سلام خدمت اعضا کانال حدود ۹ یا ۱۰سال پیش بود پسر کوچیکم پیش دبستان میرفت و من تو همون سرای محله با مادرای دیگه تو کلاس قرآنی که برای‌ خانمها بود شرکت میکردم. من یه سری مشکلات توزندگی داشتم که خیلی آزارم میداد یه روز که خیلی ناراحت بودم و دیگه به نظرم زندگیم تموم شده بودبا حال بد رفتم کلاس قرآن( روزهای یکشنبه ) اونروز استادمون تا من رو دید گفت حالتون بده گفتم بله یکم حال ندارم ولی ناخودآگاه اشکم جاری شد . جایی که نشسته بودم فقط استادم منو میدید . ایشون( استادمون ) گفتند یه بنده خدا (منظور من بودم )مشکلی داره برا حل مشکلش صلوات بفرستید و نشستند پشت میز و یه کتاب دادند به من گفتند این رو برا خانم فلانی آوردم ایشون نیومدند شما ببر بعد جلسه بعد بده به ایشون کتاب رو گرفتم عکس پر جاذبه شهید هادی و نوشته سلام بر ابراهیم نگاهی انداختم و اومدم خونه شروع کردم به خواندن کتاب دیگه نتونستم ادامه اش ندم وخیلی برام جالب بود ،چون هم پدرم (که بعدا متوجه شدم پدرم اون زمان با ایشون ورزش می‌کردند و دوستی داشتند )و همسرم هردو ورزش باستانی می‌کنند و محله شهید هادی محل پدری من(دولاب ) هست و تمام قسمتهایی که تو کتاب بود رو بهتر حس میکردم،کتاب رو تموم کردم و یه آرامش خاصی تو وجودم حس کردم بعد از اون هربار از زیر پل اهنگ رد میشم و خانه پدرم میرم هم خودم هم بچه هام و حتی مادرم میگیم: سلام بر ابراهیم خدا رو شکر میکنم که آشنایی با ایشون نذاشت زندگی من نابود بشه سلام بر علمدار کمیل، سلام بر برادر آسمانی من ، سلام برابراهیم

راس ساعت ۲۱ همه با هم ندای #الله_اکبر رو فریاد بزنیم تا #حافظه_تاریخی مون زنده بشه امشب ممکنه بعضی از دوستان جو فضای مجازی و خجالت از همسایه و... سرد شده باشن امشب شاید نیاز باشه که ما یخ محله ها رو بشکنیم و با فریاد #الله_اکبر راه رو برای بقیه باز کنیم❤️✊✊✊

الله اکبر🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

#ࢪفیقِ‌شھیدِمٰا🕊 پنـدار مـا ایـن اسـت کھ مـا مـانـده ایم وشـهدا رفـتھ اند اما حـقیقت آن اسـت کھ زمـان ،ما را باخـود بـرده اسـت وشـھدا ماندھ اند...✨🌿 #شَھادتت‌مبارڪ‌بࢪادر♥️✨ - شبِ شهادت . ‌‌• ˹@refigh_shahidam˼ |ོ

[🇮🇷🍃] . مَن فردا خواهَم آمد ..✋🏻♥️ . #پروفایل |✨🦋 ˹@refigh_shahidam˼ |ོ

سلام بر ابراهیم همه با رنگ پريده وسط اتاق را نگاه ميكردند. صحنه بســيار عجيبي بود. در حالي كه همه ما به گوشــه وكنار اتاق خزيده بوديم، ابراهيم روي نارنجك خوابيده بود! در همين حين مسئول آموزش وارد اتاق شد. با كلي معذرت خواهي گفت: خيلي شرمندهام، اين نارنجك آموزشي بود، اشتباهي افتاد داخل اتاق! ابراهيم از روي نارنجك بلند شــد، در حالي كه تا آن موقع كه ســال اول جنگ بود، چنين اتفاقي براي هيچ يك از بچه ها نيفتاده بود. گوئی اين نارنجک آمده بود تا مردانگی ما را بسنجد. بعد از آن، ماجراي نارنجك، زبان به زبان بين بچه ها ميچرخيد. #این‌حکایت‌ادامه‌دارد‌

#قرارِعاشقۍ❤️ قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ برادࢪشهیدمان‌مےخوانیم 🌱 #اللّٰهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّڪ‌الفَرَج 💐💚

. 🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ برادرشھیدابراهیم‌هادے ♥️🌿' #صفـ۴۲۱ـفحه 📚 •﴿رفیق‌شھیدم‌ابراهیم‌هادے‌‌﴾•

۩﴿دعاےعهد﴾۩+200صلوات السلام‌علیڪ‌یا‌اباٰصالح‌ادرکنی عج‌تعالی‌فرج‌شریف ♥️ 🍃

•{﷽}• و قَلبک فی قَلبی یا شهید... قشنگه ها نه؟ قلب یه شهید تو قلبت باشه...🌱 باهاش یکی بشی باهاش رفیق بشی اونقدر رفیق و اونقدر عاشق و اونقدر شبیه ... که تهش مثل خودش شهید بشی :)♥️ #شهید_ابراهیم_هادی🌷 °•🌱|@refigh_shahidam

۲۲بهمن ماھ سالروز شهادت ابراهیم هادی🌸 سالروز آسمانی شدن تو،ای مهربان...🕊 #شھدِ‌شَھٰادت 🕊✨ و ابراهیم پر ڪشید...🕊 تا نورے باشد بر مسیر زندگۍمان✨ تا هادے دلھایمان باشد...!♥️ #سالروزآسمانۍشدنت‌مبارڪ🕊 . • ˹@refigh_shahidam˼ |ོ

۴۵ امین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران مبارک🌸🌺🌼 پاشید برید راهپیمایی ، عکس داداش ابراهیم رو هم همراهتون ببرید حسابی عکس بگیرید و برامون عکس بگیرید و بفرستید 😍