•[ #خدای_خوب_ابراهیم ]•
🌹~پیروی از بهترین سخن~🌹
همسایه ای در محل بود که ابراهیم را خیلی دوست داشت و نصیحت میکرد. او کتاب پهلوانان ایران قدیم را برای ابراهیم آورد. بارها در زمینه زندگی صحیح، بر اساس دستور خدا با او صحبت میکرد و در رشد شخصیت ابراهیم تلاش نمود، اما همین شخص از محافظین شاه خائن بود!
ابراهیم کاری به شغلش نداشت، از کلام خوب و نصایح او استفاده میکرد. چون خداوند میفرماید:
«همان کسانی که سخنان (افراد مختلف) را میشنوند و از بهترین آنها پیروی میکنند. آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند.»
[زمر،18]
#چلہی_توسل_روز8⃣2⃣
به نیابت ازشهیدان
# ابومهدی مهندس _نیاسر _لنگری زاده 🌹
Motiei.Doa.Tavassol.1396.12.29_YasDL.com.mp3
42.98M
🗣دعای توسل بخوانیم!
به نیت تعجیلدرفرج🌱 و نابودیویروسکرونا💥 و شفایبیماران😷 و حاجت روایی همگی ان شاءالله
••🦋••
#پست_ویژه.
•[وَمَنْیَتَوَلَّاللهَوَرَسُولَهُوَالّذِینَ
آمَنــــوافَانًّحِزْبَاللهِهُمُالْغالِبُونَ]•
«مائـــــده،56»
وڪـسانۍڪه #ولایتــــ خدا و پیامبر او
وافـراد باایمان رابپذیرند،پیروزند
"زیرا"حـــزب و جمعیتـــ خدا پیروز استــــ
#ماگوشبهفرمانرهبریم
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
شهداء دعا داشتند؛ ادعا نداشتند
نیایش داشتند؛ نمایش نداشتند
حیا داشتند؛ ریا نداشتند
رسم داشتند؛ اسم نداشتند
#شهید_ابراهیم_هادے
#شهدا_شرمنده_ایم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
داستان جالب ناراحتی شهید ابراهیم هادی ❤️💕
دوستش چنین نقل میکند:
یک روز متوجّه شدم، ابراهیم خیلی گرفته و ناراحت است و کمتر حرف میزند، با تعجّب به سمتش رفتم و گفتم: "داش ابرام چیزی شده ؟ ”
✍گفت: "نه چیز مهمی نیست”، گفتم: "اگر چیزی هست بگو، شاید بتونم کمکت کنم”.
✍کمی سکوت کرد و گفت: "چند وقته یه دختر بدحجاب ، تو این محلّه به من گیر داده و گفته تا تو رو به دست نیارم، ولت نمیکنم.”
✍کمی سکوت کردم و بعد یک دفعه خندهام گرفت، ابراهیم با تعجّب سرش را بلند کرد و پرسید: "خنده داره؟
✍گفتم: "داش ابرام با این تیپ و قیافه که تو داری، این اتّفاق خیلی عجیب نیست!” گفت: "یعنی چی؟ یعنی به خاطر تیپ و قیافهام این حرف رو زده؟ گفتم: "شک نکن.
✍روز بعد دیدم، ابراهیم با موهای تراشیده و بدون کت و شلوار و با پیراهن بلند به محل کار اومد، فردای آن روز با چهره ای ژولیدهتر و حتّی با شلوار کُردی و دمپایی به محل کار آمد و این کار را مدّتی ادامه داد، تا اینکه از آن وسوسهی شیطانی رهاشد..