تنها مسیر 1_جلسه بیست و چهارم پارت 2.mp3
5.41M
#تنہامسیر 🌱
راهبردِ اصلے در نظامِ تربیتِ دینے
🔔 #جلسه_بیست_چهارم پارت 2
داستان آخرش چقدر زیباست ..👌🏼💚
#خلاصه_نویس_جلسه_بیست_چهارم
پارت2 😇💫
🔹اون علاقه خوبه اگه قوی بشه مبارزه با هوای نفس مساوی میشه با ارضای نفس
🔹هرکسی از یک حرامی چشم بپوشه خدا در همان لحظه چنان لذتی رو درونش قرار میده که بیشتر از اون لذت حرامه ..
#السلامعلیڪیاحسینابنعلۍعلیہالسلام❤
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْاَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#اللهمعجللوليڪالفرج 🌱📿
🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
بــہ نـیّـت
برادرشهیدمان مےخوانیم 🌹
#صــ۱۲۵ـفحه 📚
________________________
🍃| ࢪفیقشہیدمابراهیمهادے| 🍃
#شهیدانھ🌹
شھید شدن دڵ مۍخواد
دلۍ ڪہ بتونہ پرۅاز ڪنہ🕊
#شهیدابراهیمهآدی❤
____________________
•|@refigh_shahidam
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
#سلامبرابراهیم۱🖤 پارت۲۶📚 {• شرطبندی •} ابراهیم گفت:من بازی می کنم اما شرط بندی نمی کنم . آن ها ه
#سلامبرابراهیم۱🖤
پارت۲۷📚
{• شرطبندی •}
دوستش می گفت: با اینکه بعد از آن ابراهیم به ما بسیار توصیه کرد که شرط بندی نکنید . اما یکبار با بچه های محله نازی آباد بازی کردیم و مبلغ سنگینی را باختیم! آخرای بازی بود که ابراهیم آمد . به خاطر شرط بندی خیلی از دست ما عصبانی شد .
ابراهيم جلو آمد وتوپ را گرفت.
بعدگفت: كســي هســت بياد تك به تك بزنيم؟
از بچه هاي نازي آباد كســي بود به نام ح.ق كه عضو تيم ملي وكاپيتان تيم َ برق بود.
با غرور خاصي جلو آمد وگفت: سرچي!؟
ابراهيم گفت: اگه باختي از اين بچه ها پول نگيري.
او هم قبول كرد.
ابراهيــم به قدري خوب بازي كرد كه همه ما تعجب كرديم. او با اختلاف زياد حريفش را شكست داد.
اما بعد ازآن حسابي با ما دعوا كرد!
﴿#زیآرتعٰاشۅرٰا 📿﴾
السلامعلیڪیااباٰعبدِالله🖤
•|#روزسۅم۳ قرائت زیارت عاشورآ
بھنیّت #شٌھدآےگمنٰام❤
•|@refigh_shahidam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها مسیر 1_جلسه بیست و چهارم پارت 3.mp3
5.19M
#تنہامسیر 🌱
راهبردِ اصلے در نظامِ تربیتِ دینے
🔔 #جلسه_بیست_چهارم پارت 3
تنهامسیر 💛
#خلاصه_نویس_جلسه_بیست_چهارم
پارت3 🌸✨
🔹محبت های بی ارزش رو باید محدود کرد محبت های بد رو باید ممنوع کرد
و در این راه از چه ابزاری کمک میگیری از محبت های عمیق تر
🔹داشتن حب الله خیلی سخته بجاش میتونی از :
۱_حب بهشت استفاده کنی
۲_از ترس از جهنم استفاده کنی
• ﴿سلاٰم ۅ رحمٺ 🌱
رفقٰا امشب #مَحْفِل داریم 📿
بامبحث#بآشُھدآ ❤
قرارمۅن بہ ساعت ۹:۱٥ شَب 💌
﴿#پنجشنبہها خدمتتون هستیم با
مَبْحَث #مَحْافِلشُھَدآیۍ ﴾🌹
〖🗞🌱〗
سلامرفقایشهدایـےاوقاتتونمهدویهمراهتونهستیمبا اندکےسخندربارهیکیازشهداےدفاعمقدس
✨رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي✨
🔸در منزل پدر بزرگش در خرمشهر به دنیا آمد . ریزه بود و استخوانے اما فرز ،چابک ،بازیگوش و سر زبان دار .🍃
شهریور 1359شایعه حمله عراقے ها قوت گرفته بود .❗️ خیلے ها داشتند شهر را ترک مےکردند .کسے باور نمیکرد که خرمشهر به دست عراقے ها بیفتد اما جنگ واقعا شروع شده بود .💔
فقط ۱۳ سال سن داشت ،تصمیم گرفت بمونه ؛مردانه ایستاد هم جنگید هم به مردم کمک میکرد . بمباران که مےشد مےرفتبهمجروحین مےرسید .باهمان جسم کوچک اما روح بزرگ و دریایےاش به قلب دشمن زد و با وجود مخالفت فرماندهان،خودش رو به صف اول نبرد مےرساند 🍃.تا از دیار خود دفاع کنه
چندین بار به اسارت دشمن درآمد اما هر بار با توسلبهشیوه اے از دست آنان مے گریخت.🚶🏽♀
براےفریبعراقے ها مےزد زیر گریه میگفت:من دنبال مامانم مےگردم گمش کردم 💫
✨با استفاده از توان و جسارت خودش تونست اطلاعات ارزشمندے از موقعیت دشمن به دست بیاره و در اختیار فرمانده ها قرار بده.🍃
🍃عراقے ها فکر نمےکردند این نوجوان ۱۳ ساله قصد شناسایے تجهیزات آنها را دارد ،رهایش مےکردند .یک بار رفته بود شناسایےعراقے ها گیرش انداختن❗️
🔸علاقه عجیبے به امام خمینے( ره) داشت به گونه اے که سفارش کرده بود :از بچه ها مےخواهم که نگذارند امام تنها بماند و خداے نکرده احساس تنهایے بکند .