. 🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ برادرشھیدابراهیم‌هادے 🌿' #صفـ ۲۰۱۝ ــفحه 📚 •﴿رفیق‌شھیدم‌ابراهیم‌هادے‌‌﴾•

🕊•ا﷽ا• دعاے #روزسوم ماه مبارڪ رمضان 🌙🌱 بہ نیّت شھید ابراهیم هادے✨

#پیامِ_شما ✨ • سهم ما : ۱۴ صلوات به نیت شهید ابراهیم‌هادے جهت حل مشکل این بزرگواران ان شا‌ءالله . °•🌱|@refigh_shahidam

۩﴿زیارت‌آل‌یاسین﴾۩ بہ نیت #شھیدحاج‌احمد‌متوسلیان✨ •قرائت روزِ ۷۲۝ •.˹@refigh_shahidam˼ |ོ

#افـطـارنـامــــہ 💌 🌙• افطار سوم۳۝ وَإِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنّي فَإِنّي قَريبٌ و تو نزدیک بودے... آنقدر نزدیک که هیچ حجابی نبود میان تو و من تو بود؎... و من خود حجاب میان تو و من شدم و من حتی آن هنگام که در محضرت بودم فکرم سرگرم دنیای آشفته خودم بود و در عین نزدیکی فرسنگ‌ها از تو دور بودم... هرگز حدیث حاضر و غائب شنیده‌ای من در میان جمع و دلم جای دیگر است و تو بارها و بارها سر به هوا بودنم را نادیده گرفتی و هوایم را داشتی حتی با آنکه در هوای تو نبودم إِنَّكَ تَدْعُونِى فَأُوَلِّى عَنْكَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَىَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَيْكَ و من نبودم آنگونه که باید باشم نمک محبت تو را می‌چشیدم و نمکدان لطف تو را می‌شکستم و آنقدر بخشیدی که خیالم شد که وظیفه توست بخشیدن و من هیچ خطایی ندارم باران محبت تو شوره‌زار دلم را می‌شست ولی من در گلستان دلم بوته‌های خار کاشته بودم و تو محبتی کردے ورای تمام مهرهای زمینۍ و تو به من لایق بی سر پا قلبی بخشیدی پر از مهر #حسین ﷺ و حسین باب نجاتی بود که هیچگاه بسته شدن نداشت اسم نبود بلکه راهی بود تا خود خود خدا و ذکری که کوهستان قلب یخ زده‌ام را به تلنگری آب میکرد اینجا ایستگاه سوم در مسیر عاشقی است ولی با رنگ و بویی متفاوت... ایستگاه امروز مقصد تمام دل‌شکسته‌هایی که برای بازگشت به آسمان ، یک میان‌بر می‌خواهند میان‌بری از جنس ماتم و اشک.... ایستگاه سوم با یاد بانوی سه ساله.... السلام علیک یا بنت الحسین ﷺ و #حسین🍃 یک شاه‌راه ماندگار است! برگرفته از ۱.دعای افتتاح ۲‌سوره بقره آیه ۱۸۶ #ماھِ‌رمضان 🌙🌿 #عاشقانہ‌هایےاز‌جنس‌خدا♥️✨

﷽ سلام منم خواستم ب سهم خودم خاطره ام رو ک در رابطه با شهید بزرگوار ابراهیم هادی هست براتون تعریف کنیم من یکسالی میشد ک کارت ملی خودمو گم کرده بودم و ب هردری زدم و همه جارو زیرو رو کردم تا پیداش کنم ولی نشد ک نشد تا این ک از یکی از دوستام کتاب سلام بر ابراهیم رو گرفتم تا بخونم ولی فقط خوندم و چند ماهی گذشت و ب خالم معرفیش کردم ک حتما بخونه چند ماهی گذشت. دیگ واقعا ب کارت ملی نیاز داشتم رفتم تا جدیدشو بگیرم ولی خیلی درد سر داشت خاله ام ازم خواست ک نذر شهید ابراهیم بکنم اگ پیدا شد ی نذری بدم منم گفتم این شهید آنقدر بزرگه ک ب منه گناه کار نگاه نمیکنه ولی خالم گفت تو نذر کن منم تو. دلم گفتم کاش پیدا بشه کارت ملیم داداش ابراهیم جبران میکنم برات اینو گفتم و دیگ بیخیال شدم فرداش دیدم ی آقایی زنگ زد گ کارت ملیتون دست منه 😭😭 من چند ماه پیش پیداش کردم تو کیفم بود ولی کیفمو گم کردم تازه کیفم پیدا شد تونستم آدرس ب آدرس بپرسم و بیارم براتون😭😭 °•🌱|@refigh_shahidam