فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اۍرفیقۍکہهمہزحمتماگردنتوست،
مامحالاستکہدستازسرتوبرداریم♥️'!
#شهیدابراهیمهادۍ🕊
#بسـماللهالـࢪَّحـمٰـنالـࢪَّحِـیـمْ 🌱
*ختم کل قرآن کریم*
نیتتعجیلدرفرجصاحبزمان(عجالله)
و برای شادی روح همه مرحومین
وتازهگذشتهازبستگانمجموعه🖤
🕊برایشادیروحشهداوشهدایگمنام
و همه اموات🕊
🔸مهلت قرائت تا فرداشب🔸
🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿
جزء ۱.✅
جزء ۲.✅
جزء ۳.✅
جزء ۴.✅
جزء ۵.✅
جزء ۶.✅
جزء ۷.✅
جزء ۸.✅
جزء ۹.✅
جزء ۱۰.✅
جزء ۱۱.✅
جزء ۱۲.✅
جزء ۱۳.✅
جزء ۱۴.✅
جزء ۱۵.✅
جزء ۱۶.✅
جزء ۱۷.✅
جزء ۱۸.✅
جزء ۱۹.✅
جزء ۲۰.✅
جزء ۲۱.✅
جزء ۲۲.✅
جزء ۲۳.✅
جزء ۲۴.✅
جزء ۲۵.✅
جزء ۲۶.✅
جزء ۲۷.✅
جزء ۲۸.✅
جزء ۲۹.✅
جزء ۳۰.✅
🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿
🔸لطفا جزء مورد نظر را اعلام بفرمایید.🔸
↯↯↯
🆔@Y0hosin313
اجرکمعندالله💫
ارتباطی که با برخورد مناسب شهید هادی به ازدواج ختم شد..👇👇👇
عصر يکي از روزها بود. ابراهيم از سر کار به خانه ميآمد. وقتي واردکوچه شــد براي يك لحظه نگاهش به پسر همســايه افتاد. با دختري جوان مشغول صحبت بود. پسر، تا ابراهيم را ديد بلافاصله از دختر خداحافظي کرد و رفت!
ميخواست نگاهش به نگاه ابراهيم نيفتد.
چند روز بعد دوباره اين ماجرا تکرار شــد. اين بار تا ميخواســت از دختر
خداحافظي کند، متوجه شــد که ابراهيم در حال نزديک شدن به آنهاست.
دختر سريع به طرف ديگر کوچه رفت و ابراهيم در مقابل آن پسر قرار گرفت.
ابراهيم شــروع کرد به سلام و عليک کردن و دست دادن. پسر ترسيده بود
اما ابراهيم مثل هميشه لبخندي بر لب داشت. قبل از اينکه دستش را از دست
او جدا کند با آرامش خاصي شروع به صحبت کرد و گفت: ببين، تو کوچه و محله ما اين چيزها سابقه نداشته. من، تو و خانواده ات رو کامل ميشناسم، تو
اگه واقعًا اين دختر رو ميخواي من با پدرت صحبت ميکنم که...
جوان پريد تو حرف ابراهيم و گفت: نه، تو رو خدا به بابام چيزي نگو، من
اشتباه کردم، غلط كردم، ببخشيد و ...
ابراهيم گفت: نه! منظورم رو نفهميدي، ببين، پدرت خونه بزرگي داره، تو
هم که تو مغازه او مشــغول کار هستي، من امشب تو مسجد با پدرت صحبت
ميکنم. انشاءالله بتوني با اين دختر ازدواج کني، ديگه چي ميخواي؟
واسطه گری ازدواج ✍
#قرارِعاشقۍ❤️
『هر زمان جوانۍ دعاےفرجمهدے(عج) رازمزمہ ڪند...همزمان #امامزمان(عج) دستهاے مبارڪشان رابہ سوے آسمان بلند میکنند و براے آن جوان دعا میفرمایند؛چہ خوش سعادتند ڪسانیڪہ حداقل روزے یڪبار #دعایفرج را زمزمہ مۍڪنند:)』
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
[اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج]♥️
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
#صفـ ۳۷ــفحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
عشقمو خودم با دستای خودم خاک کردم
.°•🌱|@refigh_shahidam
۩﴿دعاےحدیثکساء﴾۩
بہ نیت #شھدا برای ظهور✨
•قرائت روزِ هفتم
•.˹@refigh_shahidam˼
حضرت فاطمه(س) در کلام حافظ ابونعیم اصفهانی:
و از پرهیزگاران برگزیده و از برگزیدگان خداترس حضرت فاطمه _ که خداوند از او خشنود باشد_ را می توان نام برد.
📚فاطمه زهرا سرور دل پیامبر، ص 30
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
فاطمةالزهرا«سلام الله علیها»
برایِ امامِ زمانش جانش را داد..
ما
برایِ امامِ زمان و ظهورش
چکار کردیم ....!!
#⃣ #حضرت_زهرا
#⃣ #فاطمیه
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
ارتباطی که با برخورد مناسب شهید هادی به ازدواج ختم شد..👇👇👇 عصر يکي از روزها بود. ابراهيم از سر کار
ارتباطی که با برخورد مناسب شهید هادی به ازدواج ختم شد...👇👇👇👇
جوان که ســرش را پائين انداخته بود خيلي خجالــت زده گفت: بابام اگه بفهمه خيلي عصباني ميشه
ابراهيــم جــواب داد: پدرت با من، حاجي رو من ميشناســم، آدم منطقي
وخوبيــه. جوان هم گفــت: نميدونم چي بگم ، هر چي شــما بگي. بعد هم خداحافظي کرد و رفت.شــب بعد از نماز، ابراهيم در مسجد با پدرآن جوان شروع به صحبت کرد.
اول از ازدواج گفت و اينکه اگر کسي شرايط ازدواج را داشته باشد و همسر
مناســبي پيدا کند، بايد ازدواج کند. در غير اينصورت اگر به حرام بيفتد بايد
پيش خدا جوابگو باشد.
و حالا اين بزرگترها هســتند که بايد جوانها را در اين زمينه کمک کنند.
حاجي حرفهاي ابراهيم را تأييد کرد. اما وقتي حرف از پســرش زده شــد
اخمهايش رفت تو هم!ابراهيم پرســيد: حاجي اگه پســرت بخواد خودش رو حفظ کنه و تو گناه نيفته، اون هم تو اين شرايط جامعه، کار بدي کرده؟
حاجي بعد از چند لحظه سکوت گفت: نه!
فرداي آن روز مادر ابراهيم با مادر آن جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر
دختر و بعد...
يک ماه از آن قضيه گذشــت، ابراهيم وقتي از بازار برميگشــت شب بود.
آخرکوچه چراغاني شده بود. لبخند رضايت بر لبان ابراهيم نقش بست.
رضايت، بخاطر اينکه يک دوســتي شــيطاني را به يک پيوند الهي تبديل
کــرده. ايــن ازدواج هنوز هم پا برجاســت و اين زوج زندگيشــان را مديون
برخورد خوب ابراهيم با اين ماجرا ميدانند.
واسطه گری ازدواج ✍
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
با سلام و عرض ادب خدمت متقاضیان روضه نیابتی مجموعه رفیق شهیدم🍁 هر روضه ای که نیت دارید می توانید در
سلام ورحمت شما هم می توانید بانی روضه های نیابتی ایام فاطمیه سلام الله علیها باشید و محافل امام زمان عج تعالی فرج
@Mahdi1326
جهت هماهنگی روضه ی خود
هدیه روضه هم هرچقدر در توانتون باشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او
صبح سفید همچو دل شب سیاه بود
یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید
اشک شبش به غربت روزش گواه بود...
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
بسم الله الرحمن الرحیم هر روز را با یاد شهدا آغاز کنیم 🌷 پاسدار شهید جعفر بذرافکن 🌷 تولد ۱۵ شهر
✍ بخشهایی از وصیتنامه این شهید عزیز
✅ از شما می خواهم دست های من را از تابوت بیرون بگذارید تا دنیا پرستان بدانند که من با دست خالی از دنیا میروم
✅ من کم کم احساس میکنم که میتوانم شاهدِ زیبای شهادت را در آغوش خود بگیرم و تا ابد از خود جدا نکنم و این شهادتِ من، برای خدمت به اسلام و مسلمین است و بزودی نصیب من خواهم شد
✅ بعد از حمله صدام به ایران که قصد نابودی اسلام و انقلاب را داشت، من برآن شدم که با حضور خود در جبهه، دِین خود را به اسلام اَدا کنم و بر حسب این وظیفه راهی جبهه می شوم تا در جبهه باشم و به منافقین و ضد انقلاب بفهمانم که مردم حزب الله هیچ وقت جبهه را خالی نمی کنند و تا آخرین قطره خون میجنگند و مشت محکم به دهان یاوه گویان شرق و غرب میزنند.
✅ اما تذکراتی چند از من حقیر و کوچک و بنده ضعیف خدا، همواره از انقلاب پشتیبانی کنید و با حضور خود در صحنه، از امام پشتیبانی کنید و او را تنها نگذارید.
✅ راه شهیدان را ادامه دهید و نگذارید خون آنان هدر برود
🤲 هدیه به امام شهدا صلوات
#قرارِعاشقۍ❤️
『هر زمان جوانۍ دعاےفرجمهدے(عج) رازمزمہ ڪند...همزمان #امامزمان(عج) دستهاے مبارڪشان رابہ سوے آسمان بلند میکنند و براے آن جوان دعا میفرمایند؛چہ خوش سعادتند ڪسانیڪہ حداقل روزے یڪبار #دعایفرج را زمزمہ مۍڪنند:)』
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
[اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج]♥️