے تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته؟! ( انفطار / ۶ )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنهامسیر 1_جلسه ششم پارت 4.mp3
5.28M
🌱 راهبردِ اصلے در نظامِ تربیتِ دینے 🔔 پارت 4 گوش بدیم تنها مسیر رو 💚
پارت 4 🧡🌱 🔹امام موسی بن جعفر علیه السلام : ای هشام عاقل نگاه میکنه به دنیا و اهلش می بینه دنیا هم با مشقت بدست میاد. و نگاه به آخرت میکنه و میبینه که آخرت هم بدون سختی بدست نمیاد. پس به دنبال اونی میره که طولانی تره . . . 🔹القای غلط در غرب را میتوان به راحتی دید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°🌻|•• . •❆به‌نیّت‌بࢪادࢪشهیدمان‌میخوانیم
°•💚🌹°• عشق بودے ۅ بہ اندیشھ سࢪایت کردے قݪب ، با دیدن ٺۅ شوࢪ تپیدن دارد وصل ٺۅ خۅاب و خیال است ولے باۅر کن عاشقے بے سࢪ و پا عزم ࢪسیدن دارد
در حریم حضرت معصومه(س) دعاگوی شما دوستداران شهید هادی🌱 هستم ✍🏻
نـݦـٵز ۅصـݪ عـٵۺـقـٵنـھ ٵسـٺ ...💚 🌱