هدایت شده از رفیق شهیدم ابراهیم هادی
°🦋|••
•
.
•.❀به نیّت دوست شهیدم میخوانم
.
••❦«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم»
.
•.✾اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛✨
.
•.✾شایسته میباشد در قسمت پایانی دعا به احترام امام زمان (علیه آلافُ التحیةوالثناء)بایستیم و بخوانیم🌿.•
.
•.✾يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.❧•`
.
کانال :
#رفیق_شهیدم_ابراهیم_هادی ⇅♥️
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
#شہیدانہ °•🕊🥀•°
#شہدا
اسیر شما شدن
خوب است ...💔
اسیر #شہدا شدن را میگویم ...
خوبۍاش به
این است ڪه از #اسارت_دنیا🥀🍂
آزاد میشوے ...
#شہدا_ما_را_اسیر_خود_ڪنید ✋🏼
*#روزتون_مملوء_از_یاد_شهدا🌸🌱
↻➣
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
#تلنگرانه 🥀
🔹اﮔﺮ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ "ﻏﯿﺒﺖ" ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ،
ﺑﺎﻧﮑﻬﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺴﺎﺑﻤﺎﻥ ﺑرداشته ﻭ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻏﯿﺒﺖ ﺍﻭﺭﺍ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ، ﻭﺍﺭﯾﺰ ﮐﻨﻨﺪ،
ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ به خاﻃﺮ ﺣﻔﻆ ﺍﻣﻮﺍﻟﻤﺎﻥ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ.
ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻓﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻓﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵﺗﺮ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﺗﺮﻧﺪ؟!
جواب با شما...
🔸نگذاريد گوشهايتان گواه چيزی باشد که چشمهايتان نديده،
🔹نگذارید زبانتان چيزی را بگويد که قلبتان باور نکرده...
"صادقانه زندگی کنيد"
🔸ما موجودات خاکی نيستيم که به بهشت ميرويم.
ما موجودات بهشتی هستيم که از خاک سر برآورده ایم...
j๑ïท ⇅♥️
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
✨﷽✨
#روزی🥀🍃
🔰📌يکبار به #ابراهيم گفتم: داداش، اينهمــه پول 💶از کجا مياري⁉️ از #آموزش و پــرورش ماهي #دو هزار تومان حقوق ميگيري، ولــي چند برابرش را براي ديگران خرج ميکني❗️
🔰📍نگاهي به صورتم انداخت و گفت: روزي رسان #خداست. در اين برنامه ها #من فقط وسيلهام. من از #خدا خواستم هيچوقت جيبم خالي نماند.🥀🍃
#خدا هم از جایی که فکرش را نميکنم اسباب خير را برايم فراهم ميکند.💞
#شهید_ابراهیم_هادی🍃
j๑ïท ⇅♥️
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.•°
عٰاشِقٰانْ وَقْتِ نَمـٰازْ اَسْت
اَذٰانْ مےگوُیَنْد...(:
#شهیدمهدےباڪرے🌼
#نمـازِاولوقـت🌱
#نمازت سرد نشه مومنツ
j๑ïท ⇅♥️
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
☔️
وآنگاه ڪہ دَر پے تعالے وڪمال هستے نیتت را پاڪ و الهے ڪُݧ ツ
👈🏼یَزیدَهُم مِّن فَضلہِ إِنَّہُ غَفوُرُ شَڪُورُ
•°[فاطر/۳۰]°•
از فضلش بہ آنها بیفزاید
همانا او بسیار آمرزنده و عطاڪننده پاداش فراواݧ دربرابر عمل اندڪ است🙃
•🕊•j๑ïท ⇅♥️
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
°••🍃🌸♥️↻
•
۵۶ سـالقبل،درستدࢪهمینروزۅهمین ساعاٺ محمّدࢪضاییمتولّدشدکهقراࢪشد جاودانـه بمـاند،قࢪار شد"عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون" باشدقـراࢪشدبادممسیحایی
خۅد مردگانـیکهتنهاادعـایزندهبۅدنو زندگیکردنࢪاداࢪند،زندهڪنـد! محمّدࢪضایی متولّدشدکه قࢪار بۅدعلی اکبرباشـد،محمّدࢪضاییکهدلیبهۅسعټ دࢪیاداࢪد،کهمایهٔافتخاࢪاست،کههࢪگز نمۍمیـࢪدۅشهیدمۍشـۊد ...
.
گرچـهتولّـداصلـیتـو #شهـادت اسـت!
کهمࢪداݩخدا،باشهادټزنده مۍشوند ..
امّـابازهمبـهرسـمعـادت
*تولّـد دنیایےات مبـارك #نِعـم_الرَفـیق♥☺️*
🌼°•| -کادوے تولّد حتمـا لازم نیست چیزے عجیـب و غریب باشه ..گاهے یك صلوات، یك فاتحـه، یك زیارت عاشـورا!
اصلا مےتونه یه #عهد باشه (:🌱
*#شهـیدمحمـدرضاتورجےزاده*
•••
﴾🍃؎🧡﴿…🌸⇩⇩
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
2.mp3
14.47M
🎙 #کتاب_صوتی حاج قاسم🌸
💫#قسمت_دوم🌻
#پیشنهاد ویژه دانلود🌺🦋
➣↻https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
#استوری ❤️
دلت که گرفت...
با رفیقیدرد و دل کن
که آسمانی باشد...،
این زمینیها
درکار خود ماندهاند!
#رفیق_شهید🌸🌱
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
#چآدرانہ 🌸♥️
عده اے از #چادر🍃 فرار مے کنند؛
به خاطر اینڪہ هجوم تبلیغاتے غرب دامن گیرشان نشود.
تصور نڪنید اگر ما فرضاً چادر را ڪنار گذاشتیم، آن مقنعه ڪذایے را درست ڪردیم، دست از سر ما بر می دارند.
آنها به این چیزها قانع نیستند،
بلڪہ مے خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان را در اینجا مثل زمان شاه که زن اصلاً حجاب و پوشش نداشت عمل شود.
#مقاممعظمرهبرے🌸
j๑ïท ⇅♥️
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
『•°🌙🌱🦋-
#پیام_شهید✍
همیشه میگفت:😇
بعد از توکل به خداوند،🙏🏻
توسل به حضرات معصومین؛ 📿
خصوصا #حضرت زهرا "س"🖇
حلال مشکلات است...🌱🌼
#شهید_ابراهیم_هادی✉
[❤️]•°↻➣•
@rafiq_shahidam
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
✍️ تنها_میان_داعش قسمت_هفتم 💠 اعتراض عباس قلبم را آتش زد و نفس زنعمو را از شدت گریه بند آورد. زهر
✍️ تنها_میان_داعش
قسمت_هشتم
💠 دستم به دیوار مانده و تنم در گرمای شب آمرلی، از سرمای ترس میلرزید و صدای عباس را شنیدم که به عمو میگفت :«وقتی موصل با اون عظمتش یه روزم نتونست مقاومت کنه، تکلیف آمرلی معلومه! تازه اونا سُنی بودن که به بیعتشون راضی شدن، اما دستشون به آمرلی برسه، همه رو قتل عام میکنن!»
تا لحظاتی پیش دلشوره زنده ماندن حیدر به دلم چنگ میزد و حالا دیگر نمیدانستم تا برگشتن حیدر، خودم زنده میمانم و اگر قرار بود زنده به دست داعش بیفتم، همان بهتر که میمُردم!
💠 حیدر رفت تا فاطمه به دست داعش نیفتد و فکرش را هم نمیکرد داعش به این سرعت به سمت آمرلی سرازیر شود و همسر و دو خواهر جوانش اسیر داعش شوند.
اصلاً با این ولعی که دیو داعش عراق را میبلعید و جلو میآمد، حیدر زنده به تلعفر میرسید و حتی اگر فاطمه را نجات میداد، میتوانست زنده به آمرلی برگردد و تا آن لحظه، چه بر سر ما آمده بود؟
💠 آوار وحشت طوری بر سرم خراب شد که کاسه صبرم شکست و ضجه گریههایم همه را به هم ریخت. درِ اتاق به ضرب باز شد و اولین نفر عباس بود که بدن لرزانم را در آغوش کشید، صورتم را نوازش میکرد و با مهربانی همیشگیاش دلداریام میداد :«نترس خواهرجون! موصل تا اینجا خیلی فاصله داره، هنوز به تکریت و کرکوک هم نرسیدن.» که زنعمو جلو آمد و با نگرانی به عباس توصیه کرد :«برو زودتر زن و بچهات رو بیار اینجا!»
عباس سرم را بوسید و رفت و حالا نوبت زنعمو بود تا آرامم کند :«دخترم! این شهر صاحب داره! اینجا شهر امام حسنِ (علیهالسلام)!» و رشته سخن را به خوبی دست عمو داد که او هم کنار جمع ما زنها نشست و با آرامشی مؤمنانه دنبال حکایت را گرفت :«ما تو این شهر مقام امام_حسن (علیهالسلام) رو داریم؛ جایی که حضرت ۱۴۰۰ سال پیش توقف کردن و نماز خوندن!»
💠 چشمهایش هنوز خیس بود و حالا از نور ایمان میدرخشید که به نگاه نگران ما آرامش داد و زمزمه کرد :«فکر میکنید اون روز امام حسن (علیهالسلام) برای چی در این محل به سجده رفتن و دعا کردن؟ ایمان داشته باشید که از ۱۴۰۰ سال پیش واسه امروز دعا کردن که از شرّ این جماعت در امان باشیم! شما امروز در پناه پسر فاطمه (سلام الله علیهما) هستید!»
گریههای زنعمو رنگ امید و ایمان گرفته و چشم ما دخترها همچنان به دهان عمو بود تا برایمان از کرامت کریم_اهل_بیت (علیهالسلام) بگوید :«در جنگ جمل، امام حسن (علیهالسلام) پرچم دشمن رو سرنگون کرد و آتش فتنه رو خاموش کرد! ایمان داشته باشید امروز شیعیان آمرلی به برکت امام حسن (علیهالسلام) آتش داعش رو خاموش میکنن!»
💠 روایت عاشقانه عمو، قدری آراممان کرد و من تا رسیدن به ساحل آرامش تنها به موج احساس حیدر نیاز داشتم که با تلفن خانه تماس گرفت. زینب تا پای تلفن دوید و من برای شنیدن صدایش پَرپَر میزدم و او میخواست با عمو صحبت کند.
خبر داده بود کرکوک را رد کرده و نمیتواند از مسیر موصل به تلعفر برسد. از بسته بودن راهها گفته بود، از تلاشی که برای رسیدن به تلعفر میکند و از فاطمه و همسرش که تلفن خانهشان را جواب نمیدهند و تلفن همراهشان هم آنتن نمیدهد.
💠 عمو نمیخواست بار نگرانی حیدر را سنگینتر کند که حرفی از حرکت داعش به سمت آمرلی نزد و ظاهراً حیدر هم از اخبار آمرلی بیخبر بود. میدانستم در چه شرایط دشواری گرفتار شده و توقعی نداشتم اما از اینکه نخواست با من صحبت کند، دلم گرفت.
دست خودم نبود که هیچ چیز مثل صدایش آرامم نمیکرد که گوشی را برداشتم تا برایش پیامی بفرستم و تازه پیام عدنان را دیدم. همان پیامی که درست مقابل حیدر برایم فرستاد و وحشت حمله داعش و غصه رفتن حیدر، همه چیز را از خاطرم برده بود.
💠 اشکم را پاک کردم و با نگاه بیرمقم پیامش را خواندم :«حتماً تا حالا خبر سقوط موصل رو شنیدی! این تازه اولشه، ما داریم میایم سراغتون! قسم میخورم خبر سقوط آمرلی رو خودم بهت بدم؛ اونوقت تو مال خودمی!»
رنگ صورتم را نمیدیدم اما انگشتانم روی گوشی به وضوح میلرزید. نفهمیدم چطور گوشی را خاموش کردم و روی زمین انداختم، شاید هم از دستان لرزانم افتاد.
💠 نگاهم در زمین فرو میرفت و دلم را تا اعماق چاه وحشتناکی که عدنان برایم تدارک دیده بود، میبُرد. حالا میفهمیدم چرا پس از یک ماه، دوباره دورم چنبره زده که اینبار تنها نبود و میخواست با لشگر داعش به سراغم بیاید!
اما من شوهر داشتم و لابد فکر همه جایش را کرده بود که اول باید حیدر کشته شود تا همسرش به اسیری داعش و شرکای بعثیشان درآید و همین خیال، خانه خرابم کرد...
ادامه_دارد
#کپی تنها با لینک کانال مجاز است♨️💢
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
هدایت شده از رفیق شهیدم ابراهیم هادی
در پایان شب دست بر سینه گذاشته و به
زیارت آقا امام حسین می رویم
🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ 🌹
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ🌹
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌹
آقاجان عرض سلام در بین الحرمین رو قسمت هممون قرار بده 🙏🏻
#اللهمـ_عجلـ_لولیکـ_الفرجـ🌷🦋
هدایت شده از رفیق شهیدم ابراهیم هادی
°🦋|••
•
.
•.❀به نیّت دوست شهیدم میخوانم
.
••❦«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم»
.
•.✾اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛✨
.
•.✾شایسته میباشد در قسمت پایانی دعا به احترام امام زمان (علیه آلافُ التحیةوالثناء)بایستیم و بخوانیم🌿.•
.
•.✾يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.❧•`
.
کانال :
#رفیق_شهیدم_ابراهیم_هادی ⇅♥️
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
#سلام_بر_ابراهیم🌼
دوست آسمانی من..☺️
🍃آرزویم این است روزی شرمندگیمان از شما و تمام شهدا پایان بگیرد.🌱
🍂سخت است انسان شرمنده کسی باشد که زندگیش را مدیون اوست.💦
برایمان دعا کن برادر ابراهیم...📿🙏🏻
[❤️]•°↻➣•
@rafiq_shahidam
🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟
با #شھدا❤️🌱
وقتے بے قرارے به اوج میرسد
وقتے زمین و آسمان با تمام بزرگے اش
جایے براے تو ندارد،
وقتے احساس سنگینے ات کمرت را خم میکند،
وقتے میخواهے فرار کنے از خودت ، تنهاے ات
وقتے هرجا میروے خودت هستے و تنهایے...
وقتے کم مے آورے ...
اینجاست که آرامت میکند،
ازخودت رها میشوی ...
دیگر تنها نیستے ...
با نگاه لطیفش تو را سبک میکند ...
آرام میشوے ... چون وصل است ...
اتصالش به سرچشمه آرامش ، تو را آرام میکند...
چون ...
❣شـــــهدا ❣
در قهقهه مستانه شان عند ربهم یرزقونند...
شهدانگاهتان رانگیرید که به نگاهتان سخت محتاجیم🙏😔😭
[❤️]•°↻➣•
@rafiq_shahidam
«یا رَبِّ لا تُعَلِّق قَلْبِی بِما لَیْسَ لِی»
پروردگارا! قلب مرا به آنچه برای من نیست، وابسته مگردان:)
[❤️]•°↻➣•
@rafiq_shahidam
#عاشقانه_های_شهدایی
🌸هروقت که از ماموریت میومد،به تلافی اینکه دل منو به دست بیاره، گوشه سفره غذامون یه قلب کوچیک با گلهای رز درست میکرد.منم دیگه به تلافی اون،قرار گذاشتم هربار که بیام گلزارش، براش یه قلبی با گل رز درست کنم....
🌸یبار که از ماموریت های زیادش،خیلی ناراحت بودم،به من گفت خانوم قول میدم جبران میکنم،یه کوچولو هم که شده جبران میکنم.
روز پنجشنبه بود،من همش تو ذهنم میگفتم میخواد فردا مارو جایی ببره.میخواد یه کاری انجام بده...
صبح شد، دیدم پاشده خودش ناهار قرمه سبزی گذاشته.آشپزیشم خوب بود.
گفت امروز تو اصلا با غذا کاری نداشته باش،گفت موقعی که میخوام سفره رو بچینم،میری تو اتاق نمیای،سفره که چیده شد شما بیا...
🌸بعد که اومدم دیدم سفره رو قشنگ چیده.یه گوشه سفره یه قلب با گل رز درست کرده بود. اصلا نفهمیده بودم کی رفته گل رز گرفته ...
✍راوی: همسرشهید
#شهید_محمدحسین_میردوستی 🌷
j๑ïท ⇅♥️
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6