. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
#صفـ۲۳٥فحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
هدایت شده از رفیق شهیدم ابراهیم هادی
صلواتخاصهامامرضا(ع)🕊
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِوَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ.صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞🍃
چادر براۍ زن یڪ حریمہ
یک قلعه ویک پشتیبان است...
از این حریم خوب نگهبانی کنید...
همیشه میگفت: به حجاب
احترام بگذارید که حفظ آرامش
و بهترین امر به معروف برای شماست...😍
#شهیدابراهیمهادۍ🕊
#حجاب
•.˹@refigh_shahidam˼
هدایت شده از ﴿ هـٰادےالقُلوب ﴾
«یا کٰاشِفَ الزَّفَراتْ!»
-ای رفعکنندهی آههای بلند...🦕✨
#پیامِ_شما 🌿'
• به نیابت رفیق شهیدم ابراهیم هادے •
.
•.˹@refigh_shahidam˼
از دیگر ویژگی های ابراهیم این بود که از «خودنمایی و جلوه کردن» جلوی دیگران بیزار بود.
درمیان جوانان و نوجوانان، خودنمایی کردن یکی از ویژگی هاست. یعنی جوانان دوست دارند جلوی دیگران جلب توجه کنند. دوست دارند شغل خوب و شاید کار مدیریتی داشته باشند.
اما ابراهیم اینگونه نبود. وقتی انقلاب پیروز شد مرحوم آقای داوودی که دوست و مربی ابراهیم بود به او پیشنهاد کرد که وارد سازمان تربیت بدنی شده و کار مدیریتی قبول کند ولی ابراهیم کار مدیریتی را نپذیرفت.
ابراهیم همیشه میگفت هرکسی ظرفیت مشهور شدن نداره! مهمتر از مشهور شدن اینه که، آدم بشیم!
📚سلام بر ابراهیم2
•نماز امام حسن مجتبی(علیہالسلام)•
دوتا نماز دو رکعتی ،که در هر رکعت بعد از حمد۲٥ بار قل هوالله خوانده شود.
بعداز نماز ۱۱۸صلوات هدیه کنید به امام حسن(ع)...
امام حسن مجتبی خیلی غریبه تا میتونید پخش کنید.
ان شاالله حاجت روا باشید.
التماس دعا یاعلی .🌿
#شهادت_امام_حسن_مجتبی🕊
سلام و رحمت 🌱
با عرض تسلیت ایام شھادت امام حسن مجتبی.؏. ، پیامبر.ﷺ. و امام رضا.؏. .
قراره درمورد صلح امام حسن علیہالسلام
از زبانِ امام خامنہ اے بخونیم...
یک مقدار طولانیہ و نڪته زیاد داره!
〖📖🍃〗
بِسْمِ الله الرَّحمٰنِ الرَّحِیٓمْ
✨رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي✨
✨| دوران امام مجتبی(علیهالصّلاةوالسّلام) و حادثهی صلح آن بزرگوار با معاویه، یا آن چیزی که به نام صلح نامیده شد، حادثهی سرنوشتساز و بینظیری در کل روند انقلاب اسلامیِ صدر اول بود.
دیگر ما نظیر این حادثه را نداشتیم!
توضیح کوتاهی راجع به این جمله عرض کنم و بعد وارد اصل مطلب بشوم.
. . . ✨
انقلاب اسلام ، یعنی تفکر اسلام و امانتی که خدای متعال به نام اسلام برای مردم فرستاد، در دورهی اول، یک نهضت و یک حرکت بود و در قالب یک مبارزه و یک نهضت عظیم انقلابی، خودش را نشان داد و آن در هنگامی بود که رسول خدا(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم)، این فکر را در مکه اعلام کردند و دشمنان تفکر توحید و اسلام، در مقابل آن صفآرایی نمودند؛
برای اینکه نگذارند این فکر پیش برود.
پیامبر، با نیرو گرفتن از عناصر مؤمن، این نهضت را سازماندهی کرد و یک مبارزهی بسیار هوشمندانه و قوی و پیشرو را در مکه به وجود آورد.
این نهضت و مبارزه، سیزده سال طول کشید.
این، دورهی اول بود!
بعد از سیزده سال، با تعلیمات پیامبر، با شعارهایی که داد، با سازماندهییی که کرد، با فداکارییی که شد، با مجموع عواملی که وجود داشت، این تفکر، یک حکومت و یک نظام شد و به یک نظام سیاسی و نظام زندگی یک امت تبدیل گردید و آن هنگامی بود که رسول خدا(ص) به مدینه تشریف آوردند و آنجا را پایگاه خودشان قرار دادند و حکومت اسلامی را در آنجا گستراندند و
اسلام از شکل یک نهضت⇩✨
به شکل یک حکومت تبدیل شد.
این، دورهی دوم بود.
این روند، در ده سالی که نبیّاکرم(ص) حیات داشتند و بعد از ایشان، در دوران خلفای چهارگانه و سپس تا زمان امام مجتبی(علیهالصّلاةوالسّلام) و
خلافت آن بزرگوار (که تقریباً شش ماه طول کشید )ادامه پیدا کرد و اسلام به شکل حکومت، ظاهر شد.
. . . ✨
همه چیز، شکل یک نظام اجتماعی را هم داشت؛
یعنی حکومت و ارتش و کار سیاسی و کار فرهنگی و کار قضایی و تنظیم روابط اقتصادی مردم را هم داشت و قابل بود که گسترش پیدا کند
و اگر به همان شکل پیش میرفت، تمام روی زمین را هم میگرفت؛ یعنی اسلام نشان داد که این قابلیت را هم دارد.
در دوران امام حسن(ع) ،
جریان مخالفی آنچنان رشد کرد که توانست به صورت یک مانع ظاهر بشود.
البته این جریان مخالف، در زمان امام مجتبی(ع) به وجود نیامده بود؛ سالها قبل به وجود آمده بود.
اگر کسی بخواهد قدری دور از ملاحظات اعتقادی و صرفاً متکی به شواهد تاریخی حرف بزند، شاید بتواند ادعا کند که این جریان، حتّی در دوران اسلام به وجود نیامده بود؛ بلکه ادامهیی بود از آنچه که در دوران نهضت پیامبر - یعنی دوران مکه - وجود داشت.
بعد از آنکه خلافت در زمان عثمان - که از بنیامیه بود - به دست این قوم رسید، ابوسفیان - که در آنوقت، نابینا هم شده بود - با دوستانش دور هم نشسته بودند. پرسید:
چه کسانی در جلسه هستند؟
پاسخ شنید که فلانی و فلانی و فلانی.
وقتی که خاطر جمع شد همه خودی هستند و آدم بیگانهیی در جلسه نیست، به آنها خطاب کرد و گفت:
«تلقّفنّها تلقّف الکرة».
یعنی مثل توپ، حکومت را به هم پاس بدهید و نگذارید از دست شما خارج بشود!
این قضیه را تواریخ سنی و شیعه نقل کردهاند.
اینها مسائل اعتقادی نیست و ما اصلاً از دیدگاه اعتقادی بحث نمیکنیم؛
بلکه فقط جنبهی تاریخی آن را مطرح میکنم.
البته ابوسفیان در آنوقت، مسلمان بود و اسلام آورده بود؛ منتها اسلامِ بعد از فتح یا مشرف به فتح اسلامِ دوران غربت و ضعف نبود، اسلامِ بعد از قدرتِ اسلام بود.
این جریان، در زمانِ
امام حسن مجتبی(علیهالصّلاةوالسّلام)
به اوج قدرت خودش رسید و همان جریانی بود که به شکل معاویةبنابیسفیان، در مقابل امام حسن مجتبی(ع) ظاهر شد.
این جریان، معارضه را شروع کرد؛
راه را بر حکومت اسلامی - یعنی اسلام به شکل حکومت - برید و مشکلاتی فراهم نمود؛
تا آنجایی که عملاً مانع از پیشروی آن جریان حکومت اسلامی شد.