eitaa logo
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
31.1هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
362 فایل
راهِ شَهادَت بَسـته نیست، هَنـوز هَم می شود شهید شد اَمـّا هَنوز شَرطِ شَهیـد شُـدَن شَهـیدانه زیستن است تبادل و تبلیغات: @Eamahdiadrkni1 عنایات و.: @aboebrahiim روضه نیابتی: @Mahdi1326 کانال فروشگاهمون: https://eitaa.com/joinchat/172425437Ca032079577
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 🌙• افطار چھاردهم٤۱۝ یاكَرِيمُ.... و دنیا محتاج بود به یک انسان محتاج یک انسان که جلوه او باشد باران منش باشد و دست‌ بخشنده اش به وسعت آسمان باشد جهان پر بود از فریادهای بدون صدا پر از قصه‌های تلخ پر از خاطرات ناتمام و ما در این زندان بزرگ دنیا تنها بودیم و دست خالی زندانی خویش بودیم و چشم دوخته بودیم به دریچه‌ی آسمان تا شاید از بهشت خبری برسد و خداوند کریم به ما به فقیران دیار عاشقی کرامت و لطف کرد و شما همان کرامت بی بدیل خدا بودی که نازل شدی تا جهان پر رنگ و شلوغ ما یک رنگ شود و به رنگ عشق مبدل شود❤️ القَريبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ* و جهان پر هیاهوی ما را درد تنهایی فرا گرفته بود و در اوج تنهایی و در اوج سکوت و سکون صدای قدم‌های شما طلسم تنهایی بشر را شکست و من از دورترین نقطه به آغوش شما پناه آوردم😍 تویی که دلسوزتر از تو نبود و نخواهد بود و تو بودی آنقدر مهربان و کریم که همه چیز خویش را بخشیدی این رسم و مرام شما بود که ثروت خود را به مردمان فقیر بی نام و نشان بدهی و حتی جان خویش را به دست قاتلی که هم‌سر تو بود اما همراه و همسر نبود و تو بخشنده بودی حتی در آن لحظاتی که آجرهای ایوان طلایتان از جور زمانه غریبانه فرو می‌ریخت🥀 مولای کریم و من نه آن مرد شامی که دهان گشود به اهانت شما و من نه آن مردم که تو را به طعنه سلام می‌گفتند من همانم که عاشق هستم به تو و دلم را به پنجره فولاد نداشته‌ات دخیل بسته‌ام💛 مولای من بی دست و پا حتی خواستن و تمنا هم بلد نیستم و امید دارم به کرامت بی حد و حساب تو و امید دارم که شاه کرم مرا نیز به حضور خواهد پذیرفت تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست برگرفته از حدیث امام حسن مجتبی ع تحف العقول/ص۲۳۴ 💚
💌 🌙• افطار چھاردهم٤۱۝ یاكَرِيمُ.... و دنیا محتاج بود به یک انسان محتاج یک انسان که جلوه او باشد باران منش باشد و دست‌ بخشنده اش به وسعت آسمان باشد جهان پر بود از فریادهای بدون صدا پر از قصه‌های تلخ پر از خاطرات ناتمام و ما در این زندان بزرگ دنیا تنها بودیم و دست خالی زندانی خویش بودیم و چشم دوخته بودیم به دریچه‌ی آسمان تا شاید از بهشت خبری برسد و خداوند کریم به ما به فقیران دیار عاشقی کرامت و لطف کرد و شما همان کرامت بی بدیل خدا بودی که نازل شدی تا جهان پر رنگ و شلوغ ما یک رنگ شود و به رنگ عشق مبدل شود❤️ القَريبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ* و جهان پر هیاهوی ما را درد تنهایی فرا گرفته بود و در اوج تنهایی و در اوج سکوت و سکون صدای قدم‌های شما طلسم تنهایی بشر را شکست و من از دورترین نقطه به آغوش شما پناه آوردم😍 تویی که دلسوزتر از تو نبود و نخواهد بود و تو بودی آنقدر مهربان و کریم که همه چیز خویش را بخشیدی این رسم و مرام شما بود که ثروت خود را به مردمان فقیر بی نام و نشان بدهی و حتی جان خویش را به دست قاتلی که هم‌سر تو بود اما همراه و همسر نبود و تو بخشنده بودی حتی در آن لحظاتی که آجرهای ایوان طلایتان از جور زمانه غریبانه فرو می‌ریخت🥀 مولای کریم و من نه آن مرد شامی که دهان گشود به اهانت شما و من نه آن مردم که تو را به طعنه سلام می‌گفتند من همانم که عاشق هستم به تو و دلم را به پنجره فولاد نداشته‌ات دخیل بسته‌ام💛 مولای من بی دست و پا حتی خواستن و تمنا هم بلد نیستم و امید دارم به کرامت بی حد و حساب تو و امید دارم که شاه کرم مرا نیز به حضور خواهد پذیرفت تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست برگرفته از حدیث امام حسن مجتبی ع تحف العقول/ص۲۳۴ 💚