eitaa logo
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
31.1هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
362 فایل
راهِ شَهادَت بَسـته نیست، هَنـوز هَم می شود شهید شد اَمـّا هَنوز شَرطِ شَهیـد شُـدَن شَهـیدانه زیستن است تبادل و تبلیغات: @Eamahdiadrkni1 عنایات و.: @aboebrahiim روضه نیابتی: @Mahdi1326 کانال فروشگاهمون: https://eitaa.com/joinchat/172425437Ca032079577
مشاهده در ایتا
دانلود
یک روز در کنار اصغر وصالی و ابراهیم و چند نفر از نیروها نشسته بودیم. شخصی به ابراهیم اعتراض کرد که چرا در هر موقعیتی حتی زمانی که در محاصره هستیم اذان می گویی؟ آن هم با صدای بلند و در مقابل دشمن! این سوال در ذهن بسیاری از افراد بود اما شاید جرات نمی کردند بیان کنند. همه منتظر جواب شدند. ابراهیم کمی فکر کرد و چند جمله بیشتر نگفت تمام افراد جواب خودشان را گرفتند. ابراهیم گفت:« مگه تو کربلا امام حسین محاصره نشده بود چرا اذان گفت و درست در جلوی دشمن نماز خواند؟» بعد مکثی کرد و گفت: ما برای همین اذان و نماز با دشمن می جنگیم.🌼
•🌻✨• -من‌خَسۍبی‌سࢪوپایم‌کہ‌بھ‌سیل‌افتادم اوکہ‌می‌رفت‌مراهم‌بھ‌دل‌دریابرد..‌♡(: •علامھ‌طباطبایے
°🌻|•• .•❆به‌نیّت‌بࢪادࢪشهیدمان‌میخوانیم j๑ïท➺°.•@refigh_shahidam
🌼🦋 دو کارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود، جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت. وقتی کار تحویل تمام شد جلو رفتم و سلام کردم و گفتم:« آقا ابراهیم برای شما زشته این کار بار بر هاست.» نگاهی به من کرد و گفت:« کار که عیب نیست بیکاری عیبه این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه مطمئن میشم که هیچی نیستم جلوی غرورم رو میگیره.» گفتم: اگه کسی شما رو اینطور ببینه خوب نیست شما ورزشکاری خیلی ها می شناسنت. ابراهیم خندید و گفت ای بابا همیشه کاری کنیم که اگه خدا تو را دید خوشش بیاد نه مردم.🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 دیدن خواب حرم قسمت هر هفته ی ماست وه که این خواب عجب خواب و عجب رؤیایی است.. @refigh_shahidam🌸❤️
' ظھورتوتنهاآرزوۍمـٰاغریبان‌است '
تو اراده کن.mp3
1.73M
•صوت‌مهدوی •پادکست « تو کن » •استادرائفی_پور اگه‌امام_زمان بهت بگن همین الان خونَت رو بفروش و پولش رو بده به بقیه، بدون مکث انجام میدی؟🌼👌
از روزۍ ڪه فهمید توجه نامحـرم به تیپ و ظاهرش جلب شده با یه تغییر از این رو به اون رو شد.. :)
🌱ツ•• مـومن‌باید‌هر‌روز‌برا‌خودش برݩامہ‌معنوے‌داشٺہ‌باشہ¡ سعے‌ڪنیم‌برا‌خودمون عادٺا‌ی‌آسمانے‌بسازیم:) هرروز‌تݪاوت‌ِزیارت‌عـاشورا‌‌وقرآن... یہ‌ساعاتیذڪر‌و‌دردودل‌به‌با‌امـام‌زمان +ڪم‌‌سفارش‌نشدها ... ‌:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°🌻|•• .•❆به‌نیّت‌بࢪادࢪشهیدمان‌میخوانیم j๑ïท➺°.•@refigh_shahidam
•استاد فاطمی نیا : حرف زدن پشت سر مردم ، قلب را تیره می کند ، توفیق را از آدم سلب می کند، ونشاط عبادت را می گیرد.🌼
🌸🍃 گمنامے! تنها‌براۍ"شهدا"‌نیست میتونے زنده‌باشے‌وسرباز‌‌حضرت‌زهرا‌ ۜ باشے اما‌یہ‌شرط‌داره! باید‌فقط‌براۍ‌خداکار‌کنے نہ‌خلق‌خدا وچہ‌قشنگ‌است‌گمنامے...
😂🤣 مثل این که اولین بارش بود پا به منطقه عملیاتى مى گذاشت. از آن آدم هایی بود که فکر مى کرد مأمور شده است که انسان هاى گناهکار به خصوص عراقى هاى فریب خورده را به راه راست هدایت کرده، کلید بهشت را دستشان بدهد. 🤦‍♂😄 شده بود مسئول تبلیغات گردان. دیگر از دستش ذلّه شده بودیم. وقت و بى وقت بلندگوهاى خط اول را به کار مى انداخت و صداى نوحه و مارش عملیات تو آسمان پخش مى شد و عراقى ها مگسى مى شدند و هر چى مهمات داشتند سرِ ماىِ بدبخت خالى مى کردند. از رو هم نمى رفت. 😅 تا اینکه انگار طرف مقابل، یعنى عراقى ها هم دست به مقابله به مثل زدند و آن ها هم بلندگو آوردند و نمایش تکمیل شد. مسئول تبلیغات براى اینکه روى آن ها را کم کند، نوار "کربلا کربلا ما دار می آیم" را گذاشت. لحظه اى بعد صداى نخراشیده از بلندگوى عراقى ها پخش شد که"آمدى، آمدى خوش آمدى جانم به قربان شما"😂
شهید ابراهیم هادی.attheme
44.2K
•تم • علمدار‌ڪمیل •پیشنهاددانلود j๑ïท➺°.•https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
°🌻|•• .•❆به‌نیّت‌بࢪادࢪشهیدمان‌میخوانیم j๑ïท➺°.•@refigh_shahidam
وقتی‌زمین،سفره‌حیاتش‌را گستراند تو زیرکانه رزق شهادت برگرفتی🌷 ما سرگرم زرق و برق‌هایش تو به حیات ابدی رسیدی... و رزق خوارِ عِندَ رِبّ،در جَنَّت❤️ و ما با حیات موقتش،دل‌مشغولیم! ؛ j๑ïท➺°.•https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
بِھ‌قَدری‌کھ‌شمٰا‌‌بِھ‌‌‌ دَستوراتِ‌پروردگار‌‌‌‌اهمیّت‌‌ بدهید،‌از‌عالَمِ‌غیب‌‌هم‌بھ‌‌‌‌شمٰا‌‌ اهمیّت‌‌‌‌خواهَند‌داد !°'
در یکی از روزها خبر رسید که ابراهیم و جواد و رضا گودینی پس از چند روز ماموریت ، از سمت پاسگاه مرزی در حال بازگشت هستند . از اینکه آن ها سالم بودند خیلی خوشحال شدیم . جلوی مقر شهید اندرزگو جمع شدیم . دقایقی بعد ماشین آن ها آمد و ایستاد . ابراهیم و رضا پیاده شدند . بچه ها خوشحال دورشان جمع شدند و روبوسی کردند . یکی از بچه ها پرسید : آقا ابرام ، جواد کجاست ؟! یک لحظه همه ساکت شدند . ابراهیم مکثی کرد ، در حالی که بغض کرده بود گفت : جواد ! بعد آرام به سمت عقب ماشین نگاه کرد . یک نفر آنجا دراز کشیده بود . روی بدنش هم پتو قرار داشت ! سکوتی کل بچه ها را گرفته بود . ابراهیم ادامه داد : جواد ... جواد ! یک دفعه اشک از چشمانش جاری شد . چند نفر از بچه ها با گریه داد زدند : جواد ، جواد ! و به سمت عقب ماشین رفتند ! همینطور که بقیه هم گریه می کردند ، یکدفعه جواد از خواب پرید ! نشست و گفت : چی ، چی شده !؟ جواد هاج و واج ، اطراف خودش را نگاه کرد . بچه ها با چهره هایی اشک آلود و عصبانی به دنبال ابراهیم می گشتند . اما ابراهیم سریع رفته بود داخل ساختمان ! 📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم ۱ j๑ïท➺°.•https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
اسرائیل، مثل آدمی می ماند که کتک خورده و افتاده گوشه رینگ و نا ندارد از جایش بلند شود، اما مرتب می گوید: بلند شوم اِل می کنم و بِل می کنم.
°🌻|•• .•❆به‌نیّت‌بࢪادࢪشهیدمان‌میخوانیم j๑ïท➺°.•@refigh_shahidam
🌼♥️ صبح آن است که با یاد شما برخیزم وَرنه هر صبح مثالِ شب تاری دگر است... 🤚
💙|❄️ _استادپناهیان‌‌میفرمودند اگربیقرارِ "امام‌زمان" هستید‌این نشانھ‌یِ‌‌سلامتے‌روحے‌شماست! (: