بهکوچکترینچیزهاییکهماتوجهنداشتیم دقتمیکرد.اسرافدرزندگیشراهنداشت. تامیتوانستدرهر شرایطیبهمخلوقات خدا کمک می کرد.
🦋یادم است پشت باشگاه صدری دور هم نشسته بودیم.کنار ابراهیم یک تکه نانخشکشده افتاده بود. نان را برداشت و گفت:ببین نعمت خدا را چطور بی احترامی کردند.
🦋نانخیلیسفتبود.بعدیڪتکهسنگ
برداش و همینطور که دور هم روی سکو نشسته بودیمشروعبهخُردکردننان نمود. حسابی که ریز شد در محوطه باز انتهای کوچه پخش کرد!
🦋چند دقیقه بعد کبوترها آنجا جمعشد ند.پرنده ها مشغول خوردن غذایی شدند که ابراهیم برایشان مهیا نموده بود.
•برگرفتھازسلامبرابراهیمدو📚
اینجافقطاستوریپستمیشود☺️
@sturyland
میشھدونفرعضوبشه؟💚🙄
Panahian-Clip-MakrEblis-48k.mp3
1.25M
یه مشکلی برام پیش اومده؛ از کجا بفهمم این بلاست؟ یا اینکه امتحان خداست برای رشد من؟
•پناهیانگرامے🦋🌻
『ازتهدلتالانبگو ایکاشالانمشهد
بودمایکاشالاناونجابودمبراتمی
نویسنهمرحمتاشهمبرکتزیارتش!』
- حاجاقاپناهیان
••|🦋
منمیدانم
بهشتهمکهرفتـی
اینگونهدرآغوشـتکشیـدند
چونتوجـآنِهمهبودی...
ایڪھمراخواندهایراهنشانمبده☺️
-آدماینرامتوجہنمیشودکہجزخدا
کسےجوابمضطررانمی دهد،
همہکارهایشدرستمیشود.
دعای"امنیجیب"راباجانبخوانید!📿🖇
[آیتاللهفاطمےنیا]🌿
🦋خیلی از دوستانش می گفتند ما که
نمی توانستیم مثل او باشیم بارها عصبانی شدیم و کارهایی کردیم که بعدا پشیمان شدیم .
🦋اما ابراهیم از توی کوچه رد می شد بچه ها داشتند فوتبال بازی می کردند یکی توپ را شوت کرد و محکوم به صورت ابراهیم خورد و صورتش سرخ شد.
🦋کمی نشست بچه ها از ترس فرار کردند ابراهیم دست کرد داخل کیف دستی اش مقداری خوراکی بیرون آورد و گفت کجا رفتید؟ بیایید براتون خوراکی آوردم و بعد خوراکی ها رو گذاشت کنار دروازه و رفت. او مصداق آیه ۹۶ سوره مومنون بود🦋
•برگرفتھازکتابسلامبرابراهیم📚
AUD-20201115-WA0025.m4a
6.05M
ازعمقجانمینویسمتابرسدبهدستتو
بانوایبانوۍگمنام🎧🎼
پیشنهادویڙه🌻