eitaa logo
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
31.1هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3هزار ویدیو
376 فایل
راهِ شَهادَت بَسـته نیست، هَنـوز هَم می شود شهید شد اَمـّا هَنوز شَرطِ شَهیـد شُـدَن شَهـیدانه زیستن است تبادل و تبلیغات: @tablijhat13 عنایات و.: @emamrezaii_8 روضه نیابتی: @Mahdi1326 کانال فروشگاهمون: https://eitaa.com/joinchat/172425437Ca032079577
مشاهده در ایتا
دانلود
شما از آشنایی تون با شهید ابراهیم هادی بیشتر برامون بگید 🌸 _____ بله حتما ان شاءالله براتون مینویسم! داخل کانال قرار میدم!
شما ایدیتون رو میشه بزارین؟؟ _____ بله! حتما @haniehh_313 هانیه‌بانو @Noor_118 الف‌نور
سوال دیگه ای بود پیوی در خدمتیم ببخشید وقتتون رو گرفتیم یاعلی مدد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 همیشه می گفت : زیباترین شھادٺ را میخواهم ... 🌸 ......................................... 🍃ࢪفیق‌شہیدم‌ابراهیم‌هادے🍃
❤📿 هـیـچ کـس بـا عـمـلش وارد بـهـشت نمـے شـود ومـن هـم چنین هـستم مـگر آن ڪہ رحـمت خـداونـد شـامـل مـن بـشود! (پـیـامبر اکرم (ص)اسمای حسنای الهی ص۲۸ 📿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🌸🍃 🌸 پارت نوزدهم - هانیه ; وقتی به خانه رسیدم سریع لباس هایم را عوض کردم. فقط میخواستم ببینم این ابراهیم کدوم پسریه که انقدر خود شیفته اسم و عکس خودشو را روی کتاب گذاشته چندساعتی گذشت … خب ما اون‌روز با اکیپ قرار داشتیم کتاب رو هرچند سخت اما گذاشتم زیر تخت و رفتم که برسم به قرار وقتی رسیدم حدیث و ریحانه و سارن و دوست پسرش و دنیا و ساشا هم بودن نمیدونم چرا ولی همون روز خیلی عجله داشتم و ثانیه شماری میکردم که به خانه برگردم… هرچقدر به اطرافم نگاه میکردم هرچقدر به ساشا و دوست سارن نگاه میکردم هیچ کس و مثل ابراهیم پیدا نمیکردم کم کم داشتم به این نتیجه میرسیدم که ابراهیم حق داشته به خودش افتخار بکنه چون هیچ کس مثل اون توی خیابان ندیدم✋🏻 ---- - حدیث: هانیه دنبال کسی میگردی؟ چرا انقدر به اطراف نگاه میکنی؟! + من!؟ نه دنبال کسی نیستم دارم نگاه آدما میکنم - ریحانه : چیز جالبی از آدما دیدی؟ + چقدر سوال میکند غلط کردم اصلا - --- نفهمیدم چی خوردیم کجا رفتیم چی گفتن فقط وقتی خداحافظی کردیم تاکسی گرفتم و گفتم : سریع سمت خانه بره! من عادت داشتم با اتوبوس بیام تا یکم داخلش شیطنت بکنم و سر به سر آدم ها بگذارم اما این بار باید سریع میرفتم ببینم این ابراهیم صفحه مجازی داره!؟ اصلا کجا زندگی میکنه وقتی رسیدم خونه یک راست رفتم توی اتاقم کتاب را برداشتم… شروع به خواندن کردم✋🏻 درطی این مطالعه اصلا متوجه زمان نشدم اون هم منی که از کتاب متنفر بود‌م! یه چیزی خیلی توجه ام را جلب کرد… نویسنده ✍ :
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ برادࢪشهیدمان‌مےخوانیم 🌱 💚