رفیق شهیدم ابراهیم هادی
|•سلامبرابراهیم•|
هشتمين روز مهرماه با بچه هاي معاونت عمليات سپاه راهي منطقه شديم. در
راه در مقر سپاه همدان توقف كوتاهي کرديم.
موقع اذان ظهر بود. برادر بروجردي،كه به همراه نيروهاي سپاه راهي منطقه
بود را در همان مكان مالقات كرديم.
ابراهيم مشــغول گفتــن اذان بود. بچه ها براي نماز آماده ميشــدند. حالت
معنــوي عجيبي در بچه ها ايجاد شــد. محمد بروجردي گفــت: اميرآقا، اين
ابراهيم بچه كجاست؟!
گفتم: بچه محل خودمونه، سمت هفده شهريور و ميدان خراسان.
بــرادر بروجردي ادامــه داد: عجب صدايــي داره. يكي دو بــار تو منطقه
ديدمش، جوان پر دل وجرأتيه.
بعد ادامه داد: اگه تونستي بيارش پيش خودمون كرمانشاه.
نماز جماعت برگزار شد و حركت كرديم. بار دوم بود كه به سرپل ذهاب
ميآمديم.
اصغــر وصالي نيروها را آرايش داده بود. بعــد از آن منطقه به يك ثبات و
پايداري رسيد.
اصغر از فرماندهان بسيار شجاع و دلاور بود. ابراهيم بسيار به او علاقه داشت.
او هميشه ميگفت:
۩﴿دعاےحدیثکساء﴾۩
بہ نیت #شھدا برای ظهور✨
•قرائت روزنوزدهم
•.˹@refigh_shahidam˼ |ོ
#قرارِعاشقۍ❤️
قࢪائت دعاے فرج ...
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 💐💚
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🖤'
#صفـ۳۶۵ـفحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
آری!
تو پر، وا کردی به سوی آسمان(: 🕊
°•🌱|@refigh_shahidam
دعای عهد۩علی فانی.mp3
4.23M
۩﴿دعاےعهد﴾۩+۲۰۰صلوات
السلامعلیڪیااباٰصالحادرکنی🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از ڪنجِ این دلِ تاریڪِ خود حُسیݩ
گُفتم سَلام و این دِل مَن رو براه شُد
#شبجمعه❤️
#بسـماللهالـࢪَّحـمٰـنالـࢪَّحِـیـمْ 🌱
*ختم کل قرآن کریم*
نیتتعجیلدرفرجصاحبزمان(عجالله)
و برای شادی روح همه مرحومین
وتازهگذشتهازبستگانمجموعه🖤
🕊برایشادیروحشهداوشهدایگمنام
و همه اموات🕊
🔸مهلت قرائت تا فرداشب🔸
🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿
جزء ۱.✅
جزء ۲.✅
جزء ۳.✅
جزء ۴.✅
جزء ۵.✅
جزء ۶.✅
جزء ۷.✅
جزء ۸.✅
جزء ۹.✅
جزء ۱۰.✅
جزء ۱۱.✅
جزء ۱۲.✅
جزء ۱۳.✅
جزء ۱۴.✅
جزء ۱۵.✅
جزء ۱۶.✅
جزء ۱۷.✅
جزء ۱۸.✅
جزء ۱۹.✅
جزء ۲۰.✅
جزء ۲۱.✅
جزء ۲۲.✅
جزء ۲۳.✅
جزء ۲۴.✅
جزء ۲۵.✅
جزء ۲۶.✅
جزء ۲۷.✅
جزء ۲۸.✅
جزء ۲۹.✅
جزء ۳۰.✅
🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿
🔸لطفا جزء مورد نظر را اعلام بفرمایید.🔸
↯↯↯
🆔@Y0hosin313
اجرکمعندالله💫
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
چريكي بــه شــجاعت و دالوري ومديريــت اصغر نديــده ام. اصغر حتي
همسرش را به جبهه آورده و با اتومبيل پيكان خودش كه شبيه انبار مهماته، به
همه جبهه ها سر ميزنه.
اصغر هم، چنين حالتي نسبت به ابراهيم داشت.
يكبار كه قصد شناسايي و انجام عمليات داشت به ابراهيم گفت: آماده باش
برويم شناسايي.
اصغر وقتي از شناسايي برگشت. گفت: من قبل از انقلاب در لبنان جنگيده ام.
كل درگيريهاي سال58 كردســتان را در منطقه بودم، اما اين جوان با اينكه
هيچكدام از دورهه اي نظامي را نديده، هم بســيار ورزيده اســت هم مســائل
نظامي را خيلي خوب ميفهمد.
براي همين در طراحي عملياتها از ابراهيم كمك ميگرفت.
آنها در يكي از حملات، بدون دادن تلفات هشت دستگاه تانك دشمن را
منهدم كردند و تعدادي از نيروهاي دشمن را اسير گرفتند.
اصغر وصالي يكي از ساختمانهاي پادگان ابوذر را براي نيروهاي داوطلب
و رزمنده آماده كرد و با ثبت نام و مشخصات افراد و تقسيم آنها، نظم خاصي
در شهر ايجاد كرد.
وقتي شهر كمي آرامش پيدا كرد، ابراهيم به همراه ديگر رزمندهها ورزش
باستاني را بر پا كرد.
هر روز صبح ابراهيم با يك قابلمه ضرب مي ِ گرفت و با صداي گرم خودش
ميخواند.
اصغر هم مياندار ورزش شده بود، اسلحه ژ3 هم شده بود ميل! با پوكه توپ
وتعدادي ديگر از اسلحه ها ، وسايل ورزشي را درست كرده بودند.
يكــي از فرماندهــان ميگفت: آن روزها خيلي از مردم كه در شــهر مانده
بودند و پرستاران بيمارستان و بچهاي رزمنده، صبحها به محل ورزش باستاني
#این حکایت ادامه دارد
۩﴿دعاےحدیثکساء﴾۩
بہ نیت #شھدا برای ظهور✨
•قرائت روزبیستم
•.˹@refigh_shahidam˼ |ོ
#قرارِعاشقۍ❤️
قࢪائت دعاے فرج ...
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 💐💚
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🖤'
#صفـ۳۶۶ـفحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•