eitaa logo
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
31.6هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
372 فایل
راهِ شَهادَت بَسـته نیست، هَنـوز هَم می شود شهید شد اَمـّا هَنوز شَرطِ شَهیـد شُـدَن شَهـیدانه زیستن است تبادل و تبلیغات: @tablijhat13 عنایات و.: @emamrezaii_8 روضه نیابتی: @Mahdi1326 کانال فروشگاهمون: https://eitaa.com/joinchat/172425437Ca032079577
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ برادرشھیدابراهیم‌هادے ♥️🌿' 📚 •﴿رفیق‌شھیدم‌ابراهیم‌هادے‌‌﴾•
شهادت به خون و تیر و ترکش نیست آن روز که خدا را با همه چیز و در همه جا دیدیم و نشان دادیم شهید شده ایم...🌹 °•🌱|@refigh_shahidam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@nosrat_al_quran دانلود+دعای+هفتم+صحیفه+سجادیه+فانی.mp3
زمان: حجم: 3.11M
﴿ دعای‌هفتم‌صحیفه‌سجادیه ﴾ ۩اللّٰهُم‌َّعَجِّل‌ْلِوليِّک‌الفَرَج ۩ بہ نیت ✨ 🔸قرائت روزِچهاردهم •.˹@refigh_shahidam˼ |ོ
░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 📚 فرمانده گفت: جلو ما ميدان مين است، اما تخريب چي نداريم. با قرارگاه تماس گرفتيم. تخريب چي در راه است. ابراهيم گفت: نميشه صبر كرد. بعد رو كرد به بچه ها و گفت: چند نفر داوطلب از جان گذشته با من بيان تا راه رو باز كنيم! چند نفر از بچه ها به دنبال او دويدند. ابراهيم وارد ميدان مين شــد. پايش را روي زمين ميكشيد و جلو ميرفت! بقيه هم همينطور! هاجو واج ابراهيم را نگاه ميكردم. نََفس در سينه‌ام حبس شده بود. من در كنار بچه هاي گردان ايستاده بودم و او در ميدان مين. رنگ از چهره ام پريده بود. هر لحظه منتظر صداي انفجار و شهادت ابراهيم بودم! لحظات به ســختي ميگذشــت. اما آنها به انتهاي مسير رسيدند! شكر خدا در اين مسير مين كار نشده بود. آن شب پس از عبور از ميدان مين به سنگرهاي دشمن حمله كرديم. مواضع دشمن تصرف شد.اما زياد جلو نرفتيم. ...
آنھا ڪه از پل‌ صراط‌‌ می گذرند، قبلا از خیلی‌ چیز‌ها گذشته‌ اند؛ بایـــد تا بگذری‌...!🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ برادࢪشهیدمان‌مےخوانیم 🌱 💐💚