✍در دوران مجروحیت ابراهیم به دیدنش رفتیم یادم هست میگفت: در یکی از عملیات ها در نیمه شب به سمت دشمن رفتم از لابه لای بوته ها و درخت ها حسابی به دشمن نزدیک شدم، یک سرباز عراقی رو به رویم بود یکباره در مقابلش ظاهر شدم کس دیگه ای نبود دستم رو مشت کردم و با خودم گفتم الان با یک مشت او را میکشم، اما تا در مقابلش قرار گرفتم دلم براش سوخت اسلحه روی دوشش بود و فکر نمیکرد اینقدر به او نزدیک شده باشم چهره اش اینقدر مظلومانه بود که دلم برایش سوخت او سربازی بود که به زور به جنگ آورده بودند، بجای زدن اورا در آغوش گرفتم و با خودم به عقب بردم بعد او را تحویل یکی از رفقا دادم تا به عقب منتقل شود و خودم برای ادامه عملیات جلو رفتم.🌿🌴 #بࢪگࢪفتھ‌از‌ڪتاب‌سلام‌بࢪ‌ابࢪاهیم📚

•کتاب صوتی📚🎧 #استادعشق 💫•قسمت_پنجم🌻 •پیشنهادویژھ‌دانلود🌿 j๑ïท ➺ https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6 #ما_ملت_امام_حسینیم 📿

『گنهڪاران را راهی نیست ... اما پشیمانان را می‌پذیرند』 اوینی‌اهل‌قلم

-مادࢪ‌آب‌کجایی؟ پسࢪت‌آب‌نخوࢪد…🥀

•『اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازيچه نيست، و زندگى حقيقى همانا [در] سراى آخرت است؛ اى كاش مى‌دانستند.』• °عنڪبوت/64 #جࢪعھ‌ای‌اࢪامش📚

موافقید یکم ناشناس صحبت کنیم؟ هࢪچه میخواد دل تنگت بگو🥀👇 https://harfeto.timefriend.net/122698560 جواباتون رو اینجا میتونید ببینید😎 https://eitaa.com/joinchat/1348534329Ca540cebfb7

نگو اینطوری داداشمون همیشه مواظب رفقاش میمونه باهاش صحبت کن دردات بگو قطعا شنونده خواهد بود🤲🏻

#گوش‌کنید ویݫه پیشنهاد‌میشھ👌 جهت تلنگࢪ ارسالی‌‌از‌ممبر‌گرامی🌻🌿